در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 206

متن درس

 

تفسیر علمی و تحلیلی مفاهیم موت و حیات در سوره بقره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 206)

مقدمه

سوره بقره، به‌مثابه نگینی درخشان در گنجینه قرآن کریم، با آیات عمیق خود راهنمایی بی‌بدیل برای بشریت ارائه می‌دهد. مفاهیم موت و حیات، که در آیات این سوره به‌ویژه آیات 73، 259 و 260 به‌گونه‌ای بدیع تبیین شده‌اند، دریچه‌ای به سوی فهم قدرت‌آفرینی و پویایی دین می‌گشایند. این کتاب، با رویکردی علمی و فاخر، به تحلیل جامع این مفاهیم از منظر قرآنی، فلسفی و علمی می‌پردازد. هدف، ارائه دیدگاهی نظام‌مند برای مخاطبان تحصیل‌کرده و متخصص است که با ادغام محتوای درس‌گفتارها و تحلیل‌های تکمیلی، به فهم عمیق‌تر معارف قرآنی و نقش آن در تولید علم و قدرت کمک می‌کند. متن حاضر، با زبانی متین و متناسب با فضای دانشگاهی، تمامی جزئیات را با شرح و تفصیل منتقل کرده و با تمثیلات و استعارات ادبی، غنای معنایی آن را افزوده است.

بخش نخست: تحلیل مفهومی موت و حیات در قرآن کریم

متن و ترجمه آیات کلیدی

كَذَٰلِكَ يُحْيِى ٱللَّهُ ٱلْمَوْتَىٰ (البقرة: 73)
ترجمه: این‌گونه خداوند مردگان را زنده می‌کند.

أَوْ كَٱلَّذِى مَرَّ عَلَىٰ قَرْيَةٍ وَهِىَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ يُحْيِى هَٰذِهِ ٱللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا ۖ فَأَمَاتَهُ ٱللَّهُ مِا۟ئَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ (البقرة: 259)
ترجمه: یا مانند آن کسی که بر شهری گذر کرد که ویران بر پایه‌هایش فرو ریخته بود، گفت: چگونه خداوند این را پس از مرگش زنده می‌کند؟ پس خداوند او را صد سال میراند، سپس او را برانگیخت.

وَإِذْ قَالَ إِبْرَٰهِيمُ رَبِّ أَرِنِى كَيْفَ تُحْيِى ٱلْمَوْتَىٰ ۖ قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن ۖ قَالَ بَلَىٰ وَلَٰكِن لِّيَطْمَئِنَّ قَلْبِى (البقرة: 260)
ترجمه: و هنگامی که ابراهیم گفت: پروردگارا، به من نشان ده چگونه مردگان را زنده می‌کنی. فرمود: آیا ایمان نیاورده‌ای؟ گفت: چرا، ولی تا دلم آرام گیرد.

این آیات، با تبیین احیای مردگان، گویی نوری‌اند که روش‌های الهی در زنده‌سازی و پویایی را روشن می‌سازند.

موت به‌عنوان مرتبه‌ای از حیات

در نگاه قرآنی، موت نه پدیده‌ای مستقل و متضاد با حیات، بلکه مرتبه‌ای نسبی از حیات است. هیچ موجودی کاملاً «مرده» نیست، بلکه در مراتب مختلف حیات قرار دارد.

درنگ: موت، گویی سایه‌ای است که بر مراتب حیات افتاده و انتقال به مرحله‌ای دیگر را نشان می‌دهد.

نقد دیدگاه اعاده معدوم

برخی متکلمان و فلاسفه، موت را به معنای اعاده معدوم (بازگرداندن موجود نابودشده) دانسته‌اند، اما این دیدگاه با نگاه قرآنی که حیات را در همه موجودات جاری می‌داند، ناسازگار است.

درنگ: اعاده معدوم، مانند تلاش برای بازسازی بنایی است که هرگز فرو نریخته است.

جامعیت حیات در قرآن کریم

قرآن کریم حیات را به همه موجودات، حتی جمادات، اطلاق می‌کند. این دیدگاه، گویی باغی است که همه موجودات در آن شاخه‌های حیات دارند.

نقد تصورات نادرست عامیانه

تصور عامیانه از موت به‌عنوان نابودی کامل، با نگاه قرآنی که موت را انتقال مرتبه می‌داند، ناسازگار است. این تصور، گویی پرده‌ای است که حقیقت حیات را پنهان می‌کند.

بخش دوم: دین به‌مثابه منبع قدرت و پویایی

نقد رویکرد بیان‌محور علم دینی

علم دینی در طول تاریخ، به بیان احکام و معانی دینی محدود شده و از تولید قدرت، پویایی و حرکت بازمانده است. این محدودیت، گویی قفسی است که بال‌های دین را بسته است.

درنگ: بیان‌محوری، مانند نقاشی زیبایی است که در قاب تنگ محصور شده و پویایی خود را از دست داده است.

نقش دین در تولید قدرت

دین، برخلاف تصور سنتی، باید منشأ تولید قدرت، علم و حرکت باشد. این دیدگاه، گویی مشعلی است که راه اقتدار دینی را روشن می‌کند.

تأثیر سلاطین جور بر عقب‌ماندگی دینی

سلاطین و خلفای جور، با سرکوب علما، مانع از شکل‌گیری تفکر قدرت‌آفرین در علم دینی شده‌اند. این سرکوب، گویی زنجیری است که دستان دانش دینی را بسته است.

درنگ: سلاطین جور، مانند طوفانی‌اند که درخت علم دینی را از ریشه تضعیف کرده‌اند.

ضرورت پویایی و حرکت در دین

دین باید به‌مثابه منبعی برای حرکت، کوشش و پویایی باشد، نه صرفاً بیان احکام. این پویایی، گویی جویباری است که حیات جامعه را سیراب می‌کند.

بخش سوم: انسان به‌عنوان خلیفه‌الله

انسان، ظهور اسماء و صفات الهی

انسان، به‌عنوان خلیفه‌الله، مظهر اسماء و صفات الهی است و نباید خود را حقیر و ناتوان بداند. این دیدگاه با آیه وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُوحِي (الحجر: 29) هم‌خوانی دارد: و از روح خود در او دمیدم.

درنگ: انسان، گویی آیینه‌ای است که جلوه‌های اسماء الهی را بازتاب می‌دهد.

نقد صفات مذموم برای انسان

نسبت دادن صفاتی چون ذلت، ناتوانی و حقارت به انسان، با مقام خلیفه‌اللهی او ناسازگار است. این صفات، گویی بارهایی‌اند که به ناحق بر دوش انسان نهاده شده‌اند.

نقش تلاش و کار در تحقق ظرفیت‌ها

دستیابی به قدرت و عظمت، نیازمند تلاش و کار مستمر است. این دیدگاه با آیه وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَٰنِ إِلَّا مَا سَعَىٰ (النجم: 39) هم‌خوانی دارد: و اینکه برای انسان جز آنچه کوشیده نیست.

درنگ: تلاش، گویی کلیدی است که قفل‌های ظرفیت‌های انسانی را می‌گشاید.

نفی انحصار صفات الهی

هیچ صفتی در انحصار خداوند نیست؛ انسان به‌عنوان مظهر صفات الهی، می‌تواند با تلاش به مراتب والا دست یابد. این دیدگاه، گویی دریچه‌ای است به سوی عظمت انسانی.

بخش چهارم: ضرورت بازسازی نظام‌های علمی دینی

نقد انفعال در علم دینی

علم دینی، به دلیل انفعال و تمرکز بر بیان‌محوری، از تولید دانش و فناوری بازمانده است. این انفعال، گویی سدی است که جریان علم دینی را متوقف کرده است.

درنگ: انفعال، مانند غباری است که بر آینه علم دینی نشسته و درخشش آن را کمرنگ کرده است.

ضرورت تولید ساختارهای علمی و عملی

علم دینی باید به تولید ساختارهای علمی و عملی برای حل مشکلات جامعه بپردازد. این ضرورت، گویی دعوتی است به بازسازی بنای دانش دینی.

نقش حوزه‌های علمی در تولید قدرت

حوزه‌های علمی باید با الهام از قرآن کریم، به تولید علم و قدرت بپردازند. این نقش، گویی مشعلی است که راه اقتدار دینی را روشن می‌کند.

اعجاز به‌عنوان تجلی قدرت انسانی

اعجاز، نتیجه تلاش و تجلی ظرفیت‌های انسانی است، نه امری محال. این دیدگاه، گویی نوری است که توانایی‌های انسان را در پرتو قدرت الهی نشان می‌دهد.

درنگ: اعجاز، مانند میوه‌ای است که از درخت تلاش انسانی برمی‌آید.

جمع‌بندی نهایی

مفاهیم موت و حیات در سوره بقره، به‌ویژه در آیات 73، 259 و 260، درس‌های عمیقی در مورد پویایی، قدرت‌آفرینی و نقش دین در تحولات علمی و اجتماعی ارائه می‌دهند. این آیات، با تبیین احیای مردگان، روش‌های الهی را برای تولید علم و اقتدار نشان می‌دهند. نقد رویکرد سنتی علم دینی، که به بیان‌محوری محدود شده، و تأکید بر ضرورت تولید ساختارهای علمی و عملی، از مهم‌ترین پیام‌های این تحلیل است. انسان، به‌عنوان خلیفه‌الله و مظهر صفات الهی، با تلاش و کار می‌تواند به مراتب والا دست یابد. نفی انحصار صفات الهی و نفی صفات مذموم برای انسان، دعوتی است به بازنگری در خودباوری و ظرفیت‌های انسانی. این نوشتار، با حفظ تمامی جزئیات و افزودن توضیحات تبیینی، منبعی ارزشمند برای پژوهشگران علوم قرآنی، الهیات و فلسفه فراهم می‌آورد که می‌تواند مبنایی برای مطالعات بین‌رشته‌ای و کاربردی باشد.

با نظارت صادق خادمی