متن درس
بررسی و تبیین جهر و سماع در سلوک عرفانی: شرح تمهید القواعد
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۰۵)
دیباچه
کتاب شریف «تمهید القواعد»، اثر صائنالدین علی بن محمد ترکه اصفهانی، حکیم و عارف برجسته قرن هشتم و نهم هجری، یکی از آثار گرانسنگ عرفان نظری است که با دقت و عمق، به مسائل وجودشناسی، معرفتشناسی و سلوک عرفانی میپردازد. این نوشتار، با محوریت موضوع جهر و قوت صوت در سلوک عرفانی، به شرح و تحلیل یکی از مباحث کلیدی این کتاب میپردازد. هدف این بررسی، تبیین جایگاه جهر و سماع در مسیر تهذیب نفس و هماهنگی آن با شریعت است، با تأکید بر ضرورت انصاف در نقد و فهم دقیق اصطلاحات. همانند رودی که از سرچشمههای حکمت جاری میشود و به دریای معرفت میریزد، این نوشتار در پی آن است که مفاهیم پیچیده عرفانی را با زبانی روشن و استوار به خواننده عرضه دارد، تا چون چراغی در مسیر سالکان بدرخشد.
بخش نخست: مفهوم جهر و جایگاه آن در عرفان
معنای جهر در قرآن کریم و عرفان
جهر، به معنای صدای بلند، در قرآن کریم و متون عرفانی در دو معنای متمایز به کار رفته است: نخست، جهر به معنای آشکار کردن صدا در برابر خفا، و دوم، جهر به معنای فریاد موحش یا عربدهکشی. این تمایز، بنیادی برای فهم جایگاه جهر در سلوک عرفانی است. در معنای نخست، جهر به عنوان ابزاری برای آشکارسازی ایمان و ذکر الهی، نه تنها مجاز، بلکه در برخی موارد لازم است. قرآن کریم در این باره میفرماید:
وَاسْرُوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ ۖ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ
(سوره ملک، آیه ۱۳: سخن خود را نهان دارید یا آشکار کنید، او به راز دلها داناست). این آیه، جهر را در برابر خفا به کار برده و نشان میدهد که آشکارسازی صدا در ذکر و دعا، امری مقبول است. اما در معنای دوم، جهر به صورت فریاد موحش، به دلیل ایجاد اضطراب و اختلال در حواس، در برخی زمینهها مذموم تلقی شده است. قرآن کریم در این زمینه میفرماید:
لَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ
(سوره حجرات، آیه ۲: با پیامبر با صدای بلند سخن نگویید، چنانکه برخی از شما با برخی دیگر). این آیه، جهر به معنای عربدهکشی را نهی کرده و بر ضرورت رعایت ادب در گفتار تأکید دارد.
| درنگ: جهر در معنای آشکارسازی صدا، در شریعت و عرفان معتبر است، اما جهر به معنای فریاد موحش، به دلیل ایجاد اختلال، در برخی موارد مذموم است. تمایز این دو معنا، برای فهم جایگاه جهر در سلوک ضروری است. |
نقد دیدگاه غیر معتبر بودن جهر
برخی از شارحان، جهر را به طور کلی در عرفان غیر معتبر دانستهاند، اما این دیدگاه با شواهد شرعی و عرفانی سازگار نیست. جهر، به معنای صدای بلند در چارچوب شرعی، نه تنها با شریعت منافاتی ندارد، بلکه در برخی مراحل سلوک، به مثابه کلیدی برای گشودن قفلهای نفسانی عمل میکند. این ابزار، در مواردی که سالک در بند استکبار یا غفلت نفسانی است، میتواند به تضعیف نفسانیات و بیداری معنوی یاری رساند. همانگونه که طبیب با داروی تلخ، بیماری را درمان میکند، جهر نیز در مسیر سلوک، چون دارویی قوی، نفسانیات را سست کرده و دل را به سوی معرفت رهنمون میشود.
بخش دوم: تأثیر جهر بر نفس و سلوک
جهر و تهذیب نفسانیات
در متون عرفانی، جهر به دلیل تأثیر قوی بر ارواح نفسانی و ایجاد اختلال در حواس بشری، مورد توجه قرار گرفته است. این تأثیر، که در اصطلاح عرفانی «محلل ارواح نفسانی» و «مدحش حواس بشری» خوانده میشود، به معنای سست کردن چرت نفسانی و برانگیختن حواس به سوی بیداری معنوی است. به عنوان مثال، در خلوت و تاریکی، جهر میتواند چون صاعقهای، خواب غفلت را از دل سالک بزداید و او را به سوی بیداری معنوی رهنمون سازد. قرآن کریم در این باره میفرماید:
أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ
(سوره رعد، آیه ۲۸: آگاه باشید که با یاد خدا دلها آرام میگیرد). این آیه، بر نقش ذکر الهی، چه به صورت خفی و چه جهر، در آرامش قلب تأکید دارد.
در «تمهید القواعد»، صائنالدین ترکه در این باره میفرماید:
«إنّ الأصوات القويّة المحلّلة للأرواح النفسانيّة والمدحشة للحواس البشريّة، معاونة إيّاها في صدور آثارها الكماليّة»
(ترجمه: صداهای قوی که ارواح نفسانی را سست کرده و حواس بشری را مضطرب میسازد، به صدور آثار کمالی یاری میرساند). این عبارت، بر نقش جهر در ایجاد آثار کمالی در نفس سالک تأکید دارد، بهگونهای که نفسانیات را سست کرده و راه را برای تجلی معرفت الهی هموار میسازد.
| درنگ: جهر، با سست کردن ارواح نفسانی و برانگیختن حواس، در مراحل خاص سلوک، به مثابه ابزاری درمانی برای تهذیب نفس و تقویت ارتباط معنوی عمل میکند. |
جهر در خلوت و تاریکی
جهر در مواضع خلوت و تاریکی، به دلیل تأثیرات عمیق روانی و معنوی، در برخی مراحل سلوک لازم تلقی میشود. این عمل، برای سالکانی که در بند نفسانیات گرفتارند، به مثابه ضربهای است که غفلت را از دل میزداید و راه را برای ارتباط با حق تعالی میگشاید. قرآن کریم در این زمینه میفرماید:
ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً
(سوره اعراف، آیه ۵۵: پروردگارتان را با تضرع و نهان بخوانید). این آیه، ضمن تأکید بر ذکر خفی، جهر همراه با تضرع را نیز مجاز میداند، بهویژه در مواردی که با نیت تهذیب نفس انجام شود.
بخش سوم: نقد و پاسخ به اشکالات
اشکال مستشکل و پاسخ به آن
مستشکل در صفحه ۲۱۲، فصل ۵۱ از «تمهید القواعد»، جهر را به دلیل تأثیر مدحش بر حواس و محلل ارواح نفسانی مورد نقد قرار داده و آن را در خلوت و تاریکی نامناسب دانسته است. در پاسخ، باید گفت که جهر در سلوک عرفانی، در صورتی که با نیت تهذیب نفس و در چارچوب شریعت انجام شود، نه تنها اشکالی ندارد، بلکه در برخی موارد لازم است. این عمل، مانند دارویی است که در دست طبیب حاذق، بیماری نفسانی را درمان میکند. قرآن کریم در این باره میفرماید:
وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ
(سوره اعراف، آیه ۲۰۵: و پروردگارت را در دل خود با تضرع و ترس، و به آهستگی یاد کن). این آیه، ضمن توصیه به ذکر خفی، جهر را در موارد خاص نفی نمیکند.
نقد دیدگاه دین زیرزمینی
تأکید افراطی بر خفیه بودن ذکر، که برخی آن را به دین زیرزمینی تعبیر کردهاند، با روح برائت از مشرکین و آشکارسازی ایمان ناسازگار است. ایمان، چون نوری است که باید در برخی موارد آشکار شود تا دلها را روشن سازد. قرآن کریم در این باره میفرماید:
وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ ۖ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ
(سوره کهف، آیه ۲۹: و بگو حق از پروردگارتان است، هر که خواهد ایمان آورد و هر که خواهد کفر ورزد). این آیه، بر ضرورت آشکارسازی حق در برخی موارد تأکید دارد.
| درنگ: تأکید مطلق بر خفیه بودن ذکر، با روح برائت از مشرکین و آشکارسازی ایمان منافات دارد. جهر، در مواردی که با شریعت هماهنگ باشد، معتبر و لازم است. |
استناد به روایت وادی موحش
روایتی که پیامبر اکرم (ص) از جهر در تکبیر در وادی موحش نهی کردهاند، به دلیل زمینه خاص (میدان جنگ و حضور افراد غیرسالک) به سلوک عرفانی ارتباطی ندارد. در این روایت آمده است: «مگر خدا دور است یا غایب است که اینگونه فریاد میزنید؟». این نهی، به شرایط خاص جنگی مربوط است و نمیتوان آن را به طور کلی به سلوک عرفانی تعمیم داد. قرآن کریم در این زمینه میفرماید:
وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ
(سوره نحل، آیه ۱۲۵: و با نیکوتر [روش] با آنها مجادله کن). این آیه، بر ضرورت رعایت زمینه و روش مناسب در هر عمل تأکید دارد.
بخش چهارم: معالجه به اضداد در عرفان
اصل معالجه به اضداد
اصل معالجه به اضداد، که در فقه و طب شناخته شده است، در عرفان نیز کاربرد دارد. همانگونه که در فقه، مصرف شراب در صورت انحصار درمانی مجاز است، در عرفان نیز جهر میتواند به عنوان ضد نفسانیات به کار رود. این اصل، مانند تیغی دو لبه است که در دست طبیب حاذق، بیماریهای نفسانی را درمان میکند. قرآن کریم در این باره میفرماید:
وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ
(سوره آلعمران، آیه ۷: و جز صاحبان خرد متذکر نمیشوند). این آیه، بر ضرورت فهم عمیق و خردمندانه در سلوک تأکید دارد.
جهر و درمان استکبار
جهر، در مواردی که سالک دچار استکبار است، به عنوان ابزاری برای تحقیر نفس و ایجاد انکسار به کار میرود. همانگونه که اشرافزادهای برای تهذیب نفس به گدایی فرستاده میشد، جهر نیز میتواند نفس را از کبر و غرور رهایی بخشد. قرآن کریم در این زمینه میفرماید:
وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا
(سوره فرقان، آیه ۶۳: و بندگان خدای رحمان کسانیاند که بر زمین به نرمی گام برمیدارند). این آیه، بر ضرورت فروتنی در سلوک تأکید دارد.
| درنگ: جهر، در مواردی که سالک دچار استکبار است، به عنوان ابزاری برای تحقیر نفس و ایجاد انکسار، در سلوک عرفانی معتبر و لازم است. |
بخش پنجم: سماع و رقص در عرفان
سماع و استماع در چارچوب شریعت
سماع و استماع، در صورتی که از غنا و لهو به دور باشد، در عرفان و شریعت معتبر است. این اعمال، شامل خواندن قرآن کریم، دعا و شعر معنوی است و برای سالکان در مراحل مختلف سلوک، از مبتدی تا منتهی، جایگاه دارد. قرآن کریم در این باره میفرماید:
وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
(سوره انفال، آیه ۴۵: و خدا را بسیار یاد کنید، باشد که رستگار شوید). این آیه، بر نقش ذکر و سماع در رستگاری تأکید دارد.
رقص معنوی و نقد خلط با رقص لهوی
رقص در عرفان، اگر به معنای حرکات معنوی مانند سینهزنی در عزای حسینی باشد، معتبر و شرعی است. اما رقص لهوی، که با فسق و فجور همراه است، مذموم است. خلط این دو، ناشی از عدم فهم دقیق اصطلاحات و زمینههای شرعی است. سینهزنی، مانند نسیمی است که دل را به سوی محبت اهل بیت (ع) میبرد، اما رقص لهوی، چون طوفانی است که نفس را به سوی تباهی میکشاند. قرآن کریم در این باره میفرماید:
وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ
(سوره ص، آیه ۲۶: و از هوای نفس پیروی نکن که تو را از راه خدا گمراه میکند). این آیه، بر ضرورت پرهیز از لهو و تباهی تأکید دارد.
| درنگ: رقص معنوی، مانند سینهزنی، در چارچوب شریعت معتبر است، اما خلط آن با رقص لهوی، ناشی از عدم فهم دقیق اصطلاحات است. |
بخش ششم: ضرورت انصاف در نقد عرفان
نقد عرفان، باید با انصاف و دقت در اصطلاحات و زمینههای شرعی انجام شود. بدون توجه به معانی دقیق الفاظ، نقد به انحراف میانجامد. همانگونه که عارف در مسیر سلوک، چون کوهنوردی است که با دقت گام برمیدارد، منتقد نیز باید با انصاف و دانش، به نقد عرفان بپردازد. قرآن کریم در این باره میفرماید:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ
(سوره توبه، آیه ۱۱۹: ای مؤمنان! از خدا پروا کنید و با راستان باشید). این آیه، بر ضرورت صداقت و انصاف در نقد تأکید دارد.
جمعبندی
این نوشتار، با بررسی موضوع جهر و سماع در سلوک عرفانی از منظر «تمهید القواعد»، نشان داد که جهر، در معنای آشکارسازی صدا، در شریعت و عرفان معتبر است و در مراحل خاص سلوک، به عنوان ابزاری برای تهذیب نفس و تضعیف نفسانیات به کار میرود. سماع و رقص معنوی، مانند سینهزنی، در صورتی که از غنا و لهو به دور باشد، در چارچوب شریعت جایگاه دارد. نقدهای وارد بر جهر و سماع، اغلب ناشی از خلط اصطلاحات و عدم توجه به زمینههای شرعی است. عرفان، چون طبیبخانهای برای تربیت نفس، با شریعت هماهنگ است و نمیتوان آن را به رسالههای عملی محدود کرد. این تحلیل، با استناد به آیات قرآن کریم و روایات، بر ضرورت انصاف، دقت در اصطلاحات و هماهنگی عرفان با شریعت تأکید دارد، تا چون مشعلی، راه سالکان را روشن سازد.
| با نظارت صادق خادمی |