متن درس
عرفان محبوبی: تبیین مراتب وجودی انسان در پرتو آیات قرآن کریم
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۵)
دیباچه
این نوشتار، با نگاهی ژرف به آیات قرآن کریم و تأمل در مفاهیم عرفانی، به بررسی مراتب وجودی انسانها میپردازد و جایگاه ویژه برگزیدگان الهی را در نظام خلقت تبیین میکند. انسانها، در این نگاه، به سه گروه عادیها، محبین، و محبوبین تقسیم میشوند که هر یک ویژگیها و مراتب خاص خود را دارند. این اثر، با تمرکز بر سوره بقره و آیات مرتبط، تلاش دارد تا با زبانی روشن و متین، این مراتب را با استناد به قرآن کریم و روایات، بهگونهای منسجم و دقیق تشریح نماید. هدف آن است که خواننده با تأمل در این مراتب، به درک عمیقتری از جایگاه خود در نظام هستی و مسیر کمال دست یابد.
بخش نخست: مراتب وجودی انسان در قرآن کریم
۱. دستهبندی انسانها
انسانها، در نظام خلقت الهی، به سه گروه اصلی تقسیم میشوند: عادیها، محبین، و محبوبین. اکثریت قریب به اتفاق انسانها در گروه عادیها قرار دارند که زندگی روزمره را بدون قاعدهای متعالی سپری میکنند، گویی چونان رهگذرانی در بازارهای دنیا، تنها به خوردن و زیستن مشغولاند. محبین، گروهی کمتر، با تلاش و کوشش در پی حقیقت و کمالاند و قلبشان برای معرفت و پیشرفت میتپد. اما محبوبین، که اندکترین گروهاند، برگزیدگان الهی هستند که به واسطه عنایات خاص پروردگار، از بدو خلقت یا در مراحل خاصی از حیات، در مسیر هدایت ویژه قرار میگیرند.
درنگ: انسانها در سه مرتبه عادی، محب، و محبوب جای میگیرند. محبوبین، چونان ستارگان درخشان در آسمان خلقت، به ندرت ظهور مییابند و مورد عنایت خاص الهیاند.
۲. ویژگیهای عادیها
عادیها، که اکثریت خلق را تشکیل میدهند، در قرآن کریم با تعابیری چون أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ (اکثراً تعقل نمیکنند) یا أَكْثَرُهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ (اکثراً ایمان نمیآورند) توصیف شدهاند. این گروه، فاقد انگیزهای متعالی برای رشد معنوی یا علمیاند و در سطحی ابتدایی از حیات باقی میمانند، گویی در خواب غفلت به سر میبرند. آیه ۱۷۹ سوره اعراف این حقیقت را چنین بیان میکند: وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا (و بهراستی بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدهایم؛ دلهایی دارند که با آن نمیفهمند).
۳. ویژگیهای محبین
محبین، که در مرتبهای والاتر از عادیها قرار دارند، با اراده و عمل صالح، در جستوجوی حقیقت و کمالاند. این گروه، چونان جویندگانی مشتاق، با تلاش و کوشش، خود را به سوی معرفت و پیشرفت سوق میدهند. قرآن کریم در آیه ۹۶ سوره مریم، ویژگی این گروه را چنین توصیف میکند: إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا (کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، بهزودی [خدای] رحمان برای آنان محبتی [ویژه] قرار میدهد).
درنگ: محبین، چونان مسافرانی در مسیر کمال، با ایمان و عمل صالح، درهای محبت الهی را به روی خود میگشایند.
۴. ویژگیهای محبوبین
محبوبین، برگزیدگان الهیاند که به واسطه نطفه، نسب، یا شرایط زمانی و مکانی خاص، مورد عنایت ویژه پروردگار قرار گرفتهاند. این گروه، که چونان گوهرهایی نادر در میان خلقاند، از بدو خلقت یا در مراحل خاصی از حیات، تحت تربیت مستقیم الهی قرار میگیرند. آیه ۳۱ سوره بقره، نمونهای از این مقام را در مورد حضرت آدم (ع) بیان میکند: وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا (و همه [معانی] نامها را به آدم آموخت). این علم، که حتی فراتر از دانش ملائکه است، نشاندهنده جایگاه والای محبوبین است.
درنگ: محبوبین، چونان قلههای رفیع در نظام خلقت، با عنایت الهی به معرفتی متعالی دست مییابند که حتی ملائکه از آن بیبهرهاند.
۵. ندرت و کمیت محبوبین
محبوبین، به مراتب از محبین کمترند و ممکن است در بازههای زمانی طولانی، چونان ستارهای درخشان در آسمان نسلها، تنها یک فرد به این مقام برسد. این ندرت، ریشه در حکمت الهی دارد که نعمات را بر اساس ظرفیتهای وجودی توزیع میکند. آیه ۲۶۹ سوره بقره این حقیقت را چنین بیان میکند: يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ (حکمت را به هر کس که بخواهد عطا میکند).
۶. معرفت الهی، پیشنیاز محبوبیت
محبوبین، از بدو وجود، معرفتی الهی دارند که پیشنیاز شناخت پیامبر، امام، و دین است. دعای «خدایا خودت را به من بشناسان» که در روایات آمده، بر اهمیت این معرفت تأکید دارد. این معرفت، چونان کلیدی است که درهای هدایت را به روی محبوبین میگشاید. آیه ۱۸۶ سوره اعراف این نزدیکی الهی را چنین بیان میکند: وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ (و چون بندگانم از تو درباره من بپرسند، [بگو] من نزدیکم).
درنگ: معرفت الهی، چونان نوری است که قلب محبوبین را روشن میکند و آنها را از نیاز به واسطههای ظاهری بینیاز میسازد.
۷. هدایت مستقیم الهی برای محبوبین
محبوبین، که گاه از وجود پیامبر یا امام محروم بودند، مستقیماً از سوی خداوند هدایت شدند. این هدایت، چونان جویباری زلال، آنها را به سوی کمال رهنمون میسازد. آیه ۲۳ سوره بقره این ویژگی را در مورد پیامبر اکرم (ص) بیان میکند: وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا (و اگر در آنچه بر بندهمان نازل کردهایم شک دارید).
۸. مراتب داخلی در هر دسته
هر یک از سه گروه عادیها، محبین، و محبوبین دارای مراتب داخلیاند که چونان پلههای نردبانی، جایگاه وجودی افراد را در نظام الهی تعیین میکنند. آیه ۳۲ سوره زخرف این نظم را تأیید میکند: وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ (و برخی از آنها را بر برخی دیگر به [چند] درجه برتری دادیم).
بخش دوم: جایگاه محبوبین در قرآن کریم
۹. اهتمام قرآن کریم به محبوبین
قرآن کریم، با اهتمامی ویژه، به معرفی و تربیت محبوبین پرداخته و آنها را بهعنوان برگزیدگان الهی توصیف کرده است. این گروه، چونان باغبانانی در باغستان الهی، تحت تربیت مستقیم پروردگار قرار دارند. آیه ۴۱ سوره شوری نمونهای از این توجه است: وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ (و بندهمان داود را یاد کن).
درنگ: قرآن کریم، چونان آیینهای زلال، چهره محبوبین را به نمایش میگذارد و آنها را بهعنوان الگوهای هدایت معرفی میکند.
۱۰. تفاوت در عنایات الهی
برخی افراد، به حکمت الهی، از عنایات خاص برخوردارند، در حالی که دیگران در مراتب عادی یا محب باقی میمانند. این تفاوت، چونان توزیع باران بر زمینهای مختلف، بر اساس ظرفیتهای وجودی است. آیه ۲۶۹ سوره بقره این حقیقت را تأیید میکند: وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا (و هر کس را که حکمت دهند، خیر فراوانی داده شده است).
۱۱. تفاوت در استعدادها
انسانها از نظر استعداد و ظرفیت متفاوتاند؛ برخی چونان چشمههای جوشان، بدون زحمت به معرفت میرسند، در حالی که دیگران باید چونان کاوشگران، با تلاش به آن دست یابند. آیه ۲۸۶ سوره بقره این اصل را بیان میکند: لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا (خدا هیچکس را جز به اندازه وسعش تکلیف نمیکند).
۱۲. عدالت الهی در تفاوتها
عدالت الهی اقتضا میکند که تکلیف هر فرد متناسب با ظرفیت او باشد. کسی که عنایت خاصی دریافت نکرده، تکلیف سنگین نیز ندارد، گویی خداوند چونان باغبانی عادل، به هر گیاه به اندازه نیازش آب میدهد. آیه ۷ سوره تغابن این اصل را تأیید میکند: وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا (و هر کس را به آنچه کرده است درجاتی است).
درنگ: عدالت الهی، چونان ترازویی دقیق، تکلیف و ظرفیت را در تعادل نگه میدارد.
۱۳. امکان ارتقای محبین به محبوبین
محبین، با ذکر و توکل به خدا، میتوانند به مقام محبوبین نزدیک شوند. آیه ۳۶ سوره زمر این امکان را چنین بیان میکند: أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ (آیا خدا برای بندهاش کافی نیست؟). این آیه، محبین را به اعتماد کامل به پروردگار دعوت میکند، گویی دریچهای به سوی نور محبوبیت گشوده میشود.
۱۴. عبدنا و ویژگیهای خاص
تعبیر «عبدنا» در قرآن کریم به افرادی خاص با ویژگیهای ممتاز اشاره دارد. این تعبیر، چونان نشانی از برگزیدگی، در آیاتی چون آیه ۱۷ سوره اسراء به کار رفته است: سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ (منزه است آنکه بندهاش را شبانگاه سیر داد).
۱۵. علم اسماء و مقام آدم
حضرت آدم (ع)، به دلیل دریافت علم اسماء کلها، در زمره محبوبین قرار دارد و حتی از ملائکه برتر است. آیه ۳۱ سوره بقره این مقام را چنین توصیف میکند: وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ (و همه [معانی] نامها را به آدم آموخت، سپس آنها را بر فرشتگان عرضه کرد).
درنگ: علم اسماء، چونان گنجی الهی، آدم را به خليفهالله مبدل ساخت و او را از دیگر مخلوقات متمایز کرد.
۱۶. تفاوت انبیا در دریافت اسماء
هر پیامبر، به تناسب فضیلت خود، بخشی از اسماء را دریافت کرده، اما آدم همه اسماء را آموخت. آیه ۳۳ سوره بقره این برتری را نشان میدهد: قَالَ يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ (گفت: ای آدم، آنان را از نامهایشان آگاه کن).
۱۷. استعداد جامع انسان
هر انسان، بهصورت بالقوه، استعداد دریافت اسماء کلها را دارد، اما فعلیت آن در محبوبین و معصومین است. آیه ۳۰ سوره بقره این ظرفیت را تأیید میکند: إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً (من در زمین جانشینی قرار خواهم داد).
بخش سوم: علم پیشینی و ویژگیهای خاص محبوبین
۱۸. علم قرآن پیش از خلقت
برخی محبوبین، پیش از خلقت، علم قرآن را دریافت کردند، برخلاف انسانهای عادی که تنها بيان دارند. آیات ۱-۴ سوره الرحمن این تقدم را نشان میدهد: الرَّحْمَنُ * عَلَّمَ الْقُرْآنَ * خَلَقَ الْإِنْسَانَ * عَلَّمَهُ الْبَيَانَ ([خدای] رحمان، قرآن را تعلیم داد، انسان را آفرید، به او بیان آموخت).
درنگ: علم قرآن، چونان نوری پیش از خلقت، در قلب محبوبین تابیده و آنها را به معرفتی متعالی رهنمون ساخته است.
۱۹. تفاوت بيان و علم قرآن
بيان، که توانایی تکلم و ابراز است، به همه انسانها داده شده، اما علم قرآن مختص محبوبین است. آیه ۴ سوره الرحمن این تفاوت را تأیید میکند: عَلَّمَهُ الْبَيَانَ (به او بیان آموخت). در مقابل، آیه ۵۲ سوره شوری علم قرآن را مختص برگزیدگان میداند: وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا (و بدینگونه روحی از امر خود بهسوی تو وحی کردیم).
۲۰. علم پیشینی اولیا
برخی اولیا، پیش از خلقت، با قرآن آشنا بودند و در عالم بالا از معارف الهی آگاه شدند. آیه ۱۷۲ سوره اعراف این حقیقت را تأیید میکند: وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ (و چون پروردگارت از پشت فرزندان آدم، ذریه آنان را برگرفت).
۲۱. نقش نطفه و نسب
عوامل نطفه، نسب، زمان، و مکان در تعیین جایگاه وجودی افراد، بهویژه محبوبین، نقش دارند. روایات این حقیقت را با تعابیری چون «خداوند از صلب مردان برگزیدگان را انتخاب میکند» تأیید میکنند. این عوامل، چونان بذرهایی در خاک وجود، زمینهساز ظهور استعدادهای خاصاند.
۲۲. آگاهی محبوبین از سرنوشت
برخی محبوبین، پیش از ورود به دنیا، از سرنوشت خود آگاهاند، گویی ملائکه برای سرنوشت آنها عزاداری میکنند. در روایات آمده است که امیرالمؤمنین (ع)، هنگام تولد حضرت عباس (ع)، از سرنوشت او آگاه بود و اشک ریخت. این آگاهی، با علم لدنی مرتبط است که در آیه ۶۵ سوره کهف بیان شده: فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا (پس بندهای از بندگان ما را یافتند که از جانب خود به او رحمتی عطا کرده بودیم).
درنگ: آگاهی پیشینی محبوبین از سرنوشت، چونان نگاهی از فراسوی زمان، آنها را از دیگر خلق متمایز میسازد.
۲۳. تفاوت در خلقت جسم و روح
جسم انسان پیش از دمیده شدن روح شکل میگیرد، اما روح در عالم بالا از سرنوشت خود آگاه است. آیه ۲۹ سوره حجر این حقیقت را بیان میکند: فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي (و چون آن را درست کردم و از روح خود در آن دمیدم).
۲۴. نظم عالم و آگاهی پیشینی
محبوبین، به دلیل قرار گرفتن در نظم عالم، از آینده خود آگاهاند، گویی چونان منجمان، حرکت ستارگان وجود خود را پیشبینی میکنند. آیه ۱۰۵ سوره توبه این ارتباط را تأیید میکند: وَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ (و خدا و پیامبرش عمل شما را خواهند دید).
۲۵. آگاهی در عالم بطن
برخی افراد، حتی در رحم مادر، از وقایع اطراف آگاهاند، برخلاف آیه ۶ سوره زمر که بهصورت عام بیان میکند: وَيُخْرِجُكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا (و شما را از شکم مادرانتان بیرون میآورد در حالیکه چیزی نمیدانید). محبوبین، استثنای این قاعدهاند و معرفتی خاص دارند.
۲۶. تفاوت شعور انسانها
انسانها از نظر شعور و ادراک متفاوتاند، چونان داستان امین و مأمون که یکی با کاغذی زیر خود تفاوت را حس کرد و دیگری با خشتی زیر خود بیخبر ماند. آیه ۱۷۹ سوره اعراف این تفاوت را تأیید میکند: لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا (دلهایی دارند که با آن نمیفهمند).
بخش چهارم: ضرورت آیندهنگری و خودشناسی
۲۷. ضرورت آیندهنگری در علم دینی
علم دینی باید بهجای گذشتهنگری، آیندهنگر باشد و به مسائل روز و آینده بپردازد، گویی چونان دیدهبانی که افقهای پیش رو را مینگرد. آیه ۲۹ سوره ص این ضرورت را تأیید میکند: كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ (کتابی است مبارک که بهسوی تو نازل کردهایم تا در آیات آن تدبر کنند).
درنگ: علم دینی، چونان چراغی است که باید آینده را روشن کند، نه آنکه در سایه گذشته بماند.
۲۸. تفاوت ادراک در افراد
افراد از نظر ادراک و حساسیت متفاوتاند، چونان کسی که بوی سوختگی را زودتر حس میکند و دیگری از آن بیخبر میماند. آیه ۷ سوره تغابن این تفاوت را تأیید میکند: وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا (و هر کس را به آنچه کرده است درجاتی است).
۲۹. ضرورت خودشناسی
انسان باید با آزمایش خود، استعدادها و ظرفیتهایش را شناسایی کند، گویی چونان کاشف گنجی، لایههای وجود خود را کاوش میکند. آیه ۷ سوره ابراهیم این توصیه را تأیید میکند: لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ (اگر سپاسگزارید، حتماً بر شما خواهم افزود).
۳۰. علم پیشینی معصومین
معصومین، پیش از خلقت، از آینده خود آگاه بودند، چونان امامی که از شهادت خود خبر داشت. این آگاهی، با علم لدنی مرتبط است که در آیه ۶۵ سوره کهف بیان شده: فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا (پس بندهای از بندگان ما را یافتند که از جانب خود به او رحمتی عطا کرده بودیم).
بخش پنجم: تفاوت مراتب انبیا و اولیا
۳۱. تفاوت موسی و ابراهیم
حضرت موسی و ابراهیم، با وجود نبوت، در زمره محبین بودند و با آزمونهای سخت به مقامات بالاتر رسیدند. آیه ۵۱ سوره بقره در مورد موسی میفرماید: وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً (و چون با موسی چهل شب وعده گذاشتیم). همچنین آیه ۱۲۴ سوره بقره در مورد ابراهیم میفرماید: إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا (من تو را برای مردم پیشوا قرار میدهم).
۳۲. تفاوت مراتب انبیا
انبیا در مراتب متفاوتاند؛ برخی چون عیسی در کودکی به مقامات والا رسیدند و برخی چون ابراهیم در پیری. آیه ۵۵ سوره آلعمران در مورد عیسی میفرماید: فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ (پس فرشتگان او را ندا دادند در حالیکه در محراب ایستاده بود و نماز میگزارد).
۳۳. برتری برخی اولیا
برخی اولیا، چون حضرت اسماعیل یا حضرت علی (ع)، در معرفت و توحید از دیگران برتر بودند. آیه ۱۲۵ سوره بقره در مورد اسماعیل میفرماید: وَاتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبَائِي (و از آیین پدرانم پیروی کردم).
درنگ: برخی اولیا، چونان قلههای معرفت، در توحید و آگاهی از دیگران پیشی گرفتهاند.
۳۴. زحمتکشی موسی
حضرت موسی، با وجود نبوت، با زحمات فراوان و عدم پذیرش قومش مواجه شد. آیه ۶۱ سوره بقره این چالشها را بیان میکند: إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ (شما با گرفتن گوساله [برای پرستش] به خود ستم کردید).
۳۵. چالشهای موسی با قومش
موسی با مشکلات بسیاری از سوی قوم بنیاسرائیل مواجه شد، از جمله اتهام به قتل هارون. این چالشها، که در آیات سوره بقره و روایات تاریخی آمده، نشاندهنده دشواریهای رسالت اوست.
۳۶. تفاوت عیسی و موسی
حضرت عیسی (ع)، بهعنوان محبوب، از کودکی معجزات داشت، برخلاف موسی که محب بود. آیه ۴۶ سوره آلعمران در مورد عیسی میفرماید: وَيُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ (و با مردم در گهواره سخن خواهد گفت).
۳۷. کشف استعدادهای درونی
انسان باید رگههای محبوبیت و استعدادهای معنوی را در خود کشف کند، گویی چونان معدنی که گوهرهای نهان خود را آشکار میسازد. آیه ۷ سوره ابراهیم این توصیه را تأیید میکند: لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ (اگر سپاسگزارید، حتماً بر شما خواهم افزود).
درنگ: خودشناسی، چونان کلیدی است که درهای کمال را به روی انسان میگشاید.
جمعبندی
این نوشتار، با تکیه بر آیات قرآن کریم و روایات، مراتب وجودی انسانها را در سه گروه عادیها، محبین، و محبوبین تبیین کرد. محبوبین، بهعنوان برگزیدگان الهی، به دلیل عنایات خاص پروردگار، از معرفت و هدایت ویژه برخوردارند. محبین، با تلاش و توکل، میتوانند به این مقام نزدیک شوند، در حالی که عادیها در سطحی ابتدایی از حیات باقی میمانند. تفاوت در استعدادها و ظرفیتها، که ریشه در نطفه، نسب، و شرایط زمانی و مکانی دارد، با عدالت الهی سازگار است، زیرا تکلیف هر فرد متناسب با وسع اوست. این تحلیل، با زبانی متین و روشن، خواننده را به تأمل در جایگاه وجودی خود و مسیر کمال دعوت میکند.
با نظارت صادق خادمی