متن درس
تفسیر: تأملاتی در مفهوم غیب و توحید در سوره یونس
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۴۲۲)
دیباچه
سوره یونس، به مثابه دریایی ژرف از معارف الهی، انسان را به تأمل در عظمت پروردگار و جایگاه او در هستی دعوت میکند. آیات این سوره، بهویژه آیات ۱۹ و ۲۰، با بیانی رسا و روشن، از وحدت آغازین انسانها سخن میگویند و سپس به اختلافات میان آنان و درخواستهای نابجای مشرکان برای نزول آیات اشاره دارند. این آیات، با تأکید بر اختصاص علم غیب به پروردگار متعال، راهی به سوی توحید ناب و تسلیم در برابر اراده الهی میگشایند. در این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای تفسیری، این آیات مورد بررسی قرار گرفته و مفاهیم عمیق آنها با زبانی روشن و متین تبیین میشود. هدف، بازنمایی حقیقت توحید و نقد انحرافاتی است که از مسیر خداپرستی خالص دور میافتد، تا خواننده با ژرفای معانی قرآنی و ضرورت بازگشت به اصل توحید آشنا گردد.
متن و ترجمه آیات
وَمَا كَانَ ٱلنَّاسُ إِلَّآ أُمَّةًۭ وَٰحِدَةًۭ فَٱخْتَلَفُوا۟ ۚ وَلَوْلَا كَلِمَةٌۭ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِىَ بَيْنَهُمْ فِيمَا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ
و مردم جز امتی یگانه نبودند، پس اختلاف کردند. و اگر سخنی از پروردگارت پیشتر نرفته بود، در آنچه اختلاف میکردند، میانشان فیصله داده میشد.
وَيَقُولُونَ لَوْلَآ أُنزِلَ عَلَيْهِ ءَايَةٌۭ مِّن رَّبِّهِۦ ۖ فَقُلْ إِنَّمَا ٱلْغَيْبُ لِلَّهِ فَٱنتَظِرُوا۟ إِنِّى مَعَكُم مِّنَ ٱلْمُنتَظِرِينَ
و میگویند: چرا نشانهای از جانب پروردگارش بر او نازل نشده است؟ بگو: غیب تنها از آن خداست، پس منتظر باشید که من نیز با شما از منتظرانم.
تبیین مفهوم وحدت و اختلاف در آیه نوزدهم
قرآن کریم در آیه نوزدهم سوره یونس، از وحدت آغازین انسانها سخن میگوید: «وَمَا كَانَ ٱلنَّاسُ إِلَّآ أُمَّةًۭ وَٰحِدَةًۭ فَٱخْتَلَفُوا۟». این عبارت، به مثابه نوری که از دل تاریکی تاریخ بشر میدرخشد، بیانگر آن است که انسانها در آغاز، امتی یگانه بودند، متحد در پرستش پروردگار و همسو در مسیر توحید. اما اختلافات، که چونان علفهای هرز در باغ وحدت روییدند، این یگانگی را به پراکندگی بدل ساخت. این اختلافات، ریشه در نادانی، خودخواهی و دوری از حقیقت الهی دارند. قرآن کریم میفرماید که اگر اراده پیشین پروردگار نبود، فیصلهای قاطع میان اختلافکنندگان برقرار میشد: «وَلَوْلَا كَلِمَةٌۭ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِىَ بَيْنَهُمْ فِيمَا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ». این سخن الهی، چونان کلیدی است که درهای حکمت الهی را میگشاید، نشاندهنده مهلت الهی به انسانهاست تا در مسیر هدایت یا گمراهی خود گام بردارند.
درنگ: وحدت آغازین و اختلافات انسانی
وحدت اولیه انسانها، نشانهای از فطرت توحیدی آنهاست. اختلافات، نتیجه دوری از این فطرت و خودبزرگبینی است. مهلت الهی، فرصتی برای بازگشت به حقیقت توحید فراهم میآورد.
درخواست مشرکان برای نزول آیات
آیه بیستم سوره یونس، به درخواست نابجای مشرکان اشاره دارد: «وَيَقُولُونَ لَوْلَآ أُنزِلَ عَلَيْهِ ءَايَةٌۭ مِّن رَّبِّهِۦ». مشرکان، در طلب نشانههایی از پیامبر، نه از سر حقیقتجویی، بلکه از سر عناد و نادانی سخن میگفتند. آنان گمان میکردند که هر خواستهای، از خوردن آب تا انجام هر عمل، باید با نزول آیهای همراه باشد. این درخواست، چونان تلاشی است برای به بند کشیدن اراده الهی در قفس خواستههای بشری. قرآن کریم، این توقع را نشانهای از نادانی و دوری از حقیقت میداند، زیرا نزول آیات، تنها به اراده پروردگار و در زمان مقتضی صورت میگیرد.
تحلیل درخواست مشرکان
این درخواست، ریشه در عدم تسلیم در برابر اراده الهی دارد. مشرکان، به جای پذیرش آیات موجود، خواستار نشانههایی بودند که با امیالشان سازگار باشد. این رویکرد، به مثابه تلاشی است برای تحمیل اراده انسانی بر مشیت الهی. درسگفتارهای تفسیری، این درخواست را نشانهای از نادانی و خودمحوری میدانند که انسان را از مسیر توحید به سوی شرک میکشاند.
درنگ: نادانی مشرکان در درخواست آیات
درخواست مشرکان برای نزول آیات، نه از سر حقیقتجویی، بلکه از سر عناد و توقع غیرمنطقی است. این رویکرد، نشانه دوری از تسلیم در برابر اراده الهی است.
اختصاص علم غیب به پروردگار
قرآن کریم در پاسخ به درخواست مشرکان، خطاب به پیامبر میفرماید: «فَقُلْ إِنَّمَا ٱلْغَيْبُ لِلَّهِ». این عبارت، چونان صاعقهای است که تاریکی ادعاهای کاذب را درهم میشکند. غیب، آن دریای بیکران امور پنهان از علم انسانی، تنها در دسترس پروردگار است. هیچ انسانی، حتی پیامبر، به این حوزه راه ندارد. این آیه، با صراحت و قاطعیت، هرگونه ادعای علم غیب را نفی میکند و بر توحید در علم الهی تأکید میورزد.
مفهوم غیب در قرآن کریم
غیب، به اموری اشاره دارد که از دسترس علم و ادراک انسانی خارج است: زمان نزول آیات، چگونگی عذاب یا نعمت، و هر آنچه در پرده راز الهی نهان است. درسگفتارهای تفسیری، غیب را چونان گوهری میدانند که تنها در خزانه الهی جای دارد. ادعای علم به غیب، چه از سوی مرشدان و دراویش و چه از سوی هر فرد دیگر، باطل است و نشانهای از خودبزرگبینی و دوری از توحید.
درنگ: اختصاص غیب به خدا
علم غیب، تنها از آن پروردگار است. هیچ انسانی، حتی پیامبر، به این حوزه دسترسی ندارد. ادعای علم غیب، نشانه گمراهی و دوری از توحید است.
تساوی پیامبر و مردم در برابر غیب
قرآن کریم میفرماید: «فَٱنتَظِرُوا۟ إِنِّى مَعَكُم مِّنَ ٱلْمُنتَظِرِينَ». این عبارت، چونان آینهای است که تساوی پیامبر و مردم را در برابر غیب بازمیتاباند. پیامبر، به عنوان بنده خدا، مانند دیگران منتظر اراده الهی است. این تساوی، نه تنها عظمت توحید را نشان میدهد، بلکه هرگونه خودبرتربینی را نفی میکند. پیامبر، با این بیان، خود را در کنار مردم قرار میدهد و میفرماید: «من نیز با شما از منتظرانم.»
پیام توحیدی تساوی در انتظار
این تساوی، نشانهای از تواضع پیامبر و تأکید بر توحید است. درسگفتارها تأکید دارند که پیامبر، هرچند هدایتگر و واسطه وحی است، در برابر غیب مانند دیگران نادان است. این نادانی، نه ضعف، بلکه نشانه عظمت پروردگار و محدودیت علم انسانی است. انسان، تنها با تسلیم در برابر خدا، میتواند به حقیقت نزدیک شود.
درنگ: تساوی در انتظار غیب
پیامبر و مردم، در برابر غیب برابرند. این تساوی، نشانه تواضع در برابر خدا و تأکید بر توحید در علم الهی است.
نقد ادعاهای کاذب علم غیب
درسگفتارها، با بیانی صریح، به نقد ادعاهای کاذب علم غیب میپردازند. در زمان گمراهی، برخی افراد، چون مرشدان و دراویش، مدعی علم به غیب میشوند، حال آنکه پیامبر با تواضع میفرماید: «غیب ندارم.» این نقد، چونان تیغی برنده، ریشههای شرک و خودبزرگبینی را قطع میکند. ادعای علم غیب، تلاشی است برای قرار گرفتن در جایگاهی که تنها شایسته پروردگار است.
ریشههای انحراف در ادعای علم غیب
این ادعاها، ریشه در خودمحوری و دوری از توحید دارند. درسگفتارها، با اشاره به مثالهایی عینی، نشان میدهند که چگونه برخی افراد، با ادعای علم غیب، خود را در جایگاه الهی قرار میدهند. این انحراف، نه تنها به گمراهی فرد مدعی میانجامد، بلکه دیگران را نیز از مسیر خداپرستی دور میسازد.
درنگ: نقد ادعاهای کاذب
ادعای علم غیب، نشانه گمراهی و تلاش برای غصب جایگاه الهی است. پیامبر، با تواضع، این ادعاها را باطل میکند و بر اختصاص غیب به خدا تأکید میورزد.
نفی معجزه به معنای متداول
درسگفتارها، با تأکید بر معنای دقیق «آیه» در قرآن کریم، ترجمه آن به «معجزه» را نادرست میدانند. آیه، به معنای نشانههای الهی است که شامل وحی، دستورات، یا هر امر غیبی میشود. تقلیل آیه به معجزه، چونان محدود کردن اقیانوسی بیکران به کوزهای کوچک است. این تحریف، معنای عمیق آیات الهی را مخدوش میسازد.
اهمیت فهم دقیق مفاهیم قرآنی
فهم دقیق مفاهیم قرآنی، لازمه خداپرستی خالص است. آیه، نشانهای است که در زمان مقتضی و به اراده الهی نازل میشود. این نشانهها، ممکن است وحی، دستور، یا حتی عذاب و نعمت باشند. انسان، با پذیرش این حقیقت، از تحریف مفاهیم قرآنی و شرک ناشی از آن دوری میجوید.
درنگ: معنای آیه در قرآن
آیه، نشانه الهی است که شامل وحی، دستور، یا هر امر غیبی میشود. ترجمه آن به معجزه، معنای آن را محدود میکند و از حقیقت قرآنی دور میسازد.
نقد شرک و تحریف توحید
درسگفتارها، با بیانی ژرف، به نقد شرک و تحریف توحید میپردازند. نسبت دادن ربوبیت به غیر خدا، چونان کاشتن درختی مسموم در باغ ایمان است. برخی، با بزرگنمایی بندگان خدا، مانند انبیا و اولیا، آنها را در جایگاهی الهی قرار میدهند. این انحراف، به شرک میانجامد و انسان را از خداپرستی خالص دور میسازد.
بندگان خدا در جایگاه واقعی
انبیا و اولیا، هرچند هدایتگرانی شایستهاند، بندگان خدا هستند. درسگفتارها تأکید دارند که این افراد، مانند هر انسان دیگر، دارای پدر و مادر و محدودیتهای بشریاند. نسبت دادن علم غیب یا ربوبیت به آنها، چونان بستن بالهای حقیقت به سنگ شرک است. توحید، در گرو پذیرش این حقیقت است که تنها خدا شایسته پرستش و علم غیب است.
درنگ: توحید و نفی شرک
نسبت دادن ربوبیت یا علم غیب به غیر خدا، شرک است. انبیا و اولیا، بندگان خدا هستند و تنها خدا شایسته پرستش و علم غیب است.
ضرورت تسلیم در برابر پروردگار
قرآن کریم و درسگفتارها، انسان را به تسلیم در برابر اراده الهی دعوت میکنند. تسلیم، چونان کلیدی است که درهای ایمان را میگشاید. انسان، با پذیرش نادانی خود در برابر غیب و انتظار برای اراده الهی، به حقیقت توحید دست مییابد. این تسلیم، نه نشانه ضعف، بلکه نشانه عظمت ایمان است.
تسلیم و قرب الهی
تسلیم، راهی است به سوی قرب الهی. درسگفتارها تأکید دارند که انسان، با دوری از ادعاهای کاذب و پذیرش محدودیتهای خود، میتواند به خدا نزدیک شود. این مسیر، نیازمند تواضع و دوری از خودبزرگبینی است.
درنگ: تسلیم و ایمان
تسلیم در برابر خدا، جوهره ایمان است. انسان، با پذیرش نادانی خود در برابر غیب و انتظار برای اراده الهی، به قرب الهی میرسد.
نقد انحرافات دینی و تأثیرات استعمار
درسگفتارها، با نگاهی ژرف، به تأثیر استعمار در تحریف دین اشاره دارند. استعمار، چونان سایهای شوم، خداپرستی را به شرک و نفاق بدل ساخته است. این انحرافات، با ترویج باورهای خرافی و دوری از توحید، انسان را از حقیقت الهی محروم کردهاند.
بازگشت به خداپرستی خالص
برای رهایی از این انحرافات، بازگشت به خداپرستی خالص ضروری است. درسگفتارها، انسان را به تأمل در عظمت خدا و دوری از شرک دعوت میکنند. این بازگشت، چونان سفری است به سوی نور حقیقت، که تنها با تسلیم و تواضع ممکن میشود.
درنگ: نقد استعمار و بازگشت به توحید
استعمار، با ترویج شرک و نفاق، انسان را از خداپرستی خالص دور ساخته است. بازگشت به توحید، راه رهایی از این انحرافات است.
جمعبندی و نتیجهگیری
آیات ۱۹ و ۲۰ سوره یونس، چونان مشعلی فروزان، راه توحید و تسلیم در برابر پروردگار را روشن میسازند. این آیات، با تأکید بر وحدت آغازین انسانها، اختلافات ناشی از نادانی و اختصاص علم غیب به خدا، انسان را به تأمل در عظمت الهی و دوری از شرک دعوت میکنند. درسگفتارهای تفسیری، با تبیین دقیق این مفاهیم، بر ضرورت خداپرستی خالص و نقد انحرافات دینی تأکید دارند. انسان، تنها با پذیرش نادانی خود در برابر غیب و تسلیم در برابر اراده الهی، میتواند به حقیقت ایمان دست یابد. این نوشتار، با بازنمایی این معارف، خواننده را به سفری معنوی در مسیر توحید و قرب الهی دعوت میکند.
با نظارت صادق خادمی