متن درس
تفسیر: میثاق، فتنه و هدایت در پرتو آیه 71 سوره مائده
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۱۰۸)
دیباچه
کتاب حاضر، با تأمل در آیه 71 سوره مائده، به تبیین و تحلیل عمیق مفاهیم قرآنی در بستر تاریخی و اجتماعی بنیاسرائیل میپردازد و درسهایی ارزشمند برای جوامع معاصر ارائه میدهد. این اثر، با نگاهی به میثاق الهی، فتنه، کوری و کری معنوی، و رحمت بیکران پروردگار، تلاش دارد تا با زبانی فصیح و متین، معانی بلند قرآن کریم را در قالبی روشن و منسجم عرضه کند. افزون بر این، با بهرهگیری از حکایات و نمونههای تاریخی، پیوندی میان مفاهیم قرآنی و تجارب بشری برقرار میسازد تا خواننده را به تأمل در حقیقت و اصلاح خویش دعوت نماید. این نوشتار، با حفظ تمامی جزئیات و نکات درسگفتار اصلی، در پی آن است که نوری بر مسیر هدایت و آگاهی بتاباند.
بخش یکم: میثاق الهی و آمادگی همگانی برای پذیرش دین
میثاق: پیمانی از جنس آمادگی نفسانی
قرآن کریم در آیه 70 سوره مائده، به اخذ میثاق از بنیاسرائیل اشاره دارد:
«ما از بنیاسرائیل پیمان گرفتیم.»
این میثاق، فراتر از یک قرارداد ظاهری، به آمادگی درونی و جمعی برای پذیرش دین الهی اشاره دارد. همانگونه که یک قوم در برابر بحرانی عظیم، آماده نجات و رهایی میشود، میثاق الهی نیز دلها را برای دریافت حقیقت آماده میسازد. این آمادگی، گویی خاکی حاصلخیز است که بذر هدایت در آن کاشته میشود. برای نمونه، میتوان به ملتی تشبیه کرد که در برابر سختیها، با شوق و اشتیاق به سوی نجات گام برمیدارد، آماده پذیرش قانونی الهی که راه رستگاری را به او نشان دهد.
تمثیل آمادگی ایرانیان
برای فهم بهتر این مفهوم، میتوان به آمادگی یک ملت، مانند ایرانیان، برای نجات از بحرانها اشاره کرد. هنگامی که قومی با ارادهای استوار به سوی رهایی گام برمیدارد، این آمادگی، خود تجلی میثاقی است که در دلها بسته میشود. گویی این ملت، با قلب و روح خویش، پیمانی نانوشته با حقیقت میبندد تا در سایه آن، به سوی نور هدایت حرکت کند.
بخش دوم: فتنه، کوری و کری معنوی
آیه 71 سوره مائده: گمان مصونیت و انحراف
قرآن کریم در آیه 71 سوره مائده، به گمان نادرست بنیاسرائیل و پیامدهای آن اشاره میکند:
«و پنداشتند که فتنهای برایشان نخواهد بود، پس کور و کر شدند. سپس خداوند بر آنان بخشود. باز بسیاری از آنها کور و کر شدند. و خداوند به آنچه میکنند بیناست.»
این آیه، پرده از گمان نادرست بنیاسرائیل برمیدارد که تصور میکردند از پیامدهای تکذیب و قتل پیامبران در امان خواهند ماند. فتنه در اینجا، به معنای آزمون الهی، گرفتاری و پراکندگی است که بنیاسرائیل را به سبب نافرمانی گرفتار ساخت. گمان مصونیت، گویی دیواری کاذب است که انسان در برابر حقیقت میسازد، اما سرانجام فرو میریزد.
کوری و کری باطنی
عبارت «فَعَمُوا وَصَمُّوا» به کوری و کری باطنی اشاره دارد، نه ناتوانی جسمانی. این کوری، تاریکی دل است که از پذیرش حقیقت بازمیماند، و این کری، ناشنوایی روح است که ندای حق را نمیشنود. بنیاسرائیل، با تکذیب برخی پیامبران و قتل برخی دیگر، خود را در این تاریکی فرو بردند. گویی چشمان باطنشان بسته شد و گوشهای جانشان از شنیدن سخن حق محروم گشت.
همزمانی پیامبران در تاریخ
قرآن کریم به حضور همزمان چند پیامبر، مانند یوسف و یعقوب، اشاره دارد که برخی تکذیب شدند و برخی به قتل رسیدند. این تکذیب و قتل، نشاندهنده گستردگی انحراف بنیاسرائیل است. گویی قومی که میثاق الهی را پذیرفته بود، با نافرمانی خویش، راه را بر هدایت بست و به جای نور، تاریکی را برگزید.
بخش سوم: رحمت الهی و چالش توبه
پذیرش توبه و بازگشت به انحراف
عبارت «ثُمَّ تَابَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ» نشانه رحمت بیکران الهی است که درهای توبه را به روی بنیاسرائیل گشود. اما «ثُمَّ عَمُوا وَصَمُّوا كَثِيرٌ مِنْهُمْ» نشان میدهد که بسیاری از آنان، پس از توبه، دوباره به کوری و کری باطنی بازگشتند. این بازگشت، گویی نشان از ضعف اراده و ناتوانی در پایداری بر مسیر حق است. توبه، مانند پلی است که انسان را از تاریکی گناه به سوی نور هدایت میبرد، اما پیمودن این پل نیازمند عزمی راسخ است.
دشواری توبه و هدایت از طریق بلا
توبه برای بنیاسرائیل دشوار بود، زیرا گناهانشان سدهای استواری در برابر حقیقت ساخته بود. با این حال، خداوند با رحمت خویش، درهای توبه را گشود. برخی از آنان، در سایه بلا و آزمون الهی، به سوی هدایت گام برداشتند، اما بسیاری دیگر، در برابر همان بلا، گمراهتر شدند. بلا، گویی آینهای است که حقیقت درون انسان را آشکار میسازد: برخی در آن نور هدایت میبینند و برخی در آن تاریکی خویش را.
آگاهی الهی از اعمال
عبارت «وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ» بر آگاهی بیکران خداوند از اعمال انسانها تأکید دارد. این آگاهی، گویی نوری است که هیچ تاریکی گناه نمیتواند آن را خاموش کند. خداوند نهتنها به کردار بنیاسرائیل، بلکه به اعمال همه انسانها آگاه است و عدالت او، هر عملی را در ترازوی حق میسنجد.
بخش چهارم: تحلیل اجتماعی و درسهایی برای امروز
بحرانهای اجتماعی و انحطاط جوامع
از منظر جامعهشناختی، بحرانها و بلایا میتوانند جوامع را به سوی انحطاط سوق دهند. گویی قومی که در گرداب مشکلات گرفتار میشود، تا قرنها نیازمند بازسازی است تا به حالتی عادی بازگردد. جامعهای که از تحمل سختیها ناتوان است، مانند درختی است که ریشههایش در خاک سست قرار گرفته و با اولین طوفان فرو میریزد.
فساد به جای دین
وقتی دین از جامعه رخت بربندد، فساد و تباهی جای آن را میگیرد. این فساد، مانند علف هرزی است که در زمینی خالی از کشت حقیقت میروید و تا قرنها، سایه شوم خود را بر جامعه میافکند. اصلاح این وضعیت، نیازمند کاشت دوباره بذر حقیقت و پرورش آن با مراقبت است.
نقد گزینشگری در فساد
شاعر پارسیگوی، با بیت «چو دزدی با چراغ آید، گزیدهتر برد کالا»، به گزینشگری افراد فاسد اشاره دارد. این افراد، گویی با چراغی از ظاهر نیکو، فساد را با دقت بیشتری پیش میبرند. این گزینشگری، خطرناکتر از فساد آشکار است، زیرا در نقاب خیر، شر را پنهان میکند.
بخش پنجم: حکایات تاریخی و دفاع از حقیقت
مظلومیت عالمان دین
در تاریخ، عالمان راستین دین، گاه با آزار و اتهامات ناروا مواجه شدهاند. برای نمونه، برخی عالمان دینی، مانند علامهای والامقام، با بدگویی و اتهامات نادرست، مانند نسبتهای ناروا و سوءاستفاده از مفاهیم عرفانی، مورد هجمه قرار گرفتند. این اتهامات، گویی تیری زهرآگین بود که قلب حقیقتجویان را نشانه میرفت.
دفاع از عالمان راستین
در برابر این اتهامات، شجاعت در دفاع از حقیقت، گویی سپری است که از عالمان راستین حفاظت میکند. در مدرسهای دینی، هنگامی که اتهامات ناروا علیه عالمی بزرگ مطرح شد، برخی با شجاعت در برابر این بدگویی ایستادند و از حقیقت دفاع کردند. این دفاع، مانند نوری بود که تاریکی جهل را شکافت.
سوءاستفاده از مفاهیم عرفانی
برخی افراد، با سوءاستفاده از مفاهیم عرفانی، مانند آنچه به ملا صدرا نسبت داده میشود، راه انحراف را پیمودند. این سوءاستفاده، گویی بهانهای بود برای گمراه ساختن جوانان و طلاب. تدریس آثار عرفانی، مانند اسفار ملاصدرا، با شور و شوق، باید راهی به سوی حقیقت باشد، نه بهانهای برای معصیت.
حکایات مدرسه مهدیه
در مدرسهای دینی، تصرف حجرهای برای تدریس و زندگی، نشانهای از شجاعت و مدیریت بحران بود. هنگامی که مقاومت مسئولین مدرسه با اقتدار پاسخ داده شد، این اقدام، گویی پیامی بود که حقیقتجویان در برابر موانع تسلیم نمیشوند.
انحرافات اخلاقی برخی طلاب
در همان محیط، برخی طلاب با انحرافات اخلاقی، مانند شطرنجبازی یا دلبستگیهای ناپسند، از مسیر حقیقت دور شدند. برای نمونه، طلبهای که با سلام سادهای عاشق شد، نشاندهنده ضعف اخلاقی بود که نیازمند اصلاح و هدایت بود. این انحرافات، مانند علفهای هرزی بودند که در باغ دین روییدند.
نقد حضور عوامل فساد در حوزههای دینی
حضور برخی عوامل فساد در محیطهای دینی، مانند افرادی که با نیروهای امنیتی همکاری میکردند، نشاندهنده نفوذ فساد در مراکز مقدس بود. این حضور، گویی لکهای بود بر دامان پاک دین که با هوشیاری و مدیریت سختگیرانه، باید پاک میشد.
بخش ششم: آگاهی الهی و مسئولیت انسانی
آگاهی خداوند از اعمال
عبارت «وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ» یادآور آن است که هیچ عملی از نگاه خداوند پنهان نمیماند. این آگاهی، گویی آینهای است که اعمال انسان را بیهیچ پردهای نشان میدهد. حاکمانی که با انحرافات گذشته، به قدرت رسیدهاند، نیز از این نظارت الهی مصون نیستند. این آگاهی، هشداری است برای اصلاح خویش و بازگشت به مسیر حق.
دعا و درود بر پیامبر
در پایان درسگفتار، درود بر پیامبر و آل او (اللهم صل علی محمد و آل محمد) یادآوری احترام به مقام نبوی است. این درود، گویی نغمهای است که قلب را به سوی نور الهی میکشاند و بر اهمیت پایبندی به ارزشهای دینی تأکید دارد.
جمعبندی
این نوشتار، با تأمل در آیه 71 سوره مائده، درسهایی عمیق از میثاق الهی، فتنه، کوری و کری معنوی، و رحمت بیکران خداوند ارائه داد. میثاق، آمادگی نفسانی برای پذیرش حقیقت است که در دلهای آماده شکوفا میشود. فتنه، آزمونی است که حقیقت درون انسان را آشکار میسازد. کوری و کری باطنی، نتیجه غفلت از حق است، اما رحمت الهی درهای توبه را میگشاید. حکایات تاریخی، از مظلومیت عالمان راستین تا انحرافات برخی طلاب، نشاندهنده چالشهای حفظ حقیقت در جامعه است. در نهایت، آگاهی الهی از اعمال، هشداری است برای اصلاح و بازگشت به مسیر هدایت. این اثر، با پیوند مفاهیم قرآنی و تجارب بشری، خواننده را به تأمل در مسئولیت خویش دعوت میکند.