در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 1274

متن درس

 

گفتگوهای صمیمی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس سره، جلسه ۱۲۷۴

مقدمه

سال‌ها پیش، در یکی از جلسات درس‌گفتار، با شوق و حرارتی که از عمق جان برمی‌خاست، به نقد و بررسی مسائل علم دینی پرداختم. این جلسه، که بخشی از آن در خاطرم زنده است، فرصتی بود تا با نگاهی عمیق به وضعیت کنونی حوزه‌های علمیه و تعامل ما با قرآن کریم، تأملاتی را با طلاب و دانش‌پژوهان در میان بگذارم. اینک، این خاطرات را با همان حس و حال صمیمی، اما با زبانی منسجم و علمی، بازگو می‌کنم تا شاید جرقه‌ای در ذهن مخاطبان فاضل و تحصیل‌کرده‌ام برافروزد. آنچه در پی می‌آید، بازتابی است از دغدغه‌هایم برای احیای علم دینی و بازسازی جایگاه قرآن در زندگی عملی و علمی ما، با تأکید بر ضرورت نوآوری و عمل‌گرایی در این مسیر.

بخش اول: نقد وضعیت کنونی علم دینی

ضرورت بازسازی جامعه قرآنی

در آن جلسه، با تأسف به طلاب گفتم که حوزه‌های ما هنوز به معنای واقعی، جامعه‌ای قرآنی پدید نیاورده‌اند. حتی جوامعی که امروز به نام قرآنی شناخته می‌شوند، از عمق و حقیقت یک جامعه مبتنی بر قرآن فاصله دارند. این سخن نه از سر انکار تلاش‌ها، بلکه از دغدغه‌ای عمیق برای تحقق عملی مفاهیم قرآنی بود. جامعه قرآنی، به باور من، باید فراتر از ظواهر و فعالیت‌های سطحی، به بطن آیات نفوذ کند و الگویی عملی برای زندگی ارائه دهد. این نقد، دعوتی است به بازنگری در روش‌هایمان، تا قرآن را نه فقط در قرائت و حفظ، بلکه در عمل و پژوهش به کار گیریم.

درنگ: جامعه قرآنی واقعی، جامعه‌ای است که آیات را در عمل و پژوهش به کار گیرد، نه صرفاً در قرائت و حفظ.

نقد فعالیت‌های سطحی قرآنی

در آن روز، با صراحت به طلاب گفتم که تمرکز بر ترتیل، تجوید و حفظ قرآن، هرچند ارزشمند، در برابر عمق علوم قرآنی، گاه به بازی‌های کودکانه می‌ماند. این سخن از سر تحقیر نیست، بلکه هشداری است برای بازگشت به علوم عملی و کاربردی قرآن. تأکید کردم قرائت بدون هدف عملی، نوعی اسراف است. قرآن کریم، کتابی قدرتی است که باید در حل مسائل واقعی زندگی به کار گرفته شود، نه اینکه صرفاً در محافل قرائت گردد. این نقد، دعوتی است به بازنگری در آموزش‌های قرآنی، تا به جای تمرکز بر ظواهر، به استخراج علوم عملی از آن بپردازیم.

درنگ: فعالیت‌های قرآنی باید به علوم عملی و کاربردی منجر شوند، نه صرفاً به قرائت و حفظ محدود گردند.

بخش دوم: تفسیر عملی آیات قرآنی

احیای الهی در قرآن کریم

در آن جلسه، به آیه‌ای از قرآن کریم اشاره کردم که همواره ذهنم را به خود مشغول کرده بود:

أَنَّىٰ يُحْيِى هَٰذِهِ ٱللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا ۖ فَأَمَاتَهُ ٱللَّهُ مِاْئَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ

(قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۲۵۹). این آیه، که به معنای «چگونه خداوند این [سرزمین] را پس از مرگش زنده می‌کند؟ پس خداوند او را صد سال می‌راند، سپس برانگیخت» است، الگویی است برای پژوهش‌های علمی در حوزه احیا. من به طلاب گفتم که این آیه، فراتر از یک روایت، دعوتی است به کاوش علمی در مفهوم احیای الهی. باید آزمایشگاه‌هایی برای تحلیل عملی این آیات ایجاد کنیم تا بتوانیم مکانیزم‌های احیا را در زندگی واقعی به کار گیریم.

کاف تشبیه و محتوای قدرتی

در ادامه، به آیه دیگری پرداختم:

أَوْ كَٱلَّذِى مَرَّ عَلَىٰ قَرْيَةٍ وَهِىَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا

(قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۲۵۹). این آیه، که به معنای «یا مانند آن کس که بر شهری گذشت که سقف‌هایش فرو ریخته بود» است، دارای محتوای قدرتی است. توضیح دادم «کاف تشبیه» در این آیه، نشانه‌ای از عمق زبانی و قدرتی قرآن است. این واژه، ما را به تأمل در ساختارهای زبانی و معانی عمیق آیات دعوت می‌کند. فهم دقیق واژگان، کلید تحلیل علمی قرآن است و ما باید با این دقت، به استخراج معانی عملی بپردازیم.

درنگ: فهم دقیق واژگان قرآنی، مانند «کاف تشبیه»، کلید تحلیل علمی و عملی آیات است.

مفهوم نشوز و قیام صلب

در آن جلسه، به واژه «نشوز» در آیه اشاره کردم و آن را به معنای قیام صلب و قدرتی تفسیر نمودم. این واژه، که در قرآن کریم به معنای ایستادگی با صلابت است، از دیگر قیام‌ها متمایز است. برخلاف برداشت‌های نادرست، نشوز در اینجا به معنای قیام در برابر شوهر نیست، بلکه نشانه‌ای از قدرت الهی در احیای موجودات است. این تفسیر، ما را به تأمل در مفاهیم عمیق قرآنی و کاربرد آن‌ها در پژوهش‌های علمی دعوت می‌کند.

بخش سوم: نقدهای تاریخی و ساختاری

تأثیر استعمار بر علم دینی

در آن روز، با حسرتی عمیق از تأثیر استعمار بر حوزه‌های علمیه سخن گفتم. استعمار، با خلع سلاح علمی و عملی حوزه‌ها، ما را از توانایی‌هایمان محروم کرده است. این نقد، نه برای متهم کردن، بلکه برای بیداری است. من به طلاب گفتم که باید با بازسازی علمی و فکری، این خلأ را جبران کنیم. حوزه‌ها باید به مراکز پویای تولید علم تبدیل شوند، نه صرفاً محل حفظ سنت‌های گذشته.

درنگ: حوزه‌های علمیه باید با بازسازی علمی، تأثیرات منفی استعمار را جبران کنند و به مراکز تولید علم پویا تبدیل شوند.

عدم تحول علمی پس از انقلاب

در آن جلسه، با صراحت به طلاب گفتم که پس از انقلاب، تحول علمی مورد انتظار در حوزه‌ها رخ نداده است. این سخن از سر دلسوزی بود، نه تخریب. ما نیازمند انقلابی دیگر در حوزه‌های علمیه هستیم، انقلابی که علم دینی را به جایگاه واقعی‌اش برساند. تأکید کردم حوزه‌ها باید به جای فعالیت‌های غیرعلمی، مانند تأسیس مؤسسات بدون تولید علم اصیل، به پژوهش‌های نوین و کاربردی بپردازند.

بخش چهارم: ضرورت تولید علم اصیل

تأکید بر نوآوری علمی

در آن روز، با شوق فراوان، جوانان را به کار علمی در راستای احیای قرآنی تشویق کردم. من به آن‌ها گفتم که تولید علم اصیل، نه بازنویسی متون پیشین، اعتبار حوزه‌ها را افزایش می‌دهد. این کار شدنی است، به شرطی که با جدیت و تعهد به دنبال آن باشیم. ما باید بانک‌های علمی در حوزه‌ها ایجاد کنیم تا هر عالم بتواند دستاوردهای خود را ثبت کند و از سرقت علمی جلوگیری شود.

درنگ: تولید علم اصیل و ثبت آن در بانک‌های علمی، اعتبار حوزه‌ها را افزایش می‌دهد و از سرقت علمی جلوگیری می‌کند.

نقد تولیدات غیرعلمی

با تأسف از تولید کتاب‌های غیرعلمی و تکراری سخن گفتم. این کتاب‌ها، که گاه تحت عنوان «زیر نظر فلان عالم» منتشر می‌شوند، نوعی اسراف بودجه دینی است. من به طلاب گفتم که باید به جای بازنویسی متون پیشین، به تولید محتوای نوین و اثرگذار بپردازیم. نظارت‌های صوری در تألیف نیز باید جای خود را به نظارت‌های علمی و دقیق بدهد.

بخش پنجم: مسائل اجتماعی و فرهنگی

نقد ظلم به زنان و فمینیسم

در آن جلسه، با دغدغه‌ای عمیق از ظلم به زنان در برخی جوامع اسلامی سخن گفتم. این ظلم، که گاه به نام دین انجام می‌شود، به اعتبار دین آسیب می‌زند و زمینه‌ساز گرایش به فمینیسم شده است. من تأکید کردم که تمکین زنان باید مبتنی بر شرع و عقل باشد، نه فشار و اجبار. عدالت در روابط خانوادگی، کلید حفظ کرامت انسانی و دینی است.

درنگ: رعایت عدالت در روابط خانوادگی و پرهیز از ظلم به زنان، کلید حفظ کرامت دینی و انسانی است.

تأکید بر نقش جوانان

در پایان آن جلسه، با امیدی بی‌پایان، جوانان را به کار علمی دعوت کردم. گفتم نسل جوان می‌تواند با تعهد به علم و دین، جایگاه علم دینی را احیا کند. این کار، نه تنها شدنی است، بلکه وظیفه‌ای است که بر دوش ما نهاده شده است. من به آن‌ها گفتم که باید از کارهای غیرعلمی، مانند ساخت‌وسازهای بی‌هدف، فاصله بگیرند و به تولید علم بپردازند.

جمع‌بندی نهایی

این خاطرات، که از درس‌گفتارهایم در جلسه ۱۲۷۴ برگرفته شده‌اند، بازتابی است از دغدغه‌هایم برای احیای علم دینی و بازسازی جایگاه قرآن کریم در زندگی ما. من همواره باور داشته‌ام که قرآن، کتابی قدرتی است که می‌تواند مسائل واقعی زندگی را حل کند، به شرطی که با نگاهی علمی و عملی به آن بنگریم. نقدهایم به حوزه‌های علمیه، نه از سر انکار، بلکه از دلسوزی برای پویایی آن‌هاست. امیدوارم این گفتگوهای صمیمی، جرقه‌ای باشد برای نسل جوان و دانش‌پژوهان تا با تعهد به علم و دین، راهی نو در پیش گیرند و جایگاه علم دینی را در جهان ارتقا دهند.

با نظارت صادق خادمی