در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

عرفان محبوبی 31

متن درس




عرفان محبوبی: تعاملات انبیا با طاغوت و امت‌ها

عرفان محبوبی: تعاملات انبیا با طاغوت و امت‌ها

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه سی و یکم)

دیباچه

انسان، چونان مسافری در مسیر هدایت الهی، در مواجهه با طاغوت و امت‌ها، میدان آزمون‌های بزرگی را تجربه می‌کند. این نوشتار، با الهام از آیات سوره اعراف، به بررسی تعاملات انبیا با دو گروه متمایز، یعنی طاغوت‌های مستکبر و امت‌های ناآگاه، می‌پردازد. عرفان محبوبی، با نگاهی ژرف به این تعاملات، چالش‌های پیش روی انبیا و تأثیرات متقابل میان آن‌ها و امت‌ها را کاوش می‌کند. همچنین، با تأمل در ضعف‌های فرهنگی و اجتماعی جوامع، بر ضرورت اصلاح سنت‌های نادرست و ارتقای آگاهی تأکید می‌ورزد، چونان چراغی که راه را در تاریکی هدایت می‌نماید.

بخش نخست: پیروزی انبیا بر طاغوت

اقتدار انبیا در برابر استکبار

انبیا، به‌عنوان حاملان پیام الهی، در طول تاریخ همواره در برابر طاغوت‌ها و سردمداران کفر ایستادگی کرده‌اند. این ایستادگی، که ریشه در وحی و معجزه دارد، به پیروزی آن‌ها بر استکبار منجر شده است. طاغوت، چونان قلعه‌ای از غرور و خودبزرگ‌بینی، در برابر اقتدار معنوی انبیا فرو می‌ریزد. از نوح و داود گرفته تا سلیمان و موسی، انبیا با بهره‌مندی از حمایت الهی، استکبار را درهم شکسته‌اند.

قرآن کریم در سوره اعراف، آیه 141، این پیروزی را در داستان موسی و فرعون به تصویر می‌کشد:

﴿وَإِذْ أَنْجَيْنَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُقَتِّلُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ ۚ وَفِي ذَٰلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ﴾

و [یاد کنید] هنگامی که شما را از [چنگ] فرعونیان رهانیدیم که به شما عذاب سختی می‌چشاندند، پسرانتان را می‌کشتند و زنانتان را زنده می‌گذاشتند، و در این [امر] برای شما آزمونی بزرگ از جانب پروردگارتان بود.

این آیه، پیروزی موسی بر فرعون را به‌عنوان نمادی از غلبه حق بر باطل نشان می‌دهد، که از طریق معجزه و اراده الهی محقق شد.

درنگ: انبیا با بهره‌مندی از وحی و معجزه، در برابر طاغوت‌ها و استکبار به پیروزی دست یافته‌اند، که نشان‌دهنده اقتدار معنوی آن‌هاست.

ماهیت استکبار و شکست آن

استکبار، که در وجود طاغوت‌هایی چون فرعون و نمرود متبلور است، ماهیتی مشخص و قابل‌شناسایی دارد. این ویژگی، انبیا را قادر می‌ساخت تا با ابزارهای الهی، چونان شمشیری برنده، آن را درهم شکنند. موفقیت انبیا در این مواجهه، نه‌تنها به دلیل حمایت الهی، بلکه به سبب وضوح دشمن و آشکار بودن ماهیت استکبار بود.

جمع‌بندی بخش نخست

انبیا در برابر طاغوت‌ها، با تکیه بر وحی و معجزه، به پیروزی‌های درخشان دست یافتند. این پیروزی‌ها، که در آیات قرآن کریم به‌ویژه در داستان موسی و فرعون متجلی است، نشان‌دهنده اقتدار معنوی انبیا و حکمت الهی در نظام خلقت است.

بخش دوم: چالش‌های انبیا در برابر امت‌ها

ناآگاهی و ضعف فرهنگی امت‌ها

برخلاف موفقیت در برابر طاغوت، انبیا در تعامل با امت‌های خود با چالش‌های فراوانی مواجه بودند. ناآگاهی، ضعف فرهنگی، و سنت‌های نادرست، چونان زنجیرهایی، لسان انبیا را کند می‌کرد و مانع از پذیرش کامل پیام الهی می‌شد. امت‌ها، که فاقد استکبار طاغوتی بودند، از نادانی و ضعف فرهنگی رنج می‌بردند، که هدایت آن‌ها را دشوار می‌ساخت.

قرآن کریم در سوره اعراف، آیه 148، این چالش را در داستان گوساله‌پرستی قوم موسی به تصویر می‌کشد:

﴿وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَىٰ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ ۚ أَلَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لَا يُكَلِّمُهُمْ وَلَا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا ۘ اتَّخَذُوهُ وَكَانُوا ظَالِمِينَ﴾

و قوم موسی پس از [غیبت] او از زیورهایشان گوساله‌ای ساختند که صدایی [چون] نعره داشت. آیا ندیدند که آن [گوساله] با آنان سخن نمی‌گوید و راهی به سوی هدایتشان نمی‌نماید؟ آن را [به پرستش] گرفتند و ستمکار بودند.

این آیه، ناآگاهی و انحراف امت موسی به سوی گوساله‌پرستی را نشان می‌دهد، که نتیجه تأثیرپذیری از سنت‌های نادرست و ضعف فرهنگی بود.

درنگ: ناآگاهی و ضعف فرهنگی امت‌ها، مانع اصلی پذیرش پیام انبیا بود و هدایت آن‌ها را با چالش مواجه می‌ساخت.

تأثیرات متقابل میان انبیا و امت‌ها

تعاملات میان انبیا و امت‌ها دوسویه بود. امت‌ها با ناآگاهی و رفتارهای نادرست خود، بر روحیه و کنش‌های انبیا اثر می‌گذاشتند، و انبیا نیز، به نوبه خود، در پی هدایت و اصلاح امت‌ها بودند. این تأثیر متقابل، گاه به فشارهای عاطفی و روحی بر انبیا منجر می‌شد. برای نمونه، قرآن کریم در سوره اعراف، آیه 150، به واکنش موسی در برابر قومش اشاره دارد:

﴿وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَىٰ إِلَىٰ قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِنْ بَعْدِي ۖ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ ۚ وَأَلْقَى الْأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ ۚ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا يَقْتُلُونَنِي فَلَا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْدَاءَ وَلَا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ﴾

و چون موسی خشمگین و اندوهناک به سوی قومش بازگشت، گفت: چه بد جانشینی پس از من کردید! آیا در امر پروردگارتان شتاب کردید؟ و الواح را افکند و سر برادرش را گرفت و او را به سوی خود کشید. [هارون] گفت: ای پسر مادرم، این قوم مرا ناتوان شمردند و نزدیک بود مرا بکشند، پس مرا دشمن‌شاد مکن و با قوم ستمکار قرارم مده.

این آیه، فشار عاطفی بر موسی را در مواجهه با نافرمانی قومش و مظلومیت هارون نشان می‌دهد، که نتیجه ناآگاهی و ضعف فرهنگی امت بود.

جمع‌بندی بخش دوم

انبیا در برابر امت‌ها با چالش‌های ناشی از ناآگاهی و ضعف فرهنگی مواجه بودند. این چالش‌ها، که در آیات سوره اعراف به‌ویژه در داستان گوساله‌پرستی قوم موسی متجلی است، نشان‌دهنده دشواری‌های هدایت امت‌ها و تأثیرات متقابل میان آن‌ها و انبیاست.

بخش سوم: تأثیر محیط تربیتی و اجتماعی

تأثیر محیط بر رفتار انبیا

محیط تربیتی و اجتماعی، حتی بر انبیا اثر می‌گذارد. برای مثال، تربیت موسی در دربار فرعون، که محیطی پر از استکبار و خشونت بود، گاه در واکنش‌های عاطفی او متجلی می‌شد. با این حال، عصمت الهی مانع از خطای ذاتی در انبیا می‌گردد. این تأثیر محیطی، چونان سایه‌ای بر آینه وجود، رفتارهای انسانی انبیا را تحت تأثیر قرار می‌داد.

نقش خانواده و جامعه در تربیت

رفتارهای نادرست در خانواده و جامعه، چونان بذرهایی مسموم، بر تربیت و شخصیت افراد اثر منفی می‌گذارند. قرآن کریم در سوره لقمان، آیه 13، به اهمیت تربیت صحیح در خانواده اشاره دارد:

﴿وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ ۖ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ﴾

و [یاد کن] هنگامی که لقمان به پسرش در حالی که او را اندرز می‌داد گفت: ای پسرکم، به خدا شرک میاور، که شرک ظلمی بزرگ است.

این آیه، نقش پدر در تربیت فرزند را برجسته می‌کند و نشان می‌دهد که رفتارهای نادرست والدین می‌تواند فرزندان را به سوی انحراف سوق دهد.

درنگ: محیط تربیتی و اجتماعی، حتی بر انبیا اثر می‌گذارد، و رفتارهای نادرست در خانواده و جامعه می‌تواند شخصیت افراد را به انحراف کشاند.

جمع‌بندی بخش سوم

محیط تربیتی و اجتماعی، نقش مهمی در شکل‌گیری رفتار و شخصیت افراد، حتی انبیا، دارد. تربیت صحیح در خانواده، چونان آبی زلال، می‌تواند انسان را به سوی کمال هدایت کند، در حالی که رفتارهای نادرست، به انحراف منجر می‌شود.

بخش چهارم: نقد تنزیه و تأکید بر تفضیل انبیا

نقد رویکرد تنزیه انبیا

برخی از عالمان دینی، با نگارش آثاری در تنزیه انبیا، تلاش کرده‌اند آن‌ها را از هر گونه نقص مبرا نشان دهند. اما این رویکرد، گاه به نادیده گرفتن مراتب و فضایل انبیا منجر شده است. به جای تنزیه، باید بر تفضیل انبیا، یعنی شناخت مراتب و فضایل آن‌ها، تمرکز کرد. قرآن کریم در سوره اسراء، آیه 55، به این مراتب اشاره دارد:

﴿وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَىٰ بَعْضٍ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا﴾

و پروردگارت به هر که در آسمان‌ها و زمین است داناتر است، و برخی از پیامبران را بر برخی دیگر برتری داده‌ایم و به داود زبور عطا کردیم.

این آیه، مراتب مختلف انبیا را نشان می‌دهد و بر ضرورت شناخت فضایل و مراتب آن‌ها تأکید دارد.

مراتب عصمت

عصمت انبیا، چونان نوری با مراتب متفاوت، در هر پیامبر به گونه‌ای متجلی است. عصمت الهی، ذاتی و مطلق است، در حالی که عصمت انبیا، تنزیلی و نسبی است. این تفاوت، مانند درجات نور در چراغ‌های مختلف، نشان‌دهنده مراتب وجودی انبیاست.

درنگ: به جای تنزیه انبیا، باید بر تفضیل و مراتب عصمت و فضایل آن‌ها تمرکز کرد، که در آیات قرآن کریم متجلی است.

جمع‌بندی بخش چهارم

تأکید بر تفضیل انبیا، به جای تنزیه، راهی برای شناخت دقیق‌تر مراتب و فضایل آن‌هاست. آیات قرآن کریم، این مراتب را به روشنی تبیین می‌کنند و انسان را به تأمل در جایگاه والای انبیا دعوت می‌نمایند.

بخش پنجم: نقد خرافات و ضرورت کار فرهنگی

نقد خرافات و سوءاستفاده‌های دینی

ناآگاهی مردم، بستری برای رواج خرافات و سوءاستفاده‌های مالی به نام دین فراهم کرده است. این خرافات، چونان علف‌های هرز، ریشه در ضعف فرهنگی و سنت‌های نادرست دارند. علم دینی، به‌عنوان نگهبان معرفت الهی، باید با این خرافات مقابله کند و آگاهی جامعه را ارتقا دهد.

ضرورت کار فرهنگی و علمی

برای پیشرفت جامعه، باید کار فرهنگی و علمی انجام شود تا ناآگاهی و خرافات ریشه‌کن گردد. قرآن کریم در سوره زمر، آیه 9، بر اهمیت علم و آگاهی تأکید دارد:

﴿أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّيْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَيَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ ۗ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ ۗ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ﴾

آیا کسی که در ساعات شب به سجده و قیام مشغول است و از آخرت می‌ترسد و به رحمت پروردگارش امید دارد [با دیگران برابر است]؟ بگو: آیا کسانی که می‌دانند با کسانی که نمی‌دانند یکسانند؟ تنها خردمندان متذکر می‌شوند.

این آیه، بر برتری عالمان و ضرورت ارتقای آگاهی در جامعه تأکید دارد.

درنگ: ناآگاهی و خرافات، مانع پیشرفت جامعه‌اند و علم دینی باید با کار فرهنگی و علمی، این موانع را برطرف کند.

جمع‌بندی بخش پنجم

خرافات و ناآگاهی، چونان موانعی در مسیر هدایت، نیازمند کار فرهنگی و علمی‌اند. علم دینی، با تکیه بر آیات قرآن کریم، باید آگاهی جامعه را ارتقا دهد و از سوءاستفاده‌های دینی جلوگیری کند.

بخش ششم: نقش خانواده در تربیت و اصلاح جامعه

تأثیر رفتار والدین بر فرزندان

رفتارهای نادرست والدین، چونان بذرهایی مسموم، می‌توانند فرزندان را به سوی تکبر و انحراف سوق دهند. والدین باید با مهربانی و فروتنی، چونان خادمانی برای فرزندان، محیطی سالم برای تربیت ایجاد کنند. رفتارهای خشن و مستبدانه، فرزندان را به سوی گریز از خانه و انحراف اجتماعی می‌کشاند.

اصلاح رفتارهای خانوادگی

برای اصلاح جامعه، باید از خانواده آغاز کرد. والدین باید با فرزندان خود چونان رفیقانی صمیمی رفتار کنند و از تکبر و قلدری بپرهیزند. این رویکرد، چونان نسیمی روح‌نواز، می‌تواند خانواده را به محیطی برای رشد فضایل تبدیل کند.

درنگ: رفتارهای نادرست والدین می‌تواند فرزندان را به انحراف کشاند، و اصلاح خانواده، کلید اصلاح جامعه است.

جمع‌بندی بخش ششم

خانواده، چونان بنیادی برای تربیت جامعه، نقش کلیدی در شکل‌گیری شخصیت افراد دارد. رفتارهای مهربانانه و فروتنانه والدین، می‌تواند فرزندان را به سوی فضایل هدایت کند و جامعه‌ای متعالی بسازد.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

عرفان محبوبی، با تکیه بر آیات سوره اعراف، به بررسی تعاملات انبیا با طاغوت و امت‌ها پرداخته و چالش‌های ناشی از ناآگاهی و ضعف فرهنگی را برجسته می‌سازد. انبیا، با اقتدار معنوی، بر طاغوت‌ها پیروز شدند، اما در برابر امت‌ها با موانعی چون نادانی و سنت‌های نادرست مواجه بودند. نقد خرافات، تأکید بر کار فرهنگی و علمی، و اصلاح رفتارهای خانوادگی، از محورهای کلیدی این بحث است. انسان، با تأمل در این معارف و ارتقای آگاهی، می‌تواند به سوی جامعه‌ای متعالی گام بردارد، چونان مسافری که با چراغ هدایت الهی، راه کمال را می‌پیماید.

با نظارت صادق خادمی