در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 150

متن درس





تفسیر آیه چهارم سوره بقره: تبیین حقیقت وحی و ایمان

تفسیر آیه چهارم سوره بقره: تبیین حقیقت وحی و ایمان

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 150)

مقدمه

قرآن کریم، به‌مثابه چشمه‌ای زلال از معرفت الهی، در آیه چهارم سوره بقره ویژگی‌های متقین را با تأکید بر ایمان به وحی الهی و یقین به آخرت تبیین می‌کند. این آیه، ایمان را به‌عنوان پلی میان حقیقت وحی و زندگی مؤمنانه معرفی کرده و وحی را چون نوری می‌داند که از دل انبیا و اولیا به سوی امت جاری می‌شود. این کتاب، با رویکردی علمی و کلامی، به تحلیل چیستی وحی، تمایز آن از مفاهیم نظری، نقد روش‌های علم دینی و بررسی امکان ارتباط انسان با فیض الهی می‌پردازد. با بهره‌گیری از تمثیلات فاخر، وحی به‌مثابه گوهری گران‌بها معرفی می‌شود که در دل انبیا روییده و از طریق آیات به بشریت عرضه شده است. هدف این اثر، ارائه تفسیری نظام‌مند و جامع است که برای پژوهشگران و مخاطبان تحصیل‌کرده، با زبانی متین و متناسب با فضای آکادمیک، تدوین شده است.

بخش اول: آیه چهارم سوره بقره و جایگاه وحی

متن و مفهوم آیه

آیه

وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ [بقره: ۴]

ترجمه: و کسانی که به آنچه به سوی تو نازل شده و آنچه پیش از تو نازل شده ایمان می‌آورند و به آخرت یقین دارند.

ایمان به وحی قرآنی، وحی پیشین و یقین به آخرت را از ویژگی‌های متقین می‌داند. این آیه، وحی را محور هدایت و ایمان را پلی به سوی معرفت الهی معرفی می‌کند.

درنگ: آیه چهارم سوره بقره، ایمان به وحی را به‌عنوان بنیاد هدایت متقین معرفی کرده و بر نقش محوری وحی در پیوند انسان با حقیقت الهی تأکید دارد.

این آیه، با تأکید بر ایمان به وحی‌های پیشین و قرآنی، جامعیت هدایت الهی را نشان می‌دهد و یقین به آخرت را به‌عنوان مقصد این ایمان ترسیم می‌کند.

بخش دوم: حقیقت وحی و ماهیت وجودی آن

ناآشنایی با حقیقت وحی

وحی، پدیده‌ای متعالی و ناآشناست که در دل انبیا و اولیای الهی روییده و مانند میوه‌ای آسمانی، انوار آن از طریق آیات به بشریت رسیده است. این حقیقت، از جنس قواعد، فرمول‌ها یا اصول نظری نیست، بلکه واقعیتی وجودی و پویاست.

وحی، مانند گوهری است که در معدن قلب انبیا شکل گرفته و از طریق کلام الهی به دیگران منتقل می‌شود. این دیدگاه، وحی را از مباحث انتزاعی متمایز کرده و آن را تجربه‌ای زنده و معنوی می‌داند.

تجربه وحی در انبیا و اولیا

وحی در دل انبیا و اولیا باریده و به‌صورت آیات و انوار الهی به امت سرریز شده است. این تجربه، مختص انبیا و اولیاست و از طریق کلام الله به دیگران منتقل می‌شود.

درنگ: وحی، تجربه‌ای متعالی در دل انبیا و اولیاست که از طریق آیات الهی به بشریت منتقل شده و حقیقتی وجودی و غیرنظری دارد.

این دیدگاه، وحی را به‌مثابه جریانی معنوی معرفی می‌کند که از قلب انبیا به سوی امت جاری می‌شود و هدایت را به ارمغان می‌آورد.

بخش سوم: نقد روش‌های علم دینی

تمرکز بر الفاظ در علم دینی

در روش‌های رایج علم دینی، مباحث عمدتاً بر الفاظ متمرکز است و به‌جای حقیقت خارجی، مفاهیم مصداقی و مشاقی (لفظی) تولید می‌شود. طلبه مفاهیم را از استاد می‌آموزد، حفظ می‌کند یا منتقل می‌دهد، اما این فرآیند تبدیل مفهوم به مفهوم است و از حقیقت وجودی فاصله دارد.

مانند شاگردی که رو به قبله درس می‌خواند و عالمی که پشت به قبله درس می‌دهد، این روش‌ها به چرخه‌ای نظری محدود شده و از تجربه حقیقت محروم مانده‌اند.

درنگ: علم دینی، با تمرکز بر الفاظ و مفاهیم، از حقیقت وجودی وحی فاصله گرفته و نیازمند بازنگری روش‌شناختی است.

نقد تعاریف لفظی

تعاریف لفظی، مانند تعریف گل به‌عنوان چیزی قرمز، معطر یا باغی، ناقص‌اند، زیرا بسیاری چیزها این ویژگی‌ها را دارند. به همین ترتیب، برخی عالمان بدون آگاهی از ماهیت موسیقی یا غنا، آن را با صفاتی مانند طرب‌انگیز تعریف می‌کنند که ناکارآمد است.

این تمثیل، نشان‌دهنده نارسایی تعاریف لفظی در تبیین حقیقت‌های پیچیده مانند وحی است. سخن گفتن از وحی بدون تجربه آن، مانند توصیف گلی است که هرگز دیده نشده است.

بخش چهارم: روش انبیا در انتقال حقیقت

تبدیل مصداق به مفهوم

انبیا و اولیا، حقیقت الهی را دریافت کرده و آن را به مفهوم یا آثار قابل‌فهم برای مردم تبدیل می‌کنند. این روش، برترین رویکرد تربیتی است که حقیقت را به شکلی ملموس ارائه می‌دهد.

مانند نقاشی که حقیقت طبیعت را به تصویر می‌کشد، انبیا حقیقت وحی را به کلام و آثار تبدیل می‌کنند تا برای امت قابل‌درک شود.

تبدیل مصداق به مصداق

کمال اعلای اولیای خدا در تبدیل مصداق به مصداق است، جایی که امانت الهی را به ولی دیگر منتقل می‌کنند. این امانت، نه به خاک سپرده می‌شود و نه به افلاک برده می‌شود، بلکه در سلسله اولیا ادامه می‌یابد.

این فرآیند، مانند انتقال گوهر گران‌بهایی از نسلی به نسل دیگر، پیوستگی معنوی اولیا را نشان می‌دهد و حافظ حقیقت الهی است.

درنگ: روش انبیا و اولیا در تبدیل مصداق به مفهوم یا مصداق، حقیقت وحی را به شکلی قابل‌فهم یا پیوسته منتقل می‌کند، برخلاف روش‌های لفظی علم دینی.

بخش پنجم: اقسام و ویژگی‌های وحی

انواع وحی

وحی می‌تواند با واسطه (ملک) یا بی‌واسطه، به لفظ یا معنا، به اجمال یا تفصیل، با حضور یا بی‌حضور باشد. وحی با حضور، مانند دیدن خدا یا شنیدن مستقیم اوست، و وحی بی‌حضور، مانند باز شدن حقیقتی در دل نبی است، مشابه شعر یا بلوغ.

این تقسیم‌بندی، وحی را چون رودی چندشاخه معرفی می‌کند که هر شاخه‌اش به شکلی خاص به قلب نبی می‌رسد.

تمایز وحی نبوی

وحی انبیا، اعطای عالی‌ترین الهی است و از وحی به موجودات (مانند زنبور و مورچه) یا انواع مذموم (وسواس و زخرف) متمایز است. وحی به موجودات، هدایت طبیعی الهی است که در همه خلقت جاری است.

آیه

وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا [نحل: ۶۸]

ترجمه: و پروردگارت به زنبور عسل وحی کرد که از کوه‌ها خانه‌هایی برگیر.

به هدایت طبیعی اشاره دارد که با وحی نبوی متفاوت است.

وحی و کلام الله

وحی اگر به کلام منجر شود، کلام الله است؛ وگرنه غیب است و لفظ ندارد. قرآن کریم، کلام الله است که مستقیماً از خدا یا از طریق ملک نازل شده و انبیا لفظ آن را نساخته‌اند.

مانند کتابی که نویسنده‌اش خدا و ناشرش انبیاست، قرآن کریم کلام الهی است که حقیقت آن در قلب نبی نقش بسته و به امت رسیده است.

درنگ: کلام الله، وحی ملفوظی است که از خدا نازل شده و انبیا تنها منتقل‌کننده آن‌اند، نه سازنده لفظ آن.

نقش رسول در وحی

رسول، صرفاً نامه‌رسان نیست، بلکه حقیقت وحی را یافته و آن را با تعین و نقش الهی به دیگران منتقل می‌کند. این دیدگاه، نقش رسول را فعال و معنوی می‌داند.

مانند نقاشی که نه‌تنها تصویر را منتقل می‌کند، بلکه روح طبیعت را در آن می‌دمد، رسول حقیقت وحی را با عمق و معنا به امت می‌رساند.

بخش ششم: نقد دیدگاه‌های نادرست و دعوت به گفت‌وگو

نقد دیدگاه کلام نبی

اگر کسی بگوید انبیا لفظ وحی را ساخته‌اند، اشتباه کرده، زیرا قرآن کریم کلام الله است، نه کلام نبی. بااین‌حال، این اشتباه نظری است و نباید به تکفیر یا جنجال منجر شود.

مانند دانشمندی که در نظریه‌اش خطا می‌کند، اما شایسته گفت‌وگوست، نه طرد، این دیدگاه نیز باید با منطق نقد شود.

دعوت به گفت‌وگوی آزاد

هرچه جهان درباره دین و وحی سخن بگوید، به نفع دین است، زیرا ما را به تأمل و تحقیق وا می‌دارد. سرکوب انتقادات و سکوت در برابر سؤالات، مانع پیشرفت علم دینی است.

درنگ: گفت‌وگوی آزاد و پذیرش انتقادات، راهی برای پیشرفت علم دینی و فهم عمیق‌تر وحی است.

مانند باغی که با هرس و مراقبت شکوفا می‌شود، علم دینی نیز با گفت‌وگو و نقد پویا می‌گردد.

بخش هفتم: امکان وحی برای غیرانبیا

نصیب انسان از وحی

آیا انسان‌های عادی می‌توانند نصیبی از وحی داشته باشند، همان‌گونه که از شیطنت، زخرف یا وسواس بهره‌مندند؟ این سؤال، افق جدیدی برای پژوهش درباره ارتباط معنوی انسان با خدا می‌گشاید.

مانند جویباری که از چشمه‌ای عظیم سرچشمه می‌گیرد، آیا انسان می‌تواند جرعه‌ای از فیض وحی الهی بنوشد؟

تمایز حديث قدسی و کلام الله

حديث قدسی، کلامی الهی اما غیرقرآنی است و از وحی ملفوظ (کلام الله) متمایز است. این تمایز، نشان‌دهنده تنوع فیض الهی و امکان ارتباط غیرنبوی با خدا است.

مانند نوری که از خورشید به اشکال مختلف می‌تابد، حديث قدسی و کلام الله هر دو الهی‌اند، اما در مراتب و اشکال متفاوت.

جمع‌بندی نهایی

تفسیر آیه چهارم سوره بقره، وحی را به‌مثابه گوهری آسمانی معرفی می‌کند که در دل انبیا و اولیا روییده و از طریق آیات به بشریت رسیده است. این آیه، ایمان به وحی قرآنی، وحی پیشین و یقین به آخرت را از ویژگی‌های متقین می‌داند و بر نقش محوری وحی در هدایت تأکید دارد. نقد روش‌های علم دینی، که بر الفاظ متمرکز است، نشان‌دهنده فاصله آن‌ها از حقیقت وجودی وحی است. روش انبیا و اولیا، در تبدیل مصداق به مفهوم یا مصداق، حقیقت را به شکلی قابل‌فهم یا پیوسته منتقل می‌کند. وحی انبیا، اعطای عالی‌ترین الهی است که با واسطه یا بی‌واسطه، به لفظ یا معنا، در قلب نبی نقش می‌بندد. قرآن کریم، کلام الله است که انبیا تنها منتقل‌کننده آن‌اند، نه سازنده لفظ آن. دعوت به گفت‌وگوی آزاد و پرهیز از تکفیر، راهی برای پیشرفت علم دینی و فهم عمیق‌تر وحی است. سؤال درباره امکان نصیب غیرانبیا از وحی، دریچه‌ای به سوی پژوهش درباره ارتباط معنوی انسان با خدا می‌گشاید. این تفسیر، با ارائه دیدگاهی جامع و فاخر، دعوتی است به بازنگری در روش‌های علم دینی و تأمل در حقیقت وحی الهی.

با نظارت صادق خادمی