متن درس
عرفان محبوبی: تأملی در مراتب وجودی انسان و جاذبه محبوبین در پرتو سوره انفال
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه چهلوششم)
دیباچه: درآمدی بر مراتب وجودی و جایگاه انسان در نظام خلقت
عرفان اسلامی، چونان چشمهای زلال که از سرچشمه وحی الهی سیراب میشود، انسان را به سوی فهم حقیقت وجودی خویش و جایگاهش در نظام هستی فرا میخواند. این نوشتار، با تکیه بر آیات سوره انفال و در چارچوب عرفان محبوبی، به کاوش در دستهبندی انسانها به چهار گروه (محبوبین، محبین، متوسطین، و مخربین)، ویژگیهای منحصربهفرد محبوبین، و ارتباط میان عوالم ناسوت و ملکوت میپردازد. هدف، ارائه چارچوبی منسجم برای فهم مراتب وجودی انسان و نقش جاذبه الهی محبوبین در نظام خلقت است، همراه با نقدی بر وضعیت علوم دینی و پیشنهاد رویکردی علمی برای بازنگری احکام.
بخش نخست: دستهبندی انسانها در نظام وجودی
تقسیمبندی انسانها به چهار گروه
انسانها، چونان مسافرانی در کاروانسرای هستی، بر اساس مراتب وجودی و تقرب به ذات الهی به چهار گروه تقسیم میشوند: محبوبین، محبین، متوسطین، و مخربین. این تقسیمبندی، که نسبی و وابسته به چارچوب معرفتی است، نشاندهنده تفاوت در ظرفیتها و کششهای وجودی انسانهاست. محبوبین، در بالاترین مرتبه، مستقیماً تحت عنایت الهی قرار دارند؛ محبین، با تلاش و استغفار به سوی خدا حرکت میکنند؛ متوسطین، در جایگاهی میانی، نه در اوج تقرباند و نه در حضیض گمراهی؛ و مخربین، در پایینترین مرتبه، مانع راه الهیاند و در جایگاه سجین و جحیم قرار دارند.
ویژگیهای مخربین
مخربین، چونان سایههایی تاریک در مسیر نور الهی، کسانیاند که «یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ» و از هدایت الهی جلوگیری میکنند. این گروه، در آیه وَمَا لَهُمْ أَلَّا یُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ وَهُمْ یَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ (سوره انفال، آیه ۳۴؛ «چرا خدا آنان را عذاب نکند در حالی که از مسجدالحرام بازمیدارند؟») توصیف شدهاند. جایگاه آنها، که در سجین و جحیم قرار دارد، نشاندهنده دوری کامل از حقیقت الهی است.
محبین و متوسطین
محبین، مانند باغبانانی که با زحمت و کوشش باغ وجود خویش را بارور میسازند، با استغفار و تلاش به سوی تقرب الهی گام برمیدارند. آیه وَمَا کَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ (سوره انفال، آیه ۳۳؛ «خداوند عذابکننده آنان نیست در حالی که آمرزش میطلبند») بر جایگاه محبین تأکید دارد. متوسطین، در مرتبهای فروتر، بهعنوان مستغفرین شناخته میشوند، اما آگاهی و تلاششان به پای محبین نمیرسد.
بخش دوم: جایگاه محبوبین در عوالم متعالی
خلقت محبوبین در ملکوت و عالین
محبوبین، چونان ستارگانی در آسمان ملکوت، در عوالم متعالی خلق شدهاند و ظرف ناسوتی آنها در این عالم شکل نمیگیرد. برخلاف دیگر انسانها که وجودشان به نطفه، لقمه، و عوامل زمانی و مکانی وابسته است، محبوبین مستقیماً از عالین و سماوات سرچشمه میگیرند. این جایگاه، که ریشه در آیه اتَّقُوا اللَّهَ وَیُعَلِّمُکُمُ اللَّهُ (سوره بقره، آیه ۲۸۲؛ «از خدا پروا کنید و خدا به شما تعلیم میدهد») دارد، نشاندهنده تعلیم مستقیم الهی به محبوبین است.
کشش وجودی و تفاوت ظرفیتها
انسانها، مانند مسافرانی با عمرهای متفاوت، از نظر کشش وجودی با یکدیگر تفاوت دارند. همانگونه که در ناسوت، تفاوت سنی میان افراد قابل درک است، در عوالم متعالی نیز کشش وجودی انسانها متفاوت است. برخی، چونان درختی کهنسال، ظرفیتی عظیم دارند، در حالی که دیگران، مانند نهالی نوپا، ظرفیتی محدودتر دارند. این تفاوت، نشاندهنده تنوع در خلقت و حکمت الهی در آفرینش است.
بخش سوم: فرآیند خلقت و ارتباط ناسوت و ملکوت
خلقت نطفه و فرآیند وجودی
خلقت انسان در ناسوت، چونان سفری از نطفه به سوی کمال، در آیه ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِی قَرَارٍ مَکِینٍ * ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ (سوره مؤمنون، آیات ۱۳-۱۴؛ «سپس او را نطفهای در جایگاهی استوار قرار دادیم، آنگاه نطفه را علقه و علقه را مضغه و مضغه را استخوانها کردیم و بر استخوانها گوشت پوشاندیم، سپس او را آفرینشی دیگر بخشیدیم») تبیین شده است. این فرآیند، از نطفه تا خلق نهایی، نشاندهنده تحول مادی به سوی وجودی متعالی است. اما در مورد محبوبین، روح آنها ممکن است قرنها یا حتی میلیاردها سال پیش در عوالم متعالی شکل گرفته باشد.
بالانس میان ناسوت و ملکوت
ارتباط میان ناسوت و ملکوت، مانند توازنی ظریف میان دو کفه ترازو، نیازمند هماهنگی است. نطفهای که در ناسوت شکل میگیرد، ممکن است در زمانی کوتاه (شش ماه یا یک سال) به وجود آید، اما روح آن، که در ملکوت خلق شده، ممکن است عمری به درازای میلیونها سال داشته باشد. این هماهنگی، نشاندهنده حکمت الهی در خلقت است که خداوند در آیه فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ (سوره مؤمنون، آیه ۱۴؛ «پس خجسته باد خدا که بهترین آفرینندگان است») به آن اشاره دارد.
بخش چهارم: شفاعت و نقش محبوبین
شفاعت محبوبین
محبوبین، چونان ستونهای نورانی در نظام خلقت، به دلیل مقام والای خود، واسطه فیض الهیاند. خداوند، به احترام حضور آنها، گناهان دیگران را میبخشد، چنانکه در روایات آمده است: «خداوند به ملائکه میفرماید: ببینید چه بندههایی دارم!» این شفاعت، نه از سر ضعف، بلکه به دلیل جاذبه وجودی محبوبین است که حتی خداوند را به سوی خود جذب میکند.
بخش پنجم: تحلیل آیات سوره انفال
مدیریت علم الهی در آیات ۴۳ و ۴۴
آیات إِذْ یُرِیکَهُمُ اللَّهُ فِی مَنَامِکَ قَلِیلًا وَلَوْ أَرَاکَهُمْ کَثِیرًا لَفَشِلْتُمْ وَلَتَنَازَعْتُمْ فِی الْأَمْرِ وَلَکِنَّ اللَّهَ سَلَّمَ (سوره انفال، آیه ۴۳؛ «آنگاه که خدا آنان را در خوابت به تو اندک نشان داد و اگر بسیار نشان میداد، سست میشدید و در کارزار نزاع میکردید، ولی خدا سلامت داشت») و وَإِذْ یُرِیکُمُوهُمْ إِذِ الْتَقَیْتُمْ فِی أَعْیُنِکُمْ قَلِیلًا وَیُقَلِّلُکُمْ فِی أَعْیُنِهِمْ لِیَقْضِیَ اللَّهُ أَمْرًا کَانَ مَفْعُولًا (سوره انفال، آیه ۴۴؛ «و هنگامی که چون با آنان روبهرو شدید، خدا آنها را در چشمان شما اندک نشان داد و شما را در چشمانشان اندک نمود تا خدا کاری را که انجامشدنی بود به انجام رساند») نشاندهنده مدیریت الهی علم است. خداوند، برای حفظ انسان از سستی و نزاع، علم و ادراک او را محدود میکند تا متناسب با ظرفیت وجودیاش باشد.
مخربین در سوره انفal
مخربین، که در آیه إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِیَصُدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ (سوره انفال، آیه ۳۶؛ «کسانی که کفر ورزیدند، اموالشان را خرج میکنند تا از راه خدا بازدارند») توصیف شدهاند، اموال خود را برای انحراف از مسیر الهی هزینه میکنند. این رفتار، نشاندهنده دوری آنها از حقیقت و تلاش برای ایجاد مانع در راه هدایت است.
بخش ششم: جاذبه وجودی محبوبین
جاذبه الهی محبوبین
محبوبین، مانند آهنربایی که همهچیز را به سوی خود میکشد، دارای جاذبهای الهیاند که نهتنها انسانها، بلکه جن، ملائکه، و حتی خداوند را مجذوب میسازد. این جاذبه، چنان عظیم است که خداوند، به تعبیر روایات، پرده را کنار میزند و به ملائکه میفرماید: «ببینید چه بندههایی دارم!» مثال امام حسین علیهالسلام و زیبایی وجه او («ابیض وجهه») در روز عاشورا، نشانهای از این جاذبه است که حتی دشمنان را تحت تأثیر قرار میدهد.
عشق و بغض نسبت به محبوبین
حتی دشمنان محبوبین، در باطن به آنها عشق میورزند، اما منافع دنیوی و شیطنت مانع ابراز این عشق میشود. برای نمونه، معاویه، با وجود دشمنی ظاهری با امیرالمؤمنین علیهالسلام، در باطن به عظمت او آگاه بود و این آگاهی را در گفتوگوهای خصوصی ابراز میکرد. این امر، نشاندهنده تأثیر عمیق محبوبین بر همه انسانهاست، حتی کسانی که در ظاهر با آنها دشمنی میکنند.
بخش هفتم: نقد علوم دینی و ضرورت بازنگری
نیاز به آزمایشگاههای علمی در علوم دینی
علوم دینی، مانند درختی که نیازمند هرس و مراقبت است، باید با روشهای علمی بازنگری شود. ایجاد آزمایشگاههای علمی برای بررسی احکام، مانند غسل میت، میتواند به فهم دقیقتر و رفع ابهامات کمک کند. برای نمونه، غسل میت، نه به دلیل نجاست، بلکه برای پاکسازی رسوبات ناسوتی انجام میشود، و این دیدگاه نیازمند بررسیهای علمی و میانرشتهای است.
غسل میت و پاکسازی ناسوت
غسل میت، چونان شستوشویی برای رهایی از بندهای ناسوتی، نه به دلیل نجاست، بلکه برای پاکسازی رسوبات مادی انجام میشود. این دیدگاه، با تحلیلهای عرفانی همخوانی دارد که مرگ را گذر از ناسوت به سوی ملکوت میدانند.
بخش هشتم: نتیجهگیری و جمعبندی
این نوشتار، چونان سفری در ژرفای عرفان محبوبی، به کاوش در مراتب وجودی انسان، جاذبه الهی محبوبین، و ارتباط ناسوت و ملکوت پرداخت. دستهبندی انسانها به محبوبین، محبین، متوسطین، و مخربین، چارچوبی نظاممند برای فهم جایگاه انسان در نظام خلقت ارائه میدهد. محبوبین، با خلقت در عوالم متعالی و جاذبه الهی، حتی خداوند را مجذوب خود میسازند. آیات سوره انفال، با تأکید بر مدیریت الهی علم و ویژگیهای مخربین، راهنمایی برای سلوک عرفانی است. نقد علوم دینی و پیشنهاد ایجاد آزمایشگاههای علمی، بر ضرورت تلفیق علم و دین تأکید دارد. این چارچوب، میتواند مبنای پژوهشهای آتی در عرفان اسلامی، الهیات، و علوم میانرشتهای قرار گیرد.
برای تعمیق این مفاهیم، مطالعه آیات سورههای انفال، مؤمنون، و بقره، و آثار فلاسفهای چون ابنعربی و ملاصدرا توصیه میشود.