در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 18

متن درس






فهم‌پذیری قرآن کریم و مفهوم «من خوطب به»

کتاب تفسیر: فهم‌پذیری قرآن کریم و مفهوم «من خوطب به»

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 18)


مقدمه

قرآن کریم، کلام بی‌همتای الهی، از دیرباز محور گفت‌وگوهای عمیق در میان جوامع اسلامی بوده است. یکی از مسائل بنیادین در علوم قرآنی، فهم‌پذیری این کتاب آسمانی و مفهوم «من خوطب به» است که پرسش‌هایی اساسی را در باب مخاطبان اصلی و چگونگی بهره‌مندی از معارف آن مطرح می‌سازد. این کتاب، با تکیه بر درس‌گفتارهای عالمانه و تحلیل‌های دقیق، به بررسی این موضوع از منظر تاریخی، کلامی و تفسیری می‌پردازد. هدف، ارائه دیدگاهی متعادل و جامع است که هم عظمت قرآن کریم را پاس دارد و هم راه را برای بهره‌مندی همگان از این دریای معرفت هموار سازد.

ساختار این اثر شامل بخش‌هایی نظام‌مند است که با الهام از محتوای اصلی و تحلیل‌های تکمیلی، به کاوش در ابعاد مختلف فهم‌پذیری قرآن کریم و جایگاه مخاطبان خاص و عام آن می‌پردازد. هر بخش با نتیجه‌گیری و پیوندهای معنایی غنی شده تا متنی منسجم و جذاب برای مخاطبان آکادمیک فراهم آید.

بخش اول: عظمت و جامعیت قرآن کریم

اسما و اوصاف قرآنی

قرآن کریم، به‌سان گوهری بی‌همتا، دارای اسما و اوصافی است که عظمت و جامعیت آن را نمایان می‌سازد. عناوینی چون «نور»، «هدى» و «برهان» نه‌تنها به جایگاه والای این کتاب در نظام معرفتی اسلام اشاره دارند، بلکه کلیدهایی برای فهم و بهره‌مندی از آن ارائه می‌دهند. این اوصاف، قرآن کریم را به منبعی بی‌پایان برای استخراج علوم و معارف تبدیل کرده است.

درنگ: اسما و اوصاف قرآنی، چونان چراغ‌هایی در مسیر فهم، راهنمای انسان به سوی معارف الهی‌اند.

تحلیل و توضیح

تأکید بر «وسعت محدود» قرآن کریم، تلاشی است برای تبیین ویژگی‌های این کتاب در چارچوب فهم بشری. این مفهوم نشان می‌دهد که هرچند قرآن کریم دربرگیرنده معانی عمیق و گسترده است، اما این معانی در قالبی ارائه شده‌اند که برای انسان قابل درک و بهره‌برداری باشد. این دیدگاه، قرآن را نه‌تنها کتابی دینی، بلکه منبعی جامع برای هدایت در تمامی ابعاد زندگی می‌داند.

نتیجه‌گیری بخش اول

عظمت قرآن کریم در اسما و اوصاف آن نهفته است که آن را به منبعی بی‌بدیل برای هدایت و معرفت تبدیل کرده است. این بخش، پایه‌ای برای فهم جایگاه والای قرآن در ادامه بحث فراهم می‌آورد.

بخش دوم: قرآن کریم در بستر تاریخ

مواجهه با مخاطرات تاریخی

قرآن کریم در طول تاریخ با چالش‌ها و بحران‌های متعددی مواجه شده است، از تحریف و سوءتفسیر گرفته تا انحراف در فهم و کاربرد. این مخاطرات، از جریان‌های فکری گوناگون مانند خوارج و معتزله تا تفاسیر افراطی و تفریطی نشأت گرفته‌اند. با این حال، صلابت و انعطاف‌پذیری قرآن کریم آن را در برابر این تهدیدات حفظ کرده است.

درنگ: قرآن کریم، چونان صخره‌ای استوار در برابر امواج حوادث تاریخی، پایدار و مصون مانده است.

حفظ الهی قرآن کریم

آیه: نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ (حجر: ۹)
ترجمه: ما این ذکر را فرو فرستادیم و همانا ما نگهبان آنیم.

این آیه، وعده‌ای الهی برای حفاظت از قرآن کریم در برابر هرگونه دستبرد بشری است. مفهوم «حفظ» نه‌تنها به مصونیت لفظی، بلکه به حفظ معانی و معارف قرآنی نیز اشاره دارد. این تضمین الهی، شبهات تحریف را بی‌اعتبار می‌سازد.

نتیجه‌گیری بخش دوم

قرآن کریم، با وجود مواجهه با مخاطرات تاریخی، به مدد حفاظت الهی، از هرگونه تحریف و انحراف مصون مانده است. این بخش، اهمیت استواری قرآن در برابر چالش‌های تاریخی را برجسته می‌سازد.

بخش سوم: فهم‌پذیری قرآن کریم و اختلافات تاریخی

دو دیدگاه متضاد در فهم قرآن

در میان جوامع اسلامی، دو دیدگاه متضاد در باب فهم‌پذیری قرآن کریم شکل گرفته است: یکی معتقد به غیرقابل فهم بودن قرآن و دیگری آن را برای همگان قابل درک می‌داند. این دو قطب، به ترتیب، به تفریط و افراط در فهم قرآن منجر شده‌اند.

دیدگاه تفریطی، که در برخی از جریان‌های اسلامی رواج یافت، قرآن کریم را چنان عمیق و پیچیده می‌دانست که تنها برای گروهی خاص قابل فهم بود. این دیدگاه، به دوری از قرآن و محدود شدن به قرائت صرف آن انجامید. در مقابل، دیدگاه افراطی، قرآن را به‌سان کتابی عادی می‌دید که هر فرد با دانش زبان عربی می‌تواند آن را فهم کند، بی‌نیاز از هدایت عالمان.

درنگ: افراط و تفریط در فهم قرآن، چونان دو لبه تیز، راه را بر بهره‌مندی کامل از این کتاب آسمانی بسته است.

پیامدهای تاریخی دیدگاه‌های افراطی و تفریطی

دیدگاه تفریطی در برخی جوامع اسلامی، به‌ویژه در میان برخی از علمای دینی، به وسواس در قرائت و دوری از فهم معانی قرآنی منجر شد. این رویکرد، کاربرد قرآن کریم در فقه و زندگی روزمره را محدود کرد و جامعه را از معارف آن دور ساخت. برای نمونه، برخی حتی در قرائت سوره‌های ساده مانند «قل هو الله احد» دچار تردید می‌شدند و از نزدیک شدن به معانی آیات هراس داشتند.

در مقابل، دیدگاه افراطی، که بیشتر در میان برخی از جریان‌های اهل سنت رواج داشت، با تأکید بر عربی بودن قرآن و فهم‌پذیری عام آن، به تفسیرهای خودسرانه و گاه گمراه‌کننده انجامید. این دیدگاه، جایگاه ویژه مخاطبان خاص قرآن (من خوطب به) را نادیده می‌گرفت.

نتیجه‌گیری بخش سوم

اختلافات تاریخی در فهم‌پذیری قرآن کریم، از افراط و تفریط، به دوری از این کتاب آسمانی در برخی جوامع انجامید. یافتن راهی متعادل برای فهم قرآن، ضرورتی انکارناپذیر است.

بخش چهارم: مفهوم «من خوطب به» و جایگاه آن

معنای «من خوطب به»

مفهوم «من خوطب به» به معنای مخاطبان خاص قرآن کریم است که در روایات شیعی، به‌ویژه به ائمه معصومین (علیهم‌السلام) اشاره دارد. این مفهوم، به لایه‌های عمیق‌تر معانی قرآنی اشاره می‌کند که تنها برای گروهی خاص قابل درک است.

روایت: قال أبو عبدالله (ع): «إنما یعرف القرآن من خوطب به»
ترجمه: همانا قرآن را کسی می‌شناسد که مخاطب آن قرار گرفته است.

این روایت، بر جایگاه ویژه ائمه معصومین (علیهم‌السلام) به‌عنوان صاحبان و مربيان قرآن تأکید دارد. با این حال، این مفهوم به معنای نفی فهم‌پذیری قرآن برای عموم نیست، بلکه نشان‌دهنده وجود لایه‌های عمیق‌تر برای مخاطبان خاص است.

تحلیل مفهوم در بستر روایات

روایات شیعی، مانند گفت‌وگوی امام صادق (ع) با ابوحنیفه، نشان می‌دهد که فهم کامل حقایق قرآن، به‌ویژه تاویل آن، در انحصار ائمه معصومین (علیهم‌السلام) است. با این حال، این امر مانع از بهره‌مندی دیگران از معانی ظاهری و باطنی قرآن به قدر فهم و قربشان نیست.

درنگ: «من خوطب به» چونان کلیدی است که درهای معارف عمیق قرآنی را برای معصومان می‌گشاید، اما راه بهره‌مندی همگان از قرآن همچنان باز است.

نتیجه‌گیری بخش چهارم

مفهوم «من خوطب به» بر جایگاه ویژه ائمه معصومین (علیهم‌السلام) در فهم حقایق قرآن تأکید دارد، اما این امر مانع از فهم‌پذیری قرآن برای عموم نیست. این دیدگاه، تعادلی میان فهم خاص و عام ارائه می‌دهد.

بخش پنجم: فهم‌پذیری قرآن برای همگان

آیات ناظر بر فهم‌پذیری

قرآن کریم خود بر فهم‌پذیری‌اش تأکید دارد. آیاتی چند، این حقیقت را روشن می‌سازند:

آیه: أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ (نساء: ۸۲)
ترجمه: آیا در قرآن تدبر نمی‌کنند؟

تدبر، که مرحله‌ای فراتر از فهم است، نشان‌دهنده دعوت قرآن به تأمل و درک معانی آن است.

آیه: لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ (قمر: ۱۷)
ترجمه: همانا ما قرآن را برای یادآوری آسان ساختیم، پس آیا پندپذیری هست؟

این آیه، بر آسان‌سازی قرآن برای فهم و بهره‌مندی تأکید دارد.

کاربرد عملی قرآن

قرآن کریم نه‌تنها کتاب قرائت، بلکه منبعی برای کاربرد عملی در زندگی است. از فقه و اخلاق گرفته تا علوم و معارف، قرآن می‌تواند راهگشای مسائل گوناگون باشد. محدودیت در قرائت صرف، مانع از تحقق ظرفیت‌های بی‌پایان این کتاب شده است.

درنگ: قرآن کریم، چونان چشمه‌ای جوشان، برای همگان جاری است و بهره‌مندی از آن به قدر فهم و تلاش هر فرد ممکن است.

نتیجه‌گیری بخش پنجم

قرآن کریم، با تأکید بر فهم‌پذیری و کاربرد عملی، دعوتی همگانی برای بهره‌مندی از معارف خود ارائه می‌دهد. این بخش، اهمیت حرکت از قرائت صرف به کاربرد عملی را برجسته می‌سازد.

جمع‌بندی نهایی

قرآن کریم، به‌سان دریایی بی‌کران، معارفی عمیق و گسترده را در خود جای داده است که هم برای عموم قابل فهم و هم برای مخاطبان خاص دارای لایه‌های عمیق‌تر است. دیدگاه متعادل، که با آیات و روایات سازگار است، قرآن را کتابی می‌داند که هر فرد به قدر فهم و قرب خود می‌تواند از آن بهره‌مند شود. مشکلات تاریخی، مانند تفریط در فهم و وسواس در قرائت، به دوری از قرآن در برخی جوامع اسلامی انجامید. با این حال، احیای فرهنگ قرآنی، به‌ویژه در پرتو تحولات اجتماعی، راه را برای بهره‌مندی عملی از این کتاب هموار ساخته است. برای تحقق ظرفیت‌های قرآن کریم، لازم است از قرائت صرف فراتر رویم و به کاربرد آن در ابعاد گوناگون زندگی توجه کنیم.

با نظارت صادق خادمی