متن درس
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره جلسه (285)
تفسیر آیه 57 سوره بقره: نعمتهای الهی، شکر و ظلم به نفس
مقدمه
آیه 57 سوره بقره، چون گوهری درخشان در میان آیات قرآنی، حکایتی عمیق از نعمتهای الهی، مسئولیت انسان در برابر این امانات و پیامدهای ناسپاسی را روایت میکند. این آیه، با اشاره به من و سلوى، و رفتار قوم بنیاسرائیل، درسهایی گرانبها در حوزه نعمتشناسی، اخلاق قرآنی و ضرورت شکر ارائه میدهد.
بخش اول: ساختار و پیوند آیات قرآنی
آیات بهمنزله جزایر
آیات قرآنی، مانند جزایری در دریای معرفت، گاه نزدیک و گاه دور از یکدیگر قرار دارند، اما همگی در یک مجمعالجزایر معنایی به هم پیوستهاند. آیات سوره بقره، بهویژه در بخشهای مرتبط با قوم بنیاسرائیل، مجموعهای از مباحث اجتماعی، روانشناختی و دینی را در بر میگیرند که هر یک چون جزیرهای مستقل، در عین حال متصل به کل، معانی عمیقی را منتقل میکنند. آیه 57، در این میان، گویی جزیرهای است که ضمن استقلال، با آیات پیشین پیوندی عمیق دارد و نعمتهای الهی را در بستری نو به تصویر میکشد.
درنگ: آیات قرآنی، چون مجمعالجزایری معنایی، دارای ارتباط و استقلال توأمان هستند و آیه 57 سوره بقره، با پیوند به آیه پیشین، موضوع نعمتهای الهی و مسئولیت انسان را برجسته میسازد.
استقلال و ارتباط آیه 57
آیه 57 سوره بقره، اگرچه عطف بر آیه 56 (ثُمَّ بَعَثْنَاكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ) است، اما بهعنوان یک واحد مستقل، از مرحله بعث به سوی نعمتهای مادی و معنوی گذار میکند. این آیه، با اشاره به غمام، من و سلوى، زنجیره نعمتهای الهی را تکمیل میکند و بر هدف شکر و هدایت تأکید دارد. افعال «ظَلَّلْنَا» و «أَنْزَلْنَا» در این آیه، عطف بر «بَعَثْنَا» در آیه پیشین هستند و نشاندهنده پیوستگی این نعمتها در مسیر رهایی و هدایت قوم بنیاسرائیلاند.
بخش دوم: تحلیل مفهومی غمام
معنای غمام
واژه «الْغَمَامَ» از ریشه «غَمَّ» به معنای سایهای فراگیر و آرامبخش است که بر هستی انسان گسترده میشود. برخلاف غم، که سایهای از نگرانی بر دل میافکند و نعمتها را تحتالشعاع قرار میدهد، غمام بهعنوان صفت مشبهه، فضایی دلانگیز و پایدار را توصیف میکند که آرامش و آسایش را به ارمغان میآورد.
درنگ: غمام، سایهای فراگیر و آرامبخش است که در مقابل غم، فضایی دلانگیز ایجاد میکند و نعمتهای الهی را به نمایش میگذارد.
ویژگیهای منطقه غمام
غمام در این آیه، به منطقهای سرسبز و خوش آبوهوا در ذیل طور سینا اشاره دارد که با درختان سر به فلک کشیده، حیوانات و پرندگان فراوان، و رطوبتی دلپذیر، از تابش مستقیم خورشید جلوگیری میکرد. این منطقه، با سرسبزی و طراوت خود، محیطی ایدهآل برای زندگی قوم بنیاسرائیل فراهم آورده بود. امروزه نیز مناطقی مشابه غمام، مانند جزایر قناری، در جهان وجود دارند که میلیونها پرنده را به دلیل آبوهوای مطلوب و عوارض طبیعی اندک جذب میکنند.
نقد معجزهانگاری غمام
برخلاف برخی تفاسیر که غمام را معجزهای آسمانی میدانند، این منطقه یک پدیده طبیعی و ملموس است که ویژگیهای آن در مناطق سرسبز کنونی نیز قابل مشاهده است. این نقد، بر ضرورت تفسیر واقعگرایانه قرآن کریم و پرهیز از افزودن شاخوبرگهای غیرمستند تأکید دارد.
درنگ: غمام، نه یک معجزه آسمانی، بلکه منطقهای طبیعی و دلانگیز است که با ویژگیهای اقلیمی خود، نعمتی الهی برای قوم بنیاسرائیل بود.
تأثیر محیط غمام بر سلامت
منطقه غمام، با آبوهوای خنک و رطوبت مناسب، به سلامت جسمی و روانی انسان کمک میکرد. این محیط، با تنفس هوای پاک و طراوت طبیعی، بیماریها را از بدن میزدود و سلولهای بدن را تازه و نرم میساخت. این ویژگی، حکمت الهی در انتخاب چنین منطقهای برای قوم بنیاسرائیل را نشان میدهد.
بخش سوم: تحلیل مفهومی من و سلوى
متن و ترجمه آیه
وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَىٰ ۖ كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ ۖ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَٰكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
ترجمه: و ما ابر را بر شما سایهبان کردیم و من و سلوى را بر شما فرو فرستادیم. از نعمتهای پاکیزهای که روزیتان کردهایم بخورید. و آنها به ما ستم نکردند، بلکه به خودشان ستم میکردند.
معنای من و سلوى
«الْمَنَّ» از ریشه «مَنَّ» به معنای امتنان و لطف الهی است و به میوهها، محصولات متنوع مانند نان، عسل، و شیره درختان اشاره دارد. «السَّلْوَىٰ» نیز به پرندگان بلدرچین اطلاق میشود که گوشت آنها غذای اصلی قوم بنیاسرائیل بود. این نعمتها، نیازهای اساسی قوم را در منطقه غمام تأمین میکردند.
درنگ: من و سلوى، نعمتهای طبیعی منطقه غمام بودند که به ترتیب به محصولات گیاهی و گوشت بلدرچین اشاره دارند و نیازهای غذایی قوم را برآورده میکردند.
نقد معجزهانگاری من و سلوى
برخلاف برخی روایات، من و سلوى از آسمان یا بهشت نازل نشدهاند، بلکه نعمتهای طبیعی منطقه غمام بودند که بهوفور در دسترس قوم قرار داشتند. این نقد، بر لزوم پالایش تفاسیر از روایات غیرمستند و تمرکز بر واقعیتهای طبیعی تأکید دارد.
رژیم غذایی غمام
من (محصولات گیاهی) و سلوى (گوشت بلدرچین) بهصورت جداگانه و در زمانهای مختلف مصرف میشدند تا از مشکلات گوارشی جلوگیری شود. مصرف همزمان نان و گوشت، مانند آبگوشت، به مشکلات گوارشی و چاقی منجر میشود و باید با سبزیجات همراه شود. این حکمت الهی، بر اهمیت تغذیه سالم و اعتدال در مصرف نعمتها تأکید دارد.
درنگ: جداسازی مصرف من و سلوى در منطقه غمام، نشاندهنده حکمت الهی در تنظیم رژیم غذایی سالم برای قوم بنیاسرائیل است.
تجربه صید بلدرچین
بلدرچینها به دلیل خستگی مهاجرت و سهولت صید، بهراحتی در دسترس بنیاسرائیل بودند. صید آنها با دست، بهویژه در مزارع گندم، امری رایج بود. این تجربه، بر واقعیت ملموس و دسترسی آسان به نعمت سلوى تأکید دارد.
بخش چهارم: ظلم به نفس و ناسپاسی
دستور بهرهمندی از نعمتها
دستور «كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ» به بهرهمندی از نعمتهای پاکیزه و حلال الهی اشاره دارد و بر اعتدال و شکر در مصرف این نعمتها تأکید میکند.
ظلم به نفس
آیه «وَمَا ظَلَمُونَا وَلَٰكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ» نشان میدهد که بنیاسرائیل با اسراف و آزار نعمتها، به خودشان ستم کردند، نه به خداوند. این ظلم، نتیجه ناسپاسی و سوءاستفاده از نعمتهای الهی بود.
درنگ: ظلم به نفس بنیاسرائیل، نتیجه اسراف، آزار بلدرچینها و ناسپاسی در برابر نعمتهای الهی بود که به ضرر خودشان تمام شد.
طغیان در سوره طه
كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِيهِ فَيَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبِي
ترجمه: از نعمتهای پاکیزهای که روزیتان کردهایم بخورید و در آن طغیان نکنید که خشم من بر شما نازل خواهد شد.
آیه 81 سوره طه، بر پرهیز از طغیان و تجاوز در برابر نعمتها تأکید دارد و هشدار میدهد که این رفتار به نزول غضب الهی منجر میشود.
آزار بلدرچینها
بنیاسرائیل با آزار، کشتار بیرویه و اسراف بلدرچینها، به این نعمت الهی ظلم کردند. این رفتار، نشاندهنده فقدان تربیت اخلاقی و ناسپاسی بود. بلدرچینها، بهصورت نمادین با صوت «بد بد است»، به ظلم و آزار اعتراض کردند.
امانات الهی و اسراف
هر نعمتی، امانت الهی است و اسراف در آن گناه محسوب میشود. اسراف در مصرف نعمتها، جزو معونه محسوب نشده و مشمول خمس میشود. این حکم فقهی، بر ضرورت اعتدال در مصرف تأکید دارد.
درنگ: اسراف در نعمتهای الهی، گناهی است که نه تنها به ضرر انسان تمام میشود، بلکه مشمول احکام فقهی مانند خمس میگردد.
پیامدهای اسراف
اسراف و کشتار بیرویه بلدرچینها، به دلیل محیط ظریف غمام، به فساد و میکروب منجر میشد. این پیامد، بر آسیبپذیری نعمتهای الهی و لزوم مراقبت در بهرهمندی از آنها تأکید دارد.
بخش پنجم: مستضعفان و مسئولیت اخلاقی
خطر مستضعفان تازهبهدورانرسیده
بنیاسرائیل، به دلیل استضعاف و کمبود شخصیت، پس از دریافت نعمتهای غمام، به اسراف، تکبر و ظلم روی آوردند. این رفتار، نتیجه عقدههای ناشی از استضعاف و فقدان تربیت اخلاقی بود.
درنگ: مستضعفانی که به نعمت یا قدرت میرسند، در صورت فقدان تربیت اخلاقی، ممکن است به اسراف و ظلم روی آورند.
ناسپاسی بنیاسرائیل
با وجود نعمتهای فراوان غمام، بنیاسرائیل به دلیل ناسپاسی و طلب پیاز و سیر، به خود ظلم کردند. این ناسپاسی، نتیجه فقدان لیاقت و تربیت در بهرهمندی از نعمتها بود.
لیاقت و امتنان
نَرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ
ترجمه: میخواهیم بر کسانی که در زمین مستضعف شدهاند، منت نهیم.
امتنان الهی در این آیه، به دلیل فقدان لیاقت کامل بنیاسرائیل، بهصورت لطف ویژه الهی بود. این امتنان، بر رحمت الهی و مسئولیت شکر نعمت تأکید دارد.
بخش ششم: مسئولیت عالمان دینی
سلامت جسمانی و ظاهر
رعایت رژیم غذایی سالم، به حفظ سلامت جسمانی و ظاهر مناسب کمک میکند که برای عالمان دینی، بهعنوان الگوی جامعه، اهمیت ویژهای دارد. عالمان باید با سلامت و ظاهر آراسته، زینت دین باشند و از بدن ناسالم که به حیثیت دینی آسیب میزند، پرهیز کنند.
درنگ: عالمان دینی باید با حفظ سلامت و ظاهر آراسته، زینت دین باشند و از آسیب به حیثیت دینی پرهیز کنند.
جمعبندی
تفسیر آیه 57 سوره بقره، چون آیینهای شفاف، ابعاد عمیقی از نعمتشناسی، مسئولیت انسانی و اخلاق قرآنی را بازتاب میدهد. غمام، من و سلوى، بهعنوان نعمتهای طبیعی منطقهای دلانگیز، نیازهای جسمی و روانی قوم بنیاسرائیل را تأمین کردند. نقد معجزهانگاری این نعمتها، بر واقعیت طبیعی و ملموس آنها تأکید دارد. ظلم به نفس بنیاسرائیل، از طریق اسراف و ناسپاسی، درس عبرتی است برای پرهیز از طغیان و تجاوز در برابر نعمتها. هشدارهای آیه، بهویژه در پرهیز از آزار نعمتها و رعایت اعتدال، مسئولیت انسان را در حفظ امانات الهی گوشزد میکند. خطر مستضعفان تازهبهدورانرسیده و مسئولیت عالمان دینی در حفظ شأن دین، از دیگر درسهای این آیه است. این تفسیر، با نگاهی علمی و واقعگرایانه، راه را برای تحقیقات آتی در حوزه اخلاق قرآنی و نعمتشناسی هموار میسازد.
با نظارت صادق خادمی