در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1315

متن درس

 

تفسیر: حکمت الهی در آزمون‌های بشری و پیامدهای تکذیب

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۳۱۵)

دیباچه

قرآن کریم، چونان چراغی تابان، راه هدایت را برای بشر روشن می‌سازد و با آیات روشنگر خویش، حکمت الهی را در مواجهه با آزمون‌های زندگی و نتایج انتخاب‌های انسان‌ها به نمایش می‌گذارد. این نوشتار، با تکیه بر آیات سوره آل عمران، به کاوش در مفاهیم عمیق الهیاتی، فلسفی و جامعه‌شناختی می‌پردازد که در درس‌گفتارهای جلسه ۱۳۱۵ ارائه شده‌اند. هدف، تبیین حکمت خداوند در آزمون‌های سختی و نعمت، و نیز پیامدهای ایمان، تقوا و تکذیب حقیقت است. این اثر، با زبانی روشن و متین، درصدد است تا معانی ژرف قرآنی را در قالبی منسجم و متناسب با فضای علمی ارائه دهد، تا چونان آیینه‌ای، حقیقت اعمال بشر و نتایج آن را بازتاب دهد.

بخش نخست: آزمون الهی با سختی و نعمت

حکمت آزمون‌های الهی

قرآن کریم در سوره آل عمران، با بیانی شیوا، از حکمت الهی در آزمون انسان‌ها سخن می‌گوید. خداوند، برای هدایت بندگان، گاه با سختی و گاه با نعمت، ایشان را می‌آزماید تا شاید به سوی تضرع و فروتنی بازگردند. این آزمون‌ها، چونان کوره‌ای است که گوهر وجود انسان را از ناخالصی‌ها پالایش می‌دهد.


وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ
و در هیچ شهری پیامبری نفرستادیم، مگر آنکه مردم آن را به سختی و زیان گرفتار کردیم، باشد که تضرع کنند.

این آیه، چونان کلیدی برای فهم حکمت الهی، نشان می‌دهد که سختی‌ها و مشکلات، اعم از مادی (بأساء) یا معنوی (ضراء)، فرصتی برای بازگشت به سوی خداوند و بازنگری در مسیر زندگی هستند. از منظر الهیاتی، این آزمون‌ها بخشی از نظام تربیتی خداوند برای بیداری و خودآگاهی بشر است. از منظر روان‌شناختی، سختی‌ها محرک‌هایی هستند که انسان را به تأمل در وضعیت وجودی خویش و بازنگری در اولویت‌های زندگی وامی‌دارند.

درنگ: سختی‌ها و مشکلات، چونان آیینه‌ای هستند که انسان را به تأمل در خویشتن و بازگشت به سوی حقیقت دعوت می‌کنند. این آزمون‌ها، نه از سر خشم الهی، بلکه از سر حکمت و رحمت طراحی شده‌اند تا بندگان را به سوی فروتنی و هدایت رهنمون شوند.

جایگزینی نعمت به جای سختی

چنانچه انسان‌ها در برابر سختی‌ها به تضرع روی نیاورند، خداوند گاه به جای بلا، نعمت به ایشان عطا می‌کند. این نعمت‌ها، از ثروت و قدرت تا خوشی‌های دنیوی، می‌توانند به جای هدایت، به غرور و گمراهی منجر شوند.


ثُمَّ بَدَّلْنَا مَكَانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّىٰ عَفَوْا وَقَالُوا قَدْ مَسَّ آبَاءَنَا الضَّرَّاءُ وَالسَّرَّاءُ فَأَخَذْنَاهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ
سپس به جای بدی، نیکی نهادیم تا فزونی گرفتند و گفتند: پدرانمان را نیز سختی و گشایش رسیده بود. پس آنها را ناگهان گرفتیم، در حالی که نمی‌فهمیدند.

این آیه، چونان هشداری است که نعمت‌های الهی، اگر با شکر و فروتنی همراه نباشند، می‌توانند به دام غرور و طلبکاری تبدیل شوند. قوم، با دریافت نعمت، گمان می‌برند که خداوند ایشان را بخشیده و به رستگاری رسیده‌اند. اما این غفلت، زمینه‌ساز عذابی ناگهانی است. از منظر جامعه‌شناختی، فراوانی نعمت‌ها گاه به خودبینی و فراموشی حقیقت می‌انجامد، و از منظر فلسفی، ناتوانی انسان در درک حکمت الهی را نشان می‌دهد.

درنگ: نعمت‌های الهی، چونان شمشیری دو لبه‌اند؛ گاه راهی به سوی هدایت و گاه دام گمراهی. انسانِ غافل، نعمت را نشانه رستگاری می‌پندارد، غافل از آنکه همین نعمت می‌تواند مقدمه عذابی ناگهانی باشد.

نعمت به‌عنوان ابزار مجازات

حکمت الهی گاه چنان است که نعمت‌ها، به جای هدایت، به ابزاری برای مجازات تبدیل می‌شوند. ثروت، قدرت و امکانات مادی، اگر با ایمان و تقوا همراه نباشند، انسان را به سوی غرور و انحراف سوق می‌دهند. این مجازات، به دلیل ناآگاهی انسان از تأثیرات آن، ناگهانی و غافلگیرکننده است.

از منظر روان‌شناختی، نعمت‌های مادی می‌توانند محرک‌هایی برای خودمحوری و غرور باشند که به انحراف اخلاقی و معنوی منجر می‌شوند. از منظر الهیاتی، این پیچیدگی حکمت الهی را نشان می‌دهد که در آن، نعمت و بلا هر دو می‌توانند ابزارهایی برای آزمون و مجازات باشند. چونان باغی پربار که اگر باغبانش غافل شود، میوه‌هایش به جای تغذیه، به فساد می‌گرایند.

بخش دوم: ایمان و تقوا، کلید برکت

ایمان و تقوا، دروازه برکات آسمان و زمین

قرآن کریم، ایمان و تقوا را چونان دو بال برای پرواز به سوی سعادت معرفی می‌کند. این دو رکن، انسان را به برکت‌های مادی و معنوی رهنمون می‌سازند.


وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَٰكِن كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ
و اگر مردم شهرها ایمان آورده و تقوا پیشه کرده بودند، قطعاً برکت‌هایی از آسمان و زمین بر آنها می‌گشودیم، ولی تکذیب کردند، پس به خاطر آنچه کسب می‌کردند، گرفتارشان کردیم.

این آیه، چونان مشعلی فروزان، مسیر سعادت را روشن می‌سازد. ایمان و تقوا، کلید گشایش برکات الهی‌اند. اما تکذیب حقیقت و رسالت انبیا، نتیجه‌ای جز گرفتاری به دنبال ندارد. عبارت «بما كانوا يكسبون» چونان ترازویی عادل، نشان‌دهنده عدالت الهی است که پاداش و مجازات را بر اساس اعمال انسان‌ها تعیین می‌کند.

از منظر الهیاتی، این آیه پیوند میان ایمان، تقوا و برکت را نشان می‌دهد و بر لزوم پایبندی به اصول الهی تأکید دارد. از منظر جامعه‌شناختی، تکذیب انبیا به معنای مقاومت در برابر اصلاح و عدالت اجتماعی است که به فروپاشی اخلاقی و اجتماعی می‌انجامد.

درنگ: ایمان و تقوا، چونان دو بال، انسان را به سوی برکت‌های آسمان و زمین پرواز می‌دهند. اما تکذیب حقیقت، چونان زنجیری، قوم را در دام گرفتاری و عذاب گرفتار می‌سازد.

نابرابری در جوامع و تأثیر اعمال

تفاوت میان جوامع در بهره‌مندی از نعمت‌ها، نتیجه مستقیم اعمال و انتخاب‌های آنهاست. برخی جوامع، به دلیل ایمان، دانش و تلاش، از برکت‌های بیشتری برخوردارند، در حالی که دیگران، به سبب نادانی، ظلم یا تکذیب حقیقت، در سختی و محرومیت به سر می‌برند. چونان زمینی که حاصلخیزی‌اش به کوشش کشاورز و باروری‌اش به آب و آفتاب وابسته است.

از منظر جامعه‌شناختی، فرهنگ، آموزش و اخلاق در پیشرفت یا پسرفت جوامع نقش دارند. جوامعی که دانش و ایمان را در هم می‌آمیزند، چونان درختی تناور، میوه‌های سعادت می‌دهند. اما جوامعی که در نادانی و تکذیب غوطه‌ورند، چونان بیابانی خشک، از برکت محرومند.

بخش سوم: نادانی، ریشه بدبختی

نادانی، مانع کمال

نادانی، چونان پرده‌ای تاریک، مانع از دیدن حقیقت و دستیابی به کمال است. انسان نادان، نه در ایمان موفق است و نه در کفر، زیرا فاقد آگاهی و خودشناسی لازم برای انتخاب مسیر صحیح است. این نادانی، چه در قالب ایمان ظاهری و چه در کفر، انسان را از سعادت دور می‌سازد.

از منظر معرفت‌شناسی، نادانی فقدان خودآگاهی و درک حقیقت است که انسان را به سوی رفتارهای مخرب و تصمیم‌گیری‌های نادرست سوق می‌دهد. از منظر روان‌شناختی، نادانی به انحراف اخلاقی و اجتماعی منجر می‌شود که نتیجه آن، بدبختی فردی و جمعی است.

چونان مسافری گمراه در بیابانی بی‌انتها، انسان نادان در جست‌وجوی سعادت سرگردان است، اما بدون نقشه و قطب‌نما، هرگز به مقصد نمی‌رسد. علم دینی، اگر با آگاهی و تقوا همراه نباشد، می‌تواند به جای هدایت، به گمراهی منجر شود.

درنگ: نادانی، چونان سمی مهلک، ریشه بدبختی بشر است. انسان نادان، نه در ایمان به کمال می‌رسد و نه در کفر، زیرا فقدان آگاهی، او را از حقیقت دور می‌سازد.

عذاب ناگهانی و غفلت قوم

قرآن کریم، با هشداری تکان‌دهنده، از عذاب ناگهانی سخن می‌گوید که در لحظه غفلت و ناآگاهی بر قوم نازل می‌شود.


أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَىٰ أَن يَأْتِيَهُم بَأْسُنَا بَيَاتًا وَهُمْ نَائِمُونَ
آیا مردم شهرها ایمن شدند از اینکه عذاب ما شبانگاه به سراغشان آید، در حالی که خوابند؟

این آیه، چونان زنگ بیدارباشی، بر ناآگاهی انسان‌ها از زمان و چگونگی نزول عذاب تأکید دارد. خواب، در این آیه، نمادی از غفلت و بی‌توجهی به حقیقت است. از منظر الهیاتی، این آیه بر غیرقابل‌پیش‌بینی بودن عدالت الهی و ضرورت آمادگی دائمی تأکید دارد. از منظر روان‌شناختی، خواب نشانه غفلتی است که انسان را در برابر عذاب آسیب‌پذیر می‌سازد.

چونان مسافری که در شب تاریک، بی‌خبر از طوفان پیش‌رو، به خواب فرومی‌رود، انسان غافل در برابر عذاب الهی بی‌دفاع است. این هشدار، دعوتی است به بیداری و آمادگی برای مواجهه با قضاوت خداوند.

جمع‌بندی

آیات سوره آل عمران، چونان گنجینه‌ای از حکمت الهی، درس‌هایی عمیق در باب آزمون‌های بشری، نتایج اعمال و راه‌های سعادت ارائه می‌دهند. سختی‌ها و نعمت‌ها، هر دو ابزارهایی برای هدایت یا مجازات‌اند. ایمان و تقوا، چونان دو بال، انسان را به سوی برکت‌های آسمان و زمین رهنمون می‌سازند، اما تکذیب حقیقت و غرور، به عذابی ناگهانی می‌انجامد. نادانی، ریشه بدبختی بشر است و تنها با آگاهی و خودشناسی می‌توان به سوی کمال گام برداشت. این تفسیر، با تبیین معانی ژرف قرآنی، دعوتی است به تأمل در حکمت الهی و بازنگری در مسیر زندگی.

با نظارت صادق خادمی