متن درس
تفسیر: تأمل در آیات آسمانها و زمین
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۴۶۸)
دیباچه
قرآن کریم، چونان چراغی فروزان، راه انسان را به سوی معرفت و حقیقت روشن میسازد. آیه ۱۰۱ سوره یونس، با دعوتی ژرف به تأمل در نظام خلقت، انسان را به سوی شهود باطنی و شناخت نشانههای الهی در آسمانها و زمین فرا میخواند. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای عالمان دینی، به تبیین این آیه و مفاهیم مرتبط با آن میپردازد. هدف آن است که با نگاهی عمیق و ساختاری منظم، مفاهیم رویت، معرفت و ایمان در گستره هستی بررسی شود و راهی برای درک حقیقت الهی پیش روی جویندگان حقیقت گشوده گردد.
بخش یکم: دعوت به تأمل در آسمانها و زمین
قرآن کریم در آیه ۱۰۱ سوره یونس، انسان را به نگریستن در گستره آسمانها و زمین دعوت میکند. این دعوت، نه تنها به مشاهده ظاهری، بلکه به تأملی عمیق در نشانههای الهی اشاره دارد.
قُلِ انْظُرُوا مَاذَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَمَا تُغْنِي الْآيَاتُ وَالنُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لَا يُؤْمِنُونَ
بگو: بنگرید چه چیزی در آسمانها و زمین است، ولی آیات و هشدارها برای مردمی که ایمان نمیآورند سودی ندارد.
این آیه، انسان را به گشودن دیده دل به سوی حقیقت هستی فرا میخواند. آسمانها و زمین، چونان کتابی گشوده، پر از آیاتی است که هر یک حکایت از عظمت و حکمت الهی دارند. عالمان دینی تأکید دارند که این تأمل باید در فضایی آزاد، به دور از قیود مادی و اجتماعی، انجام پذیرد. اشاره به «سماوات و ارض» به جای محیطهای بسته، چون خانه، نشان از گستردگی میدان تأمل دارد. این گستردگی، سالک را به سوی بیابانها و کوهها میکشاند، جایی که از دغدغههای روزمره آزاد است و میتواند با خالق خویش انس گیرد.
تحلیل مفهوم سماوات و ارض
در تفاسیر قرآنی، «سماوات و ارض» نمادی از نظام کلان خلقت است که همه موجودات، از ملائکه و جن تا انسان و طبیعت، را در بر میگیرد. این دیدگاه با فلسفه اسلامی، بهویژه نظریه وحدت وجود، همخوانی دارد که همه موجودات را مظاهر الهی میداند. سالک عارف، با تأمل در این نظام، نه تنها اشیاء مادی، بلکه موجودات معنوی چون ملائکه و ارواح را نیز مشاهده میکند. این رویت، نیازمند آزادی از تعلقات مادی و گشودگی قلب به سوی حقیقت است.
درنگ: تأمل در آسمانها و زمین، دعوتی است به شهود باطنی که فراتر از نگاه ظاهری، حقیقت الهی را در مظاهر خلقت آشکار میسازد.
جمعبندی بخش یکم
دعوت قرآن کریم به تأمل در آسمانها و زمین، راهی است به سوی معرفت الهی. این تأمل، نیازمند آزادی از قیود مادی و گشودگی قلب به سوی نشانههای الهی است. سالک با دوری از دغدغههای روزمره و تأمل در گستره خلقت، میتواند به شهود حقیقت دست یابد.
بخش دوم: رویت باطنی در برابر نگاه ظاهری
مفهوم «انظروا» در آیه، فراتر از نگاه ظاهری با چشم سر است. این واژه، به رویت باطنی و معرفت قلبی اشاره دارد که شامل دیدن ملائکه، جن، انسانها و حتی ارواح است. عالمان دینی تأکید دارند که چشم سر، که تنها به اشیاء مادی محدود است، چونان دیده حیوانات است و نمیتواند حقیقت هستی را درک کند. در مقابل، چشم دل، که با بصیرت باطنی تقویت شده، قادر است خدا، ملائکه و دیگر موجودات معنوی را مشاهده کند.
محدودیتهای چشم سر
نگاه ظاهری، که در درسگفتارها به «چشم سگ» تشبیه شده، تنها به سطح مادی اشیاء محدود است. این نگاه، انسان را از درک حقایق عالم محروم میسازد. به گفته عالمان دینی، انسانهایی که با این دیده به جهان مینگرند، تنها «خیک» و امور مادی را میبینند و از معرفت الهی بیبهرهاند. در مقابل، رویت باطنی، که با قلب و روح انجام میشود، امکان مشاهده همه موجودات، از جمله مردگان و ملائکه، را فراهم میآورد.
رویت باطنی در عرفان اسلامی
در عرفان اسلامی، رویت باطنی بهعنوان یکی از مراحل سلوک معنوی شناخته میشود. این رویت، از طریق تطهیر قلب و تقویت عقل باطنی حاصل میگردد. عارفان، چون ابنعربی، تأکید دارند که حقیقت الهی در مظاهر خلقت آشکار است و سالک با گشودن دیده دل، میتواند این حقیقت را مشاهده کند. این دیدگاه، انسان را به فراتر رفتن از محدودیتهای حسّی و دستیابی به معرفت الهی دعوت میکند.
درنگ: رویت باطنی، که با قلب و روح انجام میشود، راهی است به سوی درک حقیقت الهی در همه مظاهر خلقت.
جمعبندی بخش دوم
تفاوت میان رویت باطنی و نگاه ظاهری، در توانایی درک حقیقت نهفته است. چشم سر، که به امور مادی محدود است، نمیتواند نشانههای الهی را ببیند، اما چشم دل، با تطهیر و بصیرت، انسان را به سوی معرفت و شهود الهی رهنمون میسازد.
بخش سوم: رهایی از قیود مادی و اجتماعی
عالمان دینی تأکید دارند که برای انس با خدا و تأمل در آسمانها و زمین، انسان باید از قیود مادی و اجتماعی آزاد شود. اشاره به عارفانی که به بیابانها و کوهها پناه میبردند، نشان از نیاز به خلوت و دوری از دغدغههای روزمره دارد. این رهایی، امکان تمرکز بر معرفت الهی و شهود حقیقت را فراهم میکند.
خلوت و انزوای عرفانی
سنت خلوتگزینی در اسلام، که در زندگی انبیاء و عرفا دیده میشود، بر اهمیت دوری از تعلقات مادی تأکید دارد. قرآن کریم در آیه ۴۱ سوره مریم میفرماید:
وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِدْرِيسَ ۚ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَبِيًّا
و در این کتاب از ادریس یاد کن که او راستگوی و پیامبر بود.
این آیه، به انزوای انبیاء برای ارتباط با خداوند اشاره دارد. سالک با دوری از دغدغههای خانوادگی و اجتماعی، میتواند به تأمل در نشانههای الهی بپردازد.
درنگ: رهایی از قیود مادی و اجتماعی، دروازهای است به سوی انس با خدا و تأمل در نشانههای الهی.
جمعبندی بخش سوم
آزادی از تعلقات مادی و اجتماعی، شرط لازم برای تأمل در آسمانها و زمین است. این رهایی، انسان را به خلوت معنوی رهنمون میسازد و امکان انس با خدا و شهود حقیقت را فراهم میآورد.
بخش چهارم: کاستی آیات برای غیرمؤمنان
آیه ۱۰۱ سوره یونس با تأکید بر «وَمَا تُغْنِي الْآيَاتُ وَالنُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لَا يُؤْمِنُونَ»، بیان میدارد که آیات و هشدارها برای کسانی که ایمان نمیآورند، سودی ندارد. عالمان دینی این کاستی را به بسته بودن قلب و فقدان بصیرت باطنی نسبت میدهند.
قلب بسته و فقدان ایمان
قرآن کریم در آیه ۷ سوره بقره میفرماید:
خَتَمَ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَعَلَىٰ سَمْعِهِمْ وَعَلَىٰ أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ
خداوند بر دلها و گوشهایشان مهر نهاده و بر چشمانشان پردهای است.
این آیه، قلب بسته را مانع درک آیات الهی میداند. انسانهایی که با چشم سر به جهان مینگرند، از فهم نشانههای الهی محروم میمانند.
درنگ: ایمان، شرط لازم برای بهرهمندی از هدایت آیات الهی است، و قلب بسته، مانع شهود حقیقت میگردد.
جمعبندی بخش چهارم
آیات و هشدارهای الهی، تنها برای قلبهای گشوده به سوی ایمان سودمند است. بدون آمادگی قلبی، نشانههای الهی اثری بر انسان نمیگذارند.
بخش پنجم: انتظار و معرفت الهی
آیه ۱۰۲ سوره یونس، با اشاره به انتظار برای سرنوشت گذشتگان، انسان را به آمادگی برای شهود الهی دعوت میکند:
هَلْ يَنْتَظِرُونَ إِلَّا مِثْلَ أَيَّامِ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ ۚ قُلْ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ
آیا جز مانند روزهای کسانی که پیش از آنان بودند انتظار میبرند؟ بگو: پس منتظر باشید که من نیز با شما از منتظرانم.
این انتظار، نه منفعلانه، بلکه فعال و در پی معرفت و قرب الهی است. عالمان دینی تأکید دارند که انسان باید به جای دنبال کردن امور مادی، در پی حضور و رویت الهی باشد.
انتظار فعال و سلوک معنوی
انتظار در این آیه، به معنای آمادگی برای دریافت معرفت الالهی است. این مفهوم با سلوک عرفانی همخوانی دارد که سالک را به دوری از تعلقات مادی و جستجوی قرب الهی دعوت میکند. انسانهای گرفتار در امور مادی، چون شکم و مال، از این انتظار بیبهرهاند.
درنگ: انتظار الهی، دعوتی است به سلوک معنوی و دوری از تعلقات مادی برای دستیابی به معرفت و قرب الهی.
جمعبندی بخش پنجم
انتظار در قرآن کریم، فراتر از صبر منفعلانه، دعوتی است به آمادگی فعال برای شهود حقیقت. این انتظار، انسان را به سوی معرفت و قرب الهی رهنمون میسازد.
بخش ششم: نقد زندگی مادی و فقدان معرفت
زندگی مادی، که انسان را به دنبال امور زودگذر چون مال و شکم میکشاند، مانع از تأمل در نشانههای الهی است. عالمان دینی تأکید دارند که انسان گرفتار در این تعلقات، از معرفت و رویت الهی محروم میماند.
محدودیتهای زندگی مادی
قرآن کریم در آیه ۶۶ سوره مائده میفرماید:
وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ
و اگر آنان تورات و انجیل و آنچه از پروردگارشان بر آنها نازل شده بود برپا میداشتند، از بالای سرشان و از زیر پاهایشان میخوردند.
این آیه، زندگی معنوی را راهی برای رهایی از تعلقات مادی معرفی میکند. انسان مدرن، که در بند امور مادی گرفتار است، نیازمند بازنگری در اولویتهای خویش است.
درنگ: زندگی مادی، چونان بندی است که انسان را از معرفت و شهود الهی محروم میسازد.
جمعبندی بخش ششم
دوری از تعلقات مادی و تمرکز بر معرفت الهی، انسان را به سوی حقیقت رهنمون میسازد. زندگی مادی، با همه جذابیتهایش، مانعی است در برابر شهود نشانههای الهی.
بخش هفتم: علوم لدنی و معرفت باطنی
علوم لدنی، که از طریق الهام و شهود به دست میآیند، ابزاری برای درک عمیقتر حقیقت هستی هستند. عالمان دینی تأکید دارند که این علوم، امکان شناخت صفات حیوانی و انسانی در افراد و ارتباط آنها با نظام الهی را فراهم میکنند.
مسیر دستیابی به علوم لدنی
برای نیل به علوم لدنی، انسان باید به اصول اخلاقی پایبند باشد: حلالخواری، پرهیز از ستمگری و دستگیری از خلایق. این اصول، قلب را برای دریافت الهام الهی آماده میسازند. عارفان، چون غزالی و ابنعربی، علوم لدنی را نتیجه تطهیر قلب و ارتباط مستقیم با خداوند میدانند.
درنگ: علوم لدنی، چونان کلیدی است که قفلهای قلب را گشوده و انسان را به سوی معرفت الهی رهنمون میسازد.
جمعبندی بخش هفتم
علوم لدنی، راهی است به سوی درک حقیقت آسمانها و زمین. این علوم، با تطهیر قلب و پایبندی به اصول اخلاقی، انسان را به شهود الهی نزدیک میکنند.
بخش هشتم: رهایی از محدودیتهای علم دینی
عالمان دینی، با انتقاد از برخی روشهای آموزش علم دینی که انسان را به امور ظاهری محدود میکنند، بر نیاز به سیر و سلوک در طبیعت و خلقت تأکید دارند. این سیر، امکان تجربه مستقیم و شهود حقیقت را فراهم میآورد.
سیر در طبیعت و خلقت
مثال سیر در اقیانوسها، که در درسگفتارها آمده، نشاندهنده نیاز به تجربه مستقیم در گستره خلقت است. قرآن کریم در آیه ۲۰ سوره حدید میفرماید:
اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ
بدانید که زندگی دنیا بازی و سرگرمی است.
این آیه، بر محدودیتهای زندگی مادی و نیاز به تأمل در حقیقت تأکید دارد. سیر در طبیعت، انسان را از بند این محدودیتها آزاد میکند.
درنگ: سیر در خلقت، چونان سفری است که انسان را از بند علم ظاهری آزاد کرده و به سوی شهود حقیقت رهنمون میسازد.
جمعبندی بخش هشتم
رهایی از محدودیتهای علم دینی ظاهری، با سیر در طبیعت و خلقت ممکن است. این سیر، انسان را به تجربه مستقیم حقیقت و شهود الهی رهنمون میسازد.
بخش نهم: خدا بهعنوان محور عالم
عالمان دینی تأکید دارند که خدا محور همه موجودات و مظاهر خلقت است. این دیدگاه، انسان را به جستجوی خدا در همه مظاهر هستی دعوت میکند و از نگاه مادی که تنها به اشیاء ملموس محدود است، انتقاد میکند.
وحدت وجود و مظاهر الهی
مفهوم «یک عالم، خداست و یک خدا، عالم است»، با نظریه وحدت وجود در عرفان اسلامی همخوانی دارد. عارفان، چون ابنعربی، تأکید دارند که شناخت خدا از طریق شناخت مظاهر او در خلقت ممکن است. این دیدگاه، انسان را به تأمل در نشانههای الهی در آسمانها و زمین دعوت میکند.
درنگ: خدا، چونان خورشیدی است که نورش در همه مظاهر خلقت ساری و جاری است، و تأمل در این مظاهر، راهی است به سوی معرفت الهی.
جمعبندی بخش نهم
خدا، محور همه عالم است و شناخت او از طریق تأمل در مظاهر خلقت ممکن میگردد. این شناخت، انسان را از بند نگاه مادی آزاد کرده و به سوی حقیقت رهنمون میسازد.
جمعبندی نهایی
تفسیر آیه ۱۰۱ سوره یونس، انسان را به تأمل در آسمانها و زمین، رویت باطنی و معرفت الهی دعوت میکند. این آیه، با تأکید بر محدودیتهای نگاه مادی و کاستی آیات برای غیرمؤمنان، راهی عملی برای دستیابی به ایمان و شهود حقیقت ارائه میدهد. رهایی از قیود مادی، پرورش بصیرت باطنی، جستجوی علوم لدنی و تأمل در مظاهر الهی، انسان را به سوی قرب الهی رهنمون میسازد. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای عالمان دینی، تلاش کرد تا این مفاهیم را در قالبی منظم و با زبانی فاخر تبیین کند، تا راهنمایی باشد برای جویندگان حقیقت در مسیر معرفت و ایمان.
با نظارت صادق خادمی