در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 985

متن درس





تفسیر: تأملاتی در باب مرگ، توحید و تفقه قرآنی

تفسیر: تأملاتی در باب مرگ، توحید و تفقه قرآنی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۹۸۵)

دیباچه

این نوشتار، به تأمل در آیات نورانی قرآن کریم، به‌ویژه آیه ۷۸ سوره آل‌عمران و آیه مرتبط با آن، می‌پردازد و با نگاهی عمیق به مفاهیم مرگ، توحید، خیر و شر، و ضرورت فهم ژرف معارف الهی، راهنمایی برای زیست مؤمنانه ارائه می‌دهد. متن پیش‌رو، با بهره‌گیری از زبانی فصیح و متین، کوشیده است تا معانی بلند قرآنی را با پیوند به مسائل روز و دغدغه‌های انسانی، به‌گونه‌ای روشن و منسجم تبیین نماید. این اثر، با ساختاری منظم و روشن، درصدد است تا خواننده را به تأمل در حقایق وجودی و الهی دعوت کند و درس‌هایی عملی برای زندگی در پرتو قرآن کریم عرضه نماید.

بخش یکم: ناگزیری مرگ و جامعیت خطاب الهی

جهان‌شمولی خطاب قرآنی

قرآن کریم در آیه ۷۸ سوره آل‌عمران، از بحث‌های خاص درباره مؤمنان و منافقان به موضوعی عام‌تر گذار می‌کند که همه انسان‌ها را در بر می‌گیرد. این گذار، نشان از جامعیت کلام الهی دارد که فارغ از ایمان یا نفاق، به مسائل بنیادین وجودی انسان می‌پردازد. مرگ، به‌عنوان واقعیتی گریزناپذیر، و خیر و شر، به‌عنوان دو وجه زندگی بشری، در این آیه مورد توجه قرار گرفته‌اند. این خطاب عام، انسان را به تأمل در سرنوشت مشترک خویش و پذیرش مسئولیت در برابر اعمالش فرا می‌خواند، گویی آیینه‌ای است که حقیقت وجود را پیش روی همگان قرار می‌دهد.

ناگزیری مرگ در همه احوال

أَيْنَمَا تَكُونُوا يُدْرِكُكُمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ

هر کجا باشید، مرگ شما را درمی‌یابد، هرچند در برج‌های استوار باشید.

این آیه، با صراحت و عظمت، بر حتمی بودن مرگ تأکید می‌ورزد. مرگ، چون سایه‌ای است که در هر مکان و زمان، انسان را درمی‌یابد، حتی اگر در برج‌های استوار و پناهگاه‌های محکم پناه گیرد. اشاره به «بروج مشیده» تمثیلی است از تلاش بی‌ثمر انسان برای گریز از مرگ با تکیه بر قدرت، ثروت یا فناوری. این کلام، چون زنگ بیداری است که انسان را از غفلت به‌سوی پذیرش تقدیر الهی رهنمون می‌سازد. مرگ، نه‌تنها پایان زندگی مادی است، بلکه دروازه‌ای به سوی رستاخیز و حساب الهی است.

تنوع ابزارهای مرگ

مرگ، به اشکال گوناگون و غیرمنتظره، انسان را درمی‌یابد: گاه با تیغ، گاه با سیل، گاه با زلزله، و گاه با گزند حیوانات. این تنوع، نشان از فراگیری و غیرقابل‌پیش‌بینی بودن مرگ دارد، گویی طبیعت، چون فرستاده‌ای الهی، در هر لحظه آماده اجرای فرمان خالق است. این حقیقت، انسان را به فروتنی در برابر اراده الهی دعوت می‌کند و او را از اعتماد به پناهگاه‌های ظاهری بازمی‌دارد.

مرگ در روزگار معاصر

در دوران معاصر، مرگ به شکل بیماری‌های همه‌گیر، مانند کرونا، چهره‌ای دیگر از خود نشان داده است. این بیماری، چون طوفانی ناگهانی، انسان‌ها را بی‌تفاوت به جایگاه اجتماعی یا دارایی‌شان درمی‌یابد. گزارش‌هایی از مرگ‌های ناگهانی در مکان‌های عمومی، چون فروشگاه‌ها، و حتی در میان پزشکان، گواه این حقیقت است که مرگ، هیچ مرزی نمی‌شناسد. این واقعیت، انسان را به تأمل در شکنندگی حیات و ضرورت آمادگی برای سفر آخرت فرا می‌خواند.

درنگ: مرگ، چون جریانی گریزناپذیر، انسان را به پذیرش تقدیر الهی و آمادگی برای آخرت دعوت می‌کند. پناهگاه‌های مادی، هرچند استوار، در برابر اراده الهی ناتوان‌اند.

بخش دوم: خیر و شر در پرتو توحید

نقد رفتار منافقانه در نسبت‌دادن خیر و شر

وَإِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ۖ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِكَ ۖ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ

و اگر خیری به آنان برسد، می‌گویند: این از جانب خداست؛ و اگر شری به آنان برسد، می‌گویند: این از جانب توست. بگو: همه از جانب خداست.

این بخش از آیه، رفتار منافقانه‌ای را نقد می‌کند که خیر را به خدا و شر را به پیامبر نسبت می‌دهند. این دوگانگی، نشانه‌ای از نفاق و دوری از توحید است. قرآن کریم، با تأکید بر اینکه «همه از جانب خداست»، انسان را از خودبزرگ‌بینی و سرزنش دیگران بازمی‌دارد. خیر و شر، هر دو در نظام الهی معنا می‌یابند و انسان باید با تسلیم در برابر حکمت الهی، به اصلاح خویش بپردازد.

تبیین خیر و شر در آیه مرتبط

مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ۖ وَمَا أَصَابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ

هر خیری که به تو رسد، از جانب خداست؛ و هر شری که به تو رسد، از جانب خود توست.

آیه ۷۹ سوره آل‌عمران، با تبیین منشأ خیر و شر، مسئولیت انسان را در قبال اعمالش برجسته می‌سازد. خیر، چون بارانی است که از آسمان لطف الهی فرو می‌ریزد، و شر، چون سایه‌ای است که از اعمال نادرست انسان برمی‌خیزد. این کلام، تعادلی ظریف بین تلاش انسانی و توکل بر خدا برقرار می‌سازد و انسان را به خودآگاهی و اصلاح رفتار دعوت می‌کند.

کفایت خدا به‌عنوان شاهد

وَأَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولًا ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدًا

و تو را برای مردم پیام‌آور فرستادیم، و گواه بودن خدا کافی است.

این آیه، نقش پیامبر را به‌عنوان رسول و نامه‌رسان الهی تبیین می‌کند و تأکید دارد که خدا به‌عنوان شاهد، کافی است. این کلام، چون نوری است که هرگونه بزرگ‌نمایی غیرالهی را از میان می‌برد و انسان را به اخلاص در عمل و اعتماد به نظارت الهی دعوت می‌کند. ذکر «کفى بالله شهيدا»، چون ذکری خفی، انسان را به یادآوری دائمی حضور خدا و کفایت او در همه امور فرا می‌خواند.

درنگ: همه خیر و شر از جانب خداست، اما شر نتیجه اعمال انسان است. این حقیقت، انسان را به فروتنی و اصلاح خویش در پرتو توحید دعوت می‌کند.

بخش سوم: ضرورت تفقه و پرهیز از انحراف

نقد عدم تفقه در فهم کلام الهی

فَمَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا

این قوم را چه شده است که چیزی از سخن [حق] را درنمی‌یابند؟

قرآن کریم، با این پرسش، قومی را که از فهم عمیق کلام الهی عاجزند، مورد نقد قرار می‌دهد. تفقه، چون گوهری است که فراتر از علم ظاهری، به فهم کاربردی و ژرف معارف الهی اشاره دارد. این نقد، انسان را به تأمل در عمق کلام الهی و دوری از سطحی‌نگری دعوت می‌کند. زبان قرآن کریم، چون دریایی بی‌کران است که فهم آن نیازمند غواصی در معانی الهی است.

انحراف از توحید و بزرگ‌نمایی غیر خدا

یکی از بزرگ‌ترین انحرافات، دوری از توحید و بزرگ‌نمایی غیر خدا، حتی بندگان صالح او، است. پیامبران و ائمه، هرچند والامقام، بندگان خدا هستند و در برابر اراده الهی، چون قطره‌ای در برابر اقیانوس‌اند. این حقیقت، انسان را از شرک خفی و تکیه بر غیر خدا بازمی‌دارد و به توحید ناب رهنمون می‌سازد.

زبان قرآن کریم: زبانی الهی

زبان قرآن کریم، فراتر از زبان بشری، زبان حق تعالی است. این کلام، چون آینه‌ای است که حقیقت وجود را بازمی‌تاباند و فهم آن نیازمند قلبی پاک و ذهنی ژرف‌اندیش است. انسان باید با تفقه و تأمل، به عمق این کلام راه یابد تا از گمراهی و سطحی‌نگری در امان ماند.

درنگ: تفقه در کلام الهی، انسان را از انحراف و سطحی‌نگری بازمی‌دارد و به سوی فهم ژرف و توحید ناب رهنمون می‌سازد.

بخش چهارم: زیست مؤمنانه و خیرخواهی

ظلم: گناه بنیادین

ظلم، چون تاریکی است که نور عدالت الهی را می‌پوشاند. این گناه، در هر شکل و به هر کس یا موجودی، مانع سعادت انسان است. قرآن کریم، انسان را به دوری از ظلم و رعایت عدالت در همه ابعاد زندگی دعوت می‌کند. این اصل، چون ستاره‌ای است که راه سعادت را روشن می‌سازد.

ترویج مساوات و خیرخواهی

انسان مؤمن، حتی در کوچک‌ترین امور، باید خیرخواه باشد. دادن لقمه‌ای نان به گرسنه، آبی به کودک، یا غذایی به حیوانات، چون گلی است که در باغچه سعادت انسان می‌روید. این اعمال، هرچند کوچک، در نظام الهی ارزشی والا دارند و انسان را به خداگونه عمل کردن دعوت می‌کنند.

خداگونه عمل کردن

خداگونه عمل کردن، به معنای محبت و خیرخواهی به همه مخلوقات است. انسان مؤمن، چون باغبانی است که بذر محبت را در دل خاک می‌کارد تا گل‌های رحمت الهی بروید. این اصل، انسان را به احترام به همه موجودات، از انسان تا حیوان، دعوت می‌کند و زیست مؤمنانه را به نمایش می‌گذارد.

نقد خودخواهی در برابر بحران

در دوران بحران، مانند همه‌گیری کرونا، خودخواهی برخی افراد در انباشتن ثروت و بی‌توجهی به نیازمندان، چون زخمی است بر پیکره انسانیت. این رفتار، نشانه دوری از ارزش‌های الهی است. مؤمن واقعی، در هر شرایط، به فکر دیگران است و با ایثار و همبستگی، نور امید را در دل‌ها می‌افروزد.

اهمیت کارهای کوچک خیر

کارهای کوچک خیر، چون ریختن تخمه برای مورچه‌ها یا غذا دادن به حیوانات، ارزشی الهی دارند. این اعمال، چون قطراتی هستند که رودخانه محبت را پرآب می‌کنند. انسان مؤمن، با نیت خالص، می‌تواند با کوچک‌ترین کارها، به عرش الهی راه یابد.

مسئولیت در برابر ظلم‌های اجتماعی

ظلم‌های اجتماعی، مانند هزینه‌های گزاف مرگ در دوران بحران، نشانه نابرابری و بی‌عدالتی است. انسان مؤمن، چون نگهبانی است که در برابر ظلم می‌ایستد و با کمک به مظلومان، عدالت الهی را ترویج می‌کند. این مسئولیت، در جهانی که نابرابری‌ها فزونی یافته، اهمیتی دوچندان دارد.

درنگ: زیست مؤمنانه، در گرو خیرخواهی، مساوات و دوری از ظلم است. کارهای کوچک خیر، چون نوری است که راه سعادت را روشن می‌سازد.

جمع‌بندی

این نوشتار، با تأمل در آیات ۷۸ و ۷۹ سوره آل‌عمران، به بررسی مفاهیم عمیق مرگ، توحید، خیر و شر، و ضرورت تفقه در کلام الهی پرداخت. مرگ، چون آینه‌ای است که حقیقت شکنندگی انسان را نشان می‌دهد و او را به آمادگی برای آخرت دعوت می‌کند. خیر و شر، در پرتو توحید، معنایی الهی می‌یابند و انسان را به فروتنی و اصلاح خویش فرا می‌خوانند. نقد عدم تفقه، ضرورت فهم ژرف معارف قرآنی را برجسته می‌سازد و انسان را از انحراف و سطحی‌نگری بازمی‌دارد. زیست مؤمنانه، با خیرخواهی، مساوات و دوری از ظلم، راهی است به سوی سعادت ابدی. این درس‌ها، چون چراغی هستند که در هر زمان و مکان، راه انسان را به سوی خدا روشن می‌سازند.

با نظارت صادق خادمی