متن درس
تفسیر: تأملاتی در باب سحر، قدرت و عدالت در آیات قرآن کریم
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۵۰۵)
دیباچه
سخن از سحر و جادو، بهمثابه نیرویی انسانی که در بستر تاریخ و فرهنگ بشری جایگاهی ویژه یافته، همواره با پرسشهایی عمیق در باب ماهیت، کاربرد و پیامدهای آن همراه بوده است. قرآن کریم، این کتاب آسمانی و راهنمای بشر، با بیانی ژرف و حکیمانه، داستان تقابل ساحران فرعون با حضرت موسی علیهالسلام را روایت میکند و درسهایی گرانسنگ درباره قدرت، دانایی و عدالت ارائه میدهد. این نوشتار، با تأمل در آیات سورههای آلعمران، اعراف، طه و قصص، به کاوش در مفهوم سحر بهعنوان توانمندی بشری، مخاطرات سوءاستفاده از آن و ضرورت بهکارگیری قدرت در مسیر خیر و عدالت میپردازد. با نگاهی به تجربههای زیسته و روایتهایی از گذشته، این متن میکوشد تا با زبانی روشن و متین، مفاهیم قرآنی را با واقعیتهای اجتماعی و اخلاقی پیوند دهد و راهی نو به سوی فهم عمیقتر از این آیات بگشاید.
بخش نخست: سحر بهمثابه توانمندی و دانش
سحر در قرآن کریم نهتنها بهعنوان نیرنگی بشری، بلکه بهمثابه مهارتی پیچیده که نیازمند دانایی، بینش و شجاعت است، معرفی شده است. این توانمندی، همانند شمشیری دو لبه، میتواند در خدمت خیر یا شر قرار گیرد. قرآن کریم در توصیف ساحران فرعون از صفت «عَلیم» بهره میجوید، که بر آگاهی و مهارت والای آنان دلالت دارد.
وَقَالَ فِرْعَوْنُ ائْتُونِي بِكُلِّ سَاحِرٍ عَلِيمٍ
و فرعون گفت: هر ساحر دانایی را نزد من بیاورید. (سوره آلعمران، آیه ۷۹)
این آیه، که فرعون را در حال فراخوان ساحران ماهر نشان میدهد، بر اهمیت دانش و مهارت در سحر تأکید میورزد. ساحر عَلیم، همانند ورزشکاری که در میدان کشتی یا بوکس با تمرین و ممارست به کمال رسیده، از توانمندی ویژهای برخوردار است. اما این توانمندی، اگر در مسیر خیر و عدالت به کار گرفته نشود، به فساد و تباهی میانجامد. همانگونه که ورزشکار ماهر میتواند با قدرت خود یا به نجات مظلومی بشتابد یا به ظلمی دامن زند، ساحر نیز در برابر این دو راهی اخلاقی قرار دارد.
درنگ: سحر، بهمثابه توانمندی بشری، نیازمند دانایی و شجاعت است. اما مشروعیت آن به نیت و کاربرد آن وابسته است. استفاده از سحر در خدمت خیر، مانند دفاع از مظلوم، آن را به نیرویی مثبت بدل میکند، در حالی که سوءاستفاده از آن به فساد و هلاکت میانجامد.
تحلیل و تبیین مفهوم سحر در قرآن کریم
قرآن کریم سحر را بهعنوان نیرنگی بشری معرفی میکند که میتواند چشمها را فریب دهد و بر اذهان تأثیر گذارد. در داستان حضرت موسی علیهالسلام، ساحران فرعون با مهارت خود، ریسمانها و عصاهایشان را بهگونهای به کار بردند که گویی زنده و متحرکاند.
فَلَمَّا أَلْقَوْا قَالَ مُوسَىٰ مَا جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ ۖ إِنَّ اللَّهَ سَيُبْطِلُهُ ۖ إِنَّ اللَّهَ لَا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ
پس چون افکندند، موسی گفت: آنچه آوردهاید سحر است، خداوند آن را باطل خواهد کرد، زیرا خداوند کار مفسدان را اصلاح نمیکند. (سوره اعراف، آیه ۱۱۶)
موسی علیهالسلام با شجاعت و ایمان، سحر ساحران را به چالش کشید و با معجزه الهی، بطلان آن را آشکار ساخت. این آیه نشان میدهد که سحر، هرچند مهارتی بشری است، در برابر قدرت الهی ناتوان و باطل است. همانگونه که خورشید با طلوع خود تاریکی را میزداید، معجزه الهی نیز سحر را بیاثر میسازد. این تقابل، نهتنها برتری قدرت الهی را نشان میدهد، بلکه بر این نکته تأکید دارد که هر توانمندی بشری، اگر در مسیر فساد و تقابل با حق قرار گیرد، محکوم به شکست است.
تمثیل سحر با مهارتهای دیگر
برای فهم بهتر این مفهوم، سحر را میتوان به مهارتهایی چون بوکس، کشتی یا موسیقی تشبیه کرد. همانگونه که یک بوکسور ماهر با تمرین و تلاش به نیرویی عظیم دست مییابد، ساحر نیز با ممارست و دانش، تواناییهایی ویژه کسب میکند. اما این توانایی، اگر برای آزار دیگران یا کسب مال حرام به کار رود، به بدبختی و تباهی میانجامد. به قول شاعر پارسیگو:
چو زور بازو به ستم پیشهای / به خاک افتد عزت و اندیشهای
روایتی از تجربهای واقعی نیز این نکته را روشن میسازد. شخصی سالخورده، که از مهارتهای ویژهای برخوردار بود، به جای بهرهگیری از تواناییهایش در مسیر خیر، به دنبال منافع مادی و حرام بود. او با همراهانش به شهرهای گوناگون سفر میکرد و با نمایش مهارتهای خود، مانند تمیز کردن زغالهای قلیان به شکلی غیرعادی، در پی جلب توجه و کسب مال بود. اما این مسیر، جز به رسوایی و ناکامی نیانجامید. این تجربه نشان میدهد که توانمندی، هرچند ارزشمند، اگر در مسیر نادرست به کار گرفته شود، به خسران دنیا و آخرت منجر میشود.
جمعبندی بخش نخست
سحر، بهمثابه توانمندی بشری، نیازمند دانش، تمرین و شجاعت است. قرآن کریم با بهکارگیری صفت «عَلیم» برای ساحران، بر مهارت و آگاهی آنان تأکید میورزد. اما این توانمندی، تنها در صورتی ارزشمند است که در خدمت خیر و عدالت قرار گیرد. سوءاستفاده از سحر، مانند هر مهارت دیگر، به فساد و ناکامی میانجامد، چنانکه قرآن کریم فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ لَا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ». این بخش، با تأمل در آیات قرآنی و تجربههای زیسته، بر ضرورت هدایت توانمندیها به سوی خیر تأکید میکند.
بخش دوم: سوءاستفاده از قدرت و پیامدهای آن
قدرت، چه در قالب سحر، چه در شکل مهارتهای دیگر یا حتی ابزارهایی چون اسلحه، اگر در مسیر نادرست به کار رود، به فساد و هلاکت میانجامد. قرآن کریم، با روایت داستان فرعون و ساحرانش، این حقیقت را به زیبایی به تصویر میکشد.
وَأَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا ۖ إِنَّمَا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ ۖ وَلَا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَىٰ
و آنچه در دست راست توست بیفکن تا آنچه را ساختهاند ببلعد، زیرا آنچه ساختهاند نیرنگ ساحری است و ساحر هر کجا که بیاید رستگار نمیشود. (سوره طه، آیه ۶۹)
این آیه، ناکامی ساحران در برابر معجزه الهی را به روشنی نشان میدهد. سحر، هرچند مهارتی بشری است، در برابر قدرت الهی چون شمعی در برابر آفتاب است. فرعون، با گردآوردن ساحران ماهر، گمان میکرد که میتواند با معجزه الهی به ستیز برخیزد، اما این خیال باطل بود. قرآن کریم با صراحت اعلام میدارد که ساحر، در هر کجا که باشد، رستگار نخواهد شد اگر در مسیر باطل گام بردارد.
درنگ: قدرت، اگر در مسیر تقابل با حق یا کسب مال حرام به کار رود، به ناکامی و هلاکت منجر میشود. همانگونه که فرعون با سوءاستفاده از قدرت خود به اسراف و تباهی گرفتار آمد، هر توانمندی که در مسیر فساد قرار گیرد، محکوم به شکست است.
فرعون: نماد سوءاستفاده از قدرت
فرعون، بهعنوان شخصیتی که از قدرت عظیم سیاسی و اجتماعی برخوردار بود، نمونهای بارز از اسراف در بهکارگیری توانمندیهاست.
وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَيْرِي
و فرعون گفت: ای سران قوم، من جز خودم خدایی برای شما نمیشناسم. (سوره قصص، آیه ۳۸)
این تکبر و خودبرتربینی، فرعون را به سوی سوءاستفاده از قدرت سوق داد. او با گردآوردن ساحران عَلیم، در پی ستیز با معجزه الهی بود، اما این تلاش به شکست انجامید. قرآن کریم او را بهعنوان یکی از «مُسرفین» توصیف میکند، کسی که از قدرت خود در مسیر باطل استفاده کرد و به تباهی گرفتار آمد.
پیامدهای سوءاستفاده از توانمندیها
روایتی دیگر از تجربهای واقعی، این حقیقت را به تصویر میکشد. شخصی که از مهارتهای ویژهای برخوردار بود، به جای بهرهگیری از آن در مسیر خیر، به دنبال منافع مادی و حرام بود. او با نمایش تواناییهای خود، مانند تمیز کردن زغالهای قلیان، در پی جلب توجه و کسب مال بود. اما این مسیر، جز به رسوایی و ناکامی نیانجامید. در روایتی دیگر، فردی که از مهارتهای خود برای فریب و کسب مال حرام استفاده میکرد، به دلیل سوءاستفاده از تواناییهایش، دچار بیماری و ناتوانی شد. این تجربهها نشان میدهند که قدرت، اگر در مسیر نادرست به کار رود، به خسران دنیا و آخرت میانجامد.
جمعبندی بخش دوم
قدرت، چه در قالب سحر، چه در شکل مهارتهای دیگر، اگر در مسیر فساد و تقابل با حق به کار رود، به ناکامی و هلاکت منجر میشود. قرآن کریم با روایت داستان فرعون و ساحرانش، این حقیقت را به روشنی نشان میدهد. فرعون، با سوءاستفاده از قدرت خود، به اسراف و تباهی گرفتار آمد، و ساحرانش در برابر معجزه الهی ناکام ماندند. این بخش بر ضرورت بهکارگیری توانمندیها در مسیر خیر و عدالت تأکید میورزد.
بخش سوم: نقد کلاهبرداری و حقهبازی در سحر
در برخی جوامع، افرادی تحت عنوان ساحر، با سوءاستفاده از ناآگاهی مردم، به کلاهبرداری و فریبکاری میپردازند. این افراد، که فاقد دانش و مهارت واقعیاند، از سحر بهعنوان ابزاری برای کسب مال حرام بهره میجویند.
درنگ: ساحران واقعی، که از دانش و مهارت برخوردارند، از حقهبازان و کلاهبردارانی که با فریب و نیرنگ به دنبال مال حراماند، متمایزند. قرآن کریم سحر را بهعنوان نیرنگی بشری معرفی میکند که در برابر حق، ناکام است.
تمایز ساحر عَلیم از کلاهبردار
قرآن کریم ساحران فرعون را بهعنوان افرادی ماهر و عَلیم توصیف میکند، اما در جوامع امروزی، بسیاری از کسانی که خود را ساحر مینامند، فاقد دانش و مهارت واقعیاند. این افراد، با سوءاستفاده از ناآگاهی مردم، به فریب و کلاهبرداری میپردازند. روایتی از تجربهای واقعی، این تفاوت را به روشنی نشان میدهد. شخصی که ادعای تواناییهای ویژه داشت، با نمایشهایی مانند تمیز کردن زغالهای قلیان، در پی فریب دیگران بود. اما این اقدامات، جز به رسوایی و ناکامی نیانجامید.
پیامدهای کلاهبرداری تحت عنوان سحر
کلاهبرداری تحت عنوان سحر، نهتنها به فریب مردم میانجامد، بلکه به پریشانی و گرفتاری آنان نیز منجر میشود. این افراد، با وعدههای واهی و نمایشهای فریبنده، از ناآگاهی مردم سوءاستفاده میکنند و به کسب مال حرام میپردازند. قرآن کریم این اقدامات را محکوم میکند و هشدار میدهد که کار مفسدان به سرانجام نمیرسد.
جمعبندی بخش سوم
سحر، بهعنوان توانمندی بشری، اگر در مسیر خیر و عدالت به کار رود، میتواند ارزشمند باشد. اما کلاهبرداری و حقهبازی تحت عنوان سحر، جز به فساد و ناکامی نمیانجامد. قرآن کریم با تأکید بر بطلان سحر در برابر معجزه الهی، بر ضرورت دوری از فریب و نیرنگ تأکید میورزد. این بخش، با تأمل در تجربههای واقعی و آیات قرآنی، بر تمایز ساحر عَلیم از کلاهبردار تأکید میکند.
بخش چهارم: ضرورت بازسازی علوم دینی و اجتماعی
علوم دینی، اگر بهگونهای بازسازی شوند که پاسخگوی نیازهای روز باشند، میتوانند انسانهایی وارسته، شجاع و توانمند پرورش دهند. اما آموزشهای سنتی، که گاه بر علوم نظری و غیرکاربردی متمرکزند، از پرورش چنین انسانهایی بازماندهاند.
درنگ: بازسازی علوم دینی با تأکید بر علوم اجتماعی، روانشناسی و فلسفه، میتواند انسانهایی توانمند و وارسته پرورش دهد که از قدرت خود در مسیر خیر و عدالت بهره گیرند.
نقد علوم سنتی و تأثیرات استعمار
آموزشهای سنتی، که گاه بر علوم نظری مانند صرف و نحو متمرکزند، از پرورش انسانهایی شجاع و توانمند بازماندهاند. تأثیرات استعمار نیز، با تحمیل نظامهای آموزشی محدود، به تضعیف علوم قدرتی در جوامع اسلامی انجامیده است. این محدودیتها، جوامع اسلامی را از خودباوری و توانمندی دور کرده و به ضعف و ناتوانی سوق داده است.
نیاز به علوم اجتماعی و قدرتی
برای پرورش انسانهایی وارسته و توانمند، لازم است علوم دینی با علوم اجتماعی، روانشناسی و فلسفه پیوند یابند. این علوم، با پرورش شجاعت، آگاهی و توانمندی، میتوانند انسانهایی را تربیت کنند که از قدرت خود در مسیر خیر و عدالت بهره گیرند. به قول شاعر:
چو علم با عمل درآمیزد / به سوی خیر و عدل برخیزد
جمعبندی بخش چهارم
بازسازی علوم دینی با تأکید بر علوم اجتماعی و قدرتی، ضرورتی انکارناپذیر برای پرورش انسانهایی وارسته و توانمند است. این علوم، با پیوند زدن دانش و عمل، میتوانند جوامع اسلامی را از ضعف و ناتوانی به سوی خودباوری و توانمندی سوق دهند. این بخش، با تأمل در آیات قرآنی و نقد آموزشهای سنتی، بر لزوم این بازسازی تأکید میورزد.
جمعبندی نهایی
تأمل در آیات قرآن کریم درباره سحر و تقابل ساحران فرعون با حضرت موسی علیهالسلام، درسهایی عمیق درباره قدرت، دانایی و عدالت ارائه میدهد. سحر، بهمثابه توانمندی بشری، اگر در خدمت خیر و عدالت باشد، میتواند نیرویی مثبت تلقی شود، اما سوءاستفاده از آن به فساد و هلاکت میانجامد. فرعون، بهعنوان نماد اسراف در قدرت، و ساحرانش، که در برابر معجزه الهی ناکام ماندند، نشاندهنده بطلان هر توانمندیای هستند که در مسیر باطل به کار رود. نقد کلاهبرداری تحت عنوان سحر و تأکید بر بازسازی علوم دینی با پیوند به علوم اجتماعی، راهی نو به سوی پرورش انسانهایی وارسته و توانمند میگشاید. این نوشتار، با تأمل در آیات قرآنی و تجربههای زیسته، کوشید تا این مفاهیم را با زبانی روشن و متین برای مخاطبان تبیین کند.
با نظارت صادق خادمی