متن درس
تفسیر: مشیت الهی در سوره آل عمران، آیه ۱۳
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۸۲۵)
دیباچه
سوره آل عمران، یکی از برجستهترین سور قرآن کریم، دریچهای است به سوی معارف عمیق و علمی که با نگاهی ژرف به نظاممندی عالم و مشیت الهی، انسان را به تأمل در حقایق هستی دعوت میکند. آیه سیزدهم این سوره، با بیانی موجز اما پرمغز، از مشیت الهی و عبرتآموزی برای صاحبان بصیرت سخن میگوید. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای ارزشمند عالمی فرزانه، به کاوش در معانی این آیه و تبیین مفاهیم بنیادین آن، از جمله تفاوت علم مفهومی و مصداقی، نظاممندی مشیت الهی، و ضرورت گذار از مفاهیم انتزاعی به شناخت ملموس، میپردازد. هدف این اثر، ارائه تحلیلی جامع است که خواننده را به درک عمیقتری از آیات الهی و جایگاه آن در زندگی هدایت کند، چنانکه گویی در کوچههای شهر معرفت گام برمیدارد و حقیقت را نه از دور، بلکه از نزدیک لمس میکند.
بخش یکم: جایگاه سوره آل عمران در قرآن کریم
ویژگیهای علمی سوره آل عمران
سوره آل عمران، به مثابه گوهری در میان سور قرآن کریم، با تمرکز بر جنبههای علمی و معرفتی، از دیگر سور متمایز است. این سوره، برخلاف سوره بقره که بر تاریخ و احوال جوامع تأکید دارد، بهعنوان کتابی مدرن و درسآموز برای اهل تحقیق و دانشپژوهان معرفی شده است. معارف این سوره، همچون چشمهای زلال، راهنمایی است برای کسانی که در پی فهم عمیق حقایق الهیاند. این ویژگی، سوره آل عمران را به منبعی ارزشمند برای پژوهشهای دینی تبدیل میکند که میتواند محور مطالعات عالمان دین قرار گیرد.
تفاوت سوره آل عمران با سوره بقره
سوره بقره، با تمرکز بر تاریخ و بیان احوال اجتماعی، به شرح وقایع و مناسبات مردمان پرداخته، حال آنکه سوره آل عمران، با نگاهی علمی و معرفتی، به کاوش در اسرار هستی و قوانین الهی مینشیند. این تمایز، سوره آل عمران را به کتابی تبدیل کرده که نهتنها برای فهم تاریخ دین، بلکه برای درک نظاممندی عالم و مشیت الهی، اهمیتی بیبدیل دارد. این سوره، گویی نقشهای است که مسیر معرفت را برای جویندگان حقیقت روشن میسازد.
بخش دوم: تحلیل آیه سیزدهم سوره آل عمران
متن و ترجمه آیه
وَٱللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِۦ مَن يَشَآءُ ۖ إِنَّ فِى ذَٰلِكَ لَعِبْرَةً لِّأُو۟لِى ٱلْأَبْصَٰرِ
و خدا هر که را بخواهد با یاری خود تأیید میکند، بیگمان در این [واقعه] برای صاحبان بصیرت عبرتی است.
ساختار و محتوای آیه
این آیه، با صدر خود «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِى فِئَتَيْنِ ٱلْتَقَتَآ ءَايَةٌ» (بیگمان برای شما در آن دو گروه که با هم روبهرو شدند نشانهای بود) و ذیل آن «إِنَّ فِى ذَٰلِكَ لَعِبْرَةً لِّأُو۟لِى ٱلْأَبْصَٰرِ»، بر قوانین کلی الهی تأکید دارد که محدود به گروه خاصی، مانند کفار یا مشرکین، نیست. این آیه، به مثابه آیینهای است که عبرتآموزی را برای صاحبان بصیرت نمایان میسازد و از آنان دعوت میکند تا با نگاهی ژرف، نشانههای الهی را در نظام هستی مشاهده کنند.
درنگ: آیه سیزدهم سوره آل عمران، با تأکید بر مشیت الهی و عبرتآموزی، از جویندگان معرفت میخواهد که به جای اکتفا به مفاهیم کلی، به شناخت مصداقی و ملموس حقایق الهی روی آورند.
بخش سوم: تفاوت علم مفهومی و مصداقی
تعریف علم مفهومی و مصداقی
علم مفهومی، دانشی است کلی و انتزاعی که فاقد حقیقت عینی است، مانند تصور کلی از شهری نادیده، نظیر آفریقا یا فرانسه، که تنها به خیابانها، خانهها و مردمان آن بهصورت کلی اشاره دارد. در مقابل، علم مصداقی، شناخت دقیق و جزئی است، مانند شناخت شهر قم که کوچهها، خیابانها، و حرم آن برای ساکنانش ملموس و مشخص است. این تمایز، گویی تفاوت میان دیدن نقشهای کلی از سرزمینی ناشناخته و قدم زدن در کوچههای آشنای شهری است که هر گوشهاش حکایتی دارد.
مثالهای تمثیلی
برای فهم بهتر، تصور کنید که از شهری چون قم سخن میگوییم. برای کسی که در این شهر زیسته، هر خیابان، هر خانه، و هر گوشهاش مصداقی روشن و ملموس است، مانند دانستن تعداد قاشق و چنگالهای خانه خود. اما اگر از شهری نادیده چون آفریقا سخن گوییم، تنها مفاهیمی کلی در ذهن داریم، مانند وجود خیابانها و مردمان، بدون هیچ عمق و جزئیاتی. این تفاوت، در منطق اسلامی، مبنایی است برای فهم عمیقتر معارف دینی که باید از مفاهیم کلی به سوی مصادیق ملموس حرکت کند.
بخش چهارم: فاعل و فعل در علم مفهومی و مصداقی
تقسیمبندی علم به ظرف و فاعل
علم به دو نوع ظرف (مانند شهر) و فاعل (مانند معمار) تقسیم میشود. شناخت فاعل یا فعل میتواند مفهومی یا مصداقی باشد. برای مثال، دانستن اینکه قصری توسط معمار ماهری ساخته شده، فاعل مفهومی است، اما شناخت دقیق معمار، مانند نام و دیگر آثار او، فاعل مصداقی است. این تقسیمبندی، گویی تمایز میان دیدن سایهای از حقیقت و لمس خود آن حقیقت است.
کاربرد در فهم دینی
در علوم دینی، شناخت مفهومی، مانند دانستن اینکه خداوند خالق است، کافی نیست. باید به شناخت مصداقی، یعنی درک عینی و ملموس صفات و افعال الهی، دست یافت. این امر نیازمند تجربه و تأمل عمیق است، چنانکه عالمی بزرگ فرموده: «البعرة تدل علی البعیر»، اما دانستن اینکه شتر وجود دارد، بدون شناخت مصداقی آن، ارزش علمی محدودی دارد.
درنگ: شناخت مصداقی، برخلاف شناخت مفهومی، به درک عینی و ملموس حقایق الهی منجر میشود و مبنای علم حقیقی در معارف دینی است.
بخش پنجم: نقد رویکرد مفهومی در علوم دینی
چالشهای علم مفهومی
علوم دینی، در طول تاریخ، اغلب بهصورت مفهومی و فاقد بعد تجربی و مصداقی باقی ماندهاند. این علوم، مانند گزارشهایی کلی، ارزش علمی محدودی دارند و نمیتوانند به درک عمیق حقایق الهی منجر شوند. فقدان تجربه عملی و آزمایشگاهی در این علوم، گویی محرومیت از لمس حقیقت است، مانند کسی که تنها نقشهای از شهر را دیده، اما هرگز در آن گام نزده است.
ضرورت تحول در علوم دینی
برای دستیابی به علم حقیقی، علوم دینی باید از حالت مفهومی به سوی رویکردی تجربی و مصداقی حرکت کنند. این تحول، نیازمند ایجاد فضاهایی برای تجربه عملی و تأمل عمیق در معارف قرآنی است تا دانش دینی از گزارشگونه به واقعیتی ملموس و اثرگذار تبدیل شود.
بخش ششم: مشیت الهی: نظاممندی به جای دلخواهی
تبیین مشیت الهی در آیه
وَٱللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِۦ مَن يَشَآءُ
و خدا هر که را بخواهد با یاری خود تأیید میکند.
مشیت الهی، در این آیه، بهعنوان نظاممندی عالم معرفی شده است. این مشیت، برخلاف تصورات عامه که آن را به عملی دلخواهی نسبت میدهند، سیستمی قانونمند و مبتنی بر حکمت، علم، و اراده الهی است. خداوند، گویی مهندسی است که هستی را بر اساس مکانیکی دقیق و منظم اداره میکند.
تمثیل مشیت الهی
مشیت الهی، مانند ماشینی خودکار است که بدون نیاز به دخالت لحظهای، بر اساس نظامی از پیش طراحیشده عمل میکند. این تمثیل، گویی به خودرویی هوشمند اشاره دارد که رانندهاش تنها ناظر است، اما ماشین بهتنهایی مسیر را میپیماید، بدون آنکه تصادف کند یا از مسیر منحرف شود. این نظاممندی، نشاندهنده احاطه کامل خداوند بر عالم است، چنانکه قرآن کریم میفرماید: «لَا يَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ شَأْنٍ» (هیچ کاری او را از کار دیگر بازنمیدارد).
بخش هفتم: نقد تصورات شاهی از خداوند
تصورات نادرست از خدا
تصور خداوند بهعنوان پادشاهی دلخواهی که هرچه بخواهد انجام میدهد، از اربابها و سلاطین بشری اقتباس شده و با حقیقت الهی ناسازگار است. این تصور، گویی خداوند را به موجودی انسانگونه تقلیل میدهد که با هوس و دلخواهی عمل میکند، حال آنکه خداوند، نظاممندی عالم را با حکمت و علم هدایت میکند.
مثال تاریخی: گفتوگوی حضرت ابراهیم (ع) با فرعون
در قرآن کریم، هنگامی که حضرت ابراهیم (ع) با فرعون سخن میگوید، از نظاممندی الهی سخن به میان میآورد:
قَالَ رَبِّىَ ٱلَّذِى يُحْىِۦ وَيُمِيتُ ۖ قَالَ أَنَا۠ أُحْىِۦ وَأُمِيتُ ۖ قَالَ إِبْرَٰهِيمُ فَإِنَّ ٱللَّهَ يَأْتِى بِٱلشَّمْسِ مِنَ ٱلْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ ٱلْمَغْرِبِ
گفت: پروردگار من آن است که زنده میکند و میمیراند. گفت: من نیز زنده میکنم و میمیرانم. ابراهیم گفت: پس خدا خورشید را از مشرق میآورد، تو آن را از مغرب بیاور.
این گفتوگو نشان میدهد که فرعون، با تصور شاهی و دلخواهی از قدرت، نمیتوانست نظاممندی الهی را درک کند. حضرت ابراهیم (ع)، با اشاره به حرکت خورشید، به سیستمی اشاره کرد که فراتر از ارادههای بشری است.
درنگ: تصور خداوند بهعنوان موجودی دلخواهی، با حقیقت مشیت الهی که سیستمی قانونمند و حکیمانه است، ناسازگار است.
بخش هشتم: اشتقاقات مشیت در قرآن کریم
فراوانی مشیت در قرآن
واژه مشیت و مشتقات آن، مانند «شاء»، «شع»، و «نشاء»، حدود ۲۲۲ بار در قرآن کریم با ۱۱ عنوان اشتقاقی ذکر شدهاند. این تعدد، نشاندهنده اهمیت این مفهوم در نظام قرآنی است که نه بهصورت دلخواهی، بلکه با حکمت، علم، و اراده الهی عمل میکند.
آیات مرتبط با مشیت
آیاتی مانند:
لَوْ شَآءَ ٱللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَٰرِهِمْ
اگر خدا میخواست، شنوایی و بینایی آنها را میبرد.
لَوْ شَآءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ
اگر پروردگارت میخواست، آن را انجام نمیدادند.
این آیات، بر نظاممندی مشیت الهی تأکید دارند و نشان میدهند که خداوند بر اساس حکمت و نظام عمل میکند.
بخش نهم: روایت اصول کافی درباره مشیت
متن روایت
در اصول کافی آمده است: «خلق الاشیاء بمشيته ولمشيته بنفسه» (خداوند اشیاء را با مشیت خود آفرید و مشیت او به ذات اوست).
این روایت، بر ذاتی بودن مشیت الهی تأکید دارد و آن را از صفات زائد متمایز میکند. برخلاف برخی متکلمان که اراده را صفتی اضافی میدانند، شیعه مشیت را صفتی ذاتی میداند که نظاممندی خلقت را تضمین میکند.
بخش دهم: نقد اعتقادات بدون تصور صحیح
جهل مرکب در اعتقادات
در منطق اسلامی، تصدیق بدون تصور صحیح، جهل مرکب است. اعتقاد به خدا، پیامبر، یا قیامت، بدون تصور دقیق، ارزشی ندارد. این اصل، گویی هشداری است به جویندگان معرفت که بدون شناخت مصداقی، ایمانشان ناقص خواهد بود.
مثالهای تاریخی
تصورات نادرست، مانند اعتقاد به اینکه عالمی دینی چندین زبان میدانسته، نمونهای از باورهای بدون پشتوانه است. این باورها، مانند حبابهایی بر سطح آب، زیبا اما بیدواماند و نمیتوانند به فهم حقیقی منجر شوند.
درنگ: اعتقاد بدون تصور صحیح، نهتنها به علم منجر نمیشود، بلکه جهل مرکب است که از حقیقت دور میسازد.
بخش یازدهم: معرفت مصداقی در سلوک عرفانی
اهمیت هدایت مربی
در سلوک عرفانی، معرفت مصداقی و هدایت مربی ضروری است تا سالک از خطرات ناشی از تجارب معنوی نادرست در امان بماند. مثال سجده طولانی امام سجاد (ع)، که راوی از شدت تأثیر معنوی آن شگفتزده شده، نشاندهنده عمق معرفت مصداقی است که قلب و روح را متأثر میسازد.
نقد عرفانهای غیراصیل
عرفانهای غیراصیل، که به ظواهر مانند ریش و سبیل محدود میشوند، از معرفت حقیقی دورند. معرفت حقیقی، اتصال به اسمای الهی و درک مصداقی حقایق دینی است، نه تظاهر به ظواهر صوفیانه.
بخش دوازدهم: ضرورت تحول در علوم دینی
چالشهای کنونی علوم دینی
علوم دینی، به دلیل تمرکز بر مفاهیم انتزاعی و فقدان رویکرد تجربی، از تولید علم حقیقی بازماندهاند. این علوم، مانند نقشهای بدون مقصد، نمیتوانند راهنمای جویندگان حقیقت باشند.
پیشنهاد برای تحول
برای تحول در علوم دینی، باید به سوی رویکردی تجربی و مصداقی حرکت کرد. ایجاد فضاهای علمی و آزمایشگاهی، مانند کارگاههایی برای لمس حقایق قرآنی، میتواند علوم دینی را به دانشی زنده و اثرگذار تبدیل کند.
درنگ: تحول در علوم دینی، نیازمند گذار از مفاهیم انتزاعی به رویکردی تجربی و مصداقی است تا دانش دینی به واقعیتی ملموس و اثرگذار تبدیل شود.
جمعبندی
تفسیر آیه سیزدهم سوره آل عمران، با تأکید بر مشیت الهی و عبرتآموزی برای صاحبان بصیرت، دریچهای است به سوی فهم عمیق نظاممندی عالم و ضرورت شناخت مصداقی حقایق دینی. این درسگفتار، با نقد علوم مفهومی و اعتقادات بدون پشتوانه، بر لزوم ایجاد رویکردهای علمی و تجربی در علوم دینی تأکید میکند. مشیت الهی، بهعنوان سیستمی قانونمند و مبتنی بر حکمت و علم، با تصورات شاهی و دلخواهی از خدا در تضاد است. آیات قرآنی و روایات، مانند آنچه در اصول کافی آمده، بر ذاتی بودن مشیت و نقش آن در خلقت نظاممند عالم تأکید دارند. این تحلیل، جویندگان معرفت را به بازنگری در روشهای آموزشی و تمرکز بر علم مصداقی دعوت میکند تا علوم دینی به دانشی زنده و اثرگذار تبدیل شوند، گویی که از کوچههای مفهوم به خیابانهای مصداق گام برمیداریم.
با نظارت صادق خادمی