در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1011

متن درس




تفسیر: تأملاتی در آیات گمراهی و هدایت سوره آل‌عمران

تفسیر: تأملاتی در آیات گمراهی و هدایت سوره آل‌عمران

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۰۱۱)

دیباچه

قرآن کریم، چونان چراغی فروزان، مسیر هدایت را برای انسان روشن می‌سازد و با بیانی ژرف و حکیمانه، او را از دام‌های گمراهی و فریب بر حذر می‌دارد. آیات ۱۲۰ تا ۱۲۲ سوره آل‌عمران، با تبیین وسوسه‌های شیطان و وعده‌های فریبنده او در برابر پاداش راستین الهی، انسان را به تأمل در حقیقت وجود خویش و انتخاب راه سعادت دعوت می‌کند. این نوشتار، با نگاهی عمیق به این آیات، به بررسی مکانیزم‌های گمراهی شیطان، نقش نفسانیات در انحراف انسان، و جایگاه ایمان و عمل صالح در رهایی از این فریب‌ها می‌پردازد. با بهره‌گیری از زبان فاخر پارسی و ساختاری منظم، این متن کوشیده است تا مفاهیم قرآنی را با دقتی شایسته و بیانی شیوا به خوانندگان عرضه کند.

بخش یکم: فریب شیطان و خسران آشکار

آیه ۱۲۰: وعده‌های فریبنده شیطان

يَعِدُهُمْ وَيُمَنِّيهِمْ ۖ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا

ترجمه: او به آنان وعده می‌دهد و آرزوهای دور و دراز در دلشان می‌افکند، و شیطان جز فریب به آنان وعده نمی‌دهد.

قرآن کریم در این آیه، با بیانی رسا، به ترفندهای شیطان در گمراه ساختن انسان اشاره می‌کند. شیطان، چونان معماری زیرک، با شناخت دقیق ضعف‌های نفسانی انسان، از دریچه هواها و آرزوهای او وارد می‌شود. او با وعده‌هایی فریبنده، چون ثروت، قدرت، و لذت‌های زودگذر، انسان را به سوی خودبزرگ‌بینی و غرور سوق می‌دهد. این وعده‌ها، همچون سرابی در بیابان، تنها به خسران و تباهی می‌انجامند. شیطان، با تزیین اعمال ناپسند، انسان را به این باور می‌رساند که مسیر انتخاب‌شده، راهی به سوی سعادت است، حال آنکه این مسیر، جز به سوی پرتگاه نیست.

نفوذ شیطان از گذرگاه نفسانیات

شیطان، به‌تنهایی قدرتی مستقل برای گمراهی ندارد، بلکه چونان سیمی که به جریان برق متصل می‌شود، تنها در صورتی اثرگذار است که زمینه‌ای در وجود انسان فراهم باشد. این زمینه، همان تمایلات نفسانی است که چون خاک حاصلخیزی، بذر وسوسه‌های شیطان را در خود می‌پروراند. او با همراهی با نفس انسان، آرزوهای کاذب را در دل او می‌کارد و با وعده‌هایی چون زندگی در برج‌های بلند یا دستیابی به ثروت‌های کلان، او را به سوی گمراهی می‌کشاند. این حقیقت، انسان را به تأمل در خویشتن دعوت می‌کند تا با شناخت ضعف‌های خود، در برابر این وسوسه‌ها ایستادگی کند.

مثالی از فریبندگی آرزوهای کاذب

برای روشن شدن این مفهوم، می‌توان به تجربه‌ای اشاره کرد که در آن، جذابیت زندگی در طبقات بالای یک ساختمان، چونان جلوه‌ای فریبنده، ذهن را به خود مشغول می‌سازد. راوی، با توصیف بازدید از طبقه دهم ساختمانی در قم، به دشواری‌های دسترسی و ناسازگاری این سبک زندگی با واقعیت اشاره می‌کند. این تجربه، چون آیینه‌ای است که نشان می‌دهد چگونه وعده‌های شیطان، انسان را از حقیقت زندگی ساده و راستین دور می‌سازد. این مثال، یادآور این حقیقت قرآنی است که شهوات نفسانی، انسان را به سوی انتخاب‌هایی سوق می‌دهند که در ظاهر فریبنده، اما در باطن زیان‌بارند.

درنگ: شیطان، با بهره‌گیری از تمایلات نفسانی، انسان را با وعده‌های فریبنده به سوی غرور و خودبزرگ‌بینی هدایت می‌کند. این وعده‌ها، جز به خسران و تباهی نمی‌انجامند.

بخش دوم: سرانجام پیروان شیطان

آیه ۱۲۱: جهنم، جایگاه فریب‌خوردگان

أُولَٰئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَلَا يَجِدُونَ عَنْهَا مَحِيصًا

ترجمه: آنان جایگاهشان جهنم است و از آن راه گریزی نمی‌یابند.

قرآن کریم، با صراحت و قاطعیت، سرانجام کسانی را که فریب وعده‌های شیطان را خورده‌اند، جهنم معرفی می‌کند. واژه «مَحِيصًا» در این آیه، بر نبود هیچ راه گریزی از عذاب الهی تأکید دارد. این آیه، چون هشداری است که انسان را از دنباله‌روی از وسوسه‌های شیطان بر حذر می‌دارد. پذیرش ولایت شیطان، انسان را به سوی عذابی بی‌چاره سوق می‌دهد که در آن، نه شفاعتی ممکن است و نه راه فراری.

عدم استقلال شیطان در گمراهی

شیطان، به‌تنهایی قدرتی برای گمراه ساختن انسان ندارد. او، چونان جرقه‌ای است که تنها در صورتی شعله‌ور می‌شود که ماده‌ای قابل اشتعال در دسترس باشد. این ماده، همان ضعف‌های نفسانی انسان است که شیطان با شناخت دقیق آن، زمینه گمراهی را فراهم می‌کند. این حقیقت، انسان را به اهمیت اختیار و مسئولیت خویش آگاه می‌سازد. ایمان و عمل صالح، چون سپری محکم، انسان را از نفوذ شیطان مصون می‌دارند.

درنگ: گمراهی شیطان، نتیجه پیوند ضعف‌های نفسانی انسان با وسوسه‌های اوست. ایمان و عمل صالح، انسان را از این دام مصون می‌دارد.

بخش سوم: پاداش مؤمنان صالح

آیه ۱۲۲: بهشت، وعده راستین الهی

وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ۖ وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا ۚ وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلًا

ترجمه: و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، به‌زودی آنان را در باغ‌هایی که از زیر [درختان] آن جویبارها جاری است وارد می‌کنیم، در آن جاودانه می‌مانند. وعده خدا راست است، و کیست که از خدا راست‌گوتر باشد؟

در برابر فریب‌های شیطان، قرآن کریم وعده‌ای راستین و الهی را به مؤمنان صالح نوید می‌دهد. بهشت، با نهرهای جاری و جاودانگی، پاداش کسانی است که با ایمان و عمل صالح، در برابر وسوسه‌های شیطان ایستادگی کرده‌اند. واژه «حَقًّا» در این آیه، بر صداقت و قطعیت وعده الهی تأکید دارد. این وعده، چونان نوری در تاریکی، انسان را به سوی سعادت ابدی هدایت می‌کند.

تمایز مؤمنان عادی و اولیای خدا

مؤمنان، در نگاه قرآن کریم، به دو دسته تقسیم می‌شوند: مؤمنان عادی که با ایمان و عمل صالح به بهشت وارد می‌شوند و اولیای خدا، شامل انبیا، شهدا، و صالحان برجسته، که جایگاهی ویژه دارند. واژه «سَنُدْخِلُهُمْ» در آیه، به ورود مؤمنان عادی به بهشت اشاره دارد، اما اولیای خدا، به دلیل اخلاص و مقام والای خود، از این ورود گله‌وار متمایزند. آنان، چون ستارگان درخشان در آسمان ایمان، جایگاه ویژه‌ای در نزد پروردگار دارند.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با تبیین پاداش مؤمنان صالح، بر اهمیت ایمان و عمل صالح در رهایی از فریب‌های شیطان تأکید می‌کند. وعده الهی، برخلاف وعده‌های فریبنده شیطان، راستین و جاودانه است. تمایز میان مؤمنان عادی و اولیای خدا، نشان‌دهنده درجات مختلف ایمان و اخلاص است که هر یک، به فراخور تلاش خود، از نعمت‌های الهی بهره‌مند می‌شوند.

درنگ: ایمان و عمل صالح، کلید ورود به بهشت و رهایی از فریب‌های شیطان است. وعده الهی، برخلاف وعده‌های شیطان، راستین و جاودانه است.

بخش چهارم: نقد باورهای غیرعقلانی و انحرافات اجتماعی

نقد مفهوم رجعت در معنای رایج

مفهوم رجعت، در برخی روایات، به بازگشت برخی از اولیای خدا به دنیا اشاره دارد. بااین‌حال، این مفهوم در معنای رایج، گاه به باورهایی غیرعقلانی منجر شده است که با شرایط کنونی جامعه سازگار نیست. رجعت، در صورتی که تحقق یابد، باید در عالمی دیگر و با شرایطی متفاوت باشد که انسان‌ها به درجه‌ای از کمال رسیده باشند. این دیدگاه، بر لزوم پرهیز از باورهای خرافی و تکیه بر عقلانیت در فهم مفاهیم دینی تأکید دارد.

انحرافات اجتماعی و سوءاستفاده از دین

یکی از آفات زمانه، سوءاستفاده از مفاهیم دینی برای فریب مردم و کسب مال و قدرت است. این انحرافات، که ریشه در نفوذ شیطان دارند، با تزیین باورهای نادرست، مردم را از مسیر توحید و اخلاص دور می‌کنند. برای مثال، وعده‌هایی چون بهره‌مندی از اموال در خدمت دین، گاه به فریب و گمراهی منجر می‌شود. این انحرافات، چونان زهری در پیکره جامعه، اعتماد و اخلاص را از میان می‌برند.

تجربه‌ای از مواجهه با ظواهر مادی

راوی، با اشاره به تجربه‌ای شخصی از ورود به شهر قم در جوانی و مواجهه با انتقادات به ظاهر غیرمتعارف خود، بر اهمیت اخلاص و پرهیز از قضاوت‌های ظاهری تأکید می‌کند. این تجربه، چون آیینه‌ای است که نشان می‌دهد چگونه توجه به ظواهر مادی، انسان را از حقیقت اخلاص و عمل صالح دور می‌سازد. علم دینی، باید از این قضاوت‌های سطحی فراتر رود و به سوی حقیقت و باطن اعمال هدایت شود.

نقد شرایط اجتماعی و اخلاقی

جامعه کنونی، گاه شاهد انحرافاتی چون خشونت، تکفیر، و سوءاستفاده از مفاهیم دینی است. این مسائل، نتیجه دوری از توحید و نفوذ وسوسه‌های شیطان در بطن جامعه است. علم دینی، به‌عنوان نگهبان حقیقت، باید در برابر این انحرافات ایستادگی کند و با ترویج عقلانیت و اخلاص، جامعه را به سوی اصلاح هدایت نماید.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با نقد باورهای غیرعقلانی و انحرافات اجتماعی، بر لزوم بازگشت به توحید و اخلاص تأکید می‌کند. علم دینی، به‌عنوان چراغ راه، باید از خرافات و سوءاستفاده‌ها دور بماند و با تکیه بر عقلانیت، جامعه را به سوی سعادت هدایت کند. تجربه‌های شخصی و تأملات قرآنی، انسان را به پرهیز از ظواهر فریبنده و توجه به حقیقت دعوت می‌کنند.

درنگ: پرهیز از باورهای غیرعقلانی و انحرافات اجتماعی، لازمه حفظ اخلاص و توحید است. علم دینی، باید با تکیه بر عقلانیت، جامعه را از فریب‌های شیطان مصون دارد.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

آیات ۱۲۰ تا ۱۲۲ سوره آل‌عمران، چونان آیینه‌ای روشن، حقیقت گمراهی شیطان و هدایت الهی را به تصویر می‌کشند. شیطان، با وعده‌های فریبنده و بهره‌گیری از نفسانیات انسان، او را به سوی خسران و جهنم سوق می‌دهد، درحالی‌که ایمان و عمل صالح، انسان را به سوی بهشت و رحمت الهی هدایت می‌کند. تمایز میان مؤمنان عادی و اولیای خدا، نشان‌دهنده درجات مختلف ایمان و اخلاص است. نقد باورهای غیرعقلانی و انحرافات اجتماعی، انسان را به تأمل در حقیقت دین و پرهیز از فریب‌های شیطان دعوت می‌کند. این تفسیر، با بیانی فاخر و ساختاری منظم، کوشیده است تا این مفاهیم را با دقتی شایسته به خوانندگان عرضه کند. امید است که این تأملات، راهگشای سعادت و رستگاری باشد.

با نظارت صادق خادمی