در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 239

متن درس

 

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره جلسه (239)

تفسیر آیات ۳۵ تا ۳۸ سوره بقره: تحلیل متافیزیکی و روان‌شناختی کردار شیاطین

مقدمه

قرآن کریم، چونان آیینه‌ای زلال، حقایق متافیزیکی و نفسانی عالم را به نمایش می‌گذارد و انسان را به تأمل در نظام خلقت و مواجهه با دشمنان غیبی دعوت می‌کند. آیات ۳۵ تا ۳۸ سوره بقره، با روایت داستان آدم و حوا و نقش شیطان در لغزش آنها، دریچه‌ای به سوی فهم عمیق تعاملات متافیزیکی میان انسان و شیاطین می‌گشایند. این نوشتار، با رویکردی روان‌شناختی و متافیزیکی، به تحلیل کردار شیاطین در نفوذ به انسان از طریق منافذ نفسانی می‌پردازد و نقش ملائکه و اولیای الهی را در حفاظت از انسان تبیین می‌کند. هدف، ارائه تفسیری نظام‌مند و علمی از این آیات برای مخاطبان دانشگاهی است که ضمن حفظ وفاداری به محتوای اصلی، با زبانی فاخر و ساختاری منسجم، به ضرورت هوشیاری معنوی و تقویت اقتدار علمی در حوزه‌های دینی تأکید دارد. این اثر، با ادغام تحلیل‌های قرآنی و روان‌شناختی، چارچوبی برای فهم عمیق‌تر نظام متافیزیکی عالم و راه‌های مصونیت از نفوذ شیطانی ارائه می‌دهد.

بخش اول: تحلیل آیات خلقت آدم و نقش شیطان

آیه ۳۵: سکونت آدم و حوا در بهشت

وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ

ترجمه: و گفتیم: ای آدم، تو و همسرت در بهشت سکنا گزینید و از نعمت‌های آن هر کجا که خواستید به فراوانی بهره‌مند شوید، اما به این درخت نزدیک نشوید که از ستمگران خواهید شد.

این آیه، به استقرار آدم و حوا در بهشت و آزادی آنها در بهره‌مندی از نعمت‌های آن اشاره دارد، با این شرط که از نزدیک شدن به درخت ممنوعه خودداری کنند. این نهی، آزمونی برای اراده و تقوای انسانی است که عدم رعایت آن، به ظلم و گمراهی منجر می‌شود.

درنگ: نهی از نزدیک شدن به درخت ممنوعه، به آزمون اراده انسانی و نقش تقوا در مصونیت از گمراهی اشاره دارد.

آیه ۳۶: لغزش آدم و حوا به دست شیطان

فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِينٍ

ترجمه: پس شیطان آن دو را از آن مقام لغزاند و از آنچه در آن بودند بیرون کرد و گفتیم: فرو روید، در حالی که برخی از شما دشمن برخی دیگرند و برای شما در زمین تا زمانی معین قرارگاه و بهره‌ای است.

این آیه، به نقش شیطان در لغزاندن آدم و حوا و اخراج آنها از بهشت اشاره دارد. هبوط، نتیجه استجابت دعوت شیطان است که با دشمن انگاشتن برخی از انسان‌ها و شیطان، به پیچیدگی نظام متافیزیکی عالم اشاره می‌کند.

درنگ: لغزش آدم و حوا، به نقش منافذ نفسانی در نفوذ شیطان و ضرورت هوشیاری در برابر دعوت‌های گمراه‌کننده اشاره دارد.

آیه ۳۷: توبه آدم و رحمت الهی

فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ

ترجمه: پس آدم از پروردگارش کلماتی دریافت کرد و خداوند بر او بازگشت نمود، زیرا او توبه‌پذیر و مهربان است.

این آیه، به دریافت کلمات توبه از سوی آدم و پذیرش رحمت الهی اشاره دارد. کلمات توبه، ابزار بازگشت به سوی خداوند و نشان‌دهنده ظرفیت انسان برای اصلاح و رهایی از گمراهی است.

درنگ: کلمات توبه، به ظرفیت انسان برای بازگشت به سوی خداوند و نقش رحمت الهی در هدایت اشاره دارند.

آیه ۳۸: هبوط و هدایت الهی

قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعًا ۖ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ

ترجمه: گفتیم: همگی از آن فرو روید، پس هرگاه از جانب من هدایتی برایتان آمد، کسانی که از هدایتم پیروی کنند، نه بیمی بر آنهاست و نه اندوهگین خواهند شد.

این آیه، به هبوط جمعی و وعده هدایت الهی اشاره دارد. پیروی از هدایت، انسان را از خوف و حزن مصون می‌دارد و راه رهایی از نفوذ شیطان را هموار می‌کند.

درنگ: هدایت الهی، سپری در برابر نفوذ شیطان و راهی به سوی رهایی از خوف و حزن است.

نتیجه‌گیری بخش اول

آیات ۳۵ تا ۳۸ سوره بقره، روایتی جامع از داستان آدم و حوا ارائه می‌دهند که در آن، آزمون اراده، لغزش به دست شیطان، توبه، و هدایت الهی به‌عنوان مراحل کلیدی خلقت و تکامل انسان ترسیم شده‌اند. این آیات، به نقش منافذ نفسانی در نفوذ شیطان و ضرورت تقوا و استعاذه برای مصونیت از گمراهی تأکید دارند.

بخش دوم: کردار شیاطین و تعاملات متافیزیکی با انسان

گستردگی کردار شیاطین

کردار شیاطین، از القاء و تسویل تا تبدیل انسان به قرین و اخوان الشياطين، طیف گسترده‌ای از نفوذ متافیزیکی را در بر می‌گیرد. این فرآیند، به هم‌سویی نفسانی انسان با شیاطین منجر می‌شود که در آیه «إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ» (انعام، آیه ۱۲۱) بازتاب یافته است.

درنگ: گستردگی کردار شیاطین، به پیچیدگی تعاملات متافیزیکی و ضرورت هوشیاری در برابر نفوذ آنها اشاره دارد.

وحی شیطانی به اولیا

وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَىٰ أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ

ترجمه: و همانا شیاطین به اولیای خود وحی می‌کنند تا با شما مجادله کنند.

این آیه، به انتقال اخبار غیبی از سوی شیاطین به اولیای آنها برای مجادله با مؤمنان اشاره دارد. وحی شیطانی، ابزاری برای فتنه‌انگیزی و گمراهی است.

درنگ: وحی شیطانی، به توانایی شیاطین در انتقال اخبار غیبی برای فتنه‌انگیزی اشاره دارد.

توکیل متقابل شیاطین و اولیا

رابطه شیاطین و اولیای آنها به توکیل متقابل می‌رسد، جایی که شیاطین اخبار غیبی را منتقل می‌کنند و اولیا از آنها طلب استخبارات می‌کنند. این فرآیند، به همکاری عمیق و دوسویه میان آنها اشاره دارد.

درنگ: توکیل متقابل، به هم‌سویی نفسانی و تقویت گمراهی از طریق همکاری شیاطین و اولیا اشاره دارد.

نزول شیاطین بر افاک اثیم

تَنَزَّلُ عَلَىٰ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ

ترجمه: شیاطین بر هر دروغ‌گوی گناهکار نازل می‌شوند.

این آیه، به نزول شیاطین بر افرادی با آلودگی‌های نفسانی عمیق (افاک اثیم) اشاره دارد که پذیرای اخبار غیبی برای گمراهی‌اند.

درنگ: نزول شیاطین بر افاک اثیم، به ارتباط متافیزیکی عمیق با انسان‌های گناهکار اشاره دارد.

القاء شنیده‌ها توسط شیاطین

يُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَكْثَرُهُمْ كَاذِبُونَ

ترجمه: آنها شنیده‌های خود را القا می‌کنند و بیشترشان دروغ‌گو هستند.

شیاطین، شنیده‌های خود را به اولیای خود القا می‌کنند، اما به دلیل محدودیت برد اطلاعاتی، اکثراً دروغ می‌گویند که به فتنه و گمراهی منجر می‌شود.

درنگ: القاء شنیده‌ها توسط شیاطین، با دروغ‌گویی آمیخته است و برای فتنه‌انگیزی به کار می‌رود.

محدودیت برد شیاطین

شیاطین تنها در برد کوتاه نفسانی توانمندند و در برد متوسط و عالی (روح، سر، خفا، و اخفا) هیچ قدرتی ندارند. این محدودیت، به ناتوانی آنها در نفوذ به سطوح عمیق‌تر وجودی انسان اشاره دارد.

درنگ: محدودیت برد شیاطین، به ناتوانی آنها در نفوذ به سطوح عمیق وجودی و ضرورت تقوا برای مصونیت اشاره دارد.

جاسوسی دوطرفه شیاطین

شیاطین، مانند جاسوسان دوطرفه، با ارائه اخبار کاذب، هم کافران را فریب می‌دهند و هم با مؤمنان درگیری ایجاد می‌کنند. این استراتژی، به ایجاد آشوب متافیزیکی منجر می‌شود.

درنگ: جاسوسی دوطرفه شیاطین، به پیچیدگی روش‌های آنها در ایجاد فتنه و آشوب متافیزیکی اشاره دارد.

نتیجه‌گیری بخش دوم

کردار شیاطین، از وحی و نزول تا القاء و مس، به نفوذ در منافذ نفسانی انسان وابسته است. این نفوذ، با دروغ‌گویی و فتنه‌انگیزی همراه است و تنها در برد کوتاه نفسانی مؤثر است. اولیای شیطان، به دلیل آلودگی‌های نفسانی، پذیرای این نفوذند، اما تقوا و سلامت نفس، انسان را از این تأثیرات مصون می‌دارد.

بخش سوم: نقش ملائکه و اولیای الهی در حفاظت از انسان

کثرت ملائکه و مدبرات الهی

تعداد ملائکه و مدبرات الهی، به‌قدری زیاد است که از ریگ‌های بیابان و برگ‌های درختان فراتر می‌رود. هر ملک، وظیفه‌ای خاص مانند آوردن یک دانه باران دارد.

درنگ: کثرت ملائکه، به نظام جامع حفاظتی الهی در برابر شیاطین اشاره دارد.

تک‌اشتغالی ملائکه

ملائکه، برخلاف انسان، تک‌اشتغاله‌اند و هر یک وظیفه‌ای مشخص دارند که با دقت و نظم انجام می‌شود.

درنگ: تک‌اشتغالی ملائکه، به نظم و دقت در نظام الهی اشاره دارد.

اسکورت مؤمنان توسط ملائکه

مؤمنان، به‌ویژه انبیا و اولیا، توسط تعداد بی‌شماری از ملائکه اسکورت می‌شوند که در قرآن با تعابیری مانند «هاوارتا» به کثرت آنها اشاره شده است.

درنگ: اسکورت ملائکه، به حمایت متافیزیکی الهی از مؤمنان در برابر شیاطین اشاره دارد.

حمایت از طالب علم

ملائکه، برای طالب علم بال‌های خود را می‌گسترند و او را در مسیر کسب معرفت حمایت می‌کنند.

درنگ: حمایت ملائکه از طالب علم، به جایگاه ویژه معرفت در نظام الهی اشاره دارد.

مشکلات مؤمنان با وجود اسکورت

با وجود اسکورت‌های بی‌شمار، مؤمنان همچنان با چالش‌های متافیزیکی و نفسانی مواجه می‌شوند که نتیجه ضرورت رشد معنوی است.

درنگ: مشکلات مؤمنان، به ضرورت تمرین تقوا و رشد معنوی در برابر چالش‌های متافیزیکی اشاره دارد.

نتیجه‌گیری بخش سوم

ملائکه و مدبرات الهی، با کثرت و تخصص، نظام حفاظتی جامعی برای انسان در برابر شیاطین فراهم می‌کنند. این حمایت، به‌ویژه برای مؤمنان و طالبان علم، برجسته است، اما نیازمند هوشیاری و تقوای انسانی برای بهره‌مندی کامل است.

بخش چهارم: منبر ابلیس در قیامت و مسئولیت انسان

منبر ابلیس در قیامت

وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ

ترجمه: و شیطان هنگامی که کار پایان یافت، گفت: همانا خداوند به شما وعده‌ای حق داد و من به شما وعده دادم، اما خلف وعده کردم.

این آیه، به سخنرانی ابلیس در قیامت اشاره دارد که خود را از گمراهی انسان‌ها مبرا می‌داند و مسئولیت را به انتخاب انسان نسبت می‌دهد.

درنگ: منبر ابلیس، به مسئولیت‌پذیری او در برابر اعمال خود و نقش انتخاب انسان در گمراهی اشاره دارد.

ناتوانی شیطان در اجبار

وَمَا كَانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي

ترجمه: و من بر شما هیچ تسلطی نداشتم، جز اینکه شما را دعوت کردم و شما پذیرفتید.

ابلیس تأکید می‌کند که هیچ تسلطی بر انسان نداشته و گمراهی، نتیجه استجابت دعوت او توسط انسان است.

درنگ: ناتوانی شیطان در اجبار، به آزادی اراده انسان و نقش منافذ نفسانی در گمراهی اشاره دارد.

مسئولیت انسان در گمراهی

فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ

ترجمه: پس مرا ملامت نکنید، بلکه خودتان را ملامت کنید.

ابلیس انسان‌ها را به ملامت خودشان دعوت می‌کند، زیرا گمراهی نتیجه انتخاب آنهاست.

درنگ: مسئولیت گمراهی، به انتخاب انسان در برابر دعوت شیطان وابسته است.

ناتوانی متقابل در قیامت

مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِينَ

ترجمه: نه من می‌توانم شما را یاری کنم و نه شما می‌توانید مرا یاری کنید.

این آیه، به پایان همکاری شیطان و اولیای او در قیامت اشاره دارد، جایی که هیچ‌یک قادر به یاری دیگری نیستند.

درنگ: ناتوانی متقابل، به پایان رابطه شیطان و اولیای او در قیامت اشاره دارد.

تبرئه ابلیس از شرک

إِنِّي كَفَرْتُ بِمَا أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ

ترجمه: من به آنچه پیش‌تر مرا در آن شریک کردید، کفر ورزیدم.

ابلیس ادعا می‌کند که از شرک انسان‌ها برائت می‌جوید، اما آیه بعدی نشان می‌دهد که او نیز مشمول عذاب است.

درنگ: ادعای تبرئه ابلیس، در برابر قضاوت الهی بی‌اثر است.

عذاب ظالمان

إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ

ترجمه: همانا برای ظالمان عذابی دردناک است.

این آیه، به‌عنوان کلام الهی، شامل همه ظالمان (انسان و شیطان) است و نشان می‌دهد که ابلیس از مسئولیت خود مبرا نیست.

درنگ: عذاب ظالمان، شامل انسان و شیطان، به عدالت الهی در قیامت اشاره دارد.

نتیجه‌گیری بخش چهارم

منبر ابلیس در قیامت، به مسئولیت انسان در برابر انتخاب‌های نفسانی و ناتوانی شیطان در اجبار او تأکید دارد. عذاب ظالمان، اعم از انسان و شیطان، نشان‌دهنده عدالت الهی و پایان همکاری میان شیطان و اولیای اوست.

بخش پنجم: ضرورت استعاذه و حفاظت الهی

حملات متافیزیکی شیاطین

انسان، به‌صورت شبانه‌روزی تحت حمله شیاطین و نیروهای متافیزیکی است، اما مدبرات و محافظات الهی او را حفظ می‌کنند.

درنگ: حملات متافیزیکی شیاطین، به پیچیدگی نظام عالم و ضرورت حفاظت الهی اشاره دارد.

استعاذه در برابر همزات شیاطین

قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ

ترجمه: بگو: به پروردگار مردم پناه می‌برم.

قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ

ترجمه: بگو: به پروردگار سپیده‌دم پناه می‌برم.

این آیات، به ضرورت استعاذه در برابر همزات شیاطین تأکید دارند که انسان را از نفوذ متافیزیکی مصون می‌دارد.

درنگ: استعاذه، سپری معنوی در برابر نفوذ شیاطین است.

تفاوت رب، ملک، و اله

قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ مَلِكِ النَّاسِ إِلَٰهِ النَّاسِ

ترجمه: بگو: به پروردگار مردم، پادشاه مردم، معبود مردم پناه می‌برم.

تعابیر رب، ملک، و اله، هر یک به اسکورت‌های خاصی از ملائکه اشاره دارند که حفاظت متفاوتی در برابر شیاطین ارائه می‌دهند.

درنگ: تفاوت رب، ملک، و اله، به تنوع در نظام حفاظتی الهی در برابر شیاطین اشاره دارد.

نتیجه‌گیری بخش پنجم

استعاذه و حفاظت الهی، به‌عنوان سپرهایی معنوی، انسان را در برابر حملات متافیزیکی شیاطین مصون می‌دارند. تنوع در تعابیر قرآنی، به نظام جامع و چندلایه حفاظتی الهی اشاره دارد که نیازمند توسل و هوشیاری انسان است.

بخش ششم: نقش علم دینی در مقابله با شیاطین

ضرورت شیطان‌شناسی قرآنی

علم دینی باید با نگارش و تبیین نظام‌مند شیطان‌شناسی قرآنی، به شناخت دقیق کردار شیاطین و راه‌های مقابله با آنها بپردازد.

درنگ: شیطان‌شناسی قرآنی، به شناخت دشمنان متافیزیکی و تقویت اقتدار علمی دین اشاره دارد.

نقد تمرکز بر علوم پیش‌پاافتاده

تمرکز علم دینی بر مسائل سطحی مانند ادبیات و صرف و نحو، نباید جایگزین توجه به علوم عمیق قرآنی مانند شیطان‌شناسی شود.

درنگ: علم دینی باید به سوی تولید دانش‌های بنیادین و متافیزیکی حرکت کند.

زینت علما

عالمان دینی باید در ظاهر و باطن زینت‌بخش باشند:

كُونُوا لَنَا زَيْنًا وَلَا تَكُونُوا عَلَيْنَا شَيْنًا

ترجمه: برای ما زینت باشید و بر ما ننگ نباشید.

این سخن، به ضرورت شایستگی و حرفه‌ای‌گری در علم دینی اشاره دارد.

درنگ: زینت علما، به ضرورت شایستگی و تأثیرگذاری مثبت در علم دینی اشاره دارد.

نتیجه‌گیری بخش ششم

علم دینی، با تمرکز بر شیطان‌شناسی قرآنی و تولید دانش‌های بنیادین، می‌تواند نقش تاریخی خود را در هدایت جهانی و مقابله با نفوذ شیاطین ایفا کند.

بخش هفتم: ویژگی‌های متافیزیکی شیاطین و جن

استقلال شیاطین در بدو تولد

شیاطین، از بدو تولد مستقل‌اند و نیازی به تربیت یا حمایت والدین ندارند، برخلاف انسان‌ها.

درنگ: استقلال شیاطین، به خودکفایی متافیزیکی و خطرناک بودن آنها اشاره دارد.

تولید فرزندان توسط هر دو جنس

در شیاطین، هر دو جنس (مذکر و مؤنث) قادر به تولید فرزندان‌اند که به کثرت آنها منجر می‌شود.

درنگ: تکثیر دوگانه، به افزایش کثرت شیاطین و چالش مقابله با آنها اشاره دارد.

تنوع طوایف جن

طوایف جن، دارای تنوع در کارکردها (مردانه، زنانه، نسوانی) هستند و هر طایفه وظایف خاصی دارد.

درنگ: تنوع طوایف جن، به پیچیدگی نظام متافیزیکی و ضرورت شناخت آنها اشاره دارد.

محدودیت تأثیر شیاطین

تأثیرات شیاطین، عمدتاً به طنطنه و فوت محدود است، مگر در مواردی مانند مس و قرین که نیازمند بیماری روانی یا اختلالات نفسانی است.

درنگ: محدودیت تأثیر شیاطین، به وابستگی نفوذ آنها به منافذ نفسانی اشاره دارد.

تخبط و بیماری روانی

تخبط شیطان، به اختلالات روانی و بیماری‌های روحی وابسته است و بدون این شرایط، مس شیطانی ممکن نیست.

درنگ: تخبط، به نقش منافذ نفسانی در نفوذ شیطان و ضرورت سلامت روانی اشاره دارد.

نتیجه‌گیری بخش هفتم

ویژگی‌های متافیزیکی شیاطین و جن، از استقلال و تکثیر دوگانه تا تنوع طوایف، به پیچیدگی نظام متافیزیکی آنها اشاره دارد. شناخت این ویژگی‌ها، برای مقابله با نفوذ شیطانی و تقویت تقوا ضروری است.

بخش هشتم: نقش قضا و قدر در مواجهه با شیاطین

نقش قضا و قدر

مشکلات انسان، تحت تأثیر قضا، قدر، و تقدیر است، اما استمداد از ملائکه و اولیا می‌تواند او را در این مسیر یاری دهد.

درنگ: قضا و قدر، به تعامل میان علل متافیزیکی و اختیار انسان در مواجهه با شیاطین اشاره دارد.

استمداد از اولیای الهی

انسان باید شبانه‌روز به ملائکه، انبیا، و اولیای الهی متوسل شود تا در برابر نفوذ شیاطین مصون بماند.

درنگ: استمداد از اولیای الهی، به تقویت مصونیت انسان در برابر شیاطین اشاره دارد.

نتیجه‌گیری بخش هشتم

قضا و قدر، به‌عنوان عوامل متافیزیکی، در کنار اختیار انسان، مسیر مواجهه با شیاطین را شکل می‌دهند. استمداد از اولیای الهی، انسان را در این مسیر تقویت می‌کند و راه رهایی از گمراهی را هموار می‌سازد.

جمع‌بندی نهایی

تفسیر آیات ۳۵ تا ۳۸ سوره بقره، چارچوبی جامع برای فهم کردار شیاطین و راه‌های مقابله با آنها ارائه می‌دهد. شیاطین، با روش‌هایی مانند وحی، نزول، القاء، و مس، از طریق منافذ نفسانی به انسان نفوذ می‌کنند، اما محدودیت‌های برد کوتاه نفسانی و دروغ‌گویی آنها، نفوذشان را ناکارآمد می‌سازد. ملائکه و اولیای الهی، با کثرت و تخصص، نظام حفاظتی جامعی برای انسان فراهم می‌کنند که با استعاذه و تقوا تکمیل می‌شود. علم دینی، با تمرکز بر شیطان‌شناسی قرآنی، می‌تواند نقش تاریخی خود را در هدایت جهانی ایفا کند. داستان آدم به پایان رسیده، اما داستان انسان در مواجهه با شیاطین ادامه دارد، و هوشیاری معنوی، تقوا، و استمداد از اولیای الهی، کلید مصونیت و رهایی است.

با نظارت صادق خادمی