متن درس
تفسیر: وحدت ادیان آسمانی و نقد تعصبات دینی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۰۸۱)
دیباچه
قرآن کریم، بهسان دریایی ژرف و بیکران، در آیات خود رازهای هدایت و نور را برای بشریت به ارمغان آورده است. آیات ۴۴ تا ۴۶ سوره مائده، چونان گوهری درخشان در این دریا، از جایگاه کتب آسمانی پیشین، نقش انبیا در اجرای احکام، و ضرورت احترام به ادیان الهی سخن میگویند. این نوشتار، با تأمل در این آیات و تحلیل گفتمان عالمان دینی، به بررسی وحدت ادیان آسمانی، نقد تعصبات مذهبی، و بازنگری احکام در پرتو شرایط زمان و مکان میپردازد. هدف، گشودن افقی نو در فهم قرآنی است که با روح صلح و سلامت، همسو با حقیقت دین، به سوی وحدت و همدلی میان پیروان ادیان رهنمون میشود.
بخش یکم: جایگاه تورات در قرآن کریم و نقش انبیا
اعتبار تورات و هدایت الهی
قرآن کریم، تورات را بهعنوان کتابی آسمانی معرفی میکند که در آن هدایت و نور نهفته است. این کتاب، چونان مشعلی فروزان، راهنمای جامعه و تربیتکننده نفوس انسانی است و نور آن، به اسرار غیبی و حقایق الهی رهنمون میسازد.
﴿إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ ۚ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ ۚ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِي وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا ۚ وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ﴾ [المائدة: ۴۴]
همانا ما تورات را نازل کردیم که در آن هدایت و نور است. پیامبرانی که تسلیم [فرمان خدا] بودند، برای یهودیان به آن حکم میکردند و نیز دانشمندان الهی و عالمان دین، به سبب آنچه از کتاب خدا به آنها سپرده شده بود و بر آن گواه بودند. پس از مردم نترسید و از من بترسید، و آیات مرا به بهای ناچیز نفروشید. و هر کس به آنچه خدا نازل کرده حکم نکند، آنان کافرانند.
این آیه، تورات را چونان گنجینهای الهی توصیف میکند که هدایت آن، جامعه را به سوی صلاح و تربیت رهنمون میسازد و نور آن، پرده از اسرار غیبی برمیدارد. انبیای الهی، که همگی تسلیم امر پروردگار بودند، به این کتاب حکم میکردند و دانشمندان و عالمان دینی، بهعنوان نگهبانان و شاهدان این امانت الهی، موظف به حفظ و اجرای آن بودند.
درنگ: تورات، بهعنوان کتابی آسمانی، حاوی هدایت اجتماعی و نور غیبی است و انبیا و عالمان دینی، نگهبانان و مجریان احکام آن بودند.
نقد تحقیر کتب آسمانی
یکی از چالشهای برجسته در گفتمان دینی، گرایش برخی به تحقیر کتب آسمانی پیشین، مانند تورات و انجیل، و برتریجویی ناصواب نسبت به قرآن کریم است. این رفتار، که گاه از سر تعصب و نادانی سرچشمه میگیرد، با روح وحدت ادیان آسمانی در تضاد است. قرآن کریم، با احترامی شایسته، از تورات سخن میگوید و آن را کتابی الهی میداند که هموزن با قرآن، هدایت و نور را به بشریت عرضه کرده است. این احترام، چونان آیینهای صاف، بازتابدهنده وحدت و همدلی میان ادیان الهی است.
نقش انبیا و عالمان در اجرای احکام
انبیای الهی، که در این آیه بهعنوان «الذین أسلموا» معرفی شدهاند، کسانی بودند که با تسلیم در برابر امر الهی، به تورات حکم میکردند. این تسلیم، نه به معنای اجبار و قلدری، بلکه به مفهوم صلح و سلامت است که ریشه در واژه «سلام» دارد. دانشمندان دینی (ربانیون) و عالمان الهی (احبار) نیز، بهعنوان حافظان کتاب خدا، وظیفه داشتند احکام تورات را اجرا و بر آن شهادت دهند. این مسئولیت، چونان امانتی سنگین، بر دوش آنان نهاده شده بود تا جامعه را به سوی عدالت و صلاح هدایت کنند.
درنگ: انبیا و عالمان دینی، با تسلیم در برابر امر الهی، وظیفه اجرای احکام تورات و حفظ امانت الهی را بر عهده داشتند.
معنای اسلام و ریشهشناسی آن
واژه «اسلام» در قرآن کریم، به معنای صلح و سلامت است که از ریشه «سلام» مشتق شده و با واژههایی چون «تسلیم» و «مسلم» همخانواده است. برخلاف برداشتهای ناصواب که اسلام را به اجبار و قلدری تفسیر میکنند، این واژه، چونان نسیمی آرامبخش، صلح و سلامت را به ارمغان میآورد. تمامی انبیا، از ابراهیم و موسی گرفته تا عیسی و محمد (ص)، در این معنا مسلمان بودند، زیرا همگی در برابر امر الهی تسلیم و به دنبال صلح و سلامت بودند.
درنگ: اسلام، به معنای صلح و سلامت، ریشه در واژه «سلام» دارد و تمامی انبیا، با تسلیم در برابر خدا، مصداق این معنا بودند.
جمعبندی بخش یکم
این بخش، با تأمل در آیه ۴۴ سوره مائده، جایگاه والای تورات را بهعنوان کتابی الهی با هدایت و نور تبیین کرد. انبیا و عالمان دینی، با تسلیم در برابر امر الهی، وظیفه اجرای احکام و حفظ این امانت را بر عهده داشتند. نقد تحقیر کتب آسمانی و تأکید بر معنای صلحآمیز اسلام، نشاندهنده وحدت ادیان الهی و لزوم پرهیز از تعصبات ناصواب است.
بخش دوم: احکام قصاص و انعطاف در اجرای آن
احکام قصاص در تورات
قرآن کریم در آیه ۴۵ سوره مائده، به احکام قصاص در تورات اشاره میکند که بهعنوان نظامی قضایی، عدالت را در جامعه برقرار میساخت.
﴿وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ ۚ فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَهُ ۚ وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴾ [المائدة: ۴۵]
و در تورات بر آنها مقرر داشتیم که جان در برابر جان، چشم در برابر چشم، بینی در برابر بینی، گوش در برابر گوش، دندان در برابر دندان، و برای زخمها قصاص است. پس هر کس از آن درگذرد، آن کفاره گناهان اوست. و هر کس به آنچه خدا نازل کرده حکم نکند، آنان ستمگرانند.
این آیه، نظام قصاص را بهعنوان بخشی از احکام تورات معرفی میکند که عدالت را در برابر جنایات تضمین میکرد. بااینحال، امکان بخشش و تبدیل قصاص به کفاره، چونان دریچهای به سوی رحمت الهی، انعطاف این نظام را نشان میدهد.
درنگ: احکام قصاص در تورات، عدالت را تضمین میکرد، اما امکان بخشش و تبدیل به کفاره، نشانه رحمت الهی است.
نقد اجرای خشونتآمیز احکام
اجرای احکام قصاص در شرایط کنونی، به دلیل تغییر در فرهنگ و عقل جمعی جهانی، گاه بهعنوان نماد خشونت تلقی میشود. عقل جمعی، که چونان آینهای بازتابدهنده خواست جامعه جهانی است، اینگونه مجازاتها را در برابر معیارهای عدالت مدرن ناسازگار میداند. ازاینرو، بازنگری احکام در پرتو شرایط زمان و مکان، ضرورتی اجتنابناپذیر است.
نقد نابرابری در اجرای حدود
یکی از انتقادات برجسته، نابرابری در اجرای احکام است که فقرا را مجازات میکند، اما اغنیا را رها میسازد. این نابرابری، چونان خاری در چشم عدالت، به بدبینی و بیاعتمادی در جامعه دامن میزند. عالمان دینی تأکید دارند که عدالت باید یکسان برای همگان اجرا شود، تا اعتماد عمومی به نظام قضایی حفظ گردد.
درنگ: اجرای نابرابر احکام، عدالت را مخدوش کرده و به بیاعتمادی در جامعه منجر میشود.
انعطاف در اجرای حدود
روایتی از یکی از عالمان دینی نقل شده است که در صدر اسلام، مجازات با رأفت و تأمین معیشت همراه بود. این رویکرد، چونان نسیمی خنک در گرمای عدالت، نشاندهنده انعطاف در اجرای حدود و توجه به شرایط اجتماعی است.
زندان بهعنوان ابزار بازدارنده
در گفتمان دینی، زندان بیش از آنکه مکانی برای مجازات باشد، بهعنوان مترسکی برای بازدارندگی معرفی شده است. این دیدگاه، چونان چراغی در تاریکی، بر نقش تربیتی و پیشگیرانه مجازاتها تأکید دارد، نه صرفاً سرکوب و خشونت.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با بررسی آیه ۴۵ سوره مائده، نظام قصاص در تورات را بهعنوان نظامی عادلانه معرفی کرد که با امکان بخشش، رحمت الهی را نیز دربرمیگیرد. نقد اجرای خشونتآمیز احکام، نابرابری در مجازاتها، و تأکید بر انعطاف و بازدارندگی، ضرورت بازنگری احکام در پرتو شرایط کنونی را برجسته میسازد.
بخش سوم: عیسی (ع) و اعتبار انجیل
تصدیق تورات توسط عیسی (ع)
قرآن کریم در آیه ۴۶ سوره مائده، از عیسی بن مریم (ع) بهعنوان پیامبری یاد میکند که تورات را تصدیق کرد و انجیل را بهعنوان کتابی آسمانی دریافت نمود.
﴿وَقَفَّيْنَا عَلَىٰ آثَارِهِمْ بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ ۖ وَآتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ﴾ [المائدة: ۴۶]
و به دنبال آنها، عیسی بن مریم را فرستادیم که تصدیقکننده توراتی بود که پیش از او بود، و به او انجیل دادیم که در آن هدایت و نور بود و تصدیقکننده توراتی که پیش از آن بود، و هدایت و موعظهای برای پرهیزگاران.
این آیه، عیسی (ع) را پیامبری معرفی میکند که نهتنها تورات را تأیید کرد، بلکه با دریافت انجیل، هدایت و نور را به بشریت عرضه نمود. انجیل، چونان آیینهای زلال، بازتابدهنده حقایق تورات و موعظهای برای پرهیزگاران است.
درنگ: عیسی (ع) تورات را تصدیق کرد و انجیل، بهعنوان کتابی آسمانی، هدایت و موعظهای برای پرهیزگاران به ارمغان آورد.
وحدت ادیان آسمانی
انبیای الهی، چونان ستارگان در آسمان هدایت، هیچگاه یکدیگر یا کتب آسمانی پیشین را تکذیب نکردند. این وحدت، چونان رودی جاری، ادیان آسمانی را به هم پیوند میدهد و نشاندهنده هدف مشترک آنها در هدایت بشریت است.
نقد تعصبات مذهبی
تعصبات مذهبی، که گاه ادیان دیگر را نجس یا کافر میخواند، چونان سایهای تاریک بر وحدت ادیان میافتد. این تعصبات، ریشه در جهل و نادانی دارند و با روح صلحآمیز ادیان الهی در تضادند. قرآن کریم، با احترام به تورات و انجیل، بر ضرورت مهربانی و همدلی میان پیروان ادیان تأکید دارد.
درنگ: تعصبات مذهبی، ریشه در جهل دارند و با روح وحدت ادیان آسمانی در تضادند.
تجربه همزیستی در زاهدان
تجربهای از همزیستی شیعه و سنی در زاهدان، نشاندهنده امکان تعامل مسالمتآمیز میان گروههای دینی است. در این تجربه، پیروان هر دو مذهب با احترام متقابل در مساجد یکدیگر حضور مییافتند و این همدلی، چونان گلی در باغ وحدت، شکوفا شده بود.
نقد نادانی در فهم دینی
نادانی در فهم مفاهیم دینی، مانند «تراویح»، یکی از چالشهای گفتمان دینی است. این نادانی، چونان غباری بر آیینه دانش، مانع از درک صحیح مفاهیم قرآنی میشود. آموزش دقیق و علمی، ضرورتی برای رفع این کاستیهاست.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با بررسی آیه ۴۶ سوره مائده، جایگاه عیسی (ع) و انجیل را بهعنوان تصدیقکننده تورات و حامل هدایت و نور تبیین کرد. تأکید بر وحدت ادیان آسمانی، نقد تعصبات مذهبی، و تجربه همزیستی مسالمتآمیز، ضرورت احترام و همدلی میان ادیان را برجسته میسازد.
بخش چهارم: ضرورت بازنگری احکام و مطالعه کتب آسمانی
تأثیر زمان و مکان بر احکام
احکام دینی، چونان درختی که در خاک زمان و مکان ریشه دارد، باید با شرایط اجتماعی هماهنگ شوند. عقل جمعی جهانی، بهعنوان معیاری برای قضاوت، اجرای احکام خشونتآمیز را در عصر حاضر ناپذیرفتنی میداند. این دیدگاه، بر پویایی فقه و ضرورت انطباق با شرایط کنونی تأکید دارد.
درنگ: احکام دینی باید با شرایط زمان و مکان هماهنگ شوند و عقل جمعی، معیاری برای بازنگری آنهاست.
نقد خشونت و بداخلاقی
خشونت و بداخلاقی در مواجهه با ادیان دیگر، چونان آتشی خانمانسوز، نفرت و دوری را در پی دارد. مهربانی، تواضع، و احترام، چونان بارانی رحمتبخش، میتواند دلها را به هم نزدیک کند و وحدت ادیان را تقویت نماید.
ضرورت مطالعه کتب آسمانی
عدم مطالعه کتب آسمانی، مانند تورات و انجیل، توسط عالمان دینی، چونان گمگشتگی در راه حقیقت است. مطالعه این کتب، نهتنها به درک بهتر ادیان کمک میکند، بلکه به پرهیز از قضاوتهای ناصواب و تعصبات کور منجر میشود.
درنگ: مطالعه کتب آسمانی، ضرورتی برای درک صحیح ادیان و پرهیز از تعصبات است.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با تأکید بر ضرورت بازنگری احکام در پرتو شرایط زمان و مکان، نقد خشونت و بداخلاقی، و لزوم مطالعه کتب آسمانی، راه را برای فهمی پویا و انسانی از دین هموار میسازد.
نتیجهگیری
آیات ۴۴ تا ۴۶ سوره مائده، چونان چراغی فروزان، وحدت ادیان آسمانی را روشن میسازند و بر اعتبار تورات و انجیل بهعنوان کتب الهی تأکید دارند. انبیا و عالمان دینی، با تسلیم در برابر امر الهی، وظیفه اجرای احکام و حفظ این امانت را بر عهده داشتند. نقد تعصبات مذهبی، خشونت در اجرای احکام، و نادانی در فهم دینی، ضرورت بازنگری و انطباق احکام با عقل جمعی و شرایط کنونی را برجسته میکند. مطالعه کتب آسمانی و ترویج مهربانی و همدلی، راه را برای وحدت و صلح میان پیروان ادیان هموار میسازد. این نوشتار، با تأمل در این آیات و گفتمان عالمان دینی، گامی در راستای فهم عمیق و انسانی از قرآن کریم برمیدارد.
با نظارت صادق خادمی