در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 212

متن درس

 

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره جلسه (212)

مقدمه

مفهوم کفر و رابطه آن با احیا و اماته در آیه ۲۸ سوره بقره، از موضوعات محوری در تفسیر قرآن کریم است که نیازمند کاوشی عمیق و نظام‌مند است. این نوشتار با رویکردی علمی و آکادمیک، به تحلیل این آیه و مفاهیم مرتبط با آن می‌پردازد. هدف، ارائه چارچوبی منسجم برای پژوهشگران و مخاطبان تحصیل‌کرده است که ضمن حفظ امانت‌داری به محتوای اصلی، با زبانی فاخر و دقیق، ابعاد مختلف این آیه را تبیین کند. این بررسی، با تأکید بر استدلال منطقی و پرهیز از پذیرش‌های تعبدی، به دنبال پاسخ‌گویی به پرسش‌های بنیادین درباره کفر و نسبت آن با حیات و مرگ است.

بخش اول: چارچوب علمی تفسیر قرآن کریم

ضرورت رویکرد علمی در تفسیر

تفسیر قرآن کریم، به‌ویژه در موضوعاتی چون احیا و اماته، باید با روش‌های علمی و به‌دور از تکرار مطالب سنتی انجام پذیرد. مطالعه عمیق، مراجعه به منابع معتبر و مباحثه مستمر، کلید کشف معانی نوین و عمیق آیات است. این رویکرد، نه‌تنها به فهم دقیق‌تر آیات کمک می‌کند، بلکه قرآن کریم را به‌عنوان منبعی پویا برای پاسخ‌گویی به پرسش‌های معاصر معرفی می‌سازد.

درنگ: روش‌های علمی در تفسیر، با تأکید بر مطالعه و مباحثه، به کشف معانی جدید و پاسخ‌گویی به چالش‌های فکری منجر می‌شود.

بی‌طرفی در ارجاع به تفاسیر

برای حفظ بی‌طرفی و پرهیز از سوءتفاهم، از ذکر نام مفسران خاص اجتناب شده، اما محتوای تفاسیر متعدد در تحلیل‌ها لحاظ گردیده است. این روش، تمرکز را بر محتوای علمی قرار می‌دهد و از حاشیه‌سازی‌های غیرضروری جلوگیری می‌کند.

درنگ: بی‌طرفی در تفسیر، با تمرکز بر محتوا به‌جای شخصیت‌ها، به انسجام علمی و اعتبار پژوهش کمک می‌کند.

بخش دوم: تحلیل آیه ۲۸ سوره بقره

متن و ترجمه آیه

كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكُنْتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

چگونه به خداوند کفر می‌ورزید، در حالی که مردگان بودید و او شما را زنده کرد، سپس شما را می‌میراند، سپس دوباره زنده می‌کند، و آن‌گاه به سوی او بازمی‌گردید؟

این آیه، با طرح پرسش «كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ»، انسان را به تأمل در انکار خداوند در برابر نعمت حیات و مرگ دعوت می‌کند. این پرسش، نه‌تنها توبیخی است بر کفر، بلکه انسان را به اندیشیدن در نشانه‌های الهی فرا می‌خواند.

معنای واژه «کیف»

واژه «کیف» در این آیه، در تفاسیر به دو معنا تفسیر شده است: لتعجیب (برای تعجب) و لتوبیخ (برای توبیخ). با این حال، معنای لتوبیخ مقدم است، زیرا تعجیب الهی با علم مطلق خداوند سازگار نیست. توبیخ، به نقص خلقی انسان اشاره دارد که با وجود نعمت‌های الهی، به انکار خداوند می‌پردازد.

درنگ: معنای لتوبیخ برای «کیف» در آیه، با نفی تعجیب الهی، به نقص خلقی انسان در برابر نعمت‌های الهی اشاره دارد.

اولویت صفت خلقی بر صفت حقی

در تفسیر آیات، اگر صفتی بین خلق و حق قابل انتساب باشد، صفت نقص به خلق نسبت داده می‌شود، نه به حق. این اصل، ریشه در الهیات اسلامی دارد که صفات نقص را از ذات الهی نفی می‌کند. بنابراین، توبیخ در این آیه، متوجه انسان است که با وجود نشانه‌های روشن الهی، به کفر روی می‌آورد.

درنگ: نفی صفات نقص از ذات الهی، توبیخ را به خلق معطوف می‌کند و چارچوبی منطقی برای تفسیر فراهم می‌سازد.

نفی تعجیب الهی

تعجیب الهی، به دلیل علم مطلق خداوند، غیرمنطقی است. اگر آیه‌ای به تعجیب نسبت داده شود، باید به‌صورت ادعایی یا مجازی تفسیر گردد. به عنوان مثال، در روایتی از امیرمؤمنان (ع) آمده است: «عجبت لمن یوقن بالموت کیف یضحک» (تعجب می‌کنم از کسی که به مرگ یقین دارد، چگونه می‌خندد). این تعجیب، به دلیل محدودیت‌های انسانی است، نه الهی.

درنگ: نفی تعجیب الهی، با علم مطلق خداوند سازگار است و تعجیب را به‌عنوان صفتی انسانی معرفی می‌کند.

بخش سوم: کفر و رابطه آن با احیا و اماته

سؤال بنیادین: رابطه کفر و احیا-اماته

پرسش کلیدی این آیه این است: چه رابطه‌ای بین کفر و فرایند احیا و اماته وجود دارد؟ چرا انکار خداوند با وجود این فرایندها مستحق توبیخ است؟ کافر ممکن است حیات و مرگ را بپذیرد، اما نسبت دادن آن به خداوند را انکار کند. این انکار، نیازمند پاسخ منطقی و علمی است.

درنگ: اثبات الهی بودن احیا و اماته، کلید توجیه توبیخ کفر در این آیه است و نیازمند استدلال‌های منطقی و قرآنی است.

ضرورت استدلال در توبیخ

توبیخ الهی باید با دلایل منطقی و علمی همراه باشد. پذیرش تعبدی، در مجامع علمی قابل دفاع نیست. برای توبیخ کافر، باید ثابت شود که احیا و اماته به خداوند نسبت داده می‌شود و این امر بدیهی و ضروری است. این استدلال، به اثبات توحید افعالی وابسته است.

درنگ: توبیخ کفر، بدون ارائه دلایل منطقی، در برابر پرسش‌های انتقادی ناکافی است و نیازمند استدلال‌های فلسفی است.

چالش کفر در برابر احیا و اماته

کافر ممکن است فرایندهای حیات و مرگ را بپذیرد، اما نسبت دادن آن‌ها به خداوند را انکار کند. این چالش، نیازمند استدلال‌هایی است که نشان دهد این فرایندها از جانب خداوند است. قرآن کریم، با تأکید بر این نشانه‌ها، انسان را به تأمل در قدرت الهی دعوت می‌کند.

درنگ: اثبات الهی بودن احیا و اماته، در برابر انکار کافر، نیازمند برهان‌های قرآنی و فلسفی است.

بخش چهارم: تنوع و کثرت مفهوم کفر در قرآن کریم

کثرت آیات کفر

قرآن کریم حدود ۵۲۴ آیه درباره کفر دارد که نشان‌دهنده اهمیت و تنوع این مفهوم است. این کثرت، به پیچیدگی کفر و ضرورت تحلیل عمیق آن اشاره دارد.

درنگ: کثرت آیات کفر، به جامعیت قرآن در تبیین این مفهوم و ضرورت مطالعه دقیق آن اشاره دارد.

تنوع مشتقات کفر

مشتقات واژه کفر، مانند کافر، کفار، کفور، و کافور، در قرآن کریم با معانی مختلف به‌کار رفته‌اند. این تنوع، به دقت زبانی قرآن در توصیف مفاهیم اشاره دارد. برای مثال، «کفور» به فتح، به معنای کفران نعمت (۱۲ بار) و به ضم، به معنای انکار حق (۳ بار) آمده است.

درنگ: تنوع مشتقات کفر، نشان‌دهنده عمق زبانی و معنایی قرآن کریم در تبیین این مفهوم است.

معنای کفر

کفر، به معنای پوشاندن، در قرآن کریم به معانی مختلفی از جمله پوشاندن نعمت، انکار حق، و حتی زراعت به‌کار رفته است. برای مثال، به زارع کافر گفته می‌شود، زیرا بذر را زیر خاک پنهان می‌کند. این معنا، مثبت و غیراعتقادی است.

درنگ: کفر، با معانی چندگانه، از پوشاندن نعمت تا انکار حق، نشان‌دهنده چندلایگی مفهومی در قرآن کریم است.

کفر و مومن

مؤمن ممکن است در معنای زارع یا کفران نعمت کافر باشد، اما کفر به معنای انکار حق بر او صادق نیست. این تمایز، به دقت در کاربرد مفاهیم قرآنی اشاره دارد.

درنگ: تمایز بین اقسام کفر، به فهم دقیق‌تر رابطه مؤمن و کفر در قرآن کریم کمک می‌کند.

کفر نعمت و انکار

کفر نعمت، با واژه «کفور» (به فتح) ۱۲ بار در قرآن ذکر شده و به ناسپاسی در برابر نعم الهی اشاره دارد. کفر انکار، با «کفور» (به ضم) ۳ بار آمده، مانند آیه ۸۹ سوره اسراء:

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

پس کدامین نعمت‌های پروردگارتان را انکار می‌کنید؟

این نوع کفر، به انکار آگاهانه حق اشاره دارد و در الهیات اسلامی به‌عنوان گناه کبیره شناخته می‌شود.

درنگ: کفر نعمت و کفر انکار، دو قسم متمایز کفر هستند که در اخلاق و الهیات اسلامی اهمیت دارند.

کفاره و کفر

کفاره، به معنای پوشاندن گناه از طریق عمل خیر، از ریشه کفر است و به امحای گناه اشاره دارد. این ارتباط زبانی، عمق معنایی واژه کفر را در قرآن کریم نشان می‌دهد.

درنگ: کفاره، به‌عنوان پوشاندن گناه، با ریشه کفر، پیوند زبانی و معنایی عمیقی در قرآن کریم دارد.

بخش پنجم: دشمن‌پروری و فتوت قرآنی

رویکرد جوانمردانه قرآن به دشمنان

قرآن کریم، دشمنان خود (کفار) را با عظمت توصیف می‌کند و از تحقیر آن‌ها اجتناب می‌ورزد. این رویکرد، به اصل فتوت و جوانمردی در قرآن اشاره دارد که حتی دشمنان را با احترام و بزرگی معرفی می‌کند.

درنگ: دشمن‌پروری قرآنی، نشان‌دهنده فتوت و جوانمردی در توصیف کفار است که در جامعه‌شناسی دینی و اخلاق قرآنی اهمیت دارد.

مقایسه مشتقات مومن و کافر

مشتقات واژه کافر در قرآن کریم، از نظر تعداد و تنوع، ممکن است از مشتقات مومن و مسلم بیشتر باشد. این مقایسه، به اهمیت تحلیل آماری واژگان قرآنی اشاره دارد و نیازمند بررسی دقیق‌تر است.

درنگ: تحلیل آماری مشتقات کافر و مومن، به فهم بهتر ساختار زبانی و معنایی قرآن کریم کمک می‌کند.

بخش ششم: خطر کفر و اقسام آن

خطر دائمی کفر

کفر، به دلیل تنوع و کثرت، خطری دائمی برای انسان است. انسان به‌راحتی می‌تواند در دام کفر گرفتار شود، چه در قالب کفر اعتقادی، عملی، یا نعمتی.

درنگ: کثرت و تنوع کفر، انسان را به مراقبت دائمی در برابر آن فرا می‌خواند.

اقسام کفر

اقسام کفر شامل کفر اعتقادی، عملی، حرمانی، نعمتی، ظهوری، بروزی، و ریایی است. این طبقه‌بندی، به جامعیت مفهوم کفر در قرآن کریم اشاره دارد و نیازمند تحلیل عمیق در حوزه‌های الهیات و اخلاق اسلامی است.

درنگ: تنوع اقسام کفر، نشان‌دهنده عمق و جامعیت قرآن کریم در تبیین این مفهوم است.

سهولت وقوع کفر

کفر، به دلیل سهولت وقوع، حتی در میان مؤمنان ممکن است رخ دهد، مانند کفران نعمت یا اظهار نظر نادرست. این نکته، به اهمیت خودآگاهی و مراقبت معنوی اشاره دارد.

درنگ: سهولت وقوع کفر، انسان را به خودآگاهی و مراقبت معنوی مداوم دعوت می‌کند.

بخش هفتم: نقد روش‌های سنتی و پیشنهادهای نوین

نقد روش‌های سنتی در علم دینی

علم دینی نباید صرفاً به امور اداری یا موعظه‌محوری محدود شود، بلکه باید به تحقیقات علمی و پاسخ‌گویی به چالش‌های معاصر متمرکز گردد. این نقد، به ضرورت تحول در روش‌های آموزشی و پژوهشی اشاره دارد.

درنگ: تحول در علم دینی، با تمرکز بر تحقیقات علمی و پاسخ‌گویی به چالش‌های معاصر، ضروری است.

ضرورت مباحثه علمی

مباحثه روزانه (۴ تا ۶ ساعت) بر روی آیات قرآنی، برای کشف معانی جدید و پاسخ به پرسش‌های بنیادین ضروری است. این روش، به توسعه تفکر انتقادی و فهم عمیق‌تر قرآن کریم کمک می‌کند.

درنگ: مباحثه علمی مستمر، کلید کشف معانی جدید و تعمیق فهم قرآنی است.

نقد رفتارهای غیرعلمی

رفتارهای غیرعلمی، مانند جنجال یا هو کردن، شایسته عالمان دینی نیست. عالم باید با انصاف و منطق به پرسش‌ها پاسخ دهد، نه با ایجاد حاشیه.

درنگ: انصاف و منطق در پاسخ‌گویی، جایگاه عالمان دینی را در جامعه ارتقا می‌دهد.

الگوی عالم ربانی

عالم ربانی، با پذیرش اشکال و تأمل در آن، به دنبال پاسخ منطقی است. این الگو، به اهمیت تواضع علمی و پیگیری حقیقت اشاره دارد.

درنگ: تواضع علمی و پیگیری حقیقت، ویژگی عالم ربانی است که در آموزش و پژوهش دینی الگویی مؤثر است.

مشارکت در تفسیر

مخاطبان باید در فرایند تفسیر مشارکت کنند و به‌صورت فعال به دنبال پاسخ پرسش‌ها باشند. این دعوت، به یادگیری فعال و مشارکتی اشاره دارد.

درنگ: مشارکت فعال مخاطبان، به تعمیق فهم قرآنی و تولید دانش کمک می‌کند.

نقد رفتارهای غیرمتعارف

رفتارهای غیرمتعارف برخی عالمان، مانند استفاده از پوشش نامناسب، به وجهه علم دینی آسیب می‌زند. عالمان باید الگویی شایسته برای جامعه باشند.

درنگ: رفتار شایسته عالمان، به حفظ اعتبار علم دینی در جامعه کمک می‌کند.

بخش هشتم: مسائل فقهی و نوآوری

نجاست در فرایند مرده‌شویی

در فرایند سنتی مرده‌شویی، به دلیل استفاده از آب و تماس با کفن خیس، نجاست به کفن، تابوت، و قبر منتقل می‌شود. این موضوع، نیازمند بازنگری در روش‌های سنتی است.

درنگ: نجاست در فرایند مرده‌شویی، چالشی فقهی است که نیازمند نوآوری در روش‌های شرعی است.

ضرورت نوآوری در احکام شرعی

روش‌های سنتی، مانند مرده‌شویی دستی، به دلیل ایجاد نجاست و مشکلات اجتماعی، نیازمند بازنگری و تطبیق با نیازهای مدرن است. این نوآوری، در فقه پویا قابل پیگیری است.

درنگ: تطبیق احکام شرعی با نیازهای مدرن، به پویایی فقه و پاسخ‌گویی به چالش‌های معاصر کمک می‌کند.

بخش نهم: قرآن کریم به‌عنوان کتاب عصمت

اثبات علمی عصمت قرآن

قرآن کریم، به‌عنوان کتاب عصمت، نیازمند اثبات علمی است. ادعای عصمت بدون استدلال، در مجامع علمی کافی نیست. این اثبات، با تحلیل آیات و ارائه براهین منطقی ممکن است.

درنگ: اثبات علمی عصمت قرآن کریم، جایگاه آن را در مجامع علمی ارتقا می‌دهد.

انصاف در تفسیر

تفسیر قرآن کریم باید با انصاف و منطق انجام شود تا در برابر پرسش‌های انتقادی قابل دفاع باشد. این انصاف، به اعتبار علمی تفسیر کمک می‌کند.

درنگ: انصاف در تفسیر، به دفاع علمی از قرآن کریم در برابر چالش‌های معاصر کمک می‌کند.

جمع‌بندی نهایی

آیه ۲۸ سوره بقره، با طرح پرسش «كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ»، به رابطه پیچیده بین کفر و فرایند احیا و اماته اشاره دارد. تحلیل این آیه، نیازمند رویکردی علمی و منطقی است که فراتر از پذیرش تعبدی باشد. کثرت آیات کفر (۵۲۴ آیه) و تنوع مشتقات آن، از کافر و کفار تا کفور و کافور، نشان‌دهنده عمق و جامعیت قرآن کریم در تبیین این مفهوم است. رویکرد جوانمردانه قرآن در توصیف دشمنان، به اصل فتوت و احترام به مخالفان اشاره دارد که در جامعه‌شناسی دینی و اخلاق قرآنی قابل تحسین است. علم دینی باید با تمرکز بر تحقیقات علمی و مباحثه فعال، به تولید دانش قرآنی بپردازد و از روش‌های سنتی، مانند موعظه‌محوری، فاصله بگیرد. نقد فرایندهای سنتی، مانند مرده‌شویی، و پیشنهاد تأسیس مراکز تحقیقاتی، به ضرورت نوآوری در علوم دینی اشاره دارد. این تحلیل، چارچوبی برای پژوهش‌های پیشرفته در الهیات، فلسفه، زبان‌شناسی قرآنی، و روان‌شناسی معنوی فراهم می‌سازد و قرآن کریم را به‌عنوان منبعی پویا برای پاسخ به چالش‌های معاصر معرفی می‌کند.

با نظارت صادق خادمی