متن درس
گفتگوهای صمیمی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه ۱۲۱۹
مقدمه
در درسگفتارهایم، گاه به فراخور موضوع، روایتهایی از دیدهها و تجربههایم را با شاگردان به اشتراک میگذاشتم. این روایتها، که گاه بهصورت گذرا در خلال بحثهای علمی و فقهی بیان شدهاند، بازتاب تأملات عمیقی است که از سالها زیستن در بطن جامعه اسلامی و مواجهه با مسائل دینی، اجتماعی و فرهنگی سرچشمه گرفته است. در این مجموعه، که آن را «گفتگوهای صمیمی» نامیدهام، میکوشم این تأملات را با زبانی صمیمی و در عین حال عمیق به رشته تحریر درآورم تا شاید برای خوانندگان، بهویژه آنانی که در پی فهم عمیقتر مسائل دینی و اجتماعیاند، راهگشا باشد. آنچه در ادامه میآید، بازتابی است از دغدغههایم درباره موضوعاتی چون مدیریت اماکن مقدس، اجرای احکام شرعی، فرهنگ انفاق و معیشت طلاب، که هر یک را با نگاهی نقادانه و در عین حال سازنده بررسی کردهام.
بخش اول: تأملاتی در مدیریت اماکن مقدس
مسئله بهداشت در حرم امیرالمؤمنین (ع)
روزی که در حرم مطهر امیرالمؤمنین (ع) بودم، بوی نامطبوعی فضای آن مکان مقدس را فرا گرفته بود. این بو، ناشی از انتقال اجساد برای دفن در حرم بود که با روایات مربوط به رفع عذاب اخروی از طریق دفن در مشاهد مشرفه سازگار نبود. به خادمان حرم گفتم: «این چه رسمی است که مردگان را در گرمای سوزان از راههای دور میآورید و حرم را به فضایی ناخوشایند بدل میکنید؟» این عمل، نهتنها شأن معنوی حرم را خدشهدار میکند، بلکه از منظر بهداشتی نیز برای زائران مشکلساز است. به نظرم، مدیریت اماکن مقدس باید به گونهای باشد که هم قداست معنوی حفظ شود و هم سلامت عمومی زائران تضمین گردد. این تجربه مرا به تأمل واداشت که چگونه سنتهای دیرین، اگر با دقت بازنگری نشوند، میتوانند به تجربه زیارتی زائران آسیب برسانند.
نقدی بر طواف اجساد در حرم
یکی دیگر از مشاهداتم در حرم، رسمی بود که طی آن اجساد را برای طواف به دور ضريح میآوردند و برای این کار هزینه دریافت میکردند. این صحنه، گویی حرم را به مردهشورخانهای بدل کرده بود که در آن، خادمان به دلیل دریافت وجه، با این عمل موافقت میکردند. با حسرتی به خادمان گفتم: «چرا این مکان مقدس را به فضایی برای تجارت بدل کردهاید؟» این عمل، نهتنها به قداست حرم لطمه میزند، بلکه ادراک زائران از این مکان مقدس را مخدوش میکند. از منظری عمیقتر، این تجاریسازی آیینهای دینی، معنویت را به حاشیه میراند و نیازمند نظارتی دقیقتر است تا اصالت این اماکن حفظ شود.
باورهای نادرست درباره دفن در حرم
باور رایجی وجود داشت که پرداخت هزینه برای دفن در حرم، عذاب اخروی را از متوفی برمیدارد. این باور، که فاقد اساس شرعی است، مرا به تأمل واداشت. در گفتوگویی با یکی از خادمان گفتم: «اینکه با پرداخت پول، عذابی برداشته شود، چه پایه شرعی دارد؟» این باورهای نادرست، نهتنها به سوءاستفاده مالی منجر میشود، بلکه ایمان عقلانی را تضعیف میکند. آموزش دینی مبتنی بر عقل و منطق، ضرورتی است که میتواند از گسترش چنین خرافاتی جلوگیری کند.
نکات کلیدی
- مدیریت اماکن مقدس باید شأن معنوی و بهداشت عمومی را توأمان حفظ کند.
- تجاریسازی آیینهای دینی، مانند طواف اجساد، به کاهش قداست اماکن مذهبی منجر میشود.
- باورهای نادرست درباره دفن در حرم، نیازمند اصلاح از طریق آموزش دینی عقلمدار است.
بخش دوم: تأملاتی در اجرای احکام شرعی
نقدی بر استفاده از درهمهای عتیقه در دیه
سالهایی که برخی برای پرداخت دیه، به جای پول رایج، از سکههای نقره عتیقه استفاده میکردند. این سکهها، که در عتیقهفروشیها معامله میشد، نهتنها نقد رایج نبود، بلکه به پیچیدگیهای غیرضروری در اجرای احکام منجر میشد. در گفتوگویی با یکی از قضات گفتم: «این سکههای از رده خارجشده چه جایگاهی در اجرای عدالت دارند؟» این روش، نهتنها غیرشرعی بود، بلکه به سوءاستفاده مالی نیز دامن میزد. احکام شرعی، بهویژه در موضوع دیه، باید با واقعیتهای اقتصادی امروز هماهنگ شوند تا عدالت و شفافیت برقرار گردد.
ارزشگذاری نادرست در دیه
در اوایل انقلاب، شاهد ارزشگذاریهای غیرعادلانهای در دیه بودم. گاه ارزش مرکب (مانند الاغ یا ماشین) از راکب (انسان) بیشتر محاسبه میشد. با حسرتی به یکی از همکاران گفتم: «این چه قضاوتی است که جان انسان را کمارزشتر از مرکبش میدانید؟» این روش، نهتنها با کرامت انسانی سازگار نبود، بلکه عدالت شرعی را نیز زیر سؤال میبرد. این تجربه مرا به این باور رساند که بازنگری در اجرای احکام، برای تحقق عدالت، ضرورتی اجتنابناپذیر است.
تأکید بر استفاده از نقد رایج در دیه
همیشه بر این باور بودم که دیه باید با پول رایج پرداخت شود، نه با اقلامی مانند شتر یا گاو که دیگر در جامعه ما رایج نیستند. در بحثی با عالمان دینی گفتم: «اگر شتر یا گوسفند در زمان پیامبر (ص) رایج بود، امروز پول نقد رایج است.» این تأکید، از منظر اقتصاد اسلامی، به شفافیت و عدالت در اجرای احکام کمک میکند. استفاده از اقلام غیررایج، نهتنها عملی نیست، بلکه به سوءاستفاده و پیچیدگی منجر میشود.
انطباق احکام حج با شرایط مدرن
درباره احکام حج نیز تأملاتی داشتم. با مرحوم گلپایگانی درباره محدودیتهای مکانی طواف و رمی جمرات گفتوگو کردم. به ایشان گفتم: «با افزایش جمعیت زائران، چگونه میتوان به همان شیوه سنتی عمل کرد؟» به استناد آیه شریفه:
عَلَيْنَا الْأُصُولَ وَعَلَيْكُمُ الْفُرُوعَ
(قرآن کریم: اصول بر عهده ماست و فروع بر عهده شماست)
باور داشتم که احکام حج باید انعطافپذیر شوند تا پاسخگوی نیازهای جمعیت رو به رشد باشند. این انعطاف، نهتنها به تسهیل زیارت کمک میکند، بلکه روح دین را در عصر مدرن زنده نگه میدارد.
نکات کلیدی
- استفاده از درهمهای عتیقه در دیه، غیرشرعی و ناکارآمد است.
- ارزشگذاری نادرست دیه، عدالت شرعی و کرامت انسانی را خدشهدار میکند.
- دیه باید با نقد رایج پرداخت شود تا شفافیت و عدالت تضمین گردد.
- احکام حج نیازمند انطباق با شرایط مدرن، مانند افزایش جمعیت زائران، است.
بخش سوم: تأملاتی در فرهنگ انفاق و تعاون
نقدی بر فرهنگ گدایی
یکی از دغدغههای همیشگیام، رواج فرهنگ گدایی به جای تعاون در جامعه اسلامی بود. در گفتوگویی با جمعی از خیرین گفتم: «چرا به جای توانمندسازی فقرا، فرهنگ گدایی را ترویج میکنید؟» گدایی، نهتنها به تنبلی و رکود اجتماعی منجر میشود، بلکه روح تلاش و نشاط را از جامعه میگیرد. تعاون اسلامی باید به گونهای باشد که افراد را به سوی استقلال و عزت نفس سوق دهد، نه وابستگی.
تجربهای از گدایی حرفهای
روزی در بازار، با مردی مواجه شدم که پنج سال پایش را در گچ نگه داشته بود تا از راه گدایی کسب درآمد کند. وقتی با او همسخن شدم، گفت: «وقتی نان گدایی خوردم، دیگر نمیتوانم کار کنم.» این تجربه، تلنگری بود به این حقیقت که گدایی حرفهای، اعتماد اجتماعی را کاهش میدهد و فرهنگ کار را تضعیف میکند. این مشاهدات، مرا به تأمل در ضرورت نظارت بر فعالیتهای خیریه واداشت.
نقدی بر انفاق تحقیرآمیز
انفاقی که با تحقیر دریافتکننده همراه باشد، نهتنها ارزشی ندارد، بلکه کرامت انسانی را خدشهدار میکند. در گفتوگویی با خیرین گفتم: «انفاق باید عزت نفس فقیر را حفظ کند، نه اینکه او را تحقیر کند.» انفاق اسلامی باید به توانمندسازی منجر شود، نه به وابستگی یا سرافکندگی.
پیشنهاد سیستم تعاون
یکی از تجربههای شیرینم، در ماه رمضان بود که به جای توزیع پراکنده انفاق، سیستمی تعاونی راهاندازی کردم. به خیرین گفتم: «بیایید به جای دادن خرما و نان، اقلام اساسی مانند برنج و گوشت را به فقرا برسانید.» این روش، نهتنها نیازهای واقعی فقرا را برآورده کرد، بلکه به آنها عزت نفس بخشید. این تجربه نشان داد که تعاون، اگر به درستی اجرا شود، میتواند فقر را کاهش دهد و جامعه را به سوی عدالت سوق دهد.
نکات کلیدی
- فرهنگ گدایی، به جای تعاون، به رکود اجتماعی و تنبلی منجر میشود.
- گدایی حرفهای، اعتماد اجتماعی و فرهنگ کار را تضعیف میکند.
- انفاق باید با حفظ کرامت انسانی و به قصد توانمندسازی انجام شود.
- سیستمهای تعاونی میتوانند جایگزین فرهنگ گدایی شوند و فقر را کاهش دهند.
بخش چهارم: تأملاتی در معیشت طلاب
نقدی بر بدهکاری طلاب
یکی از دردهای بزرگم، وضعیت معیشت طلاب بود. در جمع عالمان دینی گفتم: «چگونه میتوان پذیرفت که نود درصد طلاب بدهکار باشند؟» بدهکاری، نهتنها به اضطراب و کاهش تمرکز در وظایف دینی منجر میشود، بلکه استقلال و دیانت طلاب را نیز تهدید میکند. طلبهای که زیر بار بدهی است، چگونه میتواند با آرامش به تبلیغ دین بپردازد؟ این مسئله، مرا به ضرورت حمایت مالی از طلاب برای حفظ استقلال و دیانت آنها رهنمون کرد.
نقدی بر مصرفگرایی در میان طلاب
گاه شنیده میشد برخی طلاب، به دلیل فشارهای مالی، به سوی مصرفگرایی یا ذخیرهسازی مالی برای اهداف غیراخلاقی کشیده میشوند. در گفتوگویی با همکارانم گفتم: «طلبه باید به سادگی و قناعت پایبند باشد.» این انحرافات، نتیجه نبود حمایت مالی کافی و نظارت اخلاقی است. آموزش اخلاقی و حمایت معیشتی، میتواند طلاب را از چنین خطراتی مصون نگه دارد.
نکات کلیدی
- بدهکاری طلاب، مانعی برای دیانت و تمرکز در وظایف دینی است.
- مصرفگرایی در میان طلاب، نتیجه فشارهای مالی و نبود نظارت اخلاقی است.
- حمایت مالی و آموزش اخلاقی، برای حفظ استقلال و دیانت طلاب ضروری است.
جمعبندی
این گفتگوهای صمیمی، بازتاب دغدغههای عمیقی است که از سالها تأمل در مسائل دینی و اجتماعی شکل گرفتهاند. از مدیریت اماکن مقدس گرفته تا اجرای احکام شرعی، از فرهنگ انفاق تا معیشت طلاب، هر یک از این موضوعات، نیازمند بازنگری و اصلاح است. باور دارم که دین، با انعطافپذیری و تکیه بر عقل و عدالت، میتواند پاسخگوی نیازهای زمانه باشد. این تأملات، نهتنها نقدی بر کاستیهاست، بلکه دعوتی است به سوی اصلاح و بازسازی ساختارهای دینی و اجتماعی، تا جامعهای عادلانهتر و معنویتر داشته باشیم.
با نظارت صادق خادمی