در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 40

متن درس




تفسیر سوره حمد: تحلیلی بر آیه مالک یوم الدین و روش‌شناسی قرآنی

تفسیر سوره حمد: تحلیلی بر آیه مالک یوم الدین و روش‌شناسی قرآنی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه چهلم (18/9/1383)

مقدمه

سوره حمد، چون گوهری درخشان در تاج قرآن کریم، نه‌تنها به‌عنوان فاتحه‌الکتاب، بلکه به دلیل ساختار منسجم و محتوای عمیق خود، در قلب علوم قرآنی جای دارد. این سوره، با نقش بی‌بدیل در عبادات اسلامی و ظرفیت‌های معنایی و صوتی، همواره محور تأملات عالمان و مفسران بوده است. این پژوهش، با تمرکز بر آیه مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ، به تحلیل ابعاد معنایی، ادبی، فلسفی و صوتی این آیه و نقد تفاسیر سنتی می‌پردازد. با ارائه تقسیم‌بندی نوین مبتنی بر اسماء و افعال الهی و تأکید بر وحدت قرائت، این نوشتار در پی اصلاح روش‌های تفسیری و حفظ اصالت قرآن کریم است. متن با زبانی فاخر و متناسب با مخاطبان دانشگاهی، تمامی جزئیات دو سند ارائه‌شده را به‌صورت نظام‌مند و با غنای ادبی بازنویسی کرده است.

بخش نخست: ساختار و تقسیم‌بندی سوره حمد

تقسیم‌بندی سنتی: حقی و خلقی

در تفاسیر سنتی، سوره حمد به دو بخش تقسیم می‌شود: بخش نخست از بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ تا مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ، که به اوصاف الهی (حقی) اختصاص دارد، و بخش دوم از إِيَّاكَ نَعْبُدُ تا الضَّالِّينَ، که به بندگان (خلقی) مربوط است. این تقسیم‌بندی، که در میان مفسران سنتی، به‌ویژه اهل سنت، رواج دارد، به دلیل تفکیک مکانی و ساده‌سازی بیش از حد، از عمق و انسجام سوره می‌کاهد. سوره حمد، چون تابلویی یکپارچه، تمامی آیاتش در خدمت توحید و تعظیم خداوند است و ایجاد دوپارگی مصنوعی، با وحدت معنایی آن ناسازگار است.

درنگ: تقسیم‌بندی سنتی سوره حمد به حقی و خلقی، به دلیل نادیده گرفتن وحدت معنایی، از انسجام سوره می‌کاهد.

تقسیم‌بندی پیشنهادی: اسماء و افعال الهی

برخلاف رویکرد سنتی، سوره حمد به دو نوع محتوا تقسیم می‌شود: اسماء الهی (مانند اللَّه، رَبّ، الرَّحْمَنِ، الرَّحِيمِ، مَالِك) و افعال الهی (مانند حَمْد، عَالَمِين، يَوْمِ الدِّين، نَعْبُد، اهْدِنَا). این تقسیم‌بندی معنوی، بر ماهیت ذاتی محتوا متمرکز است و از تفکیک مکانی اجتناب می‌ورزد. در آیه الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، «حَمْد» فعل و «اللَّه» و «رَبّ» اسم‌اند. این رویکرد، سوره را چون جریانی یکپارچه، متشکل از ذات و کنش الهی معرفی می‌کند.

ترکیب اسم و فعل در کل سوره

تمام آیات سوره حمد، ترکیبی درهم‌تنیده از اسماء و افعال الهی‌اند. بخش ابتدایی سوره (تا مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ) بر اسماء تأکید بیشتری دارد، در حالی که بخش پایانی (از إِيَّاكَ نَعْبُدُ تا الضَّالِّينَ) بر افعال متمرکز است. با این حال، هیچ بخشی صرفاً خلقی نیست، زیرا حتی افعال بندگان، مانند پرستش و درخواست هدایت، به اراده و قدرت الهی وابسته‌اند. این ترکیب، سوره را چون آینه‌ای معرفی می‌کند که ذات و فعل الهی را به‌صورت متعادل بازتاب می‌دهد.

درنگ: سوره حمد، ترکیبی از اسماء و افعال الهی است که کل آن در خدمت توحید و تعظیم خداوند قرار دارد.

ساختار تشبیکی سوره

سوره حمد به‌صورت تشبیکی (یک‌درمیان) نازل شده است: رَبِّ الْعَالَمِينَ (جمالی)، الرَّحْمَنِ (جلالی)، الرَّحِيمِ (جمالی)، و مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ (جلالی). این ساختار، چون نغمه‌ای موسیقایی، تعادل میان لطافت و اقتدار الهی را به نمایش می‌گذارد. تشبیک، زیبایی و انسجام سوره را تقویت کرده و بازتابی از سبع‌المثانی بودن آن است.

بخش دوم: تحلیل آیه مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ

متن و ترجمه آیه

آیه: مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ

ترجمه: مالک روز جزا

مشکلات تفاسیر سنتی

تفاسیر سنتی در تحلیل آیه مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ با دو مشکل اساسی روبه‌رو هستند:

  1. تشتت قرائات: تعدد قرائات (مانند «مَالِك»، «مَلِك»، «مُلِك»، «مَلَك») به دلیل تفاوت‌های لهجه‌ای و ادبی، قرآن کریم را به بازی‌گونه شدن (ملاعبه) کشانده است. این تشتت، وحدت و اصالت قرائت را مخدوش کرده و معانی آیات را در هاله‌ای از ابهام قرار داده است.
  2. تکرار و بی‌محتوایی: بسیاری از تفاسیر، چون نسخه‌هایی تکراری از یکدیگر، فاقد نوآوری‌اند. عالمان پیشین، گاه مطالب پیشینیان را بدون نقد یا افزودن محتوای جدید تکرار کرده‌اند، که این امر به کاهش اصالت علمی تفاسیر انجامیده است.

این مشکلات، چون غباری بر آینه قرآن، مانع از درخشش معانی آن شده‌اند. شیخ طوسی در تفسیر «البيان» به قرائات مختلف این آیه اشاره کرده و از قرائت «مَالِك» توسط عاصم، کسائی، فلق و یعقوب، و «مَلِك» توسط دیگران سخن گفته است. او همچنین به اختلافات صوتی (مانند «مَالِكِ»، «مَالَكَ»، «مِلْك») اشاره کرده، اما این کثرت، به جای تعمیق فهم، به سردرگمی منجر شده است.

درنگ: تشتت قرائات و تکرار در تفاسیر، اصالت و انسجام قرآن کریم را مخدوش کرده است.

نقد قرائات متعدد

تعدد قرائات، از جمله «مَالِك»، «مَلِك»، «مُلِك» و «مَلَك»، ریشه در تفاوت‌های لهجه‌ای و رویکردهای ادبی دارد. این کثرت، چون شاخه‌های پراکنده یک درخت، وحدت قرائت را تضعیف کرده و قرآن کریم را به بازیچه‌ای ادبی بدل ساخته است. برخی عالمان، به جای تمرکز بر معنای آیه، به اختلافات صوتی و نحوی پرداخته‌اند، که این امر از اصالت تفسیر کاسته است. به عنوان مثال، برخی قرائت «مَالِكِ» را به معنای صاحب مطلق، و «مَلِك» را به معنای پادشاه دانسته‌اند، اما این تمایزات، گاه بدون قرینه متنی و صرفاً بر اساس لهجه یا ادبیات بوده است.

ترجیح قرائت مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ

قرائت مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ به دلیل جامعیت معنایی، سازگاری با ساختار سوره، و انتقال جلال الهی، قرائت اصیل است. «مَالِك» (صاحب مطلق) هم مالکیت و هم پادشاهی الهی را در بر می‌گیرد، در حالی که «مَلِك» (پادشاه) فعلی است و بدون اسم مرجع، ناقص است. «مُلِك» (حاکمیت) باطن «مَلِك» و «مَلِك» ظاهر «مُلِك» است، اما «مَالِك» به‌عنوان اسم، معنای استمراری و جامعی دارد که با اقتدار الهی در روز جزا همخوانی دارد.

درنگ: قرائت «مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» به دلیل جامعیت و سازگاری با ساختار سوره، قرائت اصیل است.

معنای يَوْمِ الدِّينِ

«يَوْمِ الدِّينِ» نه صرفاً ظرف زمان، بلکه ظرف فعلیت و ظهور کامل مالکیت الهی است. این معنا، چون نوری که در سپیده‌دم می‌درخشد، اقتدار مطلق خداوند در روز جزا را آشکار می‌سازد. برخلاف تفاسیر سنتی که آن را به زمان محدود می‌کنند، «يَوْمِ الدِّينِ» به ظهور کامل مالکیت و حاکمیت الهی اشاره دارد، که در آن هیچ‌کس جز خداوند قادر به تصرف نیست.

ساختار اسم و فعل در آیه

در آیه مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ، «مَالِك» اسم و «يَوْمِ الدِّينِ» فعل است. این ترکیب، چون بنایی استوار، انسجام آیه را حفظ می‌کند. اگر «مَلِك» خوانده شود، آیه به فعلی بدون اسم مرجع تبدیل می‌شود، که با ساختار سوره ناسازگار است. «مَالِك» به‌عنوان اسم، اقتدار الهی را به‌صورت کامل منتقل می‌کند.

جلال الهی در مَالِك

آیه مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ جلال الهی را به نمایش می‌گذارد، در حالی که اوصاف پیشین مانند رَبّ و رَحِيم جمالی‌اند. این جلال، چون قله‌ای رفیع، مکمل لطافت اوصاف پیشین است و تعادل میان لطافت و اقتدار را در سوره ایجاد می‌کند.

صوت‌شناسی و تجوید

در تجوید، «مَالِك» به دلیل حضور «الف» و ظرف استعلای صوتی، جلال الهی را بهتر منتقل می‌کند. «مَلِك»، به دلیل فقدان «الف» و ظرف ترقیق، با لطافت بیشتری همراه است و با صفت جلالی مالکیت کمتر سازگار است. این تحلیل، چون نغمه‌ای دقیق، نشان‌دهنده پیوند صوت و معنا در قرآن کریم است.

درنگ: «مَالِك» در تجوید، به دلیل ظرف استعلای صوتی، با جلال الهی همخوانی بیشتری دارد.

نقد خلط مالک حقیقی و اعتباری

برخی تفاسیر، مالکیت حقیقی خداوند را با مالکیت اعتباری (مانند پادشاهان دنیوی) خلط کرده‌اند. این خلط، چون آمیختن نور با سایه، تحلیل‌های تفسیری را مخدوش کرده است. مالکیت الهی، جامع و نامحدود است، در حالی که مالکیت اعتباری، محدود و مشروط است.

بخش سوم: نقد روش‌های تفسیری و پیشنهاد اصلاح

تکرار در تفاسیر

بسیاری از تفاسیر، چون نسخه‌هایی تکراری از یک متن، فاقد نوآوری‌اند. عالمان پیشین، گاه بدون نقد یا افزودن محتوای جدید، مطالب پیشینیان را تکرار کرده‌اند. این تکرار، علم دینی را چون درختی بی‌ثمر کرده است. اگر نظام علمی برای پالایش تفاسیر ایجاد شود، با حذف زواید و تمرکز بر محتوای اصیل، می‌توان تفسیر را به علمی پویا و کارآمد بدل کرد.

ضرورت وحدت قرائت

تشتت قرائات، به دلیل تفاوت‌های لهجه‌ای و رویکردهای ادبی، وحدت و اصالت قرآن کریم را مخدوش کرده است. وحدت قرائت، چون جریانی زلال، به حفظ انسجام قرآن کمک می‌کند. قرائت «مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» به دلیل سازگاری با ساختار سوره و جلال الهی، ترجیح داده می‌شود.

درنگ: وحدت قرائت، گامی به سوی حفظ اصالت و انسجام قرآن کریم است.

نقد علم دینی

علم دینی، به دلیل تکرار و تشتت، گاه از پویایی بازمانده است. این مشکل، نه به عالمان، بلکه به روش‌های غیرنظام‌مند بازمی‌گردد. بازنگری علمی در تفاسیر، چون هرس درختی کهن، می‌تواند آن را بارور سازد. این بازنگری، نیازمند نظامی علمی برای حذف زواید و استخراج محتوای اصیل است.

جمع‌بندی

سوره حمد، چون دریچه‌ای به سوی معارف الهی، با ساختار تشبیکی و ترکیب اسماء و افعال الهی، انسجام و زیبایی بی‌نظیری دارد. تحلیل آیه مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ نشان‌دهنده جامعیت این قرائت در انتقال مالکیت و اقتدار الهی است. نقد تقسیم‌بندی سنتی (حقی-خلقی) و ارائه تقسیم‌بندی معنوی (اسماء و افعال) بر وحدت توحیدی سوره تأکید دارد. تشتت قرائات و تکرار در تفاسیر، از اصالت قرآن کاسته و نیازمند اصلاح با نظام علمی است. قرائت «مَالِك» به دلیل سازگاری معنایی، صوتی و ساختاری، اصیل‌ترین قرائت است. این پژوهش، با دعوت به وحدت قرائت و پالایش تفاسیر، گامی در راستای تعمیق فهم قرآن کریم و حفظ اصالت آن برمی‌دارد. تفسیر با دعای اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ پایان می‌یابد، که نشان‌دهنده روح معنوی و پایبندی به سنت اسلامی است.

با نظارت صادق خادمی