در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 101

متن درس






تفسیر فراز «غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ» در سوره حمد: کاوشی در نظام احسن خلقت

تفسیر فراز «غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ» در سوره حمد: کاوشی در نظام احسن خلقت

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه صدویکم (18/6/1387)

مقدمه

آیه ﴿غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ﴾ در سوره حمد، چونان آیینه‌ای شفاف، مسیر هدایت‌شدگان را از راه مغضوبان و گمراهان متمایز می‌سازد. این فراز، با تبیین دو گروه مغضوب علیهم (کسانی که مورد خشم الهی‌اند) و ضالین (گمراهان)، به کاوشی عمیق در نظام احسن خلقت دعوت می‌کند. این تفسیر، با رویکردی قرآنی و فلسفی، تفاوت‌های این دو گروه، جایگاه آنها در نظام خلقت، و پیوندشان با هدایت الهی را بررسی می‌کند. با نگاهی نظام‌مند به شواهد قرآنی و تحلیل‌های معرفتی، این نوشتار مخاطبان تحصیل‌کرده را به سفری در اعماق حکمت الهی فرا می‌خواند، تا چونان سالکانی در صراط مستقیم، حقیقت هدایت و انحراف را دریابند.

بخش اول: تمایز مغضوب علیهم و ضالین

نابرابری مفهومی میان مغضوب علیهم و ضالین

مغضوب علیهم و ضالین دو گروه متمایز در آیه ﴿غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ﴾ هستند. هر مغضوب علیه لزوماً ضال (گمراه) است، زیرا خشم الهی از انحراف عمدی و آگاهانه سرچشمه می‌گیرد. اما هر ضالی مغضوب نیست، زیرا گمراهی ممکن است از سر جهل یا سرگردانی باشد.

﴿غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ﴾
نه راه کسانی که بر آنها خشم گرفته شده و نه راه گمراهان.

درنگ: هر مغضوب علیه ضال است، اما هر ضالی مغضوب نیست؛ این تمایز، سلسله‌مراتب انحراف را در نظام اخلاقی قرآن نشان می‌دهد.

خطای برابری مغضوب و ضال

برداشت‌هایی که مغضوب علیهم و ضالین را برابر می‌گیرند، به خطا می‌روند. مغضوب علیهم به دلیل جرایم سنگین و آگاهانه، در قله زشتی‌ها قرار دارند، در حالی که ضالین ممکن است از سر نادانی یا سرگردانی منحرف شده باشند.

درنگ: برابر دانستن مغضوب علیهم و ضالین، به دلیل تفاوت در شدت و ماهیت انحراف، نادرست است.

بخش دوم: مغضوب حقی و مغضوب خلقی

تمایز مغضوب حقی و خلقی

از 24 مورد ذکر «مغضوب» در قرآن کریم، 14 مورد به مغضوب حقی (مورد خشم الهی) و 10 مورد به مغضوب خلقی (مورد خشم انسانی) اشاره دارند. مغضوب خلقی، مانند خشم موسی علیه‌السلام، فاقد ارزش الهیاتی است، زیرا صاحب غضب نیز ممکن است خود دچار خطا باشد.

﴿فَلَمَّا آسَفْنَا أَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ﴾
هنگامی که ما را به خشم آوردند، آنها را به سختی و زیان گرفتار کردیم.

این آیه (سوره انعام: 43) نمونه‌ای از مغضوب حقی است.

درنگ: مغضوب حقی مورد خشم الهی است و ارزش الهیاتی دارد، در حالی که مغضوب خلقی فاقد چنین ارزشی است.

مغضوب حقی در قله زشتی‌ها

مغضوبان حقی، به دلیل ارتکاب جرایم سنگین مانند قتل پیامبران یا بدگمانی عمدی به خدا، در صدر بدی‌ها و زشتی‌ها قرار دارند. این گروه، به دلیل آگاهی و نیت سوء، از ضالین متمایزند.

درنگ: مغضوبان حقی، به دلیل جرایم آگاهانه، در قله زشتی‌ها قرار دارند.

بخش سوم: ضال و مضل در نظام خلقت

تمایز ضال و مضل

از حدود 190 مورد ذکر «ضال» و «مضل» در قرآن کریم، ضال به گمراهان ساده و سرگردان اشاره دارد، در حالی که مضل به کسانی اطلاق می‌شود که دیگران را به گمراهی می‌کشانند. خداوند عنوان «مضل» را به‌عنوان اسم جلالی دارد، اما هرگز «ضال» نیست.

﴿وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَيُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ﴾
خداوند هر که را بخواهد هدایت می‌کند و هر که را بخواهد گمراه می‌سازد.

این آیه (سوره ابراهیم: 4) بر نقش خداوند به‌عنوان مضل در نظام خلقت تأکید دارد.

درنگ: ضال به گمراهان ساده اشاره دارد، در حالی که مضل گمراه‌کننده است و خداوند عنوان مضل را به‌عنوان اسم جلالی دارد.

نسبت ضال و مضل با مغضوب

مضل ممکن است مغضوب باشد، زیرا گمراه کردن دیگران جرمی سنگین است، اما ضال ساده به دلیل سرگردانی، مغضوب نیست. از 190 مورد ضال و مضل، تنها 14 مورد مغضوب حقی‌اند، که نشان‌دهنده نادر بودن مغضوبین است.

درنگ: مضل ممکن است مغضوب باشد، اما ضال ساده به دلیل سرگردانی، مغضوب نیست.

بخش چهارم: نظام احسن و فراوانی هدایت

غلبه هدایت در عالم

عالم خلقت، به‌عنوان نظام احسن، پر از هدایت است. ضالین و مضلین در اقلیت‌اند و مغضوبین از همه نادرترند. اگر گمراهی و خشم الهی غالب بود، نظام خلقت احسن نمی‌بود.

﴿فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ﴾
پس تبارک الله، نیکوترین آفرینندگان.

این آیه (سوره مؤمنون: 14) بر نظام احسن خلقت تأکید دارد.

درنگ: در نظام احسن خلقت، هدایت غالب است و گمراهی و خشم الهی در اقلیت‌اند.

هدایت‌پذیری ضالین

در نظام الهی، هیچ‌چیز «زباله» نیست. حتی ضالین نیز هدایت‌پذیرند و می‌توانند به سوی صراط مستقیم بازگردند، برخلاف مغضوبین که به دلیل جرایم سنگین، دوری بیشتری از رحمت الهی دارند.

درنگ: ضالین، برخلاف مغضوبین، هدایت‌پذیرند و در نظام خلقت هدر نمی‌روند.

بخش پنجم: ویژگی‌های مغضوبین

جرایم سنگین مغضوبین

مغضوبین حقی به دلیل جرایمی مانند قتل پیامبران، بدگمانی عمدی به خدا، یا دشمنی با معصومان، در قله زشتی‌ها قرار دارند. این جرایم، به دلیل آگاهی و نیت سوء، آنها را از دیگران متمایز می‌کند.

﴿مَنْ قَتَلَ نَبِيًّا مُتَعَمِّدًا﴾
کسی که پیامبری را عمداً بکشد.

این عبارت (مستنبط از آیات مختلف) بر جرایم سنگین مغضوبین تأکید دارد.

درنگ: مغضوبین حقی به دلیل جرایم سنگین و آگاهانه، مانند قتل پیامبران، در قله زشتی‌ها قرار دارند.

نقش علم در خباثت مغضوبین

مغضوبین با آگاهی کامل («وهم یعلمون») مرتکب جرم می‌شوند. این آگاهی، خباثت آنها را تشدید می‌کند، مانند کسی که با علم به صداقت فردی، او را دروغگو می‌خواند.

درنگ: مغضوبین به دلیل ارتکاب جرم با آگاهی، خبیث‌اند و از ضالین متمایز می‌شوند.

ظن سوء به خدا

ویژگی اصلی مغضوبین، بدگمانی عمدی به خداوند است، مانند ابلیس که با ظن سوء به خدا مغضوب شد. این بدگمانی، آنها را از مؤمنان و حتی ضالین متمایز می‌کند.

﴿وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنْكُمْ جِبِلًّا كَثِيرًا﴾
و به‌راستی ابلیس گروه بسیاری از شما را گمراه کرد.

این آیه (سوره یس: 62) بر نقش ابلیس به‌عنوان مضل و مغضوب تأکید دارد.

درنگ: ظن سوء به خدا، ویژگی اصلی مغضوبین است که آنها را از دیگران متمایز می‌کند.

بخش ششم: دشمن‌شناسی و خطر مغضوبین

خطر مغضوبین

مغضوبین، با وجود تعداد کم، به دلیل جرایم سنگین و تأثیرات سرنوشت‌ساز، بسیار خطرناک‌اند. آنها در مقابل معصومان قرار دارند و با دشمنی خود، نظم خلقت را تهدید می‌کنند.

درنگ: مغضوبین، با وجود کمیت کم، به دلیل جرایم سنگین، تهدیدی بزرگ برای نظم خلقت‌اند.

دشمن‌شناسی در قرآن

شناخت مغضوبین برای دوری از مسیر آنها ضروری است. قرآن کریم مؤمنان را از دوستی با مغضوبین نهی می‌کند، زیرا آنها دشمنان اصلی معصومان و هدایت الهی‌اند.

﴿لَا تَتَّخِذُوا الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا﴾
کسانی که دین شما را به سخره و بازی گرفته‌اند، دوست نگیرید.

این آیه (سوره مائده: 57) بر نهی از دوستی با مغضوبین تأکید دارد.

درنگ: دشمن‌شناسی مغضوبین، برای حفظ ایمان و دوری از انحراف ضروری است.

بخش هفتم: جذابیت دین و نظام احسن

فرهنگ دینی مبتنی بر نظام احسن

دین مبتنی بر نظام احسن، که در آن هدایت غالب و گمراهی نادر است، برای جهانیان جذابیت دارد. این دیدگاه، اسلام را به‌عنوان دینی هدایت‌محور و فراگیر معرفی می‌کند.

درنگ: دین مبتنی بر نظام احسن، به دلیل غلبه هدایت، برای جهانیان جذاب است.

نجابت بشر

بشر به‌طور فطری خداوند را فاعل اجرایی می‌داند و ظن سوء ندارد. این نجابت، انسان‌ها را از مغضوبین متمایز می‌کند، حتی اگر در مراتب پایین ایمان باشند.

درنگ: نجابت فطری بشر، او را از ظن سوء و مغضوبیت دور نگه می‌دارد.

جمع‌بندی نهایی

تفسیر آیه ﴿غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ﴾، با تبیین تفاوت‌های مغضوب علیهم و ضالین، نوری بر نظام احسن خلقت می‌افکند. مغضوبین حقی، به دلیل جرایم سنگین و آگاهانه مانند قتل پیامبران یا بدگمانی به خدا، در قله زشتی‌ها قرار دارند، در حالی که ضالین، به دلیل سرگردانی یا جهل، هدایت‌پذیرند. از 190 مورد ضال و مضل در قرآن کریم، تنها 14 مورد مغضوب حقی‌اند، که نادر بودن آنها را نشان می‌دهد. نظام خلقت، با غلبه هدایت و اقلیت گمراهی و خشم، احسن است و هیچ‌چیز در آن هدر نمی‌رود.

مغضوبین، به دلیل تأثیرات سرنوشت‌ساز و دشمنی با معصومان، خطرناک‌اند و شناخت آنها برای دوری از انحراف ضروری است. فرهنگ دینی مبتنی بر نظام احسن، با تأکید بر فطرت هدایت‌جوی بشر، جذابیت جهانی دارد. این تفسیر، با پیوند مفاهیم قرآنی و فلسفی، چارچوبی جامع برای فهم صراط هدایت و انحراف ارائه می‌دهد و سالکان را به تأملی عمیق در حکمت الهی دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی