در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 990

متن درس




تفسیر آیات ۸۵ تا ۸۷ سوره نساء: تأملاتی در شفاعت، تعاملات اجتماعی و حقیقت قیامت

تفسیر: آیات ۸۵ تا ۸۷ سوره نساء: تأملاتی در شفاعت، تعاملات اجتماعی و حقیقت قیامت

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۹۹۰)

دیباچه

قرآن کریم، چونان دریایی بی‌کران، معارفی ژرف و درس‌هایی بی‌پایان برای هدایت بشر در خود نهفته دارد. آیات ۸۵ تا ۸۷ سوره نساء، با بیانی موجز اما پرمغز، انسان را به تأمل در مسئولیت‌های اجتماعی، اخلاقی و اعتقادی دعوت می‌کند. این آیات، از شفاعت نیکو و ناپسند سخن می‌گویند، بر اهمیت آداب معاشرت تأکید می‌ورزند و با اشاره به حقیقت توحید و روز قیامت، تصویری بدیع از لحظه‌ای ارائه می‌دهند که اراده الهی یکه‌تاز میدان وجود است. در این نوشتار، با نگاهی عمیق به این آیات، تلاش شده است تا معانی و مفاهیم آن‌ها با زبانی روشن و متین تبیین گردد. مطالب در بخش‌هایی منظم ارائه شده‌اند تا خواننده را به سفری معنوی و معرفتی در ژرفای این آیات رهنمون سازد.

بخش یکم: شفاعت نیکو و ناپسند؛ تأملی بر پاداش و مسئولیت

متن و ترجمه آیه

مَنْ يَشْفَعْ شَفَاعَةً حَسَنَةً يَكُنْ لَهُ نَصِيبٌ مِنْهَا ۖ وَمَنْ يَشْفَعْ شَفَاعَةً سَيِّئَةً يَكُنْ لَهُ كِفْلٌ مِنْهَا ۖ وَكَانَ اللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ مُقِيتًا

هر کس شفاعتی نیکو کند، نصیبی از آن خواهد داشت، و هر کس شفاعتی بد کند، سهمی از [عقوبت] آن خواهد داشت، و خدا بر هر چیزی تواناست.

تحلیل مفهومی: نصیب و کفل

آیه شریفه، با ظرافتی بی‌نظیر، تفاوت میان شفاعت نیکو و ناپسند را ترسیم می‌کند. واژه «نصیب» در شفاعت نیکو، به پاداشی اشاره دارد که چونان میوه‌ای شیرین، متناسب با تلاش خیر انسان نصیبش می‌گردد. این پاداش، سهمی است از زحمتی که فرد در راه خیر کشیده است، گویی آجرهایی که برای بنای نیکی فراهم آورده، به او سهمی از استواری آن بنا عطا می‌کند. در مقابل، «کفل» در شفاعت ناپسند، به بدهی و مسئولیتی اشاره دارد که چونان باری سنگین بر دوش انسان نهاده می‌شود. کفل، از ریشه کفالت، به معنای پذیرش بدهی است؛ گویی فرد با مشارکت در شر، خود را کفیل گناه دیگری کرده و باید سهمی از عقوبت آن را به دوش کشد.

درنگ: تمایز «نصیب» و «کفل» در آیه، بر عدالت الهی تأکید دارد: خیر، پاداشی متناسب با تلاش به ارمغان می‌آورد، اما شر، باری از مسئولیت و عقوبت بر دوش انسان می‌نهد.

این تمایز، انسان را به تأمل در پیامدهای اعمالش دعوت می‌کند. شفاعت نیکو، مانند کاشتن بذری در زمین حاصلخیز است که ثمره‌اش به باغبان بازمی‌گردد؛ اما شفاعت ناپسند، چونان امضای سندی است که انسان را به بدهی‌ای ناخواسته گرفتار می‌سازد.

شفاعت: میانجی‌گری خیر یا شر

شفاعت در این آیه، به معنای میانجی‌گری یا کمک در امور خیر یا شر است. این مفهوم، فراتر از معنای رایج شفاعت در روز قیامت، به هرگونه مشارکت در امور دیگران اشاره دارد. انسان، با هر یاری که به خیر یا شر می‌رساند، در سرنوشت آن عمل سهیم می‌شود. این مسئولیت، چونان آینه‌ای است که اعمال انسان را به او بازمی‌تاباند و او را به دقت در انتخاب‌هایش فرا می‌خواند.

مقیت: نگهبان مقتدر الهی

عبارت «وَكَانَ اللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ مُقِيتًا» خدا را به‌عنوان نگهبانی مقتدر معرفی می‌کند. «مقیت» از ریشه «مقت»، به معنای نظارت و قدرت شدید است و از اسمای حسزای الهی به شمار می‌رود. این صفت، چونان نوری که هیچ گوشه‌ای را تاریک نمی‌گذارد، بر تسلط کامل خداوند بر اعمال انسان دلالت دارد. نظارت الهی، نه از سر سستی، بلکه از سر قوت و اقتدار است و انسان را به رعایت تقوا در برابر این نگهبان بیدار دعوت می‌کند.

درنگ: «مقیت» صفتی الهی است که بر نظارت دقیق و مقتدرانه خداوند بر همه اعمال انسان تأکید دارد و ضرورت تقوا را گوشزد می‌کند.

جمع‌بندی بخش یکم

آیه ۸۵ سوره نساء، با بیانی حکیمانه، انسان را به انتخاب آگاهانه اعمال خیر و پرهیز از مشارکت در شر دعوت می‌کند. تمایز میان «نصیب» و «کفل»، چونان دو کفه ترازوی عدالت الهی، پاداش و مسئولیت را به نمایش می‌گذارد. صفت «مقیت»، انسان را به آگاهی از نظارت الهی و دقت در رفتار فرا می‌خواند. این آیه، چونان مشعلی فروزان، راه سعادت را در انتخاب خیر و دوری از شر روشن می‌سازد.

بخش دوم: آداب معاشرت؛ آیینه‌ای از اخلاق اجتماعی

متن و ترجمه آیه

وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا

و چون به شما درود گویند، به نیکوتر از آن یا همانند آن پاسخ دهید. بی‌گمان خدا بر هر چیزی حسابرس است.

اهمیت تعاملات اجتماعی

آیه ۸۶ سوره نساء، با تأکید بر پاسخگویی به تحیت (درود)، بر اهمیت آداب معاشرت در زندگی اجتماعی دلالت دارد. این دستور، چونان نسیمی که گل‌ها را به رقص می‌آورد، بر ضرورت احترام متقابل و تقویت پیوندهای انسانی تأکید می‌ورزد. تعارفات اجتماعی، مانند سلام، اصلی عقلایی و فطری است که در همه فرهنگ‌ها و تمدن‌ها ریشه دارد. این رفتار، نشانه‌ای از نیاز ذاتی انسان به ارتباط و تعامل است، گویی دو موجود زنده، حتی در ساده‌ترین دیدار، با نشانه‌ای از محبت و احترام به یکدیگر پیوند می‌یابند.

درنگ: تعارفات اجتماعی، چونان سلام، اصلی فطری و جهانی است که پیوندهای انسانی را تقویت می‌کند و نشانه‌ای از فطرت اجتماعی انسان است.

پاسخ بهتر یا برابر

آیه، انسان را به پاسخگویی بهتر به تحیت، مانند افزودن «و رحمة الله» به «سلام علیکم»، یا دست‌کم پاسخ برابر تشویق می‌کند. این توصیه، چونان گلی که با عطر بیشتر شکوفا می‌شود، بر فضیلت سخاوت در رفتار و گفتار دلالت دارد. پاسخ بهتر، نشانه کرامت و اخلاق برتر است و انسان را به ارتقای کیفیت روابط اجتماعی دعوت می‌کند. با این حال، اگر فردی به سبب ناتوانی، مانند بیماری، نتواند پاسخی بهتر دهد، پاسخ برابر نیز کافی است. این انعطاف، چونان رحمتی الهی، نشان‌دهنده توجه قرآن کریم به شرایط انسانی است.

حسابرسی الهی بر تعاملات

عبارت «إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا» بر نظارت دقیق الهی بر همه تعاملات، حتی جزئی‌ترین آن‌ها، تأکید دارد. خداوند، چونان حسابی دقیق، هر رفتار و گفتاری را می‌نگرد و ثبت می‌کند. این نظارت، انسان را به اخلاص در رفتار و پرهیز از ظاهرسازی دعوت می‌کند. سلام تصنعی و ساختگی، که با نیت خالص همراه نیست، مورد نقد است؛ زیرا خداوند، که حسابی بی‌خطاست، نیت‌ها را نیز می‌بیند.

درنگ: خداوند بر همه تعاملات، حتی سلام‌های ساده، حسابرس است و انسان را به اخلاص و صداقت در رفتار فرا می‌خواند.

جمع‌بندی بخش دوم

آیه ۸۶ سوره نساء، چونان آیینه‌ای صاف، اهمیت آداب معاشرت و اخلاق اجتماعی را به نمایش می‌گذارد. دستور به پاسخ بهتر یا برابر به تحیت، انسان را به سخاوت در گفتار و رفتار و رعایت حال دیگران دعوت می‌کند. نظارت الهی بر همه تعاملات، ضرورت اخلاص و پرهیز از ریا را گوشزد می‌کند. این آیه، در جهانی که گاه روابط سرد و بی‌روح شده‌اند، انسان را به گرمی و محبت در تعاملات اجتماعی فرا می‌خواند.

بخش سوم: توحید و حقیقت قیامت؛ لحظه تسلیم به اراده الهی

متن و ترجمه آیه

اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۚ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ ۗ وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِيثًا

خدا، که هیچ معبودی جز او نیست، قطعاً شما را در روز قیامت، که هیچ شکی در آن نیست، گرد خواهد آورد، و کیست که از خدا راستگوتر باشد؟

توحید و اسمای الهی

آیه ۸۷ سوره نساء، با تأکید بر توحید، خداوند را یگانه و بی‌همتا معرفی می‌کند. عبارت «اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ» چونان پرچمی برافراشته، بر یکتایی ذات الهی تأکید دارد. «الله» اسم جامع و ظاهری است که همه صفات الهی را در بر می‌گیرد، در حالی که «هو» اسم باطن است و به ذات متعالی و نهان خداوند اشاره دارد. ذکر «هو الله»، ذکری خفی و سنگین است که به سبب تأثیر عمیق معنوی، نیازمند احتیاط و آمادگی روحی است. این ذکر، چونان کلیدی به سوی باطن وجود، باید با آگاهی و مراقبت ادا شود، زیرا استفاده ناآگاهانه آن ممکن است انسان را به دشواری‌های معنوی گرفتار سازد.

درنگ: ذکر «هو الله» ذکری باطنی و سنگین است که نیازمند آمادگی روحی و احتیاط در استفاده است.

جمع به سوی قیامت

عبارت «لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ» از گرد آمدن همه انسان‌ها به سوی روز قیامت سخن می‌گوید. واژه «إلى» در برابر «في»، بر حرکت به سوی قیامت دلالت دارد، نه تجمع مکانی در یک مکان. قیامت، چونان لحظه‌ای که زمان و مکان در برابر اراده الهی رنگ می‌بازند، ظرف عمل نیست. در این روز، هیچ‌کس از جای خود تکان نمی‌خورد و اراده انسانی متوقف می‌شود. هر فرد، در ظرف وجودی خود ثابت است و تنها اراده الهی حاکم است.

تصور عامه از قیامت، گاه به تجمعی گله‌وار یا آشوب و مرافعه میان انسان‌ها گرایش دارد. اما این آیه، چنین تصوری را نفی می‌کند. قیامت، چونان ماشینی است که استارت آن خاموش شده و همه اجزا در جای خود قفل شده‌اند. این روز، خلوت‌ترین لحظه وجود است، زیرا هیچ‌کس جز خدا عمل نمی‌کند و همه در برابر اراده او تسلیم‌اند.

درنگ: قیامت، خلوت‌ترین روز است که همه در ظرف وجودی خود ثابت‌اند و تنها اراده الهی حاکم است.

فرار در قیامت

آیه‌ای دیگر از قرآن کریم می‌فرماید: «يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ». این فرار، نه به معنای جابه‌جایی مکانی، بلکه به معنای انزوای وجودی و قطع ارتباط بشری است. انسان در قیامت، در ظرف وجودی خود محصور است و تنها با حسابرسی الهی روبه‌روست. این فرار، چونان جدایی روح از تعلقات دنیوی، نشانه تمرکز کامل بر عدالت الهی است.

حاکمیت الهی و یقین به قیامت

عبارت «وَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَ الْعِبَادِ» بر حاکمیت مطلق خداوند در قیامت تأکید دارد. همه انسان‌ها در برابر این حاکمیت تسلیم‌اند و هیچ مرافعه بشری در کار نیست. همچنین، عبارت «لَا رَيْبَ فِيهِ» یقین به وقوع قیامت را اعلام می‌کند، هرچند جزئیات آن فراتر از درک بشری است. این یقین، چونان ستونی استوار، ایمان به غیب را تقویت می‌کند.

عبارت پایانی آیه، «وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِيثًا»، بر صدق مطلق الهی تأکید دارد. هیچ سخنی راست‌تر از کلام خدا نیست، و این اطمینان، انسان را به اعتماد کامل به وعده‌های قرآن کریم دعوت می‌کند.

درنگ: قیامت، روز تسلیم کامل به حاکمیت الهی است و هیچ‌کس از کلام خدا راستگوتر نیست.

تفاوت برزخ و قیامت

برزخ، عالمی پیش از قیامت است که در آن هنوز حرکت و سیر وجود دارد، اما قیامت، لحظه توقف کامل است. برزخ، چونان پلی میان دنیا و قیامت، مرحله‌ای انتقالی است، در حالی که قیامت، لحظه حسابرسی نهایی است که همه در برابر خدا ثابت و تسلیم‌اند.

نقد تصورات نادرست

تصور قیامت به‌عنوان واقعه‌ای کنونی یا آشوبناک، با نصوص قرآنی سازگار نیست. قرآن کریم، قیامت را واقعه‌ای در آینده می‌داند که هنوز فرا نرسیده است. همچنین، نزدیکی قیامت از نگاه الهی، با مقیاس انسانی متفاوت است. این نزدیکی، چونان افقی که در نگاه نزدیک است اما در دسترس نیست، انسان را به آمادگی دائم فرا می‌خواند.

جمع‌بندی بخش سوم

آیه ۸۷ سوره نساء، با تأکید بر توحید و یقین به قیامت، انسان را به تسلیم در برابر اراده الهی دعوت می‌کند. قیامت، لحظه‌ای خلوت و آرام است که اراده انسانی خاموش و تنها خدا حکم می‌کند. نقد تصورات نادرست و تأکید بر صدق الهی، راه را برای فهمی عمیق‌تر از حقیقت قیامت هموار می‌سازد.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی نهایی

آیات ۸۵ تا ۸۷ سوره نساء، چونان گوهرهایی درخشان، درس‌هایی عمیق در حوزه مسئولیت اجتماعی، اخلاق و اعتقاد ارائه می‌دهند. آیه ۸۵، با تمایز میان نصیب و کفل، انسان را به انتخاب خیر و پرهیز از شر دعوت می‌کند و نظارت مقتدرانه الهی را یادآور می‌شود. آیه ۸۶، با تأکید بر آداب معاشرت، ضرورت اخلاص و محبت در تعاملات اجتماعی را گوشزد می‌کند. آیه ۸۷، با تبیین توحید و حقیقت قیامت، انسان را به تسلیم در برابر اراده الهی و آمادگی برای روز حسابرسی دعوت می‌نماید. این آیات، در جهانی که گاه گرفتار سردی روابط و غفلت از حقیقت است، چونان چراغی راهنما، انسان را به سوی زیست مؤمنانه، اخلاقی و متعالی رهنمون می‌سازند.

با نظارت صادق خادمی