متن درس
گفتگوهای صمیمی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه 1354
مقدمه
در درسگفتارهایم، گاه به لحظههایی از زندگی و تأملاتم اشاره کردهام که هر یک، چون آینهای، گوشهای از حقیقت خلقت را نشان میدهد. این گفتگوها، که در جلسهای در سالهای گذشته بیان شده، بازتابی از نگرشم به جهان، از غذا و میوه تا زیبایی و عشق، است که همگی در پرتو حکمت الهی معنا مییابند. در این مجموعه، که آن را «گفتگوهای صمیمی» نامیدهام، میکوشم تا با زبانی ساده اما عمیق، شما را به دنیای این تأملات ببرم؛ دنیایی که در آن، هر پدیدهای، از پوست گردو تا زیبایی یک گل، نشانهای از حق است.
بخش اول: غذا، قربت الهی و حکمت خلقت
غذا، راهی به سوی حق
روزی در جمع شاگردانم پرسیدم: «آیا گل میخورید یا حق میخورید؟» این پرسش، نه از سر تفنن، که از عمق نگرشم به غذا برخاسته بود. غذا برای من تنها مادهای برای سیر کردن جسم نیست؛ بلکه با نیت خالص، میتواند به عبادتی تبدیل شود که انسان را به خدا نزدیکتر کند. وقتی غذا میخوریم، اگر به یاد آوریم که این نعمت، جلوهای از رحمت الهی است، آنگاه هر لقمه، گامی به سوی قربت میشود. قرآن کریم میفرماید:
يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا (بقره: 168)؛ ای مردم، از آنچه در زمین است، حلال و پاکیزه بخورید. این آیه، مرا به تأمل در نیت غذا خوردن وامیدارد؛ اینکه هر لقمه، اگر با نیت الهی باشد، میتواند روح را نیز سیراب کند.
گل، مظهر حق
در همان جلسه، به شاگردانم گفتم که «گل»، مظهر حق است. این سخن را از سر باور به وحدت میان ماده و معنا گفتم. گل، که همان ماده خام خلقت است، در نگاه عمیق، جلوهای از حقیقت الهی را نشان میدهد. وقتی به یک گل نگاه میکنیم، اگر با چشم دل ببینیم، نشانههای خدا را در آن مییابیم. قرآن کریم میفرماید:
سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ (فصلت: 53)؛ به زودی نشانههای خود را در آفاق و در نفوسشان به آنها نشان خواهیم داد. این آیه، مرا به یاد این حقیقت میاندازد که هر جزء از خلقت، از خاک تا گل، آیینهای از حکمت الهی است.
میوه و پوست: احترام به خلقت
در آن جمع، پرسیدم: «میوه را با پوست میخورید یا بیپوست؟» و خود پاسخ دادم که ما میوه را با پوست میخوریم، مگر آنکه کراهت شرعی داشته باشد. پوست کندن میوه، گاه به معنای نادیده گرفتن بخشی از خلقت است. در نگاه من، هر جزء از میوه، از پوست تا مغز، بخشی از نظام حکیمانه خلقت است. دور ریختن پوست، گاه از ناآگاهی ما از حکمت نهفته در آن سرچشمه میگیرد. قرآن کریم میفرماید:
وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ (انعام: 141)؛ اسراف نکنید که خداوند اسرافکنندگان را دوست ندارد. این آیه، مرا به احترام به تمام اجزای خلقت دعوت میکند.
مغز و پوست: وحدت در خلقت
در همان گفتوگو، به شاگردانم گفتم: «هر چه هست مغز است، منتها آسیابهایش فرق میکند.» این سخن، اشارهای به وحدت وجودی در خلقت داشت. پوست گردو، که گاه دور ریخته میشود، در حقیقت بخشی از نظام خلقت است که با آسیاب مناسب، میتواند ارزشمند شود. استادی در طب سنتی داشتم که میگفت پوست گردو، اگر با مواد دیگر ترکیب و آسیاب شود، برای ضعف کاسه زانو مفید است. این سخن، مرا به تأمل در حکمت الهی واداشت که هیچ جزء خلقت بیهوده نیست. قرآن کریم میفرماید:
الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ (سجده: 7)؛ همان که هر چیزی را به بهترین شکل آفرید.
خواص گردو، خرما، انگور و زعفران
در آن جلسه، به شاگردانم توصیه کردم که گردو، خرما، انگور و زعفران را در رژیم غذایی خود بگنجانند. گفتم کمبود این مواد، انسان را زود پیر میکند. کشمش را نیز بهعنوان جایگزین انگور معرفی کردم، چرا که حتی در حالت خشک، ارزش تغذیهای خود را حفظ میکند. این توصیه، از تجربههایم در طب سنتی و باورم به حکمت خلقت سرچشمه میگیرد. در روایات اسلامی، خرما بهعنوان غذایی کامل و مقوی ستوده شده است. این مواد، نه تنها جسم را تقویت میکنند، بلکه روح را نیز در مسیر سلامت نگه میدارند.
بازیافت و حکمت خلقت
در آن گفتوگو، به تبدیل فاضلاب به آب پاک در دنیای مدرن اشاره کردم و آن را ستودم. این کار، نشانهای از احترام به منابع خلقت است. در نگاه من، هیچچیز در عالم غیرقابل استفاده نیست. حتی پوست گردو، که گاه دور ریخته میشود، میتواند با روشهای درست، ارزشمند شود. قرآن کریم میفرماید:
وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا (اعراف: 56)؛ در زمین پس از اصلاح آن فساد نکنید. این آیه، مرا به تأمل در استفاده بهینه از منابع و احترام به نظام خلقت وامیدارد.
بخش دوم: زیبایی، عشق و اصلاح جامعه
زیبایی و لذت پاک
در آن جلسه، از زیبایی سخن گفتم. به شاگردانم گفتم که تحسین زیبایی یک گل، یک قلم یا حتی یک انسان، تا زمانی که با نیت پاک باشد، نه تنها جایز است، بلکه نشانهای از درک حکمت الهی است. قرآن کریم میفرماید:
فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ (مؤمنون: 14)؛ بزرگ است خدایی که بهترین آفرینندگان است. اما هشدار دادم که این لذت، نباید به طمع یا انحراف آلوده شود. وقتی به زیبایی خلقت نگاه میکنیم، باید قلبمان از نور ایمان پر باشد.
لذت و ریبه: تمایز ظریف
در همان گفتوگو، تفاوت میان لذت پاک و ریبه را توضیح دادم. گفتم تحسین اولیای الهی، مانند امیرالمؤمنین یا حضرت زهرا (علیهما السلام)، لذتی است که قلب را نورانی میکند. اما اگر این تحسین درباره نامحرم باشد و با طمع همراه شود، به معصیت میانجامد. قرآن کریم میفرماید:
قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ (نور: 30)؛ به مؤمنان بگو چشمهای خود را فرو گیرند. این آیه، مرا به اهمیت پاکی نیت در نگاه به دیگران یادآور میشود.
نقش زنان در اصلاح جامعه
در آن جلسه گفتم: «اگر زنان را درست بسازیم، مردان به راحتی خراب نمیشوند.» این سخن، از باورم به نقش محوری زنان در خانواده و جامعه سرچشمه میگیرد. زنان، بهعنوان محور خانواده، میتوانند با تربیت درست، جامعهای سالم بسازند. قرآن کریم میفرماید:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا (تحریم: 6)؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، خود و خانوادهتان را از آتش حفظ کنید. این آیه، مرا به اهمیت تربیت اخلاقی در خانواده دعوت میکند.
عشق، شهوت و انحراف
در آن گفتوگو، از تفاوت میان عشق، شهوت و انحراف سخن گفتم. گفتم عشق پاک، قلب را نورانی میکند، اما انحراف، آلودگی عشق است. شهوت، اگر در مسیر درست باشد، ذیول عشق است، اما انحراف، به فساد میانجامد. قرآن کریم میفرماید:
وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ (بقره: 165)؛ کسانی که ایمان آوردهاند، محبتشان به خدا شدیدتر است. این آیه، مرا به عشق الهی دعوت میکند که فراتر از شهوت و انحراف است.
عشق و سلامت روح
در آن جلسه، از شخصی نقل کردم که به دلیل نهی از شعرخوانی، حافظه و ذوق شعریاش مختل شده بود. گفتم که دل باید صاف و زلال باشد تا چشمه شعر در آن بجوشد. عشق پاک، قلب را زنده و روح را باصفا میکند. نبود عشق، انسان را به اختلال میکشاند. این سخن، از باورم به نقش عشق الهی در سلامت روح سرچشمه میگیرد.
جمعبندی
این گفتگوهای صمیمی، که از درسگفتارهایم برگرفته شده، تلاشی است برای نشان دادن پیوند میان ماده و معنا، جسم و روح، و خلقت و حکمت الهی. از غذا و میوه تا زیبایی و عشق، همه در نگاه من، نشانههایی از حقاند. امیدوارم این تأملات، شما را نیز به سوی درک عمیقتر از خلقت و اصلاح خود و جامعه هدایت کند. این گفتگوها، نه تنها شرح لحظههای زندگی من، بلکه دعوتی است به تأمل در حکمت الهی و زیستن با نیت پاک.
با نظارت صادق خادمی