در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تمهید القواعد 204

متن درس





بررسی تکرار الفاظ و جهر در سلوک عرفانی: شرحی بر تمهید القواعد

بررسی تکرار الفاظ و جهر در سلوک عرفانی: شرحی بر تمهید القواعد

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۲۰۴)

دیباچه

کتاب شریف تمهید القواعد، تألیف صائن‌الدین علی بن محمد ترکه اصفهانی، از برجسته‌ترین آثار عرفان نظری در سده‌های هشتم و نهم هجری است که با نگاهی ژرف به مسائل وجودشناسی، معرفت‌شناسی و سلوک عرفانی، راهنمایی برای سالکان طریق حقیقت فراهم آورده است. این نوشتار، با تمرکز بر بخشی از این اثر ارزشمند، به بررسی دو موضوع محوری در سلوک عرفانی، یعنی تکرار الفاظ معین در حال مراقبه و جایگاه جهر و صوت در ذکر، می‌پردازد. هدف، تبیین این مفاهیم با زبانی روشن و متین است تا سالکان و پژوهشگران بتوانند با دقتی افزون‌تر، ابعاد نظری و عملی این موضوعات را درک کنند. همانند چشمه‌ای که از دل کوهسار می‌جوشد و راه خود را به سوی دشت‌های معرفت می‌گشاید، این نوشتار نیز در پی آن است که با تکیه بر متون اصلی و شواهد قرآنی و روایی، نوری بر مسیر سلوک بتاباند.

بخش نخست: تکرار الفاظ معین در سلوک عرفانی

ماهیت و اهمیت تکرار اذکار

در سلوک عرفانی، تکرار برخی الفاظ معین در حال مراقبه، عاملی برای استمرار ملاحظه و دوام حضور قلب تلقی می‌شود. متن اصلی تمهید القواعد در این باره چنین می‌فرماید:

متن عربی: «وَأَمَّا تَكْرَارُ بَعْضِ الْأَلْفَاظِ الْمُعَيَّنَةِ حَالَ الْمُرَاقَبَةِ فَإِنَّمَا يَكُونُ سَبَبًا لِاسْتِمْرَارِ مَا ذَكَرْنَا مِنَ الْمُلَاحَظَةِ»

ترجمه: و اما تکرار برخی الفاظ معین در حال مراقبه، تنها به سبب استمرار ملاحظه‌ای است که ذکر کردیم.

این عمل، که در شریعت نیز نمودهای فراوان دارد، مانند تکرار «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ» یا «لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ» به تعداد مشخص پس از نمازهای یومیه، به تقویت انس و تمرکز سالک منجر می‌شود. این تکرار، همانند ریسمانی است که سالک را به ساحل حضور متصل می‌سازد و از پراکندگی ذهن در دریای آشوبناک دنیا بازمی‌دارد.

درنگ: تکرار اذکار معین، با ایجاد استمرار در مراقبه، به مثابه پلی است که سالک را از پراکندگی به سوی وحدت وجودی رهنمون می‌شود.

قرآن کریم نیز بر اهمیت ذکر کثیر تأکید دارد:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا

(سوره احزاب، آیه ۴۱: ای مؤمنان! خدا را بسیار یاد کنید).

تفاوت ذکر در مبتدی و منتهی

تکرار اذکار در سلوک عرفانی، برای سالک مبتدی و منتهی کارکردهای متفاوتی دارد. در مبتدی، ذکر سبب انس با حق می‌شود، در حالی که در منتهی، انس درونی او را به سوی ذکر سوق می‌دهد. این تمایز، همانند تفاوت میان جویباری است که به سوی دریا روان است و دریایی که خود سرچشمه جویبارها می‌گردد.

درنگ: ذکر برای مبتدی، کلیدی است برای گشودن درهای انس، و برای منتهی، نغمه‌ای است که از چشمه انس او جاری می‌شود.

این مفهوم با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:

الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ

(سوره رعد، آیه ۲۸: کسانی که ایمان آورده‌اند و دل‌هایشان به یاد خدا آرام می‌گیرد، آگاه باشید که با یاد خدا دل‌ها آرام می‌گیرد).

اعتبار تکرار در شریعت و عرفان

تکرار اذکار، نه تنها در عرفان، بلکه در شریعت و حتی روان‌شناسی نیز معتبر است. در شریعت، نمونه‌های آن در تعقیبات پس از نمازهای یومیه، مانند تکرار هفتاد بار «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ» یا صد بار ذکر «لَا إِلَٰهَ إِلَّا اللَّهُ»، به چشم می‌خورد. این عمل، به مثابه آبی زلال است که نفس را از آلودگی‌های روزمرگی می‌شوید و آن را برای دریافت فیض الهی آماده می‌سازد.

قرآن کریم نیز این امر را تأیید می‌کند:

وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ

(سوره انفال، آیه ۴۵: و خدا را بسیار یاد کنید، باشد که رستگار شوید).

بخش دوم: جایگاه جهر و صوت در سلوک عرفانی

نقد دیدگاه عدم اعتبار جهر

در متن تمهید القواعد آمده است:

متن عربی: «وَأَمَّا قُوَّةُ الصَّوْتِ وَجَهَارَتُهُ وَغَيْرُ مُعْتَبَرَةٍ عِنْدَ أَرْبَابِ هَذِهِ الصِّنَاعَةِ»

ترجمه: و اما قوت صوت و جهر آن، نزد ارباب این صنعت معتبر نیست.

این دیدگاه، که جهر و صوت بلند را در سلوک عرفانی فاقد اعتبار می‌داند، مورد نقد قرار گرفته است. جهر، در صورتی که با تضرع و خضوع همراه باشد، نه تنها در شریعت، بلکه در عرفان نیز جایگاه دارد. این امر، همانند نغمه‌ای است که از عمق جان سالک برمی‌خیزد و با فروتنی، آسمان معرفت را درمی‌نوردد.

درنگ: جهر، هنگامی که با خضوع و تضرع همراه شود، نه تنها معتبر، بلکه در برخی مواقع مستحب است و به رفع نفاق و تقویت ایمان کمک می‌کند.

قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً

(سوره اعراف، آیه ۵۵: پروردگارتان را با تضرع و نهان بخوانید).

تمایز جهر و عربده‌کشی

جهر، به معنای صدای بلند و آشکار در مقابل خفا، از عربده‌کشی و شهیق و نهیق متمایز است. عربده‌کشی، صدایی موحش و غیرمعتاد است که در شریعت و عرفان مذموم تلقی می‌شود. قرآن کریم این تمایز را روشن می‌سازد:

لَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ

(سوره حجرات، آیه ۲: با پیامبر با صدای بلند سخن نگویید، چنان‌که برخی از شما با برخی دیگر).

در این آیه، جهر به معنای عربده‌کشی و بی‌احترامی نهی شده است، در حالی که جهر به معنای آشکار کردن صدا در آیاتی مانند

وَاسْرُوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ ۖ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ

(سوره ملک، آیه ۱۳: سخن خود را نهان دارید یا آشکار کنید، او به راز دل‌ها داناست) مجاز شمرده شده است.

درنگ: جهر به معنای صدای آشکار، از عربده‌کشی متمایز است و در شریعت و عرفان، در صورتی که با خضوع همراه باشد، معتبر است.

شواهد شرعی و عرفانی جهر

جهر در شریعت، در مواردی مانند اذان، صلوات و برخی نمازهای جهريه، نه تنها مجاز، بلکه مستحب است. روایتی از پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: «بَادِرُوا إِلَىٰ رِيَاضِ الْجَنَّةِ» (بشتابید به سوی باغ‌های بهشت). در توضیح این روایت، حلقه‌های ذکر، شامل مجالس علم، دعا و موعظه، به عنوان ریاض الجنه معرفی شده‌اند. همچنین، روایتی دیگر می‌فرماید: «أَعْطَانِي اللَّهُ الْجَهْرَ فِي ثَلَاثِ صَلَوَاتٍ» (خداوند جهر را در سه نماز به من عطا کرد)، که نشان‌دهنده اعتبار الهی جهر در شریعت است.

در عرفان نیز، جهر در صورتی که با نیت خالص و خضوع همراه باشد، به مثابه نوری است که تاریکی‌های نفاق را می‌زداید و دل را به سوی معرفت رهنمون می‌شود.

نقد خلط جهر و صدای موحش

برخی شارحان، مانند فیض کاشانی و مجلسی، با خلط جهر و صدای موحش، به اشتباه جهر را به طور کلی رد کرده‌اند. این دیدگاه، با شواهد قرآنی و روایی سازگار نیست. قرآن کریم می‌فرماید:

لَا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ

(سوره نساء، آیه ۱۴۸: خدا جهر به بدی در سخن را دوست ندارد، مگر از کسی که ظلم دیده باشد). این آیه، جهر به بدی را نهی می‌کند، اما جهر به خیر را مجاز می‌شمارد.

درنگ: خلط جهر با صدای موحش، ناشی از عدم دقت در اصطلاحات شرعی و عرفانی است و با شواهد قرآنی و روایی منافات دارد.

بخش سوم: حلقه‌های ذکر و جایگاه آن‌ها در عرفان

جامعیت حلقه‌های ذکر

حلقه‌های ذکر، شامل مجالس علم، دعا، موعظه و اذکار مأثور مانند زیارت عاشورا و دعای کمیل است و انحصار آن به مجالس علمی، تفرط و نادرست است. این حلقه‌ها، همانند باغ‌هایی هستند که هر شاخه‌اش میوه‌ای از معرفت و هر برگش سایه‌ای از تقرب به حق ارائه می‌دهد.

درنگ: حلقه‌های ذکر، با جامعیت خود، از علم تا دعا و موعظه را در بر می‌گیرند و محدود به یک بعد خاص نیستند.

نقد اعمال مذموم در حلقه‌های ذکر

اعمالی مانند رقص، شهیق و نهیق، به دلیل انحراف از مسیر شریعت و عرفان، در حلقه‌های ذکر جایگاهی ندارند. این اعمال، همانند علف‌های هرزی هستند که در باغ معرفت روییده و باید ریشه‌کن شوند. قرآن کریم هشدار می‌دهد:

وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ

(سوره ص، آیه ۲۶: و از هوای نفس پیروی نکن که تو را از راه خدا گمراه می‌کند).

بخش چهارم: خلوت و محاسبه نفس

خلوت به مثابه محاسبه

خلوت در سلوک عرفانی، نه انزوای اجتماعی، بلکه فرصتی برای محاسبه نفس و تهذیب درون است. این خلوت، همانند آینه‌ای است که سالک در آن تصویر حقیقی نفس خویش را می‌بیند و زنگارهای آن را می‌زداید.

قرآن کریم می‌فرماید:

وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً

(سوره اعراف، آیه ۲۰۵: و پروردگارت را در دل خود با تضرع و ترس یاد کن).

درنگ: خلوت، آیینه محاسبه نفس است که سالک را به سوی تهذیب و تقرب رهنمون می‌سازد.

نتیجه‌گیری

بررسی تکرار الفاظ معین و جهر در سلوک عرفانی، بر اساس متن تمهید القواعد، نشان‌دهنده اهمیت این دو عنصر در مسیر تهذیب نفس و تقرب به حق است. تکرار اذکار، به مثابه ریسمانی است که سالک را به ساحل حضور متصل می‌کند، و جهر، هنگامی که با خضوع و تضرع همراه باشد، نغمه‌ای است که قلب را از نفاق می‌رهاند. نقد دیدگاه‌هایی که جهر را به طور کلی رد می‌کنند، نشان می‌دهد که خلط جهر با عربده‌کشی، ناشی از عدم دقت در اصطلاحات شرعی و عرفانی است. حلقه‌های ذکر، با جامعیت خود، از علم تا دعا و موعظه را در بر می‌گیرند، و خلوت، فرصتی برای محاسبه نفس فراهم می‌آورد. این نوشتار، با تکیه بر آیات قرآن کریم و روایات، بر ضرورت اعتدال و انصاف در سلوک عرفانی تأکید دارد و راه را برای فهم عمیق‌تر این مفاهیم هموار می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی