متن درس
تفسیر: تذبذب در ایمان و نقد نفاق
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۰۲۲)
دیباچه
این نوشتار به تبیین و تفسیر آیه ۱۳۸ سوره نساء از قرآن کریم اختصاص دارد که با نگاهی ژرف به پدیدههای کفر، نفاق و تذبذب در ایمان میپردازد. محور اصلی این بررسی، تحلیل افرادی است که میان ایمان و کفر در نوساناند و از ثبات در باور و عمل محروم ماندهاند. این اثر با تکیه بر محتوای درسگفتارهای عالمان دینی و تحلیلهای تفسیری، درصدد است تا ابعاد روانشناختی، جامعهشناختی و فلسفی این موضوع را با زبانی روشن و متین به تصویر کشد. با بهرهگیری از آیات قرآن کریم و تمثیلهای معنوی، تلاش شده تا معانی عمیق این آیه در قالبی منسجم و روشن ارائه گردد.
متن و ترجمه آیه
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَلَا لِيَهْدِيَهُمْ سَبِيلًا
بهراستی کسانی که ایمان آوردند، سپس کفر ورزیدند، سپس ایمان آوردند، آنگاه کفر ورزیدند و بر کفر خود افزودند، خداوند نه آنها را میآمرزد و نه به راهی هدایتشان میکند.
تبیین مفهوم تذبذب در ایمان
ماهیت تذبذب و نفاق
آیه ۱۳۸ سوره نساء به دو گروه از انسانها اشاره دارد: کسانی که در ایمان و کفر نوسان میکنند و منافقانی که در باور و عمل خود ثبات ندارند. این دو گروه، هرچند در ظاهر متفاوتاند، در جوهره دارای شباهتاند، زیرا هر دو فاقد استقامت در مسیر حقیقتاند. تذبذب، بهسان پشهای که بیقرار میان دو نقطه پرسه میزند، انسان را از ثبات در ایمان محروم میسازد و او را در گردابی از تردید و ناپایداری فرو میبرد.
درنگ: تذبذب در ایمان، به معنای فقدان ثبات در باور و عمل است که فرد را از دستیابی به مغفرت و هدایت الهی محروم میسازد.
این آیه، با توصیف افرادی که مکرراً ایمان میآورند و سپس کفر میورزند، به فرآیند تدریجی سقوط معنوی اشاره دارد. این افراد، پس از هر نوسان، بر کفر خود میافزایند و در نهایت به مرحلهای میرسند که از رحمت و هدایت الهی محروم میشوند.
ریشههای روانشناختی تذبذب
تذبذب در ایمان، ریشه در یأس و خودنمایی دارد. فردی که در باور خود ناپایدار است، از اعتماد به نفس محروم میگردد و برای اثبات استقلال خویش، به انکار حقیقت روی میآورد. این رفتار، بهسان مسافری است که در بیابانی بیانتها سرگردان است و هر بار به سوی سرابی نو میشتابد، بیآنکه به مقصد برسد.
قرآن کریم در آیه ۱۴ سوره حجرات میفرماید:
لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَٰكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا
شما ایمان نیاوردید، بلکه بگویید تسلیم شدیم.
این آیه، ایمان ظاهری را از ایمان حقیقی متمایز میکند و نشان میدهد که تذبذب، نتیجه بسنده کردن به ظواهر ایمان است.
نمونههای تذبذب در زندگی روزمره
تذبذب، در زندگی روزمره نیز نمود مییابد. برای مثال، فردی که در تحصیل یا امور زندگی شکست میخورد و آن را به خواست الهی نسبت میدهد، نمونهای از ایمان ناپایدار است. این شخص، بهسان قایقی است که با هر موج به سویی متمایل میشود، بیآنکه لنگرگاه استواری داشته باشد. چنین فردی، در برابر ناکامیها به کفر روی میآورد و از ایمان خود دست میکشد.
قرآن کریم در آیه ۱۵۵ سوره بقره میفرماید:
وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ
و شما را با چیزی از ترس و گرسنگی میآزماییم.
این آیه، امتحانات الهی را عاملی برای آزمون ایمان میداند و نشان میدهد که ثبات در ایمان، در برابر سختیها آشکار میگردد.
عواقب تذبذب و نفاق
محرومیت از مغفرت و هدایت
آیه ۱۳۸ سوره نساء، با صراحت اعلام میدارد که افرادی که بر کفر خود میافزایند، از مغفرت و هدایت الهی محروم میشوند. این محرومیت، نتیجه فقدان قابلیت پذیرش رحمت الهی است، مانند ظرفی شکسته که آب را در خود نگه نمیدارد. این افراد، به دلیل بیثباتی، از دریافت نور هدایت محروم میمانند.
درنگ: تذبذب، مانند ظرفی شکسته، قابلیت پذیرش رحمت و هدایت الهی را از انسان سلب میکند.
قرآن کریم در آیه ۷ سوره بقره میفرماید:
خَتَمَ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ
خداوند بر دلهایشان مهر نهاده است.
این مهر، نتیجه استمرار در کفر و نفاق است که قلب را از پذیرش حقیقت محروم میسازد.
شباهت تذبذب با گناه مکرر
تذبذب در ایمان، مشابه گناه مکرر و توبههای بیثبات است. فردی که گناه میکند، توبه مینماید و دوباره به گناه بازمیگردد، در حقیقت در گردابی از ناپایداری گرفتار است. این رفتار، بهسان بیماری اعتیاد است که فرد ابتدا تفننی به سوی گناه میرود و سپس در آن غرق میشود.
قرآن کریم در آیه ۱۳۵ سوره آلعمران میفرماید:
وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ
و کسانی که چون کار زشتی کنند یا بر خود ستم روا دارند.
این آیه، به توبه واقعی دعوت میکند و نشان میدهد که توبه پایدار، راه رهایی از گناه است.
مقایسه با اعتیاد
تذبذب در ایمان، به اعتیاد تشبیه شده است. همانگونه که معتاد ابتدا تفننی مواد مصرف میکند و سپس به اعتیاد کامل میرسد، فرد مذبذب نیز از ایمان ظاهری به کفر عمیق فرو میغلتد. این فرآیند، بهسان سقوط تدریجی در پرتگاهی است که هر گام، فرد را به تاریکی نزدیکتر میکند.
قرآن کریم در آیه ۶۵ سوره زمر میفرماید:
وَلَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ
و اگر شرک ورزی، عملت تباه خواهد شد.
این آیه، به بطلان عمل در اثر انحراف اشاره دارد و تذبذب را مانعی برای ثمربخشی اعمال میداند.
دستهبندی انسانها
سه گروه اصلی
انسانها در این تفسیر به سه دسته تقسیم میشوند: مؤمنان ثابتقدم، کافران ثابت در کفر، و مذبذبان که در ایمان و کفر نوسان دارند. مؤمنان، بهسان کوهی استوار در برابر طوفانهای تردید ایستادگی میکنند، کافران در باور خود اصالت دارند، اما مذبذبان، مانند برگهایی در باد، بیثبات و سرگرداناند.
قرآن کریم در آیه ۱۴۳ سوره نساء میفرماید:
مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذَٰلِكَ لَا إِلَىٰ هَٰؤُلَاءِ وَلَا إِلَىٰ هَٰؤُلَاءِ
سرگردان میان این و آن، نه با اینان و نه با آنان.
این آیه، مذبذبان را فاقد جایگاه ثابت میداند و آنها را از هر دو گروه مؤمنان و کافران متمایز میکند.
غلبه مذبذبان در جامعه
از منظر جامعهشناختی، اکثر افراد جامعه در دام تذبذب گرفتارند. این افراد، در لحظات معنوی مانند شبهای احیا توبه میکنند، اما بهزودی به گناه بازمیگردند. این رفتار، بهسان جزر و مد دریاست که بیوقفه بالا و پایین میرود، اما هرگز به ساحل آرامش نمیرسد.
قرآن کریم در آیه ۱۱ سوره رعد میفرماید:
إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ
خداوند حال قومی را تغییر نمیدهد تا زمانی که خود حال خویش را تغییر دهند.
این آیه، تغییر را به اصلاح درونی وابسته میداند و تذبذب را مانعی برای تحول مثبت معرفی میکند.
ارجحیت کافر ثابت بر مذبذب
اصالت در کفر
کافری که به باور خود پایبند است، از مذبذب که فاقد ثبات است، برتر است. این کافر، بهسان درختی است که ریشه در خاک دارد، هرچند میوهاش تلخ باشد. او در باور خود صادق است و این اصالت، او را از منافق و مذبذب متمایز میسازد.
قرآن کریم در آیه ۲۵۸ سوره بقره میفرماید:
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ
آیا ندیدی کسی را که با ابراهیم درباره پروردگارش مجادله کرد؟
این آیه، به گفتوگوی کافر با ایمان اشاره دارد و نشان میدهد که کافر ثابت، در باور خود اصالت دارد.
تجربهای از کافر ثابت
تجربهای از تعامل با کافری که به بتهای خود احترام میگذارد، نشاندهنده اصالت او در باور است. این کافر، با زندگی منظم و پایبندی به اعتقاداتش، از مذبذب که هر روز به سویی میرود، متمایز است. این تجربه، بهسان آینهای است که تفاوت میان ثبات و تذبذب را به نمایش میگذارد.
قرآن کریم در آیه ۶۲ سوره بقره میفرماید:
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا
بهراستی کسانی که ایمان آوردند و کسانی که یهودی شدند.
این آیه، به صداقت در باور اشاره دارد و نشان میدهد که اصالت، حتی در کفر، ارزشمند است.
طنزی از بتسازی
داستانی طنزآمیز از کافری که فردی خوابیده بر درخت را بت میسازد، به پوچی بتپرستی و در عین حال اصالت کافر در باور خود اشاره دارد. این داستان، بهسان نقاشیای است که پوچی را با رنگهای طنز به تصویر میکشد.
قرآن کریم در آیه ۲۱ سوره ابراهیم میفرماید:
وَقَالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا
و کسانی که ضعیف شمرده شدند به مستکبران گفتند.
این آیه، به پوچی بتپرستی اشاره دارد و کفر ثابت را از تذبذب متمایز میکند.
نقد نفاق و منافقان
عذاب منافقان
قرآن کریم در آیه بعدی به منافقان بشارت عذاب دردناک میدهد:
بَشِّرِ الْمُنَافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا
به منافقان بشارت ده که برایشان عذابی دردناک است.
این بشارت، با طنزی تلخ، منافقان را به دلیل دورویی و بیثباتی مستحق عذاب میداند. منافقان، مانند مذبذبان، در ایمان و کفر سرگرداناند و از جایگاه ثابت محروماند.
شباهت منافقان و مذبذبان
منافقان و مذبذبان، هر دو در بیثباتی مشترکاند. آنها، بهسان پرندگانی هستند که میان دو شاخه پرسه میزنند، بیآنکه آشیانهای داشته باشند. این شباهت، مانع هدایت و مغفرت آنها میشود.
قرآن کریم در آیه ۶۳ سوره توبه میفرماید:
إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ
بهراستی منافقان همان فاسقاناند.
این آیه، نفاق را به فسق پیوند میدهد و بیثباتی را ویژگی اصلی منافقان میداند.
نقدهای اجتماعی و اخلاقی
تذبذب در رفتار اجتماعی
تذبذب، نهتنها در ایمان، بلکه در رفتار اجتماعی نیز نمود مییابد. افرادی که مدام تغییر موضع میدهند و از یک گروه به گروه دیگر میپیوندند، نمونهای از این ناپایداریاند. این رفتار، بهسان بادبادکی است که با هر نسیم به سویی متمایل میشود.
قرآن کریم در آیه ۷۱ سوره توبه میفرماید:
وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ
و مردان و زنان مؤمن، یاران یکدیگرند.
این آیه، به ثبات در ولایت و همبستگی مؤمنان اشاره دارد و تذبذب را مانعی برای این پیوند میداند.
نقد مادیگرایی و مشکلات اجتماعی
افزایش قیمتها و حرص برای جمعآوری ثروت، نشانهای از تذبذب در ارزشهاست. مشکلات اجتماعی مانند کمبود آب یا بلایای طبیعی، نتیجه سوءمدیریت و فقدان فهم است که تذبذب آن را تشدید میکند. این مسائل، بهسان آینهای است که ضعفهای جامعه را به نمایش میگذارد.
قرآن کریم در آیه ۳۶ سوره اسراء میفرماید:
وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا
و در زمین با تکبر راه مرو.
این آیه، به پرهیز از تکبر و حرص دعوت میکند و مادیگرایی را مانعی برای ثبات میداند.
دعوت به فهم و عقلانیت
ضرورت فهم و تشخیص
برای رهایی از تذبذب، باید بر فهم و تشخیص درست و نادرست تمرکز کرد. عقلانیت، بهسان چراغی است که مسیر حقیقت را روشن میکند و انسان را از سرگردانی نجات میدهد.
قرآن کریم در آیه ۱۰۴ سوره بقره میفرماید:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا
ای کسانی که ایمان آوردهاید، نگویید «راعنا».
این آیه، به دقت در رفتار و گفتار دعوت میکند و عقلانیت را لازمه ایمان میداند.
دعا برای معرفت
دعای «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ» نمادی از توسل به اهلبیت برای رسیدن به ثبات در ایمان و معرفت است. این دعا، بهسان کلیدی است که درهای حکمت و هدایت را میگشاید.
قرآن کریم در آیه ۳۳ سوره احزاب میفرماید:
إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ
خداوند تنها میخواهد پلیدی را از شما اهلبیت دور کند.
این آیه، اهلبیت را الگوی طهارت و معرفت میداند و دعا را راهی برای نزدیکی به آنها معرفی میکند.
جمعبندی
این نوشتار، با تکیه بر آیه ۱۳۸ سوره نساء، به تبیین پدیده تذبذب و نفاق پرداخت و آنها را بهسان موانعی در برابر ایمان و هدایت توصیف کرد. تذبذب، به دلیل فقدان ثبات و اصالت، انسان را از مغفرت و هدایت الهی محروم میسازد. در مقابل، مؤمنان و حتی کافران ثابت، به دلیل پایبندی به باور خود، از مذبذبان متمایزند. نقدهای اجتماعی و اخلاقی این تفسیر، به ضرورت عقلانیت و فهم در برابر بیثباتی اشاره دارند. دعوت به معرفت و توسل به اهلبیت، راهی برای رهایی از تذبذب و رسیدن به ایمان پایدار است.
با نظارت صادق خادمی