متن درس
تفسیر: نافرمانی قوم و نقش ارشادی انبیا در آیات سوره مائده
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۰۶۸)
دیباچه
کتاب پیشرو، با نگاهی ژرف به آیات ۲۳ تا ۲۵ سوره مائده قرآن کریم، به کاوش در رفتار قوم بنیاسرائیل در برابر دعوت الهی و نقش هدایتی انبیا میپردازد. این نوشتار، با تکیه بر محتوای درسگفتارهای ارائهشده، به بررسی نافرمانی قوم، محدودیتهای قدرت پیامبران، و تمایز میان نقش ارشادی و حاکمیتی دین میپردازد. هدف این اثر، ارائه تحلیلی جامع و منسجم از این آیات با رویکردی کلامی و اجتماعی است که ضمن حفظ روح معنوی و الهی کلام وحی، به مسائل اجتماعی و حکومتی معاصر نیز اشاراتی دارد. متن با زبانی فصیح و روان، بهگونهای نگاشته شده که همچون آیینهای، حقایق قرآنی را در برابر دیدگان خواننده قرار دهد و او را به تأمل در مسئولیتهای فردی و جمعی دعوت نماید.
بخش یکم: تشویق به اقدام و نافرمانی قوم
زمینه تاریخی و قرآنی آیات
آیات ۲۳ تا ۲۵ سوره مائده، روایتی از مواجهه قوم بنیاسرائیل با دعوت حضرت موسی (ع) برای ورود به سرزمین مقدس را به تصویر میکشد. این آیات، لحظهای سرنوشتساز را نشان میدهند که در آن، دو مرد خداپرست از قوم، با ایمان و شجاعت، دیگران را به ورود به سرزمین وعده دادهشده فرامیخوانند، اما قوم با سستی و ترس، از این دعوت سر باز میزنند. این رویداد، نهتنها بهعنوان یک رخداد تاریخی، بلکه بهمثابه تمثیلی از چالشهای ایمان و مسئولیتپذیری در برابر فرامین الهی، قابل تأمل است.
متن و ترجمه آیات
قَالَ رَجُلَانِ مِنَ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُوا عَلَيْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غَالِبُونَ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ
دو تن از کسانی که از خدا میترسیدند و خداوند به آنان نعمت عطا کرده بود، گفتند: «از آن دروازه بر ایشان درآیید که چون درآیید، یقیناً پیروز خواهید شد، و اگر مؤمنید، بر خدا توکل کنید.»
این آیه، دو مرد صالح را بهعنوان نمونههایی از ایمان و شجاعت معرفی میکند که در برابر ترس و سستی قوم، به اقدام و توکل بر خدا دعوت میکنند. نعمت الهی بر این دو، به ایمان، عقلانیت و شجاعتشان اشاره دارد که چون چشمهای زلال، آنها را از دیگران متمایز ساخته است.
قَالُوا يَا مُوسَىٰ إِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا أَبَدًا مَا دَامُوا فِيهَا ۖ فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ
گفتند: «ای موسی! تا آنان در آن سرزمین هستند، ما هرگز به آن درنمیآییم. تو و پروردگارت بروید و بجنگید، ما اینجا نشستهایم.»
این آیه، سستی و نافرمانی قوم را بهمثابه دیواری بلند در برابر اراده الهی به تصویر میکشد. درخواست غیرمنطقی قوم از موسی (ع) برای جنگیدن بهتنهایی، نشانهای از نادانی و بیمسئولیتی است که چون سایهای تاریک، بر سرنوشتشان افتاده است.
قَالَ رَبِّ إِنِّي لَا أَمْلِكُ إِلَّا نَفْسِي وَأَخِي ۖ فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ
[موسی] گفت: «پروردگارا! من جز بر خود و برادرم تسلطی ندارم، پس میان ما و میان این قوم نافرمان جدایی بینداز.»
این آیه، ناامیدی موسی (ع) از هدایت قوم و درخواست او برای جدایی از آنان را نشان میدهد. این درخواست، چون فریادی از عمق قلب پیامبری است که جز ارشاد و هدایت، هیچ سلطهای بر قوم ندارد.
تحلیل و تبیین آیات
تشویق دو مرد خداپرست
آیه ۲۳ سوره مائده، دو مرد خداپرست را بهعنوان نمونههایی از ایمان و شجاعت معرفی میکند که در برابر سستی قوم، به اقدام و توکل دعوت میکنند. این دو، که از نعمت الهی برخوردارند، چون ستارگانی در آسمان تاریک نافرمانی قوم میدرخشند. نعمت الهی، ایمان و عقلانیتی است که آنها را به دعوت به ورود به سرزمین مقدس واداشته است. اما نکته قابل تأمل، نقد درسگفتار است که حتی این دو مرد، خود به میدان عمل وارد نشدند و تنها به سخن گفتن بسنده کردند. این نقد، چون آینهای، تفاوت میان گفتار و عمل را نشان میدهد و بر اهمیت اقدام عملی در کنار ایمان تأکید دارد.
درنگ: ایمان بدون عمل، چون درختی بیثمر است که شاخههایش در باد سخن میجنبد، اما میوهای به بار نمیآورد. دو مرد خداپرست، هرچند با ایمان و شجاعت سخن گفتند، اما عدم اقدام عملی آنها، نمونهای از نارسایی ایمان بدون عمل است.
امتناع قوم و درخواست غیرمنطقی
آیه ۲۴، امتناع قاطع قوم از ورود به سرزمین مقدس را به دلیل ترس از جباران نشان میدهد. این امتناع، چون رودی خروشان از نادانی و سستی، مسیر هدایت را سد کرد. قوم، نهتنها از اقدام خودداری کردند، بلکه با درخواستی غیرمنطقی، از موسی (ع) و پروردگارش خواستند که بهتنهایی بجنگند و آنها را از مسئولیت معاف دارند. این درخواست، نشانهای از نادانی و طمعکاری قوم است که انتظار داشتند بدون تلاش، به نعمت الهی دست یابند. درسگفتار، این رفتار را به نادانی و بیمسئولیتی قوم نسبت میدهد و آن را چون زخمی عمیق بر پیکر ایمان قوم میبیند.
محدودیت قدرت موسی (ع)
آیه ۲۵، با بیان اعتراف موسی (ع) به محدودیت قدرت خود و برادرش هارون (ع)، نقش ارشادی پیامبران را برجسته میکند. موسی (ع)، چون چوپانی که گلهای نافرمان را هدایت میکند، تنها میتواند راه را نشان دهد، اما نمیتواند قوم را به اجبار به سوی مقصد برد. درخواست او برای جدایی از قوم فاسق، نشاندهنده ناامیدی از هدایت مردمی است که چون خاکی خشک، پذیرای باران هدایت نیستند.
درنگ: پیامبران، چون چراغهایی در تاریکی، تنها راه را روشن میکنند، اما نمیتوانند قوم را به زور به سوی نور کشانند. موسی (ع)، با اعتراف به محدودیت قدرت خود، نقش هدایتی انبیا را از هرگونه سلطه حکومتی جدا میسازد.
جمعبندی بخش یکم
بخش نخست، با کاوش در آیات ۲۳ تا ۲۵ سوره مائده، به تصویر نافرمانی قوم بنیاسرائیل و نقش ارشادی موسی (ع) پرداخت. تشویق دو مرد خداپرست، امتناع قوم، و محدودیت قدرت موسی (ع)، چون سه پرده از یک نمایش الهی، پیامهای عمیقی را منتقل میکنند. ایمان بدون عمل، نافرمانی در برابر هدایت، و جدایی نقش پیامبران از حاکمیت، درسهایی هستند که چون نگینی در این آیات میدرخشند و خواننده را به تأمل در مسئولیتهای فردی و جمعی دعوت میکنند.
بخش دوم: نقش ارشادی دین و نقد مفاهیم حاکمیتی
نقد حاکمیت دینی و ولایت
درسگفتار، با نگاهی نقادانه، تأکید دارد که دین برای انبیا یا عالمان دینی، هیچگونه حاکمیت یا سلطهای بر جامعه قائل نشده است. انبیا، چون باغبانانی هستند که بذر هدایت میکارند، اما نمیتوانند رشد گیاه را به اجبار تضمین کنند. این دیدگاه، مفاهیمی چون ولایت و قیمومیت دینی را بهعنوان پیرایههایی تاریخی نفی میکند که چون علفهای هرز، بر زمین پاک دین روییدهاند. به جای حاکمیت، نقش عالمان دینی در نظریهپردازی و ارشاد خلاصه میشود که چون نسیمی، راه سعادت را به مردم نشان میدهد، اما آنها را به پیمودن آن مجبور نمیکند.
درنگ: دین، چون آیینهای است که حقیقت را نشان میدهد، اما نمیتواند دست انسان را بگیرد و او را به سوی حقیقت برد. نقش انبیا و عالمان دینی، ارشاد و نظریهپردازی است، نه سلطه و حاکمیت.
نقد سوءاستفاده از علم دینی
درسگفتار، با اشاره به ضعف علمی برخی مدعیان علم دینی، به انحراف از نقش هدایتی عالمان اشاره میکند. این نقد، چون تیغی تیز، پرده از نارساییهای علمی و مادیگرایی برخی عالمان برمیدارد. بهجای تحقیق و دانشورزی، برخی عالمان به دنبال منافع مادی هستند که چون ابرهای تیره، نور علم را پنهان میکنند. این انحراف، به زیانکاری جامعه منجر شده و نقش عالمان را از هدایت به سوی مادیات سوق داده است.
مثالهای عینی از انحرافات
درسگفتار، با ذکر مثالهایی، این انحرافات را ملموستر میکند. یکی از این مثالها، گفتوگویی با شخصی است که ادعای اجتهاد داشت، اما از دانش بالفعل بیبهره بود. این شخص، چون مسافری گمشده در بیابان علم، تنها به اجتهاد پیشین خود تکیه داشت، بدون آنکه استدلالی ارائه دهد. این نمونه، نشاندهنده ضرورت دانش پویا و بالفعل در عالمان دینی است که چون چشمهای جوشان، باید همواره تازه و جاری باشد.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، با نگاهی نقادانه به نقش دین و عالمان دینی، بر جدایی نقش ارشادی از حاکمیتی تأکید کرد. نقد مفاهیم ولایت، انحرافات علمی عالمان، و ضرورت دانش پویا، چون ستونهایی استوار، پیام این بخش را تشکیل میدهند. دین، تنها راهنمایی است که چون مشعلی فروزان، مسیر سعادت را روشن میکند، اما انتخاب راه، بر عهده خود مردم است.
بخش سوم: مدیریت جامعه و مسئولیتهای اجتماعی
مدیریت جامعه با آزادی و تخصص
درسگفتار، اداره جامعه را به آزادی، انتخابات، تخصص، تجربه، و سلامت اخلاقی وابسته میداند. جامعه، چون کشتیای است که باید با دستان توانمند و عقلانی مردم هدایت شود. تخصص بدون تجربه، یا تجربه بدون سلامت اخلاقی، چون چرخهای شکستهای است که کشتی را به مقصد نمیرساند. این دیدگاه، بر شایستهسالاری و عقلانیت تأکید دارد و دخالت دین در سیاست را چون باری اضافی بر دوش جامعه میبیند.
درنگ: اداره جامعه، چون معماری بنایی عظیم است که نیازمند ستونهای آزادی، تخصص، تجربه، و سلامت اخلاقی است. دین، تنها نقشه راه را ترسیم میکند، اما ساخت بنا بر عهده مردم است.
نقد استفاده از متون دینی در مدیریت
درسگفتار، استفاده از احادیث کهن برای اداره جامعه را ناکارآمد میداند. متون دینی، چون گنجینههایی گرانبها، باید با عقلانیت و تطبیق با زمان تفسیر شوند. مثال تعبیر خواب و داستان ازدواج یک عالم دینی در سنین بالا، نشاندهنده سوءتفاهمهایی است که از تفسیر غیرعقلانی متون دینی ناشی میشود. این مثالها، چون آیینهای، ضرورت بازنگری در کاربرد متون دینی را نشان میدهند.
نقد دزدی و مدیریت آسیبهای اجتماعی
درسگفتار، با پیشنهادی بدیع، حتی استفاده از تخصص دزدان برای کنترل دزدی را مطرح میکند. این پیشنهاد، چون کلیدی برای قفلی پیچیده، نشاندهنده اهمیت بهرهگیری از تخصص در هر حوزه، حتی برای کاهش آسیبهای اجتماعی است. این دیدگاه، بر ضرورت شایستهسالاری در همه سطوح تأکید دارد.
نقد قیمومیت دینی
درسگفتار، قیمومیت دینی بر مردم را نفی میکند و بر مسئولیتپذیری خود مردم در اداره جامعه تأکید دارد. عدول مؤمنین، چون همسایگان و نزدیکان، باید از محرومان حمایت کنند، نه آنکه عالمان دینی قیمومیت جامعه را بر عهده گیرند. این دیدگاه، چون نسیمی تازه، جامعه را به سوی آزادی و مسئولیتپذیری دعوت میکند.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، با تأکید بر شایستهسالاری، آزادی، و عقلانیت در مدیریت جامعه، نقش دین را به هدایت معنوی محدود کرد. نقد قیمومیت دینی، استفاده غیرعقلانی از متون دینی، و ضرورت تخصص و تجربه، چون ستارگانی در آسمان این بخش میدرخشند و خواننده را به تأمل در مسئولیتهای اجتماعی دعوت میکنند.
نتیجهگیری کلی
این نوشتار، با کاوش در آیات ۲۳ تا ۲۵ سوره مائده و تحلیل درسگفتارهای ارائهشده، به بررسی نافرمانی قوم بنیاسرائیل، نقش ارشادی انبیا، و نقد مفاهیم حاکمیتی و قیمومیت دینی پرداخت. این آیات، چون آیینهای، نارساییهای ایمان بدون عمل، نافرمانی در برابر هدایت، و سوءاستفاده از دین را نشان میدهند. درسگفتار، با نقد انحرافات علمی عالمان و تأکید بر شایستهسالاری، جامعه را به سوی آزادی، تخصص، و عقلانیت دعوت میکند. این اثر، چون چشمهای زلال، خواننده را به تأمل در مسئولیتهای فردی و جمعی در برابر هدایت الهی و اداره جامعه فرامیخواند.
با نظارت صادق خادمی
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ