متن درس
گفتگوهای صمیمی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه 1038
مقدمه
این مجموعه، بازتابی از لحظههای تأملبرانگیز و تجربههای گرانسنگی است که در درسگفتارهایم با شاگردان و جویندگان علم و معرفت به اشتراک گذاشتهام. این خاطرات، شرحی است از آنچه در مسیر طلبگی، تأملات عرفانی، و زیستن در فضای معنوی و علمی تجربه کردهام. هر روایت، دریچهای است به سوی خودشناسی، معنویت، و نقد سازندهای که میکوشد راهی به سوی اصلاح و تعالی بگشاید. آنچه پیش روی شماست، نه تنها شرح وقایع گذشته، بلکه دعوتی است به تأمل در خویشتن و زیستن با حسن نیت و صفای دل.
بخش اول: خودسازی و تأمل در خویشتن
تأمل روزانه در حسن نیت
همواره به شاگردانم توصیه میکردم هر روز لحظهای با خود خلوت کنند و در نفس خویش تأمل کنند. انسان باید ببیند در دلش چه میگذرد؛ چند حسن نیت در او ریشه دوانده و چند سوءظن راه به قلبش یافته است. این تأمل، سرنوشت آدمی را رقم میزند. باید دید چقدر نسبت به خدا، پیامبر، و دیگران خوشبین است و چه میزان بدبینی در وجودش رخنه کرده است. این خودشناسی، کلید اصلاح نفس و حرکت به سوی تعالی است.
درنگ: خودسازی از تأمل روزانه در حسن نیت و دوری از سوءظن آغاز میشود. این تمرین، انسان را به سوی سرنوشتی روشنتر هدایت میکند.
این نگاه به خودسازی، ریشه در معارف دینی دارد و انسان را به سوی تقویت ایمان و اصلاح رفتار سوق میدهد. تأمل در خویشتن، انسان را از غفلت رها میسازد و او را به سوی صفا و نورانیت هدایت میکند.
خطر انکار ایمان درونی
سخنی از عالمی که میگفت در وجود خود اثری از خدا نمییابد. این اعتراف، هشداری است که نشان میدهد فقدان ایمان درونی چه خطر بزرگی است. انسان اگر در خویشتن به دنبال خدا نگردد، چگونه میتواند او را در جهان بیرون بیابد؟ این سخن مرا به فکر فرو برد که چگونه برخی از عالمان، با همه دانششان، از این حقیقت غافل میمانند.
در جای دیگری، عالم دیگری را شنیدم که میگفت در ذهنش اثری از باور به امام زمان (عج) نمییابد. این کلام، نشانهای از ضعف ایمانی است که میتواند در هر یک از ما رخنه کند، اگر به خودسازی بیتوجه باشیم. این دو تجربه، مرا به این باور رساند که ایمان، گوهری است که باید با مراقبت و تأمل مداوم حفظ شود.
درنگ: فقدان ایمان درونی، نتیجه غفلت از خودسازی است و میتواند انسان را به انکار حقایق بنیادین دینی سوق دهد.
تبیین آیهای از قرآن کریم
در یکی از درسگفتارهایم، به آیهای از قرآن کریم اشاره کردم که میفرماید:
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ (بقره: 34). این آیه میفرماید: «و چون به فرشتگان گفتیم: برای آدم سجده کنید، جز ابلیس همگی سجده کردند، او سر باز زد و تکبر ورزید و از کافران شد.»
این آیه، هشداری است که تکذیب آیات الهی میتواند به انکار خدا منجر شود. تکبر ابلیس، ریشه در خودمحوری و غفلت از حقیقت داشت. این درس مرا به این فکر واداشت که انسان باید از تکذیب حقایق الهی پرهیز کند و با تأمل در آیات، ایمان خود را تقویت نماید.
درنگ: تکذیب آیات الهی، نتیجه تکبر و غفلت است و میتواند انسان را از مسیر ایمان دور سازد.
لحظات پایانی زندگی
در درسگفتارهایم، لحظات پایانی زندگی را به اناری تشبیه کردم که ناگهان میترکد. اگر انسان در طول زندگی به خودسازی نپردازد، در آن لحظات حساس، ممکن است ایمانش فرو بریزد و به انکار حقیقت کشیده شود. این تشبیه، مرا به این فکر واداشت که خودسازی مداوم، سپری است در برابر چنین خطراتی.
درنگ: خودسازی مداوم، انسان را در لحظات حساس زندگی از خطر انکار ایمان حفظ میکند.
سجاده و قرآن، ابزار خودسازی
همواره به شاگردانم میگفتم که سجاده و قرآن، بهترین ابزار برای خودسازی و تقویت حسن نیت هستند. انسان باید بر سجاده بنشیند، با قرآن خلوت کند، و صفای دل را از این دو گوهر بیابد. این دو، مانند باشگاهی برای روح هستند که انسان را به سوی نور و معرفت هدایت میکنند.
درنگ: سجاده و قرآن، ابزارهایی بیبدیل برای خودسازی و کسب صفای دل هستند.
بخش دوم: نقد و تأمل در رفتارهای دینی
نقد خودخوری و حرص
در درسگفتارهایم، از خودخوری و حرص در استفاده از علم، مال، و قدرت انتقاد میکردم. انسان اگر در بند زیادهخواهی باشد، نه تنها دنیا، بلکه آخرتش را نیز به خطر میاندازد. باید از علم، مال، و قدرت خود ببخشد تا تازه بماند و رشد کند. این بخشش، رمز رهایی از باتلاق خودمحوری است.
روزی حکایتی از فردی شنیدم که Ven که خیرات دیگران را به نفع خود مصادره میکرد. این رفتار، نشانهای از فقدان حسن نیت بود. چنین فردی، با خودخوری، از حقیقت خیر دور میشود. این داستان، مرا به تأمل در اهمیت خلوص در اعمال خیر واداشت.
درنگ: حرص و خودخوری، مانع رشد معنوی و زیانبار برای دنیا و آخرت است. بخشش و خلوص، راه تعالی انسان است.
تجربههای طلبگی و تأثیر محیط
روزهایی که تازه به قم آمده بودم و در مسجد امام حسن (ع) حضور یافتم. جو سنگین آن محیط، برایم دشوار بود. گویی فضای آنجا با مزاجم سازگار نبود. این تجربه، مرا به این فکر واداشت که محیطهای دینی باید با نیازهای روانی افراد هماهنگ باشد تا اثر معنوی خود را بگذارد.
در جای دیگری، حضور در نماز جماعت برایم دشوار بود. این دشواری، به من آموخت که اجبار در اعمال دینی میتواند به دوری از معنویت منجر شود. باید فضاهای دینی را چنان ساخت که افراد با شوق و رغبت به آن جذب شوند، نه از سر اجبار.
خاطرهای از کودکیام نیز دارم، زمانی که مساجد برایم یادآور لحظات شیرین و معنوی بود. این خاطرات، نشان میدهد که چگونه محیطهای دینی میتوانند بر ذهن و قلب کودکان اثر بگذارند و باید در ایجاد فضاهای معنوی برای نسل جوان دقت کرد.
درنگ: محیطهای دینی باید با نیازهای روانی افراد هماهنگ باشد تا اثر معنوی و تربیتی خود را بهدرستی ایفا کند.
تبیین حدیث حضور در مسجد
در یکی از درسگفتارها، به حدیثی اشاره کردم که میفرماید: لَا صَلَاةَ لِجَارِ الْمَسْجِدِ إِلَّا فِي الْمَسْجِدِ (نماز همسایه مسجد جز در مسجد پذیرفته نیست). این حدیث، بر اهمیت حضور در مساجد تأکید دارد، اما نباید به اجبار منجر شود. تشویق به حضور در مساجد باید با انعطاف و توجه به نیازهای افراد همراه باشد.
درنگ: حضور در مساجد باید با شوق و رغبت باشد، نه از سر اجبار، تا به تعالی معنوی منجر شود.
بخش سوم: راز رهایی و تعالی
ریزش برای رویش
در درسگفتارهایم، بر اهمیت «ریزش» برای «رویش» تأکید میکردم. انسان باید از علم، مال، و حتی وجود خود ببخشد تا تازه و زنده بماند. انباشتگی، مانند باتلاقی است که انسان را در خود فرو میبرد. اگر علم و مال را نگه داریم و نبخشیم، کپک میزند و کهنه میشود. باید رها کرد تا رشد کرد.
روزی در قم، نزد عالمی رفتم که کتابهای نفیس و خطی داشت. با سخاوت، کتابهایش را به من امانت داد و گفت هرچه میخواهی بردار. این سخاوت، مرا به شگفتی واداشت. او به من آموخت که عالم واقعی، کسی است که از علم خود میبخشد و آن را ابزار دست دیگران قرار میدهد.
در تجربهای دیگر، عالمی انگشتری عتیقه و گرانبها به من هدیه داد. وقتی آن را انتخاب کردم، لحظهای تردید در چهرهاش دیدم، اما سخاوتش بر این تردید غلبه کرد. این رفتار، مرا به یاد عارفان فانی انداخت که هرچه دارند، تقدیم میکنند و از تعلقات رها میشوند.
درنگ: رهایی از تعلقات و بخشش علم، مال، و محبت، راهی به سوی تعالی و تازگی است.
جمعبندی
این خاطرات و تأملات، دعوتی است به سوی خودسازی، رهایی از تعلقات، و زیستن با حسن نیت. آنچه در این درسگفتارها آموختم و با شما به اشتراک گذاشتم، نتیجه سالها تأمل در نفس، مطالعه آیات الهی، و تجربه زیستن در فضاهای دینی است. خودسازی، توجه به نیازهای روانی افراد در محیطهای دینی، و بخشش برای رشد، اصولی هستند که میتوانند جامعهای پویا و معنوی بسازند. امیدوارم این گفتگوهای صمیمی، شما را به تأمل در خویشتن و حرکت به سوی نور و معرفت دعوت کند.
با نظارت صادق خادمی