متن درس
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره جلسه (218)
تفسیر علمی آیه ۲۹ سوره بقره: هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا
مقدمه
قرآن کریم، کتاب هدایت الهی، با ساختاری بینظیر و چیدمانی حکیمانه، مفاهیم عمیقی را در قالب آیات به بشریت عرضه کرده است. این آیات، همچون مجمعالجزایری از معارف، هر یک دریچهای به سوی فهم حقیقت گشوده و نیازمند تأمل علمی و دقیقاند. در این نوشتار، به تفسیر آیه شریفه هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ ۚ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (سوره بقره، آیه ۲۹) پرداخته میشود. این آیه، که به خلقت زمین و آسمانها و علم بیکران الهی اشاره دارد، در چارچوبی علمی و با نگاهی آکادمیک بررسی شده و با تمثیلات و استدلالهای قرآنی، جایگاه انسان در نظام هستی را روشن میسازد. هدف این نوشتار، ارائه تحلیلی منسجم و عمیق برای پژوهشگران و مخاطبان متخصص است که در پی فهم دقیقتر معارف قرآنیاند.
بخش نخست: ساختار و چیدمان آیات قرآنی
ویژگیهای ساختاری سوره بقره
سوره بقره، با گستردگی و تنوع موضوعی، همانند مجمعالجزایری از آیات است که هر بخش آن، بهسان جزیرهای مستقل، معانی خاص خود را دارد. این سوره میتوانست به چندین سوره کوچکتر تقسیم شود، اما حکمت الهی، آن را در قالب واحدی گردآورده تا انسجام و جامعیت معارفش حفظ شود. این چیدمان، نهتنها به زیبایی بلاغی قرآن کریم اشاره دارد، بلکه بر نظم حکیمانهای دلالت میکند که در آن، هر آیه در جای خود، نقشی بیبدیل ایفا میکند.
درنگ: چیدمان آیات قرآنی، بهویژه در سوره بقره، بهسان مجمعالجزایری است که هر جزیره (بخش) موضوعی خاص را دنبال میکند، اما در کل، وحدتی معنایی را به نمایش میگذارد. این ساختار، امکان تحلیلهای چندلایه در بلاغت و تفسیر قرآنی را فراهم میسازد.
اهمیت چیدمان در تفسیر
چیدمان آیات در سوره بقره، نشاندهنده حکمت الهی در ارائه معارف است. هر بخش از این سوره، مانند جزیرهای در اقیانوسی پهناور، موضوعی خاص را کاوش میکند، اما در عین حال، با دیگر بخشها پیوندی ناگسستنی دارد. این ویژگی، تحلیل ساختاری قرآن کریم را به ابزاری قدرتمند برای فهم عمیقتر تبدیل کرده و پژوهشگران را به تأمل در نظم آیات دعوت میکند.
بخش دوم: تحلیل موضوعی و استدلالی آیه
متن و ترجمه آیه
هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ ۚ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
اوست آنکه همه آنچه در زمین است برای شما آفرید، سپس به سوی آسمان پرداخت و آنها را بهصورت هفت آسمان سامان داد، و او به هر چیزی داناست.
این آیه، در ادامه آیه پیشین (ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ، به سوی او بازمیگردید)، به خلقت زمین و آسمانها و علم بیکران الهی اشاره دارد. پرسش بنیادین این است: این آیه چه موضوعیتی دارد؟ مخاطب آن کیست؟ و چرا چنین استدلالی ارائه شده است؟
استدلال برای عبادت
آیه شریفه، در راستای دعوت به عبادت در آیه ۲۱ سوره بقره (يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ، ای مردم، پروردگارتان را بپرستید) قرار دارد. این دعوت، با استدلالهایی چون خلقت انسان، ربوبیت الهی، و آفرینش زمین و آسمان پشتیبانی میشود. برخلاف خطاب به مؤمنان (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا) که مستقیم و بدون نیاز به استدلال است، خطاب به عموم مردم با دلایل متعدد همراه شده تا ضرورت عبادت را تبیین کند.
درنگ: آیه با ارائه استدلالهای متعدد برای عبادت، روشی توصیفی و تربیتی را به کار میگیرد که نهتنها به ربوبیت الهی اشاره دارد، بلکه ضرورت پرستش را با حکمت و دلیل برای همگان روشن میسازد.
بخش سوم: روش توصیفی دین در برابر رویکرد دستوری
تفاوت دین توصیفی و نظامهای طاغوتی
دین اسلام، برخلاف نظامهای استبدادی که دستوری و آمرانهاند، روشی توصیفی را در پیش گرفته است. این روش، همانند پزشکی است که به بیمار میگوید: «ترشی برای سرماخوردگی زیانبار است»، بهجای آنکه صرفاً دستور دهد: «ترشی نخور». این تمثیل، به حکمت تربیتی دین اشاره دارد که دستورات را با استدلال و توجیه همراه میکند تا پذیرش و اقناع در مخاطب ایجاد شود.
تربیت مدرن قرآنی
قرآن کریم، با ارائه استدلالهای فراوان برای هر دستور، روشی تربیتی مدرن را به نمایش میگذارد. این روش، نهتنها در روابط الهی با انسان، بلکه در تعاملات انسانی، مانند رابطه والدین و فرزندان، قابل الگوبرداری است. دستورات بدون استدلال، که ریشه در نظامهای طاغوتی دارند، ناکارآمدند و نمیتوانند پذیرش عمیق ایجاد کنند.
درنگ: روش توصیفی قرآن، با ارائه استدلالهای متعدد، تربیتی مدرن و حکیمانه را ارائه میدهد که در برابر رویکردهای دستوری و استبدادی، پذیرش و تأثیر عمیقتری ایجاد میکند.
بخش چهارم: نقد ادبیات کهن و ضرورت بازنگری
کاستیهای ادبیات سنتی
ادبیات عربی سنتی، مانند آثاری چون سیوطی و مغنی، به دلیل قدمت و عدم تطبیق با نیازهای معاصر، ناکارآمد است. این ادبیات، که گاه به هزار سال پیش بازمیگردد، پاسخگوی پیچیدگیهای علمی و زبانی امروز نیست. علم دینی نیازمند بازنگری و تطبیق با ادبیات مدرن جهانی است تا بتواند به رشد علوم دیگر یاری رساند.
نقش ادبیات در پیشرفت علمی
ادبیات، بهسان پلی است که علوم گوناگون را به هم پیوند میدهد. بازنگری در ادبیات دینی، با رویکردی مدرن و درسهای خارج تخصصی، میتواند زیربنای رشد همه علوم باشد. این بازنگری، نهتنها به تطبیق با ادبیات جهانی نیاز دارد، بلکه باید نقاط قوت و ضعف آن را با دقت بررسی کند.
درنگ: ادبیات دینی کهن، نیازمند بازنگری مدرن است تا با نیازهای علمی و جهانی امروز همخوانی یابد و زیربنای پیشرفت علوم دینی و غیر دینی شود.
بخش پنجم: تحلیل بلاغی و زبانی آیه
نقش «هُوَ» در ساختار آیه
واژه هُوَ در آیه، نقش عطف دارد و نیازی به حروف عطف مانند «وَ» یا «ثُمَّ» نیست. این ویژگی، ظرافت بلاغی قرآن کریم را نشان میدهد که با کمترین واژگان، بیشترین معنا را منتقل میکند.
جار و مجرور مقدم
عبارت لَكُمْ، که بهصورت جار و مجرور مقدم آمده، بر اهمیت خلقت برای انسان تأکید دارد. این ساختار، نهتنها از نظر نحوی برجسته است، بلکه از منظر بلاغی، جایگاه والای انسان را در نظام خلقت نشان میدهد.
درنگ: ساختار بلاغی آیه، با استفاده از «هُوَ» و جار و مجرور مقدم «لَكُمْ»، بر عظمت انسان و حکمت الهی در خلقت تأکید میکند.
بخش ششم: خلقت زمین و آسمانها
تمایز ظرف و مظروف
آیه شریفه، با تأکید بر مَا فِي الْأَرْضِ (مظروف)، نشان میدهد که محتوای زمین بهصورت خاص برای انسان آفریده شده است، اما خود أَرْض (ظرف) برای موجودات دیگر، از جمله حیوانات، جن، و ملائکه نیز خلق شده است. این تمایز، به حکمت الهی در تقسیمبندی خلقت اشاره دارد.
خلقت آسمانها
عبارت ثُمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ به استقرار و تعادل در خلقت آسمانها اشاره دارد. این استقرار، نشانه نظم و حکمت الهی در آفرینش است. همچنین، مَا فِي السَّمَاوَاتِ برای انسان خلق شده، اما خود آسمانها برای موجودات دیگر نیز هستند.
درنگ: تمایز میان ظرف (أَرْض و سَمَاوَات) و مظروف (مَا فِي الْأَرْضِ و مَا فِي السَّمَاوَاتِ) نشاندهنده حکمت الهی در خلقت است که محتوای زمین و آسمانها را بهصورت خاص برای انسان آفریده است.
فراوانی ارض و سماء در قرآن کریم
قرآن کریم، واژه أَرْض را ۴۶۱ بار و سَمَاء و سَمَاوَات را ۳۱۱ بار (۱۲۰ بار مفرد و ۱۹۱ بار جمع) ذکر کرده است. این کثرت، به اهمیت زمین بهعنوان محل زندگی انسان و آسمانها بهعنوان بخشی از نظام خلقت اشاره دارد. تفاوت در تعداد، نشاندهنده تأکید قرآن کریم بر زمین است که محل حضور انسان و دیگر موجودات است.
تنوع و تقسیمبندی زمین
واژه أَرْض بهصورت مفرد و جمع (مانند ارضه، ارضالله) آمده، اما سَمَاء تنها بهصورت مفرد و جمع (سَمَاوَات) ذکر شده است. این تنوع، نشاندهنده انعطافپذیری مفهوم زمین است که توسط خدا و انسانها تقسیم شده، در حالی که آسمانها تقسیمپذیر نیستند.
بخش هفتم: موجودات غیبی و جایگاه آنها
ملائکه مادی و مجرد
برخلاف تصور رایج که ملائکه را تنها مجرد میداند، قرآن کریم و روایات نشان میدهند که ملائکه شامل انواع مادی و مجرد هستند. این تنوع، به پیچیدگی نظام خلقت اشاره دارد و نیازمند تحقیق دقیقتر در علوم دینی است.
روایت معالم
روایت لَتَزَعُ الْمَلَائِكَةُ أَجْنِحَتَهَا لِطَالِبِ الْعِلْمِ (ملائکه بالهای خود را برای طالب علم میگسترانند) نشاندهنده حضور مادی ملائکه در زمین است. این روایت، به ارتباط عمیق علمآموزی با موجودات غیبی اشاره دارد و جایگاه والای علم را در نظام خلقت نشان میدهد.
درنگ: روایت «ملائکه بالهای خود را برای طالب علم میگسترانند» نشاندهنده حضور مادی ملائکه و ارتباط آنها با علمآموزی است، که به غنای عرفانی و علمی قرآن کریم اشاره دارد.
تقسیمبندی زمین برای موجودات
زمین، بهصورت مشاعی یا تفکیکی، برای انسان، حیوانات، جن، ملائکه، و شیاطین تقسیم شده است. این تقسیمبندی، به نظم الهی در خلقت اشاره دارد و نیازمند پژوهشی دقیق برای شناسایی جایگاه هر موجود در نظام هستی است.
بخش هشتم: حکمت انتخاب «عَلِيمٌ» در ذیل آیه
نقد ذیل آیه
ذیل آیه، با عبارت وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (و او به هر چیزی داناست)، بهجای قَدِيرٌ (قادر) آمده است. این انتخاب، در نگاه نخست، با محتوای خلقتی آیه ناسازگار به نظر میرسد، زیرا انتظار میرفت تأکید بر قدرت الهی باشد.
حکمت انتخاب «عَلِيمٌ»
انتخاب عَلِيمٌ، انسان را بهعنوان مخاطب اصلی آیه وارد بحث میکند. برخلاف قَدِيرٌ که تنها به خلقت مظروف اشاره دارد، عَلِيمٌ ظرف، مظروف، و انسان را در بر میگیرد و بر آگاهی الهی از اعمال و حالات انسان تأکید میکند. این حکمت، به مهندسی دقیق قرآن کریم در انتقال پیام اشاره دارد.
درنگ: انتخاب «عَلِيمٌ» بهجای «قَدِيرٌ» در ذیل آیه، انسان را بهعنوان مخاطب اصلی وارد بحث کرده و بر آگاهی الهی از اعمال او تأکید میکند، که نشاندهنده مهندسی ریاضیگونه قرآن کریم است.
بخش نهم: ضرورت تحقیق در مفاهیم قرآنی
بازنگری تعریف «سَمَاء»
تعریف سنتی سَمَاء بهعنوان «فوقالارض» ناکافی است، زیرا سیارات دیگر (مانند مریخ و مشتری) نیز أَرْض هستند، نه سَمَاء. سَمَاء مفهومی واقعی و مکانی است، نه صرفاً مفهومی یا بالای زمین. آیه أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً (از آسمان آبی فرو فرستاد) نیز بر مکانی بودن سَمَاء تأکید دارد.
نقش علم دینی در اکتشاف
علم دینی باید با رویکردی علمی و مدرن، مفاهیمی چون سَمَاء و أَرْض را بازنگری کند. این بازنگری، نهتنها به فهم دقیقتر قرآن کریم کمک میکند، بلکه جایگاه علم دینی را در پیشرفت علمی جهانی تقویت میسازد.
درنگ: بازنگری در مفاهیم قرآنی مانند «سَمَاء» و «أَرْض»، با رویکردی علمی و مدرن، وظیفه علم دینی است که میتواند به پیشرفت علوم و فهم عمیقتر قرآن کریم منجر شود.
جمعبندی
آیه شریفه هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ ۚ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ، با تمایز میان ظرف و مظروف، عظمت جایگاه انسان را در نظام خلقت آشکار میسازد. محتوای زمین و آسمانها بهصورت خاص برای انسان آفریده شده، در حالی که خود زمین و آسمانها برای دیگر موجودات نیز هستند. انتخاب عَلِيمٌ در ذیل آیه، با دربرگرفتن انسان، ظرف، و مظروف، مهندسی دقیق قرآن کریم را نشان میدهد. علم دینی باید با بازنگری مفاهیم قرآنی، مانند سَمَاء و أَرْض، به فهم عمیقتر نظام هستی کمک کند. این تحلیل، چارچوبی علمی برای پژوهشهای پیشرفته در فلسفه خلقت، بلاغت قرآنی، و علمشناسی اسلامی فراهم میآورد و قرآن کریم را بهسان گوهری تابناک در هدایت بشریت معرفی میکند.
با نظارت صادق خادمی