در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1482

متن درس

 

تفسیر: تأملاتی در تکذیب آیات الهی و پیامدهای ظلم

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۴۸۲)

دیباچه

قرآن کریم، چونان نوری بی‌فروغ‌ناشدنی، راهنمای بشر در مسیر شناخت حقیقت و رستگاری است. این کتاب آسمانی، با آیات ژرف و معانی چندلایه‌اش، انسان را به تأمل در حقیقت وجود، اخلاق و مسئولیت‌هایش در برابر خالق و خلق دعوت می‌کند. در این نوشتار، با تمرکز بر آیه سی و نهم سوره یونس، به بررسی موضوع تکذیب آیات الهی و پیامدهای ظلم پرداخته می‌شود. این تأملات، با الهام از درس‌گفتارهای عالمان دینی، تلاشی است برای گشودن دریچه‌ای به سوی فهم عمیق‌تر مفاهیم قرآنی و پیوند آن‌ها با زندگی بشری. نوشتار پیش رو، با ساختاری منظم و زبانی روشن، به تحلیل معانی ظاهری و باطنی آیه، رفتارهای انسانی در برابر حقیقت و ضرورت پرهیز از ستم می‌پردازد.

بخش نخست: تکذیب آیات الهی و ریشه‌های جهل

متن و ترجمه آیه

بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ ۚ كَذَٰلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۖ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ

بلکه چیزی را که به علم آن احاطه نیافتند و هنوز تأویلش برایشان نیامده تکذیب کردند. کسانی که پیش از ایشان بودند نیز این‌گونه تکذیب کردند. پس بنگر که عاقبت ظالمان چگونه بود.

ریشه‌های تکذیب در نادانی

قرآن کریم در این آیه، به یکی از اساسی‌ترین خطاهای بشری اشاره دارد: تکذیب حقیقت به دلیل نادانی. انسان، هنگامی که با واقعیتی فراتر از فهم خویش مواجه می‌شود، گاه به جای پذیرش محدودیت‌های دانش خود، به انکار حقیقت روی می‌آورد. این رفتار، چونان سایه‌ای شوم، ریشه در جهل و خودبینی دارد. عبارت «بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ» به روشنی نشان می‌دهد که تکذیب‌کنندگان، به دلیل ناتوانی در درک حقیقت، آن را دروغ می‌پندارند. این خطای شناختی، که در دانش معرفت‌شناسی به‌عنوان سوگیری شناختی شناخته می‌شود، انسان را از پذیرش حقیقت بازمی‌دارد و او را به سوی انکار سوق می‌دهد.

درنگ: تکذیب آیات الهی، ریشه در جهل و ناتوانی در فهم حقیقت دارد. انسان باید به جای انکار، در برابر نادانسته‌های خود فروتنی نشان دهد.

تأویل و آشکارگی حقیقت

آیه با اشاره به «وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ» بر این حقیقت تأکید می‌کند که معنای باطنی آیات یا نتایج وعده‌های الهی هنوز برای تکذیب‌کنندگان آشکار نشده است. تأویل، چونان کلیدی است که قفل معانی پنهان را می‌گشاید و حقیقت را در زمان مقتضی نمایان می‌سازد. این مفهوم، انسان را به صبر و تأمل دعوت می‌کند تا در برابر ناشناخته‌ها شتاب‌زده قضاوت نکند. از منظر الهیاتی، تأویل نشان‌دهنده عدالت خداوند است که حقیقت را در نهایت آشکار می‌سازد و تکذیب‌کنندگان را با پیامدهای کردارشان روبه‌رو می‌کند.

بخش دوم: تکرار الگوهای رفتاری در تاریخ

تکرار تکذیب در میان اقوام پیشین

قرآن کریم با عبارت «كَذَٰلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ» بر الگویی همیشگی در رفتار انسانی تأکید می‌ورزد. تکذیب آیات الهی، نه پدیده‌ای نوظهور، بلکه رفتاری است که در طول تاریخ تکرار شده است. این تکرار، چونان چرخه‌ای پایان‌ناپذیر، نشان‌دهنده تمایل بشر به مقاومت در برابر حقیقت است. از منظر روان‌شناسی اجتماعی، این رفتار را می‌توان نتیجه ترس از ناشناخته‌ها و مقاومت در برابر تغییر دانست. انسان، گاه به جای پذیرش هدایت، به انکار روی می‌آورد و این الگو در میان اقوام پیشین نیز دیده شده است.

درنگ: تکذیب حقیقت، الگویی تکرارشونده در تاریخ بشر است که ریشه در مقاومت در برابر ناشناخته‌ها دارد.

تشبیه رفتار انسانی به عادات روزمره

برای تبیین این تکرار، می‌توان رفتارهای انسانی را به عادات روزمره تشبیه کرد. همان‌گونه که انسان هر روز به نیازهای زیستی خود پاسخ می‌دهد، رفتارهای نادرست، مانند تکذیب و ظلم، نیز به بخشی از الگوی رفتاری او تبدیل می‌شوند. این تشبیه، چونان آینه‌ای، حقیقت رفتارهای تکراری بشر را نشان می‌دهد و او را به تأمل در کردار خویش دعوت می‌کند. از منظر روان‌شناسی رفتاری، این تکرار نشان‌دهنده عادت‌سازی است که رفتارهای نادرست را در وجود انسان نهادینه می‌کند.

بخش سوم: ظلم، بزرگ‌ترین خطای بشری

پیامدهای شوم ظلم

قرآن کریم با عبارت «فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ» به انسان هشدار می‌دهد که ظلم، راه به سوی سعادت نمی‌گشاید. ظالمان، به دلیل انکار حقیقت و ستم بر دیگران، از خیر و رستگاری محروم می‌مانند. این هشدار، چونان فریادی است که در گوش تاریخ طنین‌انداز است و انسان را به پرهیز از ستم دعوت می‌کند. از منظر جامعه‌شناسی، ظلم به بی‌ثباتی اجتماعی و فروپاشی جوامع منجر می‌شود، چنان‌که تاریخ اقوامی مانند شداد و نمرود گواه این حقیقت است.

درنگ: ظلم، بدتر از هر گناه دیگری است و ظالمان از خیر و سعادت محروم می‌مانند.

دعا برای پرهیز از ظلم

انسان باید همواره از خداوند بخواهد که او را از ستم دور نگه دارد، زیرا ظالم خیر نمی‌بیند و عاقبت خوشی ندارد. این دعا، چونان سپری است که انسان را در برابر وسوسه‌های نفس محافظت می‌کند. از منظر روان‌شناسی، این درخواست نشان‌دهنده خودکنترلی و تلاش برای پایبندی به ارزش‌های اخلاقی است. تقوا، که در اسلام به معنای کنترل نفس و پرهیز از گناه است، انسان را به سوی رستگاری هدایت می‌کند.

ظلم به موجودات، نشانه بی‌تقوایی

ستم، حتی در کوچک‌ترین اشکال آن، مانند آزار یک موجود زنده، ناپسند است. انسان باید از هرگونه ظلم، حتی به موجوداتی مانند مورچه یا پشه، پرهیز کند. این اصل، چونان شعله‌ای است که قلب انسان را به سوی رحمت و عدالت روشن می‌کند. از منظر اخلاق زیست‌محیطی، این دیدگاه بر احترام به همه مخلوقات تأکید دارد و انسان را به رعایت حقوق همه موجودات زنده ملزم می‌کند.

درنگ: ظلم به هر موجودی، حتی در مقیاس کوچک، ناپسند است و انسان باید از آن پرهیز کند.

بخش چهارم: پویایی خلقت و ضرورت هدایت الهی

نیاز همیشگی به پیامبران

زمین هیچ‌گاه از حضور پیامبران بی‌نیاز نبوده است. هدایت الهی، چونان جویباری زلال، در همه اعصار جاری است تا انسان را به سوی حقیقت رهنمون سازد. این دیدگاه، با مفهوم نبوت عامه در فلسفه اسلامی همخوانی دارد و نشان‌دهنده پویایی نظام خلقت است. تاریخ گواه آن است که جوامع بدون هدایت الهی به سوی انحطاط می‌روند، و پیامبران، چونان مشعل‌دارانی، راه سعادت را به بشر نشان می‌دهند.

درنگ: زمین هیچ‌گاه بدون پیامبر نبوده و نیاز به هدایت الهی در همه دوره‌ها وجود دارد.

پویایی خلقت و قیامت‌های متعدد

دیدگاه سنتی قیامت به‌عنوان یک رویداد نهایی، با پویایی نظام خلقت همخوانی ندارد. خلقت، چونان رودی جاری، در چرخه‌های مستمر هدایت و حسابرسی الهی جریان دارد. این دیدگاه، با مفهوم تجدید خلقت در فلسفه اسلامی سازگار است و بر این حقیقت تأکید می‌کند که خداوند، با حکمت بی‌پایان خود، نظام هستی را در دوره‌های مختلف هدایت می‌کند. انسان باید در این مسیر، با شتاب و تلاش، به سوی حقیقت حرکت کند.

جمع‌بندی

تفسیر آیه سی و نهم سوره یونس، دریچه‌ای به سوی فهم عمیق‌تر حقیقت، اخلاق و مسئولیت‌های انسانی می‌گشاید. این آیه، با تبیین ریشه‌های تکذیب در جهل و نادانی، انسان را به فروتنی در برابر حقیقت دعوت می‌کند. تکرار رفتارهای نادرست، مانند تکذیب و ظلم، در طول تاریخ نشان‌دهنده نیاز مستمر بشر به هدایت الهی است. ظلم، به‌عنوان بزرگ‌ترین خطای بشری، انسان را از سعادت محروم می‌سازد و او را به سوی عاقبتی شوم می‌کشاند. دعا برای پرهیز از ستم و احترام به همه مخلوقات، راهی است به سوی تقوا و رستگاری. پویایی خلقت و ضرورت وجود پیامبران، بر نقش بی‌بدیل هدایت الهی در زندگی بشر تأکید دارد. این تأملات، انسان را به سوی زندگی‌ای سرشار از عدالت، حقیقت و تقوا فرا می‌خواند.

با نظارت صادق خادمی