متن درس
تفسیر: بازاندیشی در قوامیت و مکملبودن انسانها بر پایه عقل و تخصص
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۹۵۹)
دیباچه
در این نوشتار، به بازخوانی و تحلیل آیهای از قرآن کریم پرداخته میشود که به مناسبات انسانی، بهویژه روابط میان زن و مرد، نظر دارد. این بررسی، با تکیه بر عقل و تخصص، بهعنوان دو رکن بنیادین فهم حقیقت، در پی آن است که احکام و مفاهیم قرآنی را در بستر تاریخی و اجتماعی عصر نزول و نیز در پرتو تحولات جهان معاصر بازاندیشی کند. با بهرهگیری از زبانی روشن و متین، تلاش شده است تا مفاهیم عمیق این آیه، با نگاهی نو و هماهنگ با نیازهای زمانه، به خوانندگان عرضه گردد. این بازاندیشی، نهتنها به فهم دقیقتر متون دینی یاری میرساند، بلکه راه را برای هماهنگی دین با عقلانیت و دانش هموار میسازد.
بخش یکم: مبانی شناخت و جایگاه عقل و تخصص
شناخت مبتنی بر سنت در برابر عقل و تخصص
شناخت حقیقت، دو مسیر متمایز پیش روی انسان قرار داده است: یکی، راه سنت، بدعت، الفاظ، عادات و اعتقادات، و دیگری، مسیر عقل و تخصص. مسیر نخست، که بسیاری از جوامع اسلامی بدان پایبند ماندهاند، گرفتار تکرار الفاظ و تعصبات بیپشتوانه است. این وابستگی، امت اسلامی را از پویایی فکری محروم ساخته و به مباحث بیثمر و جدلهای بیحاصل کشانده است. در مقابل، عقل و تخصص، بهمثابه دو بال پرواز معرفت، توانایی سنجش حقیقت را با معیارهای استوار و منطقی فراهم میآورند. هر ادعای دینی، اگر با عقل و دانش همراه نباشد، به سخنی مندرآوردی بدل میشود که در برابر پرسشهای زمانه ناتوان است.
| درنگ: عقل و تخصص، معیارهای بنیادین سنجش حقیقتاند و هر ادعای دینی باید با این دو محک ارزیابی شود تا از بیراهههای سنتگرایی رهایی یابد. |
ضرورت همراهی عقل و تخصص
تخصص، بدون پشتوانه عقل، ناکافی است. تخصص نیازمند مطالعه، پیشرفت و کسب دانش است، اما اگر با عقلانیت همراه نشود، به نتیجهای کامل نمیرسد. عقل، بهمثابه مشعلی فروزان، راه را برای تخصص روشن میکند و از آن در برابر انحرافات حفظ مینماید. برای نمونه، عقل جمعی، که در فهم هنجارهای اجتماعی مانند معروف و منکر نقش دارد، حتی بدون تخصص، میتواند معیارهایی روشن برای رفتار اجتماعی ارائه دهد. این عقل جمعی، در کنار تخصص، به انسان یاری میرساند تا از قید و بندهای سنتهای ناکارآمد رهایی یابد.
بخش دوم: بازخوانی آیه ۳۴ سوره نساء
متن و ترجمه آیه
|
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ ۚ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ ۚ وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ ۖ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا
مردان بر زنان سرپرستاند، به دلیل آنکه خدا برخی از ایشان را بر برخی دیگر برتری داده و نیز به دلیل آنکه از اموالشان خرج میکنند. پس زنان شایسته، فرمانبردارند و در غیاب شوهرانشان، اسرار و حقوقشان را به حفاظت خدا حفظ میکنند. و زنانی که از نافرمانی آنان بیم دارید، پندشان دهید و اگر اثر نکرد، در خوابگاهها از آنان دوری گزینید و اگر باز هم اثر نکرد، آنان را بزنید. پس اگر از شما اطاعت کردند، دیگر راهی برای ستم بر آنان مجویید، که خدا بلندمرتبه و بزرگ است. |
تحلیل تاریخی و اجتماعی آیه
این آیه، در بستر تاریخی عصر نزول، ناظر به شرایط اجتماعیای است که در آن، زنان در وضعیتی از وابستگی و فرودستی قرار داشتند. در آن روزگار، زنان، بهسان کالایی در بازار، خرید و فروش میشدند و از حقوق اجتماعی و انسانی محروم بودند. این آیه، با اشاره به قوامیت مردان بر زنان و انفاق مالی، بازتابدهنده واقعیات اجتماعی آن زمان است. با این حال، چنین احکامی نمیتوانند بهصورت جاودانه و فارغ از زمان تلقی شوند. قرآن کریم، در بسیاری از آیات، به بیان تاریخ پرداخته و این آیات، ناظر به شرایط خاص زمانی و مکانیاند، نه احکامی ابدی.
نقد قوامیت جنسیتی
عبارت «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ» در نگاه نخست، قوامیت را به جنسیت مردان محدود میسازد. اما با تأمل در مفهوم «بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ»، درمییابیم که فضیلت، نه به جنسیت، بلکه به توانمندیها، دانش و مهارت وابسته است. پیشنهاد بازخوانی این آیه بهصورت «الناس قوامون علی الناس بما فضل الله بعضهم علی بعض» راه را برای تفسیری عادلانهتر و منطبق با عقل میگشاید. این بازخوانی، قوامیت را به همکاری و همافزایی میان انسانها، فارغ از جنسیت، پیوند میدهد.
| درنگ: الناس قوامون علی الناس بما فضل الله بعضهم علی بعض، تفسیری است که قوامیت را از بند جنسیت رها ساخته و به همکاری انسانی معطوف میدارد. |
مکملبودن زن و مرد
زن و مرد، بهمثابه دو بال یک پرنده، مکمل یکدیگرند. این اصل، حقیقتی جهانشمول است که در مشترکات انسانی، همکاری را ممکن میسازد و در مختصات، به همافزایی میانجامد. برای نمونه، اگر زنی در دانش برتری دارد، مرد میتواند از او بیاموزد، و اگر مردی در مهارتی چون رانندگی چیرهدست است، زن میتواند از او بهره گیرد. این مکملبودن، نهتنها در روابط زناشویی، بلکه در تمامی مناسبات انسانی، از جمله رابطه مادر و فرزند، جاری است.
بخش سوم: نقد احکام تنبیه و انفاق
نقد تنبیه جسمانی
دستور «وَاضْرِبُوهُنَّ» در آیه، که به معنای تنبیه جسمانی زنان در صورت نشوز است، در جهان معاصر، با کرامت انسانی ناسازگار است. این حکم، که در بستر تاریخی عصر نزول، بهمنظور تنظیم روابط خانوادگی ارائه شده بود، امروز نمیتواند توجیه معقولی داشته باشد. عقل و اخلاق، هرگونه خشونت علیه زنان را محکوم میکنند. مراحل موعظه، هجران در خوابگاه و تنبیه، که در آیه ذکر شدهاند، اطاعت مطلق زنان را هدف قرار دادهاند، حال آنکه روابط انسانی باید بر احترام متقابل استوار باشد.
نقد انفاق تحقیرآمیز
عبارت «وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ» انفاق را بهگونهای تحقیرآمیز بهعنوان مبنای قوامیت مردان مطرح میسازد. این دیدگاه، که ریشه در شرایط اقتصادی عصر نزول دارد، با واقعیتهای امروزین، که در آن زنان و مردان از نظر اقتصادی برابرند، همخوانی ندارد. انفاق، اگر با احترام متقابل همراه نباشد، به ابزاری برای سلطه بدل میشود.
نسخ عملی آیه
با توجه به تحولات اجتماعی و برابری جنسیتی در جهان معاصر، آیه ۳۴ سوره نساء نسخ عملی شده است. این نسخ، نه به معنای نفی قرآن کریم، بلکه به معنای انطباق احکام با شرایط زمانه است. احکام قرآنی، هنگامی که با عقل و تخصص مغایرت یابند، باید کنار گذاشته شوند یا بازخوانی گردند. این رویکرد، که ریشه در اجتهاد پویا دارد، دین را با نیازهای زمانه هماهنگ میسازد.
بخش چهارم: چالشهای دین و علم در جهان معاصر
ناکامی دین در برابر فحشا
جهان مدرن، با گسترش فحشا، به فاحشهخانهای جهانی بدل شده است. دین، به دلیل فقدان پشتوانه عقلانی و تخصصی، نتوانسته است در برابر این انحرافات ایستادگی کند. برای نمونه، در تجربهای از اوکراین، زنان با بهرهگیری از فناوریهایی چون جیپیاس، امنیت خود را در حرفههای غیراخلاقی تأمین میکنند. این امر، نشاندهنده آن است که علم، بدون هدایت اخلاقی، به ابزاری برای فساد بدل شده است.
ناکامی علم در مهار خشونت
علم، که باید در خدمت سعادت بشر باشد، با تولید سلاحهای مخرب و تجارت اسلحه، به خشونت و کشتار دامن زده است. کشورهای قدرتمند، با فروش تسلیحات به کشورهای دیگر، از جنگها سود میبرند. این امر، نشاندهنده ناکامی علم در ایجاد جهانی امن و اخلاقی است.
| درنگ: نه دین و نه علم، نتوانستهاند پناهگاهی امن برای بشر فراهم آورند. اصلاح جهان، نیازمند تعادل میان عقل، تخصص و اخلاق است. |
اصلاح فردی و اجتماعی
هر فرد، برای اصلاح جهان، باید نخست خشونت را از وجود خود بزداید و عفت و پاکی را در خویشتن پرورش دهد. این اصلاح فردی، پیشنیاز اصلاح جامعه است. انسانها، با همکاری و احترام متقابل، میتوانند جهانی عاری از خشونت و بیعفتی بنا کنند.
بخش پنجم: ضرورت ویرایش دین
ویرایش دین با عقل و تخصص
دین، مانند متون مقدس دیگر چون تورات و انجیل، نیازمند ویرایش مداوم است تا با زمانه هماهنگ شود. این ویرایش، باید با عقل و تخصص انجام گیرد، نه توسط افرادی که فاقد دانش کافیاند. ترس از ویرایش قرآن کریم، ریشه در جهل و تعصب دارد و مانع پویایی دین میشود. برای نمونه، اجماعات سنتی، که زمانی معتبر تلقی میشدند، امروز فاقد اعتبار علمیاند و باید مورد بازنگری قرار گیرند.
نقد خرافات و معصومیت
ادعاهای خرافی، مانند شفابخشی از طریق بزاق یا لیسیدن ضریح، نشانه بیتخصصی در فهم دین است. همچنین، باور به معصومیت مطلق انبیا و ائمه، جز خدا، با عقل سازگار نیست. معصومیت مطلق، ویژه ذات الهی است و خداگونهسازی انسانها، به دلیل منافع مادی، اصالت دین را مخدوش میسازد.
بخش ششم: تجربههای عرفانی و اجتماعی
تجربه عموی راوی
یکی از خویشاوندان راوی، با بزاق خود به فقرا شفابخشی میکرد، که نشانهای از معنویت عمیق بود. این خانواده، به نظافت و احترام اهمیت بسیار میدادند و زندگیای مبتنی بر اخلاق و معنویت داشتند. این تجربه، نشاندهنده آن است که معنویت، در خدمت به دیگران و حفظ کرامت انسانی تجلی مییابد.
مناجات خمس عشر
فرزند این خویشاوند، در زندان، مناجات خمس عشر را حفظ کرد و بعدها آن را به شعری چندصدبیتی بدل ساخت. این امر، نشاندهنده پیوند معنویت و خلاقیت ادبی است که میتواند در شرایط دشوار، مایه آرامش و نجات باشد.
جمعبندی
بازخوانی آیه ۳۴ سوره نساء، با تکیه بر عقل و تخصص، نشان میدهد که احکام قوامیت، انفاق و تنبیه، ریشه در شرایط تاریخی عصر نزول دارند و در جهان معاصر، نسخ عملی شدهاند. اصل مکملبودن زن و مرد، حقیقتی جاودانه است که قوامیت جنسیتی را نفی میکند. دین و علم، هر دو در برابر چالشهای فحشا و خشونت ناکام ماندهاند و اصلاح جهان، نیازمند تعادل میان عقل، تخصص و اخلاق است. ویرایش دین، با بهرهگیری از دانش و عقلانیت، نهتنها مجاز، بلکه ضروری است تا دین با نیازهای زمانه هماهنگ شود. انسانها، با همکاری و احترام متقابل، میتوانند جهانی عادلانه و اخلاقی بنا کنند.
| با نظارت صادق خادمی |