متن درس
تفسیر: توکل، معرفت الهی و دل به دریا زدن در آیه 70 سوره یونس
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۴۹۰)
دیباچه
قرآن کریم، چونان اقیانوسی بیکران، معارف الهی را در خود جای داده و هر آیهاش دریچهای است به سوی فهم حقیقت و هدایت. آیه 70 سوره یونس، که به داستان حضرت نوح علیهالسلام و توکل بیمانند او بر پروردگار میپردازد، از جمله آیاتی است که هم در بُعد ظاهری و هم در ساحت باطنی، درسهایی عمیق برای سالکان راه معرفت و حقیقتجویان ارائه میدهد. این نوشتار، با نگاهی عمیق به این آیه شریفه، تلاش دارد تا مفاهیم توکل، رهایی از تعلقات مادی، و نقش دل در نیل به معرفت الهی را با زبانی فصیح و ساختاری منسجم تبیین نماید. با بهرهگیری از تمثیل دریا، که نمادی از رحمت و بیکرانگی الهی است، و نیز تأمل در مفاهیم عرفانی و روانشناختی، این متن در پی آن است که راهی به سوی فهم ژرفتر حقایق قرآنی بگشاید.
بخش یکم: تبیین آیه شریفه و جایگاه توکل
متن و ترجمه آیه
وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَلَا تُنْظِرُونِ
و بر آنان داستان نوح را بخوان، آنگاه که به قومش گفت: ای قوم من، اگر ماندنم و یادآوریام به آیات خدا بر شما گران آمده، من بر خدا توکل کردهام. پس کار خود و شریکانتان را یکجا کنید، سپس کارتان بر شما پوشیده نباشد، آنگاه درباره من تصمیم بگیرید و مهلتم ندهید.
این آیه شریفه، چونان نگینی درخشان در سوره یونس، روایتگر بخشی از داستان حضرت نوح علیهالسلام است که در برابر قوم خویش، با توکلی استوار و بیتزلزل، به دعوت الهی ادامه میدهد. عبارت «فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ» چونان ستونی استوار، بنیان توکل را به تصویر میکشد که در آن، پیامبر الهی تمام امور خویش را به پروردگار واگذار میکند.
توکل: سپردن خویش به اراده الهی
درنگ: توکل، چونان سپری است که سالک را از اضطراب و تردید مصون میدارد و او را به سوی تسلیم در برابر اراده الهی رهنمون میسازد.
توکل، در نگاه عرفان اسلامی، نه تنها واگذاری امور به خداست، بلکه رهایی از هرگونه وابستگی به غیر اوست. این مفهوم با «فناء فی الله» پیوندی عمیق دارد، جایی که انسان، چون قطرهای در اقیانوس بیکران الهی، خود را در اراده پروردگار محو میبیند. حضرت نوح علیهالسلام، با این توکل، در برابر مخالفتهای قوم خویش، که حضور و اندرزهای او را گران میشمردند، ایستادگی کرد و نشان داد که اعتماد به خدا، نیرویی است که هیچ مانعی نمیتواند آن را متزلزل سازد.
بخش دوم: دعوت به اتحاد و ناتوانی شرک
جمعآوری نیروها و شریکان
عبارت «فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءَكُمْ» دعوتی است از سوی حضرت نوح به قومش تا تمام توان و شریکان خویش را گرد آورند. این دعوت، چونان چالشی است که ناتوانی شرک و قدرتهای مادی را در برابر اراده الهی آشکار میسازد. قوم نوح، با تکیه بر شریکان خویش، گمان میبردند که میتوانند در برابر دعوت الهی ایستادگی کنند، اما این آیه نشان میدهد که هرگونه تلاش مادی در برابر قدرت بیانتهای الهی بیثمر است.
درنگ: شرک، چونان سایهای است که در برابر نور الهی رنگ میبازد و هیچ نیرویی نمیتواند در برابر اراده پروردگار پایداری کند.
از منظری روانشناختی، این دعوت میتواند به مثابه فراخوانی برای مواجهه با ترسها و وابستگیهای مادی تفسیر شود. انسان، زمانی که به جای توکل بر خدا، به نیروهای مادی و ظاهری تکیه میکند، در گردابی از تردید و اضطراب گرفتار میشود. اما توکل، چونان کلیدی است که قفل این گرفتاریها را میگشاید.
رهایی از غم و تردید
عبارت «ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً» قوم نوح را به رهایی از غم و تردید فرا میخواند. «غمة» در اینجا، به معنای اضطراب و تنگنای روانی است که انسان را از تصمیمگیری قاطع بازمیدارد. توکل بر خدا، این اضطراب را به آرامشی ژرف بدل میسازد و انسان را از بند تردید رها میکند.
درنگ: رهایی از غم و تردید، چونان گشودن پنجرهای به سوی نور الهی است که دل را از ظلمت اضطراب آزاد میسازد.
از منظر عرفانی، این رهایی به معنای اعتماد کامل به حکمت الهی است. انسان موحد، با سپردن امور خویش به خدا، از هرگونه دغدغه و نگرانی آزاد میشود و در سایه توکل، آرامشی بیمانند مییابد.
بخش سوم: دل به دریا زدن و معرفت الهی
تمثیل دریا: نماد رحمت و بیکرانگی الهی
دریا، در این گفتار، چونان تمثیلی از رحمت بیکران الهی و معرفت بیپایان به کار رفته است. دل به دریا زدن، به معنای تسلیم در برابر اراده الهی و پذیرش ناشناختهها با توکل است. این تمثیل، انسان را به رهایی از ترسها و تعلقات مادی دعوت میکند، چنانکه چونان شناگری بیباک، خود را به امواج بیکران رحمت الهی بسپارد.
درنگ: دریا، چونان اقیانوسی از معرفت و رحمت الهی، انسان را به سوی رهایی از یبوست مادیات و بیداری صفات انسانی فرا میخواند.
از منظر روانشناختی، دل به دریا زدن میتواند به مثابه تکنیکی برای مواجهه با ترسها (Exposure Therapy) تلقی شود. انسان با پذیرش ناشناختهها و اعتماد به حمایت الهی، از بند ترسهای روانی رها میشود. از منظر عرفانی، این عمل با تسلیم و توکل همخوانی دارد و انسان را به سوی «قلب سلیم» هدایت میکند.
نقش دل در نیل به معرفت
دل، در این گفتار، چونان مرکز بصیرت و معرفت معرفی شده است. معرفت الهی، نه از طریق چشم و گوش یا علم مادی، بلکه از راه دل به دست میآید. دل، چونان آیینهای صیقلی، محل تجلی انوار الهی است و تنها با پاکی و تسلیم میتواند حقیقت را بازتاب دهد.
درنگ: دل، چونان دریچهای به سوی معرفت الهی، تنها با تسلیم و توکل میتواند حقیقت را دریافت کند.
از منظر عرفان اسلامی، این دیدگاه با مفهوم «قلب سلیم» در قرآن کریم همخوانی دارد. دلی که از تعلقات مادی پاک شده و به خدا سپرده شده، آماده پذیرش هدایت الهی است. این معرفت، فراتر از دانش مادی است و به انسان امکان میدهد تا با حقیقت هستی پیوند یابد.
بخش چهارم: نقد علم مادی و تمایز انسان و حیوان
نقد علم دینی مبتنی بر کاغذ و قلم
در این گفتار، علم دینی که به کاغذ و قلم وابسته است، به عنوان مانعی در برابر معرفت الهی معرفی شده است. این علم، چونان سیاهی و تاریکی توصیف میشود که نمیتواند انسان را به حقیقت رهنمون سازد. در مقابل، معرفت الهی، که از طریق دل و بصیرت حاصل میشود، نوری است که راه را روشن میکند.
درنگ: علم دینی مبتنی بر ظواهر، چونان سایهای است که در برابر نور معرفت الهی رنگ میبازد.
از منظر فلسفه اسلامی، معرفت لدنی، که از طریق شهود و بصیرت حاصل میشود، از علم مادی متمایز است. این دیدگاه، با نقد مادیگرایی در علوم انسانی نیز همخوانی دارد، جایی که علم بدون بصیرت معنوی ناکافی تلقی میشود.
تمایز انسان و حیوان
انسان، به دلیل برخورداری از عقل و قلب، از حیوانات متمایز است. حیوانات، گرفتار یبوست مادیات، از دریا و رطوبت معرفت میگریزند، اما انسان میتواند با دل به دریا زدن، صفات انسانی خویش را بیدار کند و به حقیقت نزدیک شود.
درنگ: انسان، با دل به دریا زدن، از یبوست مادیات رها شده و صفات انسانی خویش را بیدار میسازد.
این تمایز، ریشه در فلسفه اسلامی دارد که انسان را به دلیل عقل و قلب، موجودی برتر میداند. این برتری، انسان را به سوی توکل و معرفت الهی هدایت میکند و او را از بند مادیات آزاد میسازد.
بخش پنجم: مواجهه با ترس و ضرورت تفکر
داستان مواجهه با ترس
روایت طلبهای که از دریا میترسید و با فرو رفتن در آب، ترسش فرو ریخت، تمثیلی است از مواجهه با ترسها از طریق تجربه مستقیم. این داستان، نشاندهنده آن است که توکل بر خدا و پذیرش ناشناختهها میتواند انسان را از اضطراب رها کند.
درنگ: مواجهه با ترس، چونان فرو رفتن در دریای توکل، انسان را از بند اضطراب رها میسازد.
از منظر روانشناختی، این داستان نمونهای از مواجهه درمانی است که ترسهای غیرمنطقی را کاهش میدهد. از منظر عرفانی، این تجربه به معنای اعتماد به حمایت الهی و تسلیم در برابر اراده اوست.
دعوت به تفکر و مطالعه
انسان برای فهم عمیق آیات قرآن کریم، به تفکر، مطالعه و دعا نیاز دارد. این دعوت، راهی است به سوی معرفت الهی که از طریق تدبر در آیات و ارتباط قلبی با خدا به دست میآید.
درنگ: تفکر و تدبر در آیات قرآن کریم، چونان کلیدی است که درهای معرفت الهی را میگشاید.
از منظر معرفتشناسی دینی، فهم قرآن کریم نیازمند قلب سلیم و ارتباط عمیق با خداست. این دیدگاه، با توصیههای قرآنی برای تدبر در آیات همخوانی دارد و انسان را به سوی هدایت رهنمون میسازد.
جمعبندی
آیه 70 سوره یونس، چونان مشعلی فروزان، راه توکل، معرفت و رهایی از مادیات را به انسان نشان میدهد. داستان حضرت نوح علیهالسلام، نمونهای است از تسلیم کامل در برابر اراده الهی و ایستادگی در برابر ناملایمات. تمثیل دریا، که در این گفتار به زیبایی به کار رفته، انسان را به سوی پذیرش ناشناختهها و رهایی از ترسها دعوت میکند. دل، به عنوان مرکز بصیرت، راهگشای معرفت الهی است و علم مادی، بدون پیوند با این معرفت، ناکافی است. این آیه، با درسهای عمیق عرفانی، روانشناختی و فلسفی، انسان را به سوی سعادت و رهایی از بند مادیات هدایت میکند.
با نظارت صادق خادمی