در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 1134

متن درس





گفتگوهای صمیمی

گفتگوهای صمیمی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه ۱۱۳۴

مقدمه

در این مجموعه، که آن را «گفتگوهای صمیمی» نامیده‌ام، خاطراتی از روزهای حضورم در جبهه‌های دفاع مقدس و تأملاتم درباره انقلاب ۵۷ و معنویت شهدا را به رشته تحریر درآورده‌ام. این خاطرات، که گاه در درس‌گفتارهایم به‌صورت گذرا به آن‌ها اشاره کرده‌ام، شرح تفصیلی تجربه‌هایی است که مرا به تأمل در عظمت ایثار رزمندگان و مسئولیت‌های معنوی و اجتماعی‌مان واداشته است. آنچه در ادامه می‌آید، روایتی است از مشاهداتم در بصره و جزیره فاو، همراه با تأملاتی عرفانی و فقهی که امیدوارم برای مخاطبان، به‌ویژه پژوهشگران و طالبان علم، راهگشا باشد.

بخش اول: در معرکه بصره

مشاهده رزمنده جزغاله‌شده

روزی را که برای بازدید از جبهه‌های جنگ، به نزدیکی شهر بصره رفتم. همراهمان سربازی عراقی بود که راه را می‌شناخت. او هشدار داد که جلوتر نرویم، اما من مصمم بودم. به او گفتم: «تو مختاری که نیایی، اما اگر همراهم شوی، هیچ خطری تو را تهدید نخواهد کرد.» هدفم دیدن رزمنده‌ای بود که برای آوردن گازوئیل به داخل معبر رفته و هدف دشمن قرار گرفته بود. خودروی او آتش گرفته و او، به تمامی، سوخته و جزغاله شده بود. منظره‌ای که دیدم، دلخراش بود؛ هیچ اثری از پیکرش جز تلی از خاکستر باقی نمانده بود. این صحنه، مرا به عمق فداکاری شهدا برد، کسانی که جانشان را در راه خدا فدا کردند.

درنگ: شهدا با فداکاری بی‌مانندشان، نماد اخلاص در راه خدا هستند. این ایثار، با آیه شریفه وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا (قرآن کریم، آل‌عمران: ۱۶۹) همخوانی دارد که می‌فرماید: «کسانی که در راه خدا کشته شدند، مرده مپندارید.»

یکی از همراهان پرسید: «حاج‌آقا، آیا دیدن چنین صحنه‌هایی اشکال شرعی دارد؟» پاسخ دادم که هیچ اشکالی ندارد. این بازدیدها نه‌تنها جایز است، بلکه ما را با عظمت ایثار شهدا آشنا می‌کند. شهدایی که در راه خدا، فی‌اللهی شدند و جانشان را فدا کردند، در روز قیامت از ما بازخواست خواهند کرد. آن‌ها خواهند پرسید: «من جزغاله شدم، تو برای انقلاب و دین چه کردی؟» این پرسش، وجدان هر انسان متعهدی را به لرزه درمی‌آورد.

درنگ: شهدا در روز قیامت، از سوءاستفاده‌کنندگان از انقلاب و بیت‌المال بازخواست می‌کنند، چنان‌که قرآن کریم در آیه إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا (نساء: ۵۸) می‌فرماید: «خدا به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحبانشان بازگردانید.»

آن روز، در روشنایی کامل، به منطقه‌ای رفتیم که هیچ‌کس جرئت نزدیک شدن به آن را نداشت. گازوئیل، بنزین و آهن در آتش سوخته بودند و معرکه‌ای هولناک برپا شده بود. این صحنه، مرا به یاد آیه شریفه انداخت: وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ (قرآن کریم، حشر: ۹) که می‌فرماید: «دیگران را بر خود مقدم می‌دارند، هرچند خود در تنگدستی باشند.» شهدا، با ایثارشان، این آیه را به حقیقت زنده کردند.

تأملات عرفانی: فی‌اللهی و باللهی

شهدایی که چنین فداکاری‌هایی کردند، فی‌اللهی‌اند؛ یعنی عملشان خالصانه برای خدا بود. اما باللهی، مرتبه‌ای دیگر است. سالک باللهی، کسی است که خداوند او را با امتحانات سخت می‌آزماید، مانند پدری که فرزندش را به هوا پرتاب می‌کند و سپس او را می‌گیرد. این امتحان، نه برای شکستن، بلکه برای پرورش است. وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ (قرآن کریم، محمد: ۳۱): «شما را می‌آزماییم تا مجاهدان و صابران را از میان شما معلوم کنیم.» این فرآیند، سالک را به مرتبه‌ای می‌رساند که نفسش تنها به خدا آلوده است، چنان‌که خداوند فرمود: وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ (قرآن کریم، ق: ۱۶): «ما به او از رگ گردن نزدیک‌تریم.»

درنگ: فی‌اللهی، اخلاص در عمل است، اما باللهی، مرتبه‌ای از سلوک است که سالک با امتحانات الهی پرورش می‌یابد، چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ (محمد: ۳۱).

بخش دوم: در جزیره فاو

مشاهده اوضاع جنگی

روزهایی را که برای بررسی حال و هوای رزمندگان و شرایط اجتماعی جبهه‌ها، به جزیره فاو رفتم. ما اهل جنگیدن نبودیم، بلکه برای فهم روان‌شناختی و جامعه‌شناختی انسان‌های حاضر در معرکه جنگ قدم به این مناطق می‌گذاشتیم. قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ (قرآن کریم، یوسف: ۱۰۸): «بگو این راه من است که با بصیرت به سوی خدا دعوت می‌کنم.» این رویکرد، ما را به درک عمیق‌تری از روحیات رزمندگان هدایت می‌کرد.

درنگ: حضور در جبهه‌ها برای روان‌شناسی و جامعه‌شناسی رزمندگان، نشان‌دهنده تعهد به هدایت و بصیرت است، چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ (یوسف: ۱۰۸).

در جزیره مجنون، اوضاع به‌هم‌ریخته بود. دشمن همه توپ‌هایش را به سمت خاک ایران شلیک می‌کرد. به فرماندهان اعتراض کردم که استراتژی‌شان باعث واکنش دشمن شده است. گفتم: «عراقی‌ها بر اساس تدابیر شما عمل می‌کنند. باید از این منطقه خارج شوید.» آن‌ها با تعجب گفتند: «استغفرالله! چگونه عقب‌نشینی کنیم؟» به رزمندگان طلبه دستور دادم غسل کنند، چرا که آتش دشمن شدید بود و خاک و تکه‌های آهن در هوا پراکنده می‌شد. وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ (قرآن کریم، بقره: ۴۵): «از صبر و نماز یاری جویید.»

رزمندگان، که حال آشفته‌ام را دیدند، با دلسوزی گفتند: «حاج‌آقا، بهتر است استخاره کنید و بازگردید. صلاح نیست اینجا بمانید.» پاسخ دادم: «زمان استخاره در قم بود، نه اینجا. همه غسل کنید، عراقی‌ها به‌تدریج عقب‌نشینی می‌کنند.» و همین‌گونه شد. دشمن منتظر عقب‌نشینی ما بود تا خود نیز منطقه را ترک کند. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا (قرآن کریم، انفال: ۲۹): «اگر از خدا پروا کنید، برای شما نیروی تشخیص قرار می‌دهد.»

درنگ: بصیرت در تشخیص شرایط جنگی و پیش‌بینی عقب‌نشینی دشمن، نشان‌دهنده حکمت و تیزهوشی است، چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا (انفال: ۲۹).

نقد علم دینی و ضرورت حضور عالمان

یکی از تأسف‌هایم در آن سال‌ها، کمبود حضور عالمان برجسته در جبهه‌ها بود. اگر علم دینی با تمام قوا در صحنه جهاد حاضر می‌شد، شاید حرکت حسینی انقلاب به صلح حسنی ختم نمی‌شد. وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا (قرآن کریم، عنکبوت: ۶۹): «کسانی که در راه ما کوشیدند، به یقین به راه‌های خود هدایتشان می‌کنیم.» شهدای طلبه، اغلب جوانانی ۱۸ تا ۲۴ ساله بودند که با اخلاص، جانشان را فدا کردند. برخی تازه ازدواج کرده بودند، برخی منتظر تولد فرزندشان بودند، اما عالمان برجسته در میانشان نبودند.

درنگ: فقدان حضور عالمان برجسته در جبهه‌ها، مانعی برای تحقق کامل حرکت حسینی بود، چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا (عنکبوت: ۶۹).

اگر خون عالمان در جبهه‌ها ریخته می‌شد، کفر و استکبار جهانی متلاشی می‌گشت. خون عالم، تأثیری عظیم دارد. إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ (قرآن کریم، فاطر: ۲۸): «از میان بندگان خدا، تنها عالمان از او می‌ترسند.» اما گاهی علم، اگر به خودبرتربینی منجر شود، مانع شهادت می‌شود. وَلَا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ (قرآن کریم، نجم: ۳۲): «خود را از گناه پاک مشمارید.» نفس انسان باید تنها به خدا آلوده شود.

درنگ: علم بدون عمل و خودبرتربینی، مانع شهادت و سعادت است، چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: وَلَا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ (نجم: ۳۲).

جمع‌بندی

این خاطرات، تصویری از عظمت ایثار شهدا و مسئولیت سنگین ما در برابر انقلاب ۵۷ ارائه می‌دهد. در بصره، شاهد فداکاری رزمنده‌ای بودم که جزغاله شد، اما روحش فی‌اللهی بود. در جزیره فاو، با رزمندگان همراه شدم و بصیرتم را در خدمت هدایت آن‌ها به کار گرفتم. اما تأسفم از آن است که علم دینی، آن‌گونه که شایسته بود، در جبهه‌ها حاضر نشد. این خاطرات، دعوتی است به تأمل در اخلاص شهدا، ضرورت بصیرت در هدایت جامعه، و خطر خودبرتربینی ناشی از علم. امیدوارم این روایت‌ها، خوانندگان را به تأمل در ارزش‌های والای انقلاب و معنویت شهدا وادارد.

با نظارت صادق خادمی