متن درس
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره جلسه (211)
مقدمه
مفهوم حیات در قرآن کریم، بهسان نگینی درخشان در تار و پود آیات الهی، جایگاهی بس والا و چندلایه دارد. این مفهوم، که از زوایای گوناگون در کلام وحی بررسی شده، نهتنها به حیات مادی و زیستی محدود نمیشود، بلکه افقهای معنوی، فلسفی و الهیاتی را نیز درمینوردد. نوشتار حاضر، با رویکردی علمی و نظاممند، به کاوش در اقسام گوناگون حیات در قرآن کریم میپردازد و با تکیه بر تحلیل آیه ۲۸ سوره بقره، بهعنوان محور بحث، سعی در تبیین این مفهوم بنیادین دارد. هدف این اثر، ارائه چارچوبی آکادمیک و منسجم است که ضمن حفظ وفاداری به محتوای اصلی، بستری برای پژوهشهای پیشرفته و بینرشتهای در حوزه الهیات، فلسفه و علوم طبیعی فراهم آورد. این بررسی، با نگاهی عمیق به آیات قرآنی و با بهرهگیری از تمثیلات فاخر و پیوندهای معنایی، بهگونهای نگاشته شده که برای مخاطبان تحصیلکرده و پژوهشگران حوزههای علمی جذاب و کارآمد باشد.
بخش اول: تنوع و گستره اقسام حیات در قرآن کریم
شناسایی اقسام حیات
قرآن کریم، بهسان اقیانوسی بیکران، بیش از سی و پنج قسم حیات را در آیات خود متجلی ساخته است. این تنوع، که از آیات متعدد استخراج شده، نشاندهنده عمق و غنای کلام الهی در تبیین مفهوم حیات است. هر یک از این اقسام، از حیات مادی گرفته تا حیات ذاتی الهی، نیازمند پژوهشی دقیق و نظاممند است تا ابعاد گوناگون آن روشن گردد. این تنوع، قرآن کریم را به منبعی بیبدیل برای مطالعه حیات در ابعاد الهیاتی، فلسفی و تجربی بدل کرده است.
درنگ: تنوع بیش از سی و پنج قسم حیات در قرآن کریم، دعوتی است به پژوهشگران برای کاوش عمیق در آیات الهی و استخراج نظاممند این اقسام.
ضرورت پژوهش علمی در اقسام حیات
شناسایی و تحلیل اقسام حیات، فراتر از مطالعه سطحی، مستلزم رویکردی بینرشتهای است که علوم قرآنی، فلسفه و علوم تجربی را در هم آمیزد. این امر، پژوهشگران را به پیگیری دقیق و علمی دعوت میکند تا هر یک از اقسام حیات را در آزمایشگاههای فکری و تجربی مورد کاوش قرار دهند. چنین پژوهشی، نهتنها به غنای دانش قرآنی میافزاید، بلکه پیوندی استوار میان علم و دین برقرار میسازد.
درنگ: پژوهش در اقسام حیات، ضرورتی علمی است که علوم قرآنی را با فلسفه و علوم تجربی پیوند میدهد.
محدودیتهای موجود در مطالعه حیات
محدودیتهای زمانی و نگرشهای سطحی به قرآن کریم، مانعی بزرگ در مسیر تبیین عمیق اقسام حیات بوده است. این نگرشها، که گاه قرآن را به دیدگاهی نازل تقلیل دادهاند، از درک ژرفای کلام الهی بازماندهاند. برای رهایی از این محدودیتها، لازم است زمان و منابع کافی به تحلیل مفاهیم قرآنی اختصاص یابد تا قرآن کریم به جایگاه شایسته خود بهعنوان منبعی علمی و الهیاتی دست یابد.
درنگ: غلبه بر محدودیتهای زمانی و نگرشهای سطحی، کلید ارتقای جایگاه قرآن کریم بهعنوان منبعی علمی است.
پیشنهاد تأسیس مراکز تحقیقاتی قرآنی
برای بررسی عمیق اقسام حیات، تأسیس آزمایشگاههای علمی و مراکز تحقیقاتی قرآنی امری ضروری است. پیشنهاد شده است که بخشی از «شهر قرآن» به مطالعه احیا و اماته اختصاص یابد. این مراکز، با بهرهگیری از ابزارهای علمی و فلسفی، میتوانند به توسعه دانش قرآنی و تعامل آن با علوم مدرن یاری رسانند.
درنگ: تأسیس مراکز تحقیقاتی قرآنی، گامی است بهسوی تعمیق دانش قرآنی و پیوند آن با علوم مدرن.
نتیجهگیری بخش اول
بخش نخست، با تأکید بر تنوع اقسام حیات در قرآن کریم، بر ضرورت پژوهش علمی و نظاممند در این حوزه تأکید کرد. این اقسام، که از حیات مادی تا ذاتی را در بر میگیرند، دعوتی است به پژوهشگران برای کاوش در عمق کلام الهی. تأسیس مراکز تحقیقاتی و غلبه بر محدودیتهای موجود، کلید دستیابی به این هدف والاست.
بخش دوم: اقسام حیات در آیات قرآنی
حیات حقی
کَذَلِکَ یُحْیِی اللَّهُ الْمَوْتَىٰ وَیُرِیکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ (سوره بقره، آیه ۱۶۴)
ترجمه: اینگونه خداوند مردگان را زنده میسازد و آیات خویش را به شما نشان میدهد تا شاید تعقل کنید.
حیات حقی، به حیات ناشی از اراده و قدرت بیانتهای الهی اشاره دارد. این حیات، که در آیه فوق متجلی است، نهتنها به احیای مردگان دلالت میکند، بلکه ظرفیت انسان برای مشارکت در فرایند احیا را نیز نشان میدهد. این مفهوم، بهسان نوری که از ذات الهی ساطع میشود، انسان را به سوی تعقل و درک آیات الهی فرا میخواند.
درنگ: حیات حقی، جلوهای از قدرت الهی است که انسان را به مشارکت در احیا دعوت میکند.
تحقق صفات الهی در انسان
تمام صفات الهی، از جمله احیا، قابلیت تحقق در انسان را دارند، مشروط به تلاش و پیگیری او. این دیدگاه، انسان را بهسان آینهای میداند که میتواند انعکاس صفات الهی را در خود متجلی سازد. این مفهوم، در عرفان عملی و الهیات اسلامی، جایگاهی ویژه دارد و در روانشناسی معنوی نیز قابل بررسی است.
درنگ: تحقق صفات الهی در انسان، پلی است میان عرفان و روانشناسی معنوی.
حیات نفسی
قَالَ أَنَّىٰ یُحْیِی هَٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا (سوره بقره، آیه ۱۶۴)
ترجمه: گفت: چگونه خداوند این را پس از مرگش زنده میکند؟
حیات نفسی، به احیای اولیه و احیای پس از اماته اشاره دارد. این تمایز، که در آیه فوق برجسته شده، مراحل وجودی موجودات را از منظر قرآنی تبیین میکند. حیات نفسی، بهسان جریانی است که از مبدأ خلقت آغاز شده و در مراتب گوناگون ادامه مییابد.
درنگ: حیات نفسی، مراحل اولیه و ثانویه خلقت را در بر میگیرد و در فلسفه وجود قابل تحلیل است.
احیای ثانوی و منطق
احیای ثانوی، که در منطق بهعنوان احیایی پس از اماته تعریف میشود، با احیای اولیه تفاوت دارد. این مفهوم، که در مراتب ثالث و رابع نیز ادامه مییابد، بهسان لایههایی از وجود است که در فلسفه اسلامی با مفهوم «هیولای ثانیه» پیوند میخورد. این تمایز، چارچوبی برای تحلیل مراتب وجود فراهم میسازد.
درنگ: احیای ثانوی، مراتب وجود را در فلسفه اسلامی روشن میسازد.
نقش علوم تجربی در ترویج دین
دانشمندان تجربی، با کشفیات خود، بهطور غیرمستقیم به ترویج دین، بهویژه دین تشیع که پویا و منطقی است، یاری میرسانند. این کشفیات، که گاه با مفاهیم قرآنی همراستا هستند، بهسان مشعلی هستند که راه حقیقت را روشن میکنند.
درنگ: علوم تجربی، با تأیید مفاهیم قرآنی، به ترویج دین پویا کمک میکنند.
حیات اجتماعی
مَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا (سوره مائده، آیه ۳۲)
ترجمه: هر کس نفسی را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است.
حیات اجتماعی، که در این آیه متجلی است، ارزش حیات انسانی را در سطح جمعی نشان میدهد. این مفهوم، بهسان پلی است که فرد را به جامعه پیوند میدهد و بر اهمیت حفظ جان انسانها تأکید دارد.
درنگ: حیات اجتماعی، پیوند میان فرد و جامعه را در قرآن کریم برجسته میسازد.
حیات مادی
وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا (سوره بقره، آیه ۴۵)
ترجمه: و آنچه خداوند از آسمان از آب فرو فرستاد و زمین را پس از مرگش به آن زنده کرد.
حیات مادی، که از طریق نزول آب محقق میشود، به حیات طبیعی و زیستی اشاره دارد. این مفهوم، پیوند عمیق قرآن کریم با علوم طبیعی را نشان میدهد و بهسان جریانی است که حیات را در زمین جاری میسازد.
درنگ: حیات مادی، ارتباط قرآن کریم با علوم طبیعی را به نمایش میگذارد.
حیات معنوی
اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ (سوره انفال، آیه ۱۲)
ترجمه: به خداوند و پیامبر پاسخ دهید هنگامی که شما را به سوی آنچه زندهتان میکند فرا میخواند.
حیات معنوی، که از طریق دعوت پیامبر محقق میشود، به حیات ناشی از ایمان و عمل صالح اشاره دارد. پیامبر، بهسان بارانی الهی، جان انسانها را با نور ایمان سیراب میکند.
درنگ: حیات معنوی، از طریق دعوت پیامبر به ایمان و عمل صالح تحقق مییابد.
حیات اولیه و ثانوی
قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ (سوره روم، آیه ۲۸)
ترجمه: بگو: همان کسی که آن را بار نخست پدید آورد، زندهاش میکند.
حیات اولیه و ثانوی، به مراحل خلقت و احیای موجودات اشاره دارد. این تمایز، بهسان لایههای یک درخت کهنسال، مراتب وجود را در قرآن کریم آشکار میسازد.
درنگ: حیات اولیه و ثانوی، مراحل خلقت را در فلسفه وجود و زیستشناسی تبیین میکند.
تفاوت موجودات در حیات
هر موجود، حیات منحصربهفردی دارد و تشابه ظاهری میان موجودات، به معنای یکسان بودن حیات آنها نیست. این دیدگاه، مفهوم «اخوک مثلک» را نقد میکند و بر تنوع وجودی موجودات تأکید دارد، بهسان رنگهای گوناگون در یک تابلوی نقاشی که هر یک هوی全世界
درنگ: تنوع حیات موجودات، به تفاوتهای وجودی آنها در قرآن کریم اشاره دارد.
نتیجهگیری بخش دوم
این بخش، با بررسی اقسام گوناگون حیات در قرآن کریم، از حیات حقی تا حیات نفسی و معنوی، نشان داد که کلام الهی چگونه حیات را در ابعاد مختلف تبیین میکند. این اقسام، از منظر الهیاتی، فلسفی و علمی، افقهای جدیدی را برای پژوهشهای بینرشتهای میگشایند.
بخش سوم: حیاتهای متعالی و معنوی
حیات استمراری
حیات استمراری، به حیاتی اشاره دارد که در طول زمان تداوم مییابد و با حیاتهای لحظهای متفاوت است. این مفهوم، بهسان جریانی مداوم، پایداری حیات را در موجودات نشان میدهد.
درنگ: حیات استمراری، پایداری حیات را در موجودات متجلی میسازد.
حیات حیایی و استحیایی
إِنَّ اللَّهَ لَا یَسْتَحْیِی أَنْ یَضْرِبَ مَثَلًا مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا (سوره بقره، آیه ۲۶)
ترجمه: خداوند از زدن مثل به پشه و حتی فراتر از آن شرم ندارد.
حیات حیایی، به ویژگی شرم و حیا در موجودات اشاره دارد که در مراتب خلقی، حقی و خیالی تقسیم میشود. حیات استحیایی، به کمال نجابت و وقار در انسان اشاره دارد که با حیات استحیایی استمراری متفاوت است.
درنگ: حیات حیایی و استحیایی، ویژگیهای اخلاقی و معنوی انسان را در قرآن کریم تبیین میکند.
حیات ذاتی
اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ (سوره بقره، آیه ۲۵۵)
ترجمه: خداوند، جز او معبودی نیست، زنده و پاینده است.
حیات ذاتی، مختص ذات الهی است و به حیات غیرمشروط و مستقل اشاره دارد. این حیات، بهسان خورشیدی بیغروب، از هر گونه وابستگی مبراست.
درنگ: حیات ذاتی، جلوهای از استقلال و کمال ذات الهی است.
تأثیر اذکار الهی
ذکر «یا حی یا قیوم»، بهسان دارویی معنوی، برای رفع مشکلات روانی مانند ترس و وسواس مفید است، اما در برخی موارد ممکن است اثر معکوس داشته باشد. این نکته، به اهمیت دقت در تجویز اذکار الهی اشاره دارد.
درنگ: اذکار الهی، مانند داروهای معنوی، نیازمند تجویز دقیق هستند.
بیمارستانهای اسمائی
تأسیس بیمارستانها و داروخانههای اسمائی برای تجویز اذکار الهی، پیشنهادی نوین برای درمانهای معنوی است. این ایده، بهسان پلی میان پزشکی مدرن و معنویت اسلامی، میتواند به بهبود سلامت روان یاری رساند.
درنگ: بیمارستانهای اسمائی، گامی نوین در پزشکی معنوی اسلامی است.
نقد روشهای سنتی
روشهای سنتی، مانند مردهشویی دستی، به دلیل مشکلات اجتماعی و شرعی نقد شده و پیشنهاد طراحی دستگاههای مدرن برای این منظور مطرح شده است. این پیشنهاد، بهسان نسیمی نو، به نوآوری در احکام شرعی دعوت میکند.
درنگ: نوآوری در روشهای سنتی، ضرورتی برای تطبیق با نیازهای مدرن است.
نقش علم دینی در نوآوری
علم دینی، بهجای تمرکز بر موعظه، باید به تحقیقات علمی و نوآوری بپردازد. این امر، بهسان مشعلی فروزان، میتواند علم دینی را در جهان معاصر پیشتاز کند.
درنگ: علم دینی، با تمرکز بر نوآوری، میتواند پیشتاز جهان معاصر باشد.
نتیجهگیری بخش سوم
این بخش، با بررسی حیاتهای متعالی و معنوی، از حیات ذاتی تا حیات استحیایی، نشان داد که قرآن کریم چگونه مفاهیم عمیق معنوی را با زبانی فاخر تبیین میکند. پیشنهادات نوین، مانند بیمارستانهای اسمائی و دستگاههای مدرن، راه را برای تطبیق علم دینی با نیازهای مدرن هموار میسازد.
بخش چهارم: حیاتهای ویژه و متعالی
حیات خروجی
یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَیُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ (سوره روم، آیه ۲۶)
ترجمه: زنده را از مرده بیرون میآورد و مرده را از زنده بیرون میآورد.
حیات خروجی، به فرایند خلقت و احیای موجودات از یکدیگر اشاره دارد. این مفهوم، که با حیات مماس متفاوت است، در زیستشناسی و فلسفه قابل بررسی است.
درنگ: حیات خروجی، فرایند خلقت موجودات را در قرآن کریم تبیین میکند.
حیات سببی
وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ (سوره انبیاء، آیه ۳۰)
ترجمه: و هر چیز زندهای را از آب پدید آوردیم.
حیات سببی، که آب را عامل حیات مادی معرفی میکند، ارتباط عمیق قرآن کریم با علوم طبیعی را نشان میدهد. نقد تفاسیر عرفانی که آب را به «ماء الحیات» تأویل میکنند، بر لزوم تفسیر علمی آیات تأکید دارد.
درنگ: حیات سببی، پیوند قرآن کریم با علوم طبیعی را برجسته میسازد.
حیات بعثی
وَسَلَامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَیَوْمَ یَمُوتُ وَیَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا (سوره مریم، آیه ۴۳)
ترجمه: و درود بر او روزی که زاده شد و روزی که میمیرد و روزی که زنده برانگیخته میشود.
حیات بعثی، حیات ویژهای است که مختص انبیا و اولیای الهی است و با بصیرت الهی همراه است. این حیات، بهسان نوری الهی، در اولیا متجلی میشود.
درنگ: حیات بعثی، بصیرت الهی را در انبیا و اولیا متجلی میسازد.
حیات شهیدی
وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاءٌ (سوره آلعمران، آیه ۱۶۹)
ترجمه: و به کسانی که در راه خدا کشته میشوند، مردگان مگویید، بلکه زندگانند.
حیات شهیدی، به حیات متعالی شهدا اشاره دارد که با بصیرت و رزق الهی همراه است. این حیات، بهسان گلی شکوفا در باغ بهشت، جاودانه است.
درنگ: حیات شهیدی، جاودانگی شهدا را در بصیرت الهی نشان میدهد.
حیات اخروی
حیات اخروی، در مقابل حیات دنیوی، به حیات پس از مرگ اشاره دارد. این حیات، بهسان مقصدی نهایی، در انتظار مومنان است.
درنگ: حیات اخروی، مقصد نهایی حیات مومنان است.
حیات ابتدایی
الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا (سوره ملک، آیه ۲)
ترجمه: همان که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید.
حیات ابتدایی، به حیات مشروط به آزمون الهی اشاره دارد که هدف آن، سنجش اعمال انسانهاست.
درنگ: حیات ابتدایی، آزمونی الهی برای سنجش اعمال انسانهاست.
حیات آتی
یَقُولُ یَا لَیْتَنِی قَدَّمْتُ لِحَیَاتِی (سوره کهف، آیه ۴۶)
ترجمه: میگوید: ای کاش برای زندگیام چیزی پیش فرستاده بودم.
حیات آتی، به حیات متعالی در قیامت و پس از برزخ اشاره دارد که اولیای الهی مزه آن را میچشند. این حیات، بهسان مقصدی است که در سفرهای معنوی اولیا متجلی میشود.
درنگ: حیات آتی، مقصدی متعالی در سفرهای معنوی اولیای الهی است.
حیات سلامی
خَالِدِینَ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِیَّتُهُمْ فِیهَا سَلَامٌ (سوره یونس، آیه ۴۷)
ترجمه: در آن به اذن پروردگارشان جاودانهاند و تحیتشان در آن سلام است.
حیات سلامی، به حیات مبتنی بر صدق و خلوص اشاره دارد که تحیت آن، سلام خالص و بیتکرار است. این حیات، بهسان نسیمی آرامبخش، در بهشت مومنان را در بر میگیرد.
درنگ: حیات سلامی، خلوص و صدق را در بهشت مومنان متجلی میسازد.
حیات استحیایی نفسی
حیات استحیایی نفسی، به کمال نجابت و وقار در انسان اشاره دارد که با حیات استحیایی استمراری متفاوت است. این صفت، بهسان گوهری درخشان، در وجود انسانهای پاک میدرخشد.
درنگ: حیات استحیایی نفسی، کمال نجابت را در انسان متجلی میسازد.
حیات ادراکی
قُلْ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ (سوره انعام، آیه ۱۶۲)
ترجمه: بگو: نماز و عبادتم و زندگی و مرگم برای خدا، پروردگار جهانیان است.
حیات ادراکی، به حیات مبتنی بر آگاهی و معرفت الهی اشاره دارد که غایت آن حقتعالی است. این حیات، در انبیا و اولیا به کمال میرسد.
درنگ: حیات ادراکی، معرفت الهی را در انبیا و اولیا متجلی میسازد.
حیات اسمی
نَبَشِّرَکَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ یَحْیَىٰ وَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِیًّا (سوره مریم، آیه ۱۲)
ترجمه: تو را به پسری که نامش یحیی است بشارت میدهیم که پیش از این همنامی برای او قرار ندادهایم.
حیات اسمی، به تأثیر نامها بر هویت معنوی انسان اشاره دارد. نامهای نزولی، بهسان الهامی الهی، هویت معنوی انسان را متعالی میسازند.
درنگ: حیات اسمی، تأثیر نامهای نزولی را بر هویت معنوی انسان نشان میدهد.
حیات جنبشی
فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِیَ حَیَّةٌ تَسْعَىٰ (سوره اعراف، آیه ۶۷)
ترجمه: آن را افکند، ناگاه ماری شد که میشتافت.
حیات جنبشی، به پرش خاص مار اشاره دارد که به آن «حیه» گفته میشود. این نامگذاری، دقت قرآن کریم در توصیف پدیدههای طبیعی را نشان میدهد.
درنگ: حیات جنبشی، دقت قرآن کریم در توصیف پدیدههای طبیعی را نشان میدهد.
روانشناسی ترس از مار
ترس از مار، بیشتر به دلیل پرش آن است تا زهرش، زیرا مار زهر خود را بهندرت مصرف میکند. این تحلیل، بهسان کلیدی روانشناختی، واکنشهای غریزی انسان را تبیین میکند.
درنگ: ترس از مار، به پرش آن وابسته است، نه زهر آن.
رفتار در برابر حیوانات
سگ و مار در برابر عدم حرکت انسان واکنش نشان نمیدهند. این رفتار، نیازمند آزمایشهای علمی است تا تأیید شود. این پیشنهاد، بهسان مشعلی روشن، راه را برای پژوهشهای تجربی هموار میکند.
درنگ: رفتار حیوانات در برابر عدم حرکت، نیازمند آزمایشهای علمی است.
آزمایشگاههای قرآنی
تأسیس آزمایشگاههای قرآنی برای بررسی ادعاهای قرآنی، مانند رفتار حیوانات، پیشنهادی عملی برای پیوند علم و دین است. این آزمایشگاهها، بهسان پلهایی استوار، علم و دین را به هم متصل میکنند.
درنگ: آزمایشگاههای قرآنی، پیوند علم و دین را تقویت میکنند.
نتیجهگیری بخش چهارم
این بخش، با بررسی حیاتهای ویژه و متعالی، از حیات خروجی تا حیات جنبشی، نشان داد که قرآن کریم چگونه مفاهیم پیچیده را با دقتی علمی و معنوی تبیین میکند. پیشنهاد تأسیس آزمایشگاههای قرآنی، راه را برای پژوهشهای تجربی و علمی هموار میسازد.
جمعبندی نهایی
مفهوم حیات در قرآن کریم، بهسان باغی پر از گلهای رنگارنگ، از حیات مادی تا حیات ذاتی و آتی را در بر میگیرد. این تنوع، قرآن کریم را به منبعی بینظیر برای پژوهشهای بینرشتهای بدل کرده است. علم دینی، با تأسیس مراکز تحقیقاتی و آزمایشگاههای قرآنی، میتواند نقش پیشتاز خود را در جهان معاصر بازیابد. پیشنهادات نوین، مانند بیمارستانهای اسمائی و دستگاههای مدرن مردهشویی، نشاندهنده ضرورت تطبیق علم دینی با نیازهای مدرن است. این نوشتار، چارچوبی علمی و آکادمیک برای پژوهشهای پیشرفته در الهیات، فلسفه، روانشناسی و علوم طبیعی ارائه داد و قرآن کریم را بهعنوان منبعی برای حل مسائل معاصر معرفی کرد.
با نظارت صادق خادمی