در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 140

متن درس





تفسیر آیه سوم سوره بقره: تبیین ساختار وجودی ایمان و موانع آن

تفسیر آیه سوم سوره بقره: تبیین ساختار وجودی ایمان و موانع آن

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 140)

مقدمه

تفسیر آیه سوم سوره بقره، که به تبیین ویژگی‌های متقین و ساختار وجودی ایمان می‌پردازد، دریچه‌ای است به سوی فهم عمیق پیچیدگی‌های جان انسان در مسیر هدایت. این آیه، به‌سان مشعلی در تاریکی، راهنمای کسانی است که در پی حقیقت خیرات و رستگاری‌اند. این نوشتار، با تجمیع و بازنویسی درس‌گفتار ارائه‌شده در تاریخ 6/9/1387، به تحلیل جامع و علمی این آیه پرداخته و با زبانی فاخر و ساختاری نظام‌مند، چارچوبی تخصصی برای مخاطبان تحصیل‌کرده فراهم می‌آورد. با بهره‌گیری از تمثیلات و استعارات، تلاش شده است تا ضمن حفظ امانت‌داری به محتوای اصلی، متنی غنی و جذاب برای پژوهشگران علوم دینی ارائه گردد. محور بحث، ساختار وجودی ایمان، موانع آن (کفر، شرک و فسق) و نقش فطرت و عادت در شکل‌گیری رفتار انسانی است.

بخش اول: ساختار وجودی ایمان و پیچیدگی‌های آن

پیچیدگی ایمان در جان انسان

ایمان، به‌سان نگینی در جان انسان، ساختاری پیچیده و چندوجهی دارد که با عوامل تسببی و مبادی متعدد درهم‌تنیده است. این پیچیدگی، از تعامل میان فطرت، عادت و مقابلات ایمان (کفر، شرک و فسق) سرچشمه می‌گیرد و نیازمند تحلیل نظام‌مند در طول آیات قرآن کریم است.

درنگ: ایمان، به‌سان رودی عمیق، با عوامل متعدد در جان انسان درهم‌تنیده و نیازمند کاوشی نظام‌مند است.

گرایش فطری به خیرات و ناکامی در عمل

انسان به‌طور فطری طالب خیرات و خوبی‌هاست، اما در میدان عمل، به‌سان مسافری در راهی پرپیچ‌وخم، کمتر به این مطلوبات دست می‌یابد. این ناکامی، ریشه در موانع درونی (نفسانیات) و بیرونی (محیط و عادات) دارد که ایمان را از تحقق کامل بازمی‌دارند.

درنگ: گرایش فطری انسان به خیرات، در برابر موانع درونی و بیرونی، اغلب به ناکامی در عمل منجر می‌شود.

سنگینی انسان در برابر خیرات

انسان در برابر خیرات، به‌سان کوهی سنگین، کند و سست حرکت می‌کند. این سنگینی، از تأثیر نفسانیات، عادات ناپسند و فقدان خودسازی سرچشمه می‌گیرد و مانع از تحقق کامل ایمان در رفتار می‌شود.

درنگ: سنگینی انسان در برابر خیرات، نتیجه نفسانیات و عادات ناپسند است که ایمان را از تحقق عملی بازمی‌دارد.

نتیجه‌گیری بخش اول

ایمان، به‌عنوان پدیده‌ای پیچیده، تحت تأثیر عوامل متعدد در جان انسان شکل می‌گیرد. گرایش فطری به خیرات، به دلیل موانع درونی و بیرونی، اغلب به ناکامی در عمل منجر می‌شود. این بخش، ضرورت تحلیل عمیق و نظام‌مند ایمان را برجسته می‌سازد.

بخش دوم: مقابلات و داخلات ایمان

مقابلات ایمان: کفر، شرک و فسق

ایمان، در برابر کفر، شرک و فسق قرار دارد. این مفاهیم، به‌سان دیوارهایی در برابر نور ایمان، مانع از تحقق کامل آن می‌شوند. کفر، شرک و فسق، همگی وجودی‌اند و برخلاف دیدگاه‌های سنتی، نمی‌توان آنها را عدمی پنداشت.

درنگ: کفر، شرک و فسق، به‌سان دشمنانی وجودی، در برابر ایمان ایستاده و مانع تحقق آن می‌شوند.

داخلات ایمان: فطرت و عادت

در باطن انسان، دو ساختار بنیادین وجود دارد: فطرت، که به‌سان چشمه‌ای زلال، خدا‌جویی را در ذات انسان نهاده است؛ و عادت، که تحت تأثیر محیط و تربیت، به‌سان خاکی بر این چشمه، می‌تواند آن را بپوشاند.

درنگ: فطرت، سرمایه الهی خدا‌جویی است، اما عادت، تحت تأثیر محیط، می‌تواند آن را تحت‌الشعاع قرار دهد.

آیه مورد بحث

ٱلَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِٱلْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَمِمَّا رَزَقْنَٰهُمْ يُنفِقُونَ

ترجمه: کسانی که به غیب ایمان می‌آورند، نماز را برپا می‌دارند و از آنچه به آنها روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند.

این آیه، به‌سان نقشه‌ای راهنما، ویژگی‌های متقین را با تأکید بر ایمان به غیب، اقامه صلات و انفاق تبیین می‌کند. صیغه فعلی «یؤمنون» بر پویایی و تدریجی بودن ایمان دلالت دارد.

وجودی بودن ایمان و مقابلات آن

ایمان، کفر، شرک و فسق، همگی وجودی‌اند. برخلاف دیدگاه‌های传统 که کفر و شر را عدمی می‌پندارند، این مفاهیم دارای ساختار وجودی در جان انسان‌اند. ایمان، به‌سان نوری است که در مقابل تاریکی کفر و شرک قرار می‌گیرد.

درنگ: ایمان، کفر، شرک و فسق، همگی وجودی‌اند و نمی‌توان آنها را عدمی پنداشت.

کفر به‌معنای طرد حق

کفر، به معنای طرد حق با شتاب و شدت است، نه صرف دور کردن آرام. این کنش وجودی، خدا را از جان انسان طرد می‌کند و با دور کردن آرام تفاوت دارد.

درنگ: کفر، طرد حق با شتاب و شدت است و به‌عنوان کنشی وجودی، خدا را از جان انسان دور می‌کند.

نقد تعریف کفر به‌عنوان نقيض ایمان

کفر، نقيض ایمان نیست، بلکه متقابل آن است، زیرا هر دو وجودی‌اند. نقيض، یک مفهوم وجودی و یک مفهوم عدمی را دربرمی‌گیرد، اما کفر و ایمان هر دو دارای ساختار وجودی‌اند.

درنگ: کفر، متقابل ایمان است، نه نقيض آن، زیرا هر دو وجودی‌اند و در یک انسان می‌توانند به‌صورت نسبی حضور داشته باشند.

شرک به‌معنای تجاوز به حریم الهی

شرک، به معنای شراکت دادن موجودی دیگر با خدا در خلقت یا فعل است. این تجاوز ذهنی، یا خدا را پایین می‌آورد یا موجودی دیگر را به مقام الوهیت ارتقا می‌دهد.

درنگ: شرک، تجاوز ذهنی به حریم الهی است که با شراکت دادن غیرخدا در مقام او رخ می‌دهد.

فسق به‌معنای خروج از قانون الهی

فسق، خروج از قانون الهی یا طبیعت پذیرفته‌شده است. این کنش عملی، به‌سان شکستن حریم شرع، انسان را از مسیر هدایت دور می‌کند.

درنگ: فسق، خروج از قانون الهی است که انسان را از مسیر هدایت دور می‌سازد.

نتیجه‌گیری بخش دوم

ایمان، در برابر کفر، شرک و فسق و در تعامل با فطرت و عادت شکل می‌گیرد. این مفاهیم، همگی وجودی‌اند و تحلیل آنها نیازمند دقتی فلسفی است. آیه سوم سوره بقره، با تأکید بر ایمان به غیب، راهنمایی برای رهایی از این موانع ارائه می‌دهد.

بخش سوم: فطرت، عادت و موانع ایمان

فطرت به‌عنوان سرمایه الهی

فطرت، به‌سان گوهری گران‌بها، شرافتمندترین سرمایه الهی در انسان است که خدا‌جویی را در ذات او نهاده است. این استعداد ذاتی، بستر اصلی ایمان است.

درنگ: فطرت، سرمایه الهی خدا‌جویی است که بستر اصلی ایمان را در انسان فراهم می‌کند.

عادت به‌عنوان طبیعت ثانوی

عادت، تحت تأثیر محیط، تربیت و جامعه، به‌سان لایه‌ای بر فطرت، می‌تواند به طبیعت ثانوی انسان تبدیل شود و خدا‌جویی را تحت‌الشعاع قرار دهد.

درنگ: عادت، به‌عنوان طبیعت ثانوی، می‌تواند فطرت را تحت‌الشعاع قرار داده و ایمان را تضعیف کند.

شاهد قرآنی بر زیان‌بار بودن انسان

وَٱلْعَصْرِ ۝ إِنَّ ٱلْإِنسَٰنَ لَفِي خُسْرٍ

ترجمه: سوگند به عصر، که انسان در زیان است.

این آیه، وضعیت پیش‌فرض انسان را زیان‌بار توصیف می‌کند و ایمان و عمل صالح را به‌عنوان راه رهایی از این خسران معرفی می‌کند.

نفس اماره و تأثیر آن

وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي ۚ إِنَّ ٱلنَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِٱلسُّوٓءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي ۚ إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ

ترجمه: من نفس خویش را تبرئه نمی‌کنم، زیرا نفس به بدی فرمان می‌دهد، مگر آنچه را پروردگارم رحم کند. پروردگارم آمرزنده و مهربان است.

نفس اماره، به‌سان غولی در درون، انسان را به سوی بدی سوق می‌دهد، مگر اینکه رحمت الهی او را در بر گیرد.

شاهد قرآنی بر شرک نفسانی

أَرَءَيْتَ مَنِ ٱتَّخَذَ إِلَٰهَهُۥ هَوَاهُ ۚ أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا

ترجمه: آیا دیدی کسی را که هوای نفس خود را معبود خویش قرار داده است؟ آیا تو بر او وکیل هستی؟

شرک نفسانی، به‌سان بتی درونی، انسان را به پیروی از هوای نفس به جای خدا سوق می‌دهد.

نتیجه‌گیری بخش سوم

فطرت و عادت، به‌عنوان دو نیروی درونی و بیرونی، در تعامل با ایمان قرار دارند. نفس اماره، شرک و فسق، موانع اصلی تحقق ایمان‌اند که انسان را به سوی خسران می‌کشانند. آیات قرآنی، راه رهایی از این موانع را در ایمان و عمل صالح نشان می‌دهند.

بخش چهارم: مراتب ایمان و تحول در مسیر علم

مراتب ایمان: صوری، وصفی و معرفتی

ایمان، به‌سان گیاهی که تدریجاً رشد می‌کند، دارای مراتب صوری، وصفی و معرفتی است. ایمان صوری، نقطه آغاز است که در صورت رهایی از شرک و فسق، به ایمان وصفی و سپس معرفتی ارتقا می‌یابد.

درنگ: ایمان، از مرتبه صوری آغاز شده و با رهایی از موانع، به مراتب وصفی و معرفتی ارتقا می‌یابد.

ناتوانی ایمان صوری در برابر شرک و فسق

ایمان صوری، به‌سان سپری شکننده، قدرت کافی برای مقابله با شرک و فسق ندارد و در صورت عدم رشد، انسان را به ریا و تظاهر گرفتار می‌کند.

درنگ: ایمان صوری، بدون رشد به مراتب بالاتر، در برابر شرک و فسق آسیب‌پذیر است و به ریا منجر می‌شود.

نماز به‌عنوان معیار ایمان

نماز، اگر با حضور قلب و بدون محاسبات ذهنی خوانده شود، به‌سان آیینه‌ای، نشان‌دهنده ایمان وصفی است. اما نماز مکانیکی، در حد ایمان صوری باقی می‌ماند.

درنگ: نماز با حضور قلب، معیاری برای ایمان وصفی است، در حالی که نماز مکانیکی، در حد ایمان صوری می‌ماند.

تحول منفی در مسیر علم

طلاب، با وجود نیت‌های اولیه پاک، ممکن است پس از سال‌ها تحصیل، به‌سان درختی که در خاک نامناسب رشد کند، به کبر، غرور و هوسات گرفتار شوند. این تحول منفی، نتیجه عدم خودسازی و تأثیر شرک و فسق است.

درنگ: تحصیل علم، بدون خودسازی، می‌تواند به کبر و هوسات منجر شود و ایمان را تضعیف کند.

نفس مزینه و تسویل

نفس اماره، در صورت آراستگی به علم و کمال ظاهری، به نفس مزینه تبدیل می‌شود که با توجیه و تزئین، انسان را به سوی خسران دنیا و آخرت سوق می‌دهد.

درنگ: نفس مزینه، با توجیه اعمال، انسان را به سوی خسران سوق می‌دهد و از ایمان حقیقی دور می‌کند.

دست‌کم گرفتن دشمنان درونی

انسان با دست‌کم گرفتن دشمنان درونی مانند شرک، فسق و نفس اماره، به‌سان جنگجویی بی‌سلاح، در مسیر ایمان شکست می‌خورد.

درنگ: دست‌کم گرفتن دشمنان درونی، به شکست در مسیر ایمان منجر می‌شود.

شاهد قرآنی بر تکذیب آیات

وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَكَذَّبُواْ بِآيَٰتِنَآ أُوْلَٰٓئِكَ أَصْحَٰبُ ٱلنَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَٰلِدُونَ

ترجمه: کسانی که کفر ورزیدند و آیات ما را تکذیب کردند، اهل آتش‌اند و در آن جاودانه‌اند.

تکذیب آیات، نتیجه نهایی گرفتاری در شرک و فسق است که انسان را به کفر کامل می‌رساند.

نقد فلسفه سنتی در علم دینی

فلسفه سنتی در علم دینی، به‌سان بنایی فرسوده، برای تحلیل مفاهیم ایمان، کفر و شرک ناکافی است. فلسفه مدرن و دقیق، ابزار لازم برای تحلیل این مفاهیم و پاسخ به نیازهای معاصر را فراهم می‌کند.

درنگ: فلسفه سنتی، برای تحلیل مفاهیم دینی کافی نیست و نیاز به فلسفه مدرن و دقیق احساس می‌شود.

نتیجه‌گیری بخش چهارم

ایمان، به‌عنوان فرآیندی تدریجی، نیازمند رهایی از شرک و فسق است. تحول منفی در مسیر علم و دست‌کم گرفتن دشمنان درونی، انسان را از لذت ایمان محروم می‌کند. آیات قرآنی و نقد فلسفه سنتی، راهنمایی برای تحقق ایمان حقیقی ارائه می‌دهند.

بخش پنجم: هدایت الهی و کفایت دستورات ساده

نقش اسلام در هدایت از ظاهر به باطن

اسلام، با دعوت به گفتن «لا إله إلا الله»، از ظاهر آغاز می‌کند و انسان را به‌سان مسافری در مسیر، به سوی باطن و رستگاری هدایت می‌کند.

درنگ: اسلام، با شروع از ایمان صوری، انسان را به سوی باطن و رستگاری هدایت می‌کند.

کفایت دستورات ساده الهی

دستورات ساده الهی، مانند نماز، روزه و ذکرهای مأثور، به‌سان بذرهایی پاک، برای رشد ایمان کافی‌اند و نیازی به افزودن خرافات یا اذکار غیرمأثور نیست.

درنگ: دستورات ساده الهی، برای رشد ایمان کافی‌اند و افزودن خرافات، به گمراهی منجر می‌شود.

مراتب وجودی انسان در مسیر ایمان

انسان در مسیر ایمان، از سه مرتبه عبور می‌کند: نفس (ایمان صوری)، عقل (ایمان وصفی) و دل (ایمان معرفتی). اولیای خدا، به‌سان قله‌نشینان، در مرتبه دل قرار دارند.

درنگ: مراتب ایمان، از نفس به عقل و دل، انسان را به سوی قله معرفت هدایت می‌کند.

نتیجه‌گیری بخش پنجم

اسلام، با دستورات ساده و هدایت از ظاهر به باطن، انسان را به سوی مراتب بالاتر ایمان هدایت می‌کند. کفایت این دستورات و مراتب وجودی انسان، راه رستگاری را روشن می‌سازد.

جمع‌بندی نهایی

تفسیر آیه سوم سوره بقره، با تأکید بر ایمان به غیب، اقامه صلات و انفاق، چارچوبی جامع برای فهم ساختار وجودی ایمان ارائه می‌دهد. ایمان، به‌سان گیاهی که در خاک فطرت می‌روید، در برابر موانعی چون کفر، شرک و فسق قرار دارد. فطرت و عادت، به‌عنوان دو نیروی درونی و بیرونی، در شکل‌گیری ایمان نقش دارند، اما نفس اماره و نفسانیات، انسان را به سوی خسران می‌کشانند. نقد فلسفه سنتی و تأکید بر فلسفه مدرن، ضرورت بازنگری در روش‌های علمی را برجسته می‌کند. این نوشتار، با حفظ محتوای اصلی و افزودن تحلیل‌های تکمیلی، متنی غنی و نظام‌مند برای پژوهشگران علوم دینی فراهم آورده است که می‌تواند مبنایی برای مطالعات پیشرفته در تفسیر و فلسفه دین باشد.

با نظارت صادق خادمی