متن درس
گفتگوهای صمیمی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۳۳۵)
مقدمه
سالها پیش، در خلال درسگفتارهایم، گاه به فراخور موضوع، خاطراتی از زندگی و مشاهداتم بازگو میکردم. این خاطرات، که شاید در آن لحظه تنها جرقهای برای تبیین یک نکته معرفتی یا عرفانی بودند، امروز بهانهای شدهاند تا با نگاهی عمیقتر، نظم و حکمت الهی در نظام آفرینش را بازکاوم. در این مجموعه، که آن را «گفتگوهای صمیمی» نامیدهام، تلاش کردهام با زبانی ساده اما ژرف، شما را به لحظههایی ببرم که در آنها حکمت الهی، نظم هستی، و درسهای عبرتآموز زندگیام به هم گره خوردهاند. این روایتها نهتنها بازتاب تجربیات شخصی من هستند، بلکه دعوتیاند به تأمل در نظم احسن خلقت و مسئولیت انسان در برابر آن.
بخش اول: نظم و جدیت نظام احسن
نظم حاکم بر هستی
نظام آفرینش، نظامی است احسن، یعنی سرشار از نظم، جدیت و حساب. هر آنچه در این عالم میبینیم، از حرکت ستارگان تا رفتار موجودات، در چارچوبی حکیمانه و هدفمند جریان دارد. قرآن کریم میفرماید: الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ (سجده: ۷)، یعنی «خدایی که هر چیزی را که آفرید، نیکو آفرید.» این آیه، گواهی است بر اینکه هیچ چیز در این عالم بیحساب و کتاب نیست. اگر انسانی در این نظام کوتاهی کند، ممکن است حتی از نزدیکترین کسانش، مانند پدر یا برادر، آسیب ببیند. در درسگفتاری، به داستان نادرقلی اشاره کردم که چشمان پدرش را از کاسه درآورد. این ماجرا، هشداری است به جدیت نظام احسن؛ نظامی که در آن غفلت، حتی از سوی خویشاوندان، میتواند به فاجعه منجر شود.
خاطرهای از میدان ترهبار
روزی برای خرید سبزیجات به میدان ترهبار رفتم. در میان هیاهوی بازار، ناگهان صدایی بلند شد و صحنهای عجیب پیش چشمانم شکل گرفت. گروهی با چوب و چماق به جان یکدیگر افتاده بودند و ناسزاهایی رد و بدل میکردند که از شدت صراحت و تندی، انسان را به شگفتی وا میداشت. پدر به فرزندش میگفت: «مادرت فلان است» و فرزند در پاسخ، خطاب به پدر میگفت: «همسرت فلان است.» این سخنان، که بهگونهای تلخ، استاندارد و تکراری به نظر میرسیدند، نشان از عمق اختلاف و فروپاشی اخلاقی در روابط خانوادگی داشتند.
از کاسبی که در نزدیکیام بود، خواستم تا میانجیگری کند و این درگیری را فرو بنشاند. او با نگاهی پرمعنا گفت: «اینها پدر و پسر و برادرند! خودشان با هم دعوا دارند.» حیران ماندم. به خود گفتم: «الهی شکر! چه معرکهای است این عالم!» در آن لحظه، دریافتم که خداوند گاه اسباب را چنان فراهم میکند که انسان درسهایی عمیق از سادهترین لحظات زندگی بیاموزد. من به قصد خرید سبزیجات آمده بودم، اما خداوند مرا با صحنهای روبهرو کرد که عبرتی بزرگ در آن نهفته بود.
نظم در طبیعت و جنگل
این جدیت و نظم، تنها به روابط انسانی محدود نمیشود. در جنگل نیز، که نمونهای از نظام طبیعی خلقت است، همه چیز بر اساس نظم و حساب پیش میرود. حیوانات در جنگل، آشیانهای دارند تا از گزند دیگر موجودات در امان بمانند. اگر از این محدوده امن خارج شوند، طعمه دیگران میشوند. قرآن کریم میفرماید: أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ (انفال: ۶۰)، یعنی «هر چه در توان دارید برای آنان آماده کنید.» این آیه به ما میآموزد که در نظام احسن، آمادگی و رعایت حدود، کلید بقا و امنیت است. حیوانات جنگل، با غریزهای که خداوند در وجودشان نهاده، این درس را به ما میدهند: نظم، رمز ماندگاری است.
بخش دوم: حکمت فطری و دینی
درس روزهداری در ماه رمضان
عالمی دینی که خداوند او را رحمت کند، حکایتی زیبا درباره روزهداری بازگو میکرد. او میگفت: فرض کنید در ماه رمضان، مسلمانی روزهدار در گرمای سوزان نشسته و از تشنگی لبهایش خشک شده است. در کنارش، لیوانی بلورین پر از آب خنک قرار دارد. او آه میکشد و میگوید: «مردم از تشنگی!» شخصی که ایمان و معرفت دینی ندارد، با شگفتی به او مینگرد و میگوید: «عجب آدم بیعقلی! آب خنک اینجاست، بنوش!» اما مؤمن، که حکمت روزه را درک کرده، میداند که این تشنگی، بخشی از نظم معنوی نظام احسن است. او با ایمانش، تناقض ظاهری میان تشنگی و پرهیز از آب را حل میکند و به احکام الهی پایبند میماند.
فطرت و غریزه در نظام خلقت
وقتی به جنگل مینگریم، میبینیم که حیوانات، از ببر و شیر گرفته تا گرگ و پلنگ، بر اساس غریزهای فطری عمل میکنند. ببر شکار میکند، شیر میدرد، و این درندگی، بخشی از نظم طبیعی خلقت است. اما اگر خداوند اراده کند، همین حیوانات وحشی رام میشوند و از شکار دست میکشند. این قدرت الهی، نشان از حکمت بیپایان او دارد که حتی غرایز را میتواند دگرگون کند. فطرت، که در وجود همه موجودات نهاده شده، بخشی از نظام احسن است و انسان را به تأمل در این حکمت دعوت میکند.
جمعبندی
این خاطرات، که از دل درسگفتارهایم برآمدهاند، دعوتیاند به تأمل در نظم و حکمت الهی که در همه ابعاد خلقت جریان دارد. از دعوای پدر و پسر در میدان ترهبار تا نظم حاکم بر جنگل، و از تشنگی مؤمن در ماه رمضان تا غرایز حیوانات، همه و همه نشانههایی از نظام احسناند. این نظام، انسان را به هوشیاری، مسئولیتپذیری و التزام به احکام الهی فرا میخواند. خداوند، با اسباب سادهای چون یک خرید روزمره یا مشاهده رفتار حیوانات، تلنگرهایی به ما میزند تا در مسیر معرفت و سلوک الهی گام برداریم. امید است این گفتگوهای صمیمی، نوری باشد بر راه جویندگان حقیقت.