متن درس
تفسیر: تأمل در نشانههای خلقت و ربوبیت الهی (آیات 190 تا 194 سوره آل عمران)
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۹۳۴)
دیباچه
قرآن کریم، بهسان دریایی ژرف و بیکران، معارفی را در خود جای داده که هر آیهاش چون گوهری درخشان، انسان را به سوی حقیقت و کمال رهنمون میسازد. آیات 190 تا 194 سوره آل عمران، با دعوت به تأمل در نظام خلقت و ربط مدام با پروردگار، راهی به سوی معرفت و سعادت ابدی میگشایند. این آیات، چونان آینهای شفاف، عظمت آفرینش و حکمت الهی را بازمیتابانند و انسانهای برخوردار از خرد و بصیرت را به سوی ذکر، تفکر و انابه فرا میخوانند. در این نوشتار، با رویکردی علمی و تأویلی، به بررسی این آیات پرداخته شده تا مضامین والای آنها در قالبی منسجم و روشن برای مخاطبان فرهیخته تبیین گردد.
بخش یکم: نشانههای خلقت و دعوت به تأمل
آیه 190: نشانههای الهی در آسمانها و زمین
إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ
بهراستی در آفرینش آسمانها و زمین و در پییکدیگر آمدن شب و روز، نشانههایی است برای خردمندان.
این آیه، چونان مشعلی فروزان، انسان را به تأمل در عظمت خلقت دعوت میکند. آسمانها و زمین، بهسان کتابی گشوده، حکایت از نظم و حکمت الهی دارند. تناوب شب و روز، چون رقصی هماهنگ در نظام کائنات، نشانهای است از تدبیر پروردگار که خردمندان را به سوی معرفت رهنمون میسازد. «اولیالالباب»، آنانیاند که با دیده بصیرت، این نشانهها را درمییابند و از پوسته ظاهری پدیدهها به سوی ژرفای معنا گام برمیدارند.
درنگ: نشانههای خلقت، تنها برای خردمندانی که از عقل و معرفت بهرهمندند، قابل درک است. این نشانهها، چون آیینهای، حکمت و نظم الهی را بازمیتابانند و انسان را به سوی هدفمندی عالم رهنمون میسازند.
جهانشمولی آیات
آیات مورد بحث، با زبانی جهانشمول، همه انسانها را به تأمل در نظام هستی فرا میخوانند. این دعوت، فراتر از مرزهای جغرافیایی و اعتقادی، چون نسیمی فراگیر، خرد و قلب آدمیان را نوازش میدهد. آسمانها و زمین، بهمثابه آیینههای عظیم خلقت، و تناوب شب و روز، چون ضربان قلب کائنات، نشانههایی هستند که هر انسان برخوردار از عقل و بصیرت را به سوی پروردگار هدایت میکنند.
اختلاف لیل و نهار: نشانهای از نظم کیهانی
تناوب شب و روز، که از نظام آسمانها و زمین نشأت میگیرد، چونان آیهای ملموس، نظم و تعادل حاکم بر هستی را به نمایش میگذارد. این پدیده، از منظری علمی، به چرخش زمین و جایگاه آن در منظومه شمسی اشاره دارد، و از منظری فلسفی، نشانهای است از حکمت و تدبیر الهی که انسان را به تأمل در هدفمندی خلقت دعوت میکند.
آیه 191: ذکر و تفکر در مسیر کمال
الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ
همانان که خدا را ایستاده و نشسته و به پهلو آرمیده یاد میکنند و در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند [و میگویند:] پروردگارا، این را بیهوده نیافریدهای، منزهی تو، پس ما را از عذاب آتش حفظ کن.
این آیه، چونان نغمهای الهی، ویژگیهای اولیالالباب را تبیین میکند. آنان که در همه حالات، از ایستادن و نشستن تا آرمیدن، به ذکر پروردگار مشغولاند، و با تفکر در خلقت آسمانها و زمین، به هدفمندی عالم پی میبرند. اینان، چونان مسافرانی در مسیر کمال، با ذکر و تفکر، به سوی پروردگار خویش پرواز میکنند و از عذاب آتش به او پناه میبرند.
درنگ: ذکر مداوم و تفکر در خلقت، دو بال پرواز اولیالالباب به سوی معرفت و قرب الهی است. این ترکیب عرفانی-عقلانی، انسان را از غفلت رهایی میبخشد و به سوی سعادت هدایت میکند.
ذکر مداوم: اتصال به جبروت الهی
ذکر خدا در همه حالات، چونان جویباری زلال، قلب مؤمن را از زنگار غفلت میزداید. این اتصال مداوم، نشانهای است از حضور قلب و پیوندی عمیق با پروردگار. اولیالالباب، با این ذکر، چونان ستارگانی در آسمان معرفت، در همه حالات به نور الهی متصل میمانند.
تفکر در خلقت: راهی به سوی بصیرت
تفکر در آفرینش آسمانها و زمین، چونان کلیدی است که درهای معرفت را میگشاید. این تفکر، فراتر از علم تجربی، به بصیرتی الهی منجر میشود که انسان را از پوچی و بیغایتی دور میسازد. اولیالالباب، با این تأمل، به حکمت و هدفمندی عالم پی میبرند و عالم را آیینهای از قدرت و حکمت پروردگار مییابند.
هدفمندی خلقت: پاسخی به پوچگرایی
عبارت «رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا» چونان فریادی رسا، در برابر پوچگرایی ایستادگی میکند. این سخن، عالم را دارای نظم و غایت میداند و انسان را به مسئولیتپذیری در برابر خالق فرا میخواند. اولیالالباب، با این باور، زندگی را چونان میدانی برای امتحان و کمال مینگرند.
آیه 192: خواری در آتش و عدالت الهی
رَبَّنَا إِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ ۖ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ
پروردگارا، هر که را به آتش درآوری، بیتردید خوارش کردهای، و ستمگران را هیچ یاری نیست.
این آیه، چونان هشداری بیدارکننده، خواری واقعی را در ورود به آتش جهنم میداند. این خواری، نه در دنیا، بلکه در آخرت متجلی میشود، جایی که ستمگران هیچ یاری نخواهند یافت. عدالت الهی، چونان ترازویی دقیق، ستمگران را از رحمت خویش محروم میسازد و آنان را به عذابی بیامان گرفتار میکند.
درنگ: خواری واقعی، تنها در آتش جهنم متجلی میشود. این حقیقت، دنیا را میدانی برای امتحان و آخرت را محل جزا میداند، و ستمگران را از هر یاری محروم میسازد.
عدالت الهی و نبود یاری برای ستمگران
عبارت «وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ» چونان خطی سرخ، بر عدالت بیچونوچرای الهی تأکید دارد. در آخرت، هیچ واسطهای نمیتواند ستمگران را از عذاب رهایی بخشد، برخلاف دنیا که امکان جبران و توبه فراهم است. این حقیقت، انسان را به پرهیز از ظلم و ستم دعوت میکند.
رستگاری در پرهیز از آتش
به جز آتش جهنم، هر حالتی رستگاری است، زیرا خواری واقعی تنها در عذاب آخرت نهفته است. این دیدگاه، چونان مشعلی روشن، انسان را به سوی کسب رضوان الهی و دوری از عذاب هدایت میکند.
آیه 193: پاسخ به دعوت ایمان و طلب آمرزش
رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلْإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا ۚ رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ
پروردگارا، ما آوای منادیای را شنیدیم که به ایمان فرا میخواند که به پروردگارتان ایمان آورید، پس ایمان آوردیم. پروردگارا، گناهان ما را بیامرز و بدیهای ما را بپوشان و ما را با نیکوکاران بمیران.
این آیه، چونان نغمهای از امید، پاسخ اولیالالباب به دعوت ایمان را به تصویر میکشد. آنان که ندای ایمان را شنیده و به آن لبیک گفتهاند، با تواضع و انابه، از پروردگار خویش آمرزش گناهان و عاقبتبهخیری با نیکوکاران را طلب میکنند.
درنگ: پاسخ به دعوت ایمان، آغاز سیر إلی الله است. اولیالالباب، با ایمان و انابه، از گناهان کوچک خویش طلب آمرزش میکنند و عاقبتبهخیری با نیکوکاران را میجویند.
منادی ایمان: دعوت به سوی حقیقت
منادی ایمان، چونان پیامآوری الهی، میتواند پیامبران، مؤمنان یا حتی ندای درونی عقل و فطرت باشد. این دعوت، چونان کلیدی طلایی، درهای ایمان را به روی انسان میگشاید و او را به سوی پروردگار هدایت میکند.
ذنوب و سیئات: تواضع اولیا در برابر خدا
تمایز میان «ذنوب» (خطاهای کوچک) و «سیئات» (اعمال نادرست)، چونان ترازویی دقیق، نشاندهنده دقت اولیالالباب در طلب آمرزش است. اینان، حتی از کاستیهای کوچک خویش استغفار میکنند، که نشانهای است از تواضع و خوف الهی.
مرگ با ابرار: آرزوی عاقبتبهخیری
درخواست «وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ» چونان دعایی زلال، آرزوی مؤمنان برای همراهی با نیکوکاران در آخرت را بازمیتاباند. این درخواست، هدف نهایی اولیالالباب را نشان میدهد که سعادت ابدی و قرب به پروردگار است.
آیه 194: طلب وعدههای الهی و پرهیز از رسوایی
رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدْتَنَا عَلَىٰ رُسُلِكَ وَلَا تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ
پروردگارا، آنچه را به وسیله پیامبرانت به ما وعده دادهای به ما عطا کن و ما را در روز قیامت رسوا مکن، زیرا تو هرگز از وعدهات تخلف نمیکنی.
این آیه، چونان ختامهای شکوهمند، درخواست تحقق وعدههای الهی و پرهیز از رسوایی در روز قیامت را بیان میکند. اولیالالباب، با اعتماد به وفای پروردگار، از او طلب رحمت و سعادت میکنند و از خواری آخرت به او پناه میبرند.
درنگ: اعتماد به وفای الهی، اولیالالباب را به طلب وعدههای الهی و پرهیز از رسوایی در قیامت وامیدارد. این ایمان، انسان را به امید و تلاش برای کسب رضوان الهی هدایت میکند.
وفای به وعده الهی
عبارت «إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ» چونان نوری درخشان، صدق و عدالت پروردگار را به تصویر میکشد. این اطمینان، مؤمنان را به امید و اعتماد به وعدههای الهی تشویق میکند و آنان را به سوی کمال و سعادت رهنمون میسازد.
ربوبیت الهی: رابطهای پرورشدهنده
اولیالالباب، با اتصال به ربوبیت الهی، چونان نهالهایی در باغ پروردگار، از زلال ذکر و تفکر سیراب میشوند. این رابطه، که در همه حالات زندگی جریان دارد، انسان را از تعلقات دنیوی آزاد میسازد و به سوی کمال رهنمون میکند.
بخش دوم: اولیای خدا و ویژگیهای معنوی
تقسیمبندی انسانها: از عامه تا اولیا
انسانها، چونان مسافرانی در مسیر حیات، به سه گروه تقسیم میشوند: عامه مردم که در بند نیازهای مادیاند، دانشمندانی که به علم و تحقیق مشغولاند، و اولیای خدا که با ذکر و تفکر، به جبروت الهی متصلاند. این اولیا، چونان رگههای آب شیرین در دریای شور، نادر و ممتازند و با اتصال به پروردگار، از توده مردم متمایز میگردند.
درنگ: اولیای خدا، چونان ستارگانی در آسمان خلقت، با ذکر و تفکر مداوم، به کمال میرسند و از غرور و غفلت دور میمانند.
ویژگیهای اولیای خدا
اولیای خدا، با زندگی پاک و حلال، اخلاص و پرهیز از تعلقات دنیوی، چونان پرندگانی آزاد، در آسمان معرفت پرواز میکنند. آنان، در همه حالات، به ذکر و تفکر مشغولاند و با خوف الهی، از عذاب آخرت میهراسند.
ناشناخته بودن اولیا
اولیای خدا، چونان گنجهایی پنهان، ممکن است در انزوا یا در میان جمع باشند، اما تنها خودشان یکدیگر را میشناسند. این ناشناختگی، نشانه اخلاص آنهاست که نیازی به شهرت و تأیید دیگران ندارند و تنها در محضر پروردگار شناخته میشوند.
شناخت متقابل خدا و اولیا
اولیای خدا، در رابطهای عمیق با پروردگار، چونان عاشقانی وفادار، تنها با او طرفاند. این شناخت متقابل، چونان پلی است که انسان را به جبروت الهی متصل میسازد و او را از اسارت دنیا رهایی میبخشد.
بخش سوم: محدودیتهای علم بشری و عظمت خلقت
اکتشافات علمی و نشانههای خلقت
اکتشافات علمی، چونان سفر به ماه یا مریخ، تلاشی است برای درک نشانههای خلقت. اما این تلاشها، با همه عظمتشان، در برابر عظمت آفرینش چون قطرهای در برابر دریاست. خاک نمکی مریخ و چالشهای این اکتشافات، چونان آینهای، ناتوانی بشر را در برابر حکمت الهی به نمایش میگذارند.
درنگ: محدودیتهای علم بشری، انسان را به تواضع در برابر عظمت خلقت دعوت میکند و او را به سوی تأمل در حکمت الهی سوق میدهد.
علم و معرفت: دو بال پرواز
علم، چونان ابزاری است که نشانههای خلقت را آشکار میسازد، اما بدون معرفت، به نتایج مادی محدود میماند. اولیالالباب، با ترکیب علم و معرفت، به سوی بصیرت الهی گام برمیدارند و از نشانههای خلقت به حکمت پروردگار میرسند.
جمعبندی
آیات 190 تا 194 سوره آل عمران، چونان نوری درخشان، انسان را به سوی تأمل در خلقت، ذکر مداوم و ایمان به پروردگار هدایت میکنند. این آیات، با دعوت به تفکر در آسمانها و زمین، هدفمندی عالم را به خردمندان نشان میدهند و با تأکید بر ذکر و انابه، راه سعادت را میگشایند. اولیالالباب، با اتصال به ربوبیت الهی، از تعلقات دنیوی رها شده و به سوی کمال و رضوان الهی گام برمیدارند. این آیات، چونان نقشهای الهی، انسان را از ظلمات غفلت به سوی نور معرفت رهنمون میسازند.
با نظارت صادق خادمی