متن درس
تفسیر: قدرت، شجاعت و نادانی در آیینه سحر و جادو
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۴۴۷)
دیباچه
سخن از سحر و جادو، چونان دریچهای است که به ژرفای قدرت، شجاعت و نادانی در وجود آدمی گشوده میشود. این مفاهیم، که در آیات قرآن کریم و گفتار عالمان دینی بازتاب یافتهاند، نهتنها به تبیین ماهیت سحر و تقابل آن با معجزه الهی میپردازند، بلکه انسان را به تأمل در خویشتن و جایگاهش در برابر حقیقت دعوت میکنند. در این نوشتار، با نگاهی به آیات سورههای آلعمران، اعراف و طه، و تأمل در ریشههای لغوی و معانی عمیق واژگان، به کاوش در این مفاهیم پرداختهایم. هدف، نهتنها فهم سحر و جادو بهعنوان پدیدههایی بشری، بلکه درک شجاعت بهعنوان صفتی الهی و ترس بهعنوان سایه نادانی است. این متن، با ساختاری منظم و زبانی روشن، کوشیده است تا این مفاهیم را در قالبی منسجم و متناسب با فضای پژوهشی ارائه دهد.
بخش یکم: سحر و جادو، تجلی قدرت و شجاعت
ماهیت سحر و جادو در قرآن کریم
سحر و جادو در قرآن کریم بهعنوان نیرنگی بشری معرفی شدهاند که با فریب و دستکاری ادراک همراهند. این پدیدهها، هرچند از منظر انسانی نشانهای از قدرت و مهارتاند، در برابر معجزه الهی ناکام میمانند. آیات مورد بحث، این تقابل را بهروشنی به تصویر میکشند:
وَقَالَ فِرْعَوْنُ ائْتُونِي بِكُلِّ سَاحِرٍ عَلِيمٍ
و فرعون گفت: هر ساحر دانایی را نزد من بیاورید. (سوره آلعمران، آیه ۷۹)
فَلَمَّا أَلْقَوْا قَالَ مُوسَىٰ مَا جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ ۖ إِنَّ اللَّهَ سَيُبْطِلُهُ ۖ إِنَّ اللَّهَ لَا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ
پس چون افکندند، موسی گفت: آنچه آوردهاید سحر است، خداوند آن را باطل خواهد کرد، زیرا خداوند کار مفسدان را اصلاح نمیکند. (سوره اعراف، آیه ۱۱۶)
وَأَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا ۖ إِنَّمَا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ ۖ وَلَا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَىٰ
و آنچه در دست راست توست بیفکن تا آنچه را ساختهاند ببلعد، زیرا آنچه ساختهاند نیرنگ ساحری است و ساحر هر کجا که بیاید رستگار نمیشود. (سوره طه، آیه ۶۹)
سحر، در این آیات، بهعنوان نیرنگی معرفی میشود که اگرچه از مهارت و دانش ساحران نشئت میگیرد، در برابر قدرت الهی ناپایدار است. جادو، که در زبان فارسی معادل سحر به کار رفته، به اقتدار و توانمندی اشاره دارد. این مفهوم، چونان شمشیری دو لبه است: از یک سو، نمایانگر قدرت و شجاعت بشری است و از سوی دیگر، در صورت سوءاستفاده، به فریب و فساد میانجامد.
درنگ: سحر و جادو، بهعنوان تجلی قدرت و شجاعت، نیازمند نترسی و داناییاند. ساحر علیم، فردی است که با مهارت و اعتمادبهنفس، در برابر چالشها ایستادگی میکند، اما در برابر معجزه الهی، قدرت او فرو میریزد.
ریشههای لغوی و قدرت در واژهها
بررسی ریشههای لغوی واژه جادو، دریچهای به فهم عمیقتر این مفهوم میگشاید. حرف «ج» در زبان فارسی و عربی، اغلب با مفاهیم قدرت، عظمت و اقتدار همراه است. واژگانی چون «جواد» (سخاوتمند و قدرتمند)، «جاه» (مقام)، «جرم» (نیروی انجام فعل خطا)، و «جاده» (راهی که به مقصد میرسد)، همگی بار معنایی قدرت را در خود دارند. فرهنگ عمید، که در اینجا مرجع قرار گرفته، جادو را به معنای افسونگری و سحر معرفی میکند. جادوگر، بهعنوان افسونگر، فردی است که با قدرت و مهارت، ادراک دیگران را تحت تأثیر قرار میدهد.
این نگاه به حرف «ج»، چونان کلیدی است که قفل معانی نهفته در زبان را میگشاید. واژههایی چون «جار» (فریاد زدن)، «جارچی» (فریادزننده)، و حتی «جار» به معنای چلچراغ یا همسایه، همگی بهنوعی به اقتدار و حضور اشاره دارند. برای نمونه، همسایه، چونان نیرویی است که در کنار انسان، به او توان و پشتیبانی میبخشد. این تحلیل لغوی، نشان میدهد که جادو، در ذات خود، با قدرت و نترسی پیوند خورده است.
درنگ: حرف «ج» در زبان فارسی و عربی، نمادی از قدرت و اقتدار است. جادو، بهعنوان واژهای ریشهدار در این حرف، تجلی توانمندی و شجاعت است که در افسونگری و تأثیرگذاری بر دیگران متبلور میشود.
جمعبندی بخش یکم
سحر و جادو، بهعنوان مهارتهایی بشری، در قرآن کریم بهعنوان نیرنگی معرفی شدهاند که در برابر معجزه الهی ناکام میمانند. بااینحال، این پدیدهها از منظر انسانی، نمایانگر قدرت و شجاعتاند. ریشههای لغوی جادو، بهویژه پیوند آن با حرف «ج»، بر اقتدار و توانمندی تأکید دارد. این بخش، با کاوش در آیات و تحلیل لغوی، نشان داد که جادو، در عین مهارتآمیز بودن، در برابر حقیقت الهی فرو میریزد، اما شجاعت و دانایی، بهعنوان صفات اصلی ساحران، ارزشی انسانی و قابل تأمل دارند.
بخش دوم: شجاعت، ایمان و نادانی
شجاعت بهعنوان صفت ایمان
شجاعت، چونان گوهری درخشان در سینه مؤمنان، صفتی الهی است که با ایمان پیوندی ناگسستنی دارد. قرآن کریم، شجاعت را در داستان انبیا، بهویژه حضرت موسی علیهالسلام، به تصویر میکشد. او در برابر فرعون و ساحرانش، با اتکا به قدرت الهی، ایستادگی کرد و ترس را به شجاعت بدل ساخت.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خداوند پروا کنید و به سوی او وسیلهای بجویید و در راه او جهاد کنید. (سوره آلعمران، آیه ۳۵)
شجاعت، در این آیه، بهعنوان بخشی از جهاد در راه خدا معرفی میشود. متن اصلی تأکید میکند که ترس، با ایمان ناسازگار است. انسان ترسو، از ایمان و شناخت خداوند محروم است، زیرا ترس، سایهای است که از نادانی بر قلب آدمی میافتد. انبیا، با نترسی خود، نمونهای از این ایمان راستیناند که در برابر هر سختی و تهدیدی استوار میمانند.
درنگ: شجاعت، صفتی الهی و پیوندیافته با ایمان است. انسان مؤمن، با اتکا به خداوند، از ترس رهایی مییابد و در برابر چالشها استوار میماند.
نادانی، ریشه ترس و ضعف
نادانی، چونان تاریکیای است که قلب و ذهن آدمی را در بر میگیرد و ترس را در وجودش میکارد. قرآن کریم، نادانی را مانعی برای هدایت میداند:
وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا
و چون به آنها گفته شود آنچه را خداوند نازل کرده پیروی کنید، گویند: بلکه آنچه پدرانمان را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم. (سوره بقره، آیه ۱۷۰)
این آیه، نادانی را در پیروی کورکورانه از سنتهای نادرست نشان میدهد. متن اصلی، با تمثیلی روزمره، ترس از موجوداتی چون سوسک یا گربه را نشانهای از نادانی میداند. این ترس، نه از ماهیت آن موجودات، بلکه از ناآگاهی و ضعف در شناخت حقیقت سرچشمه میگیرد. انسان آگاه، که به عظمت خلقت الهی ایمان دارد، از این ترسها رها میشود و شجاعت را در خود میپروراند.
درنگ: نادانی، ریشه ترس و ضعف است. شناخت حقیقت و ایمان به خداوند، انسان را از بند ترس رها میسازد و به شجاعت و اقتدار میرساند.
جمعبندی بخش دوم
شجاعت، بهعنوان صفتی الهی، با ایمان پیوندی عمیق دارد و در برابر ترس، که از نادانی سرچشمه میگیرد، ایستادگی میکند. قرآن کریم، با به تصویر کشیدن شجاعت انبیا و ناکامی ترس در برابر ایمان، انسان را به سوی آگاهی و رهایی از نادانی دعوت میکند. این بخش، با تأمل در آیات و نمونههای روزمره، نشان داد که ترس، مانعی برای ایمان و پیشرفت است، و شجاعت، گوهری است که در پرتو شناخت الهی در وجود انسان شکوفا میشود.
بخش سوم: تأثیر نادانی بر فرهنگ و علوم
نقد آموزشهای سنتی و علم دینی
علم دینی، که باید انسان را به سوی آگاهی و شجاعت رهنمون شود، گاه در چنبره آموزشهای سنتی گرفتار آمده و از پرورش قدرت و اقتدار بازمانده است. متن اصلی، با اشاره به آموزشهایی چون صرف و نحو، تأکید میکند که این علوم، در شکل سنتی خود، نتوانستهاند انسانهایی شجاع و توانمند تربیت کنند. این نقد، نه متوجه عالمان دینی، بلکه به ساختارهای آموزشی است که گاه به جای تعالی، ضعف و ترس را در انسان تقویت کردهاند.
يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ
خداوند کسانی را که از میان شما ایمان آوردهاند و کسانی را که به آنها علم داده شده، به درجاتی بالا میبرد. (سوره مجادله، آیه ۱۱)
این آیه، بر اهمیت علم و ایمان در تعالی انسان تأکید دارد. بااینحال، متن اصلی هشدار میدهد که آموزشهای سنتی، گاه به جای پرورش انسانهایی آگاه و شجاع، به ترویج ضعف و ناتوانی انجامیدهاند. این نقد، دعوتی است به بازنگری در نظام آموزشی، تا علم دینی به جای محصور ماندن در قالبهای کهن، به سوی پرورش انسانهایی توانمند و نترس گام بردارد.
درنگ: علم دینی، در صورتی که به پرورش شجاعت و آگاهی منجر نشود، نمیتواند انسان را به تعالی برساند. بازنگری در آموزشهای سنتی، ضرورتی برای پرورش انسانهایی توانمند است.
جمعبندی بخش سوم
نادانی و ترس، موانعی در برابر پیشرفت فرهنگی و علمیاند. علم دینی، که باید انسان را به سوی آگاهی و شجاعت هدایت کند، گاه در چارچوبهای سنتی گرفتار شده و از هدف اصلی خود بازمانده است. این بخش، با تأمل در آیات قرآن کریم و نقد نظام آموزشی، بر لزوم پرورش انسانهایی آگاه، شجاع و توانمند تأکید کرد.
نتیجهگیری
این نوشتار، با تأمل در آیات سورههای آلعمران، اعراف و طه، و تحلیل درسگفتارهای عالمان دینی، به کاوش در مفاهیم سحر، جادو، شجاعت و نادانی پرداخت. سحر و جادو، بهعنوان تجلیهایی از قدرت و مهارت بشری، در برابر معجزه الهی ناکاماند، اما شجاعت و دانایی، بهعنوان صفاتی الهی، انسان را به سوی تعالی رهنمون میشوند. نادانی، ریشه ترس و ضعف است، و شناخت حقیقت و ایمان به خداوند، انسان را از این بند رها میسازد. بازنگری در نظام آموزشی و علم دینی، ضرورتی است برای پرورش انسانهایی که نهتنها از ترس رهایی یافتهاند، بلکه با شجاعت و آگاهی، در مسیر حقیقت گام برمیدارند. این نوشتار، چونان آیینهای است که انسان را به تأمل در خویشتن و جایگاهش در برابر خداوند دعوت میکند.
با نظارت صادق خادمی