در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1191

متن درس




تفسیر: قدرت بی‌کران الهی و حکمت عذاب در سوره آل عمران

تفسیر: قدرت بی‌کران الهی و حکمت عذاب در سوره آل عمران

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۱۹۱)

دیباچه

قرآن کریم، کتاب هدایت الهی، با آیات ژرف و معانی عمیق خود، انسان را به سوی فهم حقیقت و بصیرت رهنمون می‌سازد. این نوشتار، با تمرکز بر آیه ۶۵ سوره آل عمران و اشاره به آیه ۶۶، به تبیین قدرت بی‌کران الهی، ابعاد گوناگون عذاب، و حکمت نهفته در آن می‌پردازد. با نگاهی عمیق به مفاهیم قرآنی، این متن در پی آن است که با زبانی روشن و متین، لایه‌های معنایی آیات را بگشاید و پیوند آن‌ها را با مسائل اجتماعی و انسانی نشان دهد. ساختار این نوشتار، با بخش‌بندی‌های منظم و تحلیل‌های تفصیلی، درصدد است تا خواننده را به تأمل در حکمت الهی و مسئولیت انسانی دعوت کند.

بخش یکم: قدرت الهی و صفت قادر

تأکید بر صفت قادر در قرآن کریم

﴿قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَىٰ أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَابًا مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعًا وَيُذِيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ ۗ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ﴾

بگو: او تواناست که بر شما عذابی از بالای سرتان یا از زیر پاهایتان بفرستد، یا شما را گروه‌گروه به هم بیامیزد و سختی برخی از شما را به برخی دیگر بچشاند. بنگر که چگونه آیات را گونه‌گون می‌گردانیم، باشد که آنان بفهمند.

آیه ۶۵ سوره آل عمران با تأکید بر صفت «قادر» برای خداوند، به توانایی مطلق الهی در ایجاد هرگونه تحول یا عذاب اشاره دارد. این صفت، که در مقابل «قاهر» قرار می‌گیرد، از ظهور و اظهار قدرت الهی حکایت می‌کند. «قادر» به توانایی آشکار و بی‌حد خداوند دلالت دارد، در حالی که «قاهر» به معنای غلبه و مهار اراده دیگران است. این تمایز، چونان نوری که تاریکی‌های نادانی را می‌شکافد، عمق الهیات قرآنی را در توصیف صفات خداوند آشکار می‌سازد.

درنگ: صفت «قادر» بر توانایی بی‌کران الهی تأکید دارد که هیچ محدوده‌ای از دسترس آن خارج نیست، و این قدرت، در خدمت حکمت الهی برای هدایت انسان است.

تحلیل مفهوم قدرت الهی

صفت «قادر» در این آیه، چونان کلیدی است که درهای فهم قدرت بی‌حد الهی را می‌گشاید. این صفت، توانایی خداوند را در ارسال عذاب از هر جهت ممکن، اعم از بالا یا پایین، نشان می‌دهد. این جامعیت، به مثابه آینه‌ای است که احاطه کامل الهی بر تمامی ابعاد وجودی انسان را بازمی‌تاباند. محدودیت‌های بشری در برابر این قدرت بی‌کران، چونان قطره‌ای در برابر اقیانوس، ناچیز و ناپدیدار می‌شود.

جمع‌بندی بخش یکم

بخش یکم، با تبیین صفت «قادر» و تمایز آن با «قاهر»، به بنیان الهیاتی آیه پرداخت. این صفت، نه‌تنها قدرت مطلق الهی را نشان می‌دهد، بلکه حکمت نهفته در آن را برای هدایت انسان به سوی فهم و بصیرت آشکار می‌سازد.

بخش دوم: ابعاد عذاب الهی

عذاب از بالا و پایین

قرآن کریم در این آیه، از توانایی خداوند در ارسال عذاب از «فوق» (بالای سر) یا «تحت» (زیر پاها) سخن می‌گوید. این تعبیر، چونان نقشی بر لوح وجود، به انواع عذاب‌های طبیعی و اجتماعی اشاره دارد. عذاب از بالا می‌تواند به بلایای آسمانی، مانند ریزش سقف در زلزله یا سلطه ظالمانه حاکمان، تعبیر شود. عذاب از پایین نیز به مصائبی اشاره دارد که از طبقات فرودست یا موجودات ناچیز، مانند هجوم حشرات، سرچشمه می‌گیرد.

برای نمونه، تصور کنید شخصی در تاکسی کنار فردی نشسته که لباسش آغشته به روغن است و این آلودگی به او سرایت می‌کند. این مثال ساده، چونان تلنگری است که عذاب‌های کوچک اما آزاردهنده را در زندگی روزمره به تصویر می‌کشد. این عذاب‌ها، از هر جهت ممکن، اعم از بالا یا پایین، بر انسان وارد می‌شوند و هیچ محدوده‌ای از دسترس قدرت الهی خارج نیست.

درنگ: عذاب‌های الهی، از بالا یا پایین، نشان‌دهنده جامعیت قدرت خداوند است که هیچ بعدی از وجود انسان از آن مصون نیست.

تفرقه و نزاع اجتماعی

واژه «یلبسکم شیعا» در آیه، به معنای درهم‌آمیختن انسان‌ها در گروه‌های متخاصم، به عذابی اجتماعی اشاره دارد. «شیعا» به گروه‌های متعارض، مانند شیعه و سنی یا یهود و نصاری، دلالت می‌کند که در اثر تفرقه، به نزاع و درگیری گرفتار می‌شوند. این تفرقه، چونان آتشی است که از درون جوامع زبانه می‌کشد و آرامش را به آشوب بدل می‌کند.

این مفهوم، هشداری است به جوامع بشری که اختلافات عقیدتی و قومی، می‌تواند به عذابی دردناک منجر شود. برای مثال، در شرایط تنگنا، مانند ازدحام در بلایای طبیعی، انسان‌ها به یکدیگر فشار می‌آورند و این فشار، چونان موجی است که همه را در خود فرو می‌برد.

چشاندن سختی‌ها

تعبیر «یذیق بعضکم بأس بعض» به معنای چشاندن سختی و فشار برخی به برخی دیگر، به درگیری‌های داخلی و نزاع‌های میان‌گروهی اشاره دارد. «بأس» به جنگ، فشار و سختی تعبیر می‌شود که در شرایط تنگنا، مانند تنگدستی یا بحران‌های اجتماعی، شدت می‌یابد. این نزاع‌ها، چونان طوفانی است که انسان‌ها را در گرداب خود فرو می‌برد و آرامش را از آنان سلب می‌کند.

برای مثال، در زلزله‌ای که ازدحام ایجاد می‌کند، افراد به یکدیگر فشار می‌آورند و این فشار، به درگیری و آسیب منجر می‌شود. این تصویر، چونان آینه‌ای است که پیامدهای رفتارهای انسانی در شرایط بحرانی را نشان می‌دهد.

درنگ: عذاب‌های اجتماعی، مانند تفرقه و نزاع، از رفتارهای خود انسان‌ها سرچشمه می‌گیرد و مسئولیت انسان در پیشگیری از آن‌ها را برجسته می‌سازد.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با تبیین ابعاد گوناگون عذاب الهی، از بلایای طبیعی تا نزاع‌های اجتماعی، نشان داد که قدرت الهی در همه ابعاد وجودی انسان جاری است. این عذاب‌ها، نه‌تنها نشانه قدرت خداوند، بلکه ابزاری برای بیداری و هدایت انسان به سوی فهم و اصلاح است.

بخش سوم: حکمت الهی و هدف فهم

تصریف آیات و هدایت به سوی فهم

قرآن کریم با تعبیر «انظر کیف نصرف الآیات»، به تنوع‌بخشی آیات الهی اشاره دارد. این تصریف، چونان رودی است که به شیوه‌های گوناگون جاری می‌شود تا قلب و عقل انسان را سیراب کند. هدف این تنوع، هدایت انسان به سوی «فقه»، یعنی فهم عمیق حقیقت الهی و مسئولیت‌های انسانی است.

واژه «لعلهم یفقهون» نشان‌دهنده امید الهی به هدایت انسان است، اما این هدایت، اجباری نیست. این تعبیر، چونان دریچه‌ای است که اختیار انسان را در پذیرش حقیقت نشان می‌دهد. عذاب‌ها، در این نگاه، نه نشانه سادیسم الهی، بلکه ابزاری برای بیداری عقلانی و اخلاقی انسان هستند.

درنگ: تصریف آیات، با هدف بیداری عقل و قلب انسان، حکمت الهی را در هدایت تدریجی بشر آشکار می‌سازد.

نقد شبهه سادیسم الهی

برخی ممکن است عذاب‌های الهی را نشانه‌ای از سادیسم الهی بدانند. این شبهه، چونان ابری است که نور حقیقت را می‌پوشاند. پاسخ قرآن کریم، تأکید بر حکمت الهی است. عذاب‌ها، چونان آتشی است که ناخالصی‌ها را می‌گدازد تا گوهر فهم و بصیرت نمایان شود. این حکمت، در خدمت اصلاح و هدایت انسان است، نه آزار او.

نقش درد در فهم

درد و سختی، چونان معلمی سخت‌گیر، انسان را به فهم عمیق‌تر می‌رساند. جوامع پس از تجربه ظلم و سختی، به بیداری عقلانی و اجتماعی دست می‌یابند. برای مثال، مردمی که قرن‌ها در نادانی به سر برده‌اند، با تجربه مصائب، به فهمی ژرف‌تر می‌رسند. این فهم، چونان گوهری است که از دل سنگ‌های سخت استخراج می‌شود.

خداناباوری و خدابی‌باوری

متن به دو پدیده اجتماعی اشاره دارد: «خداناباوری» (انکار وجود خدا) و «خدابی‌باوری» (بی‌اعتمادی به خدا). این دو، چونان دو شاخه از درختی هستند که ریشه در نادانی و دوری از حقیقت دارند. تجربه سختی‌ها، انسان را به فهم نزدیک‌تر می‌کند و این فهم، چونان نوری است که تاریکی‌های ناباوری را می‌زداید.

درنگ: درد و سختی، به‌عنوان کاتالیزوری برای رشد فکری و اخلاقی، انسان را به فهم حقیقت الهی نزدیک‌تر می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با تبیین حکمت الهی در عذاب‌ها و تصریف آیات، نشان داد که هدف خداوند، هدایت انسان به سوی فهم و بصیرت است. درد و سختی، نه به‌عنوان هدف، بلکه به‌عنوان وسیله‌ای برای بیداری عقلانی و اخلاقی انسان معرفی شدند.

بخش چهارم: آزادی در دین و نقد استبداد

آزادی در پذیرش ایمان

﴿وَكَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ وَهُوَ الْحَقُّ ۚ قُلْ لَسْتُ عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ﴾

قومت آن را تکذیب کردند، در حالی که آن حق است. بگو: من بر شما نگهبان نیستم.

آیه ۶۶ سوره آل عمران، با تأکید بر «لست علیکم بوکیل»، به آزادی انسان در پذیرش ایمان اشاره دارد. پیامبر، چونان راهنمایی است که حقیقت را نشان می‌دهد، اما اجباری بر انسان ندارد. این اصل، چونان مشعلی است که تاریکی‌های استبداد دینی را روشن می‌کند.

درنگ: اصل «لست علیکم بوکیل» دین را از هرگونه اجبار و دیکتاتوری مبرا می‌داند و ایمان را انتخابی آزادانه معرفی می‌کند.

نقد استبداد در علم دینی

برخی از عالمان دینی، با افزودن محتوای غیرالهی به دین، آن را به ابزاری برای سلطه تبدیل کرده‌اند. این تحریف، چونان آبی است که به شراب ناب دین آمیخته شده و آن را ناپاک کرده است. قرآن کریم، با تأکید بر آزادی انسان، این انحرافات را رد می‌کند و دین را راهنمایی اختیاری معرفی می‌کند.

نقد ادعای برابری با پیامبر

ادعای برخی که مقام خود را برابر با پیامبر می‌دانند، چونان شاخه‌ای است که از درخت حقیقت جدا شده و خشکیده است. قرآن کریم، با تأکید بر «لست علیکم بوکیل»، این ادعاها را باطل می‌داند و مسئولیت فردی را برجسته می‌سازد.

نقد مستضعف‌انگاری مردم

دیدگاه‌هایی که مردم را ناتوان و محجور می‌دانند، چونان زنجیری است که آزادی انسان را سلب می‌کند. قرآن کریم، با تأکید بر فهم و اختیار، این دیدگاه‌ها را رد می‌کند و انسان را مسئول اعمال خود می‌داند.

مثال تحول ایمانی

مثالی از فردی که ابتدا از نماز روی‌گردان بود و سپس با فهم و اختیار به آن روی آورد، چونان گلی است که در دل سنگ شکوفا شده است. این تحول، نشان‌دهنده نقش آگاهی و اختیار در پذیرش دین است.

درنگ: فهم و آگاهی، انسان را به سوی ایمان اختیاری هدایت می‌کند، نه اجبار و زور.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با تأکید بر آزادی در دین و نقد انحرافات، نشان داد که قرآن کریم، ایمان را انتخابی آزادانه می‌داند. نقد استبداد و تحریف در علم دینی، انسان را به سوی فهم و مسئولیت فردی رهنمون می‌سازد.

نتیجه‌گیری

تفسیر آیه ۶۵ و اشاره به آیه ۶۶ سوره آل عمران، چونان دریچه‌ای است که نور حقیقت الهی را بر قلب و عقل انسان می‌تاباند. این آیات، با تبیین قدرت بی‌کران الهی، ابعاد گوناگون عذاب، و حکمت نهفته در آن، انسان را به تأمل در مسئولیت خویش دعوت می‌کنند. عذاب‌ها، نه نشانه سادیسم الهی، بلکه ابزاری برای بیداری و هدایت هستند. تأکید بر آزادی در ایمان و نقد انحرافات در علم دینی، دین را به‌عنوان راهنمایی اختیاری معرفی می‌کند که در خدمت فهم و بصیرت انسان است. این نوشتار، با نگاهی عمیق به مفاهیم قرآنی، درصدد است تا خواننده را به سوی درک ژرف‌تر حقیقت و اصلاح خویش رهنمون سازد.

با نظارت صادق خادمی