در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1534

متن درس

 

تفسیر: تأملاتی در آیه سوم سوره آل عمران

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۵۳۴)

دیباچه

قرآن کریم، کتاب هدایت و نور، با زبانی متعالی و ژرف، انسان را به سوی شناخت پروردگار و تأمل در آیات آفرینش فرا می‌خواند. آیه سوم از سوره آل عمران، چون گوهری درخشان در این مجموعه آسمانی، خداوند را به عنوان خالق هستی و مدبر امور معرفی می‌کند. این آیه، در پاسخ به کسانی که وحی الهی را به سحر و جادو نسبت می‌دادند، با بیانی رسا و عمیق، عظمت ربوبیت الهی را به تصویر می‌کشد. در این نوشتار، با نگاهی دقیق و عالمانه به این آیه، مفاهیم آن با زبانی فصیح و ساختارمند بررسی می‌شود تا راهی به سوی فهم عمیق‌تر و انس با حقیقت الهی گشوده گردد. همانند درختی که ریشه در خاک معرفت دارد و شاخسار آن به سوی آسمان حکمت گسترده است، این تفسیر کوشیده است تا معانی آیه را با دقتی علمی و بیانی دلنشین به خواننده عرضه کند.

بخش یکم: معرفی پروردگار و پاسخ به منکران وحی

زمینه تاریخی و اهمیت آیه

آیه سوم سوره آل عمران در بستری نازل شده که برخی از معاصران پیامبر اکرم (ص) وحی الهی را انکار کرده و آن را به سحر و جادو نسبت می‌دادند. این آیه، با بیانی قاطع و متعالی، خداوند را به عنوان پروردگار و خالق آسمان‌ها و زمین معرفی می‌کند تا هرگونه شبهه و تردید را زایل سازد. این معرفی، نه تنها بر اقتدار الهی تأکید دارد، بلکه انسان را به تأمل در عظمت خلقت و تسلیم در برابر ربوبیت پروردگار دعوت می‌کند.

درنگ: آیه سوم سوره آل عمران، با معرفی خداوند به عنوان رب، پاسخی قاطع به منکران وحی است و انسان را به شناخت عظمت الهی و عبادت او فرا می‌خواند.

متن و ترجمه آیه

إِنَّ رَبَّكُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ ٱسْتَوَىٰ عَلَى ٱلْعَرْشِ يُدَبِّرُ ٱلْأَمْرَ ۖ مَا مِن شَفِيعٍ إِلَّا مِنۢ بَعْدِ إِذْنِهِ ۚ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمْ فَٱعْبُدُوهُ ۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ

پروردگار شما خداوند است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید، سپس بر عرش استیلا یافت و امور را تدبیر می‌کند. هیچ شفیعی جز به اذن او نیست. این است خداوند، پروردگار شما؛ پس او را بپرستید. آیا پند نمی‌گیرید؟

تحلیل مفهوم ربوبیت

در این آیه، خداوند خود را با عنوان «رب» معرفی می‌کند که مفهومی بس عمیق‌تر از خالقیت صرف دارد. ربوبیت، چون چشمه‌ای زلال، به معنای پروردگاری، هدایت و تدبیر امور خلقت است. این مفهوم، نه تنها به آفرینش اولیه عالم اشاره دارد، بلکه استمرار هدایت و اداره هستی را نیز در بر می‌گیرد. معرفی خداوند به عنوان رب، همانند نوری است که در تاریکی جهل می‌درخشد و انسان را به سوی شناخت اقتدار و حکمت الهی رهنمون می‌سازد.

جمع‌بندی بخش یکم

این بخش از آیه، با معرفی خداوند به عنوان پروردگار، بنیان توحید در ربوبیت را استوار می‌سازد. تأکید بر ربوبیت، پاسخی است به کسانی که وحی را انکار کرده و آن را به سحر نسبت می‌دادند. این معرفی، انسان را به تأمل در عظمت الهی و تسلیم در برابر او دعوت می‌کند، گویی که آیه چون آینه‌ای است که حقیقت پروردگار را در برابر دیدگان بشر قرار می‌دهد.

بخش دوم: خلقت آسمان‌ها و زمین در شش دوره

مفهوم سماوات و ارض

واژه «سماوات» در قرآن کریم به جمع آسمان‌ها اشاره دارد، که چون دریایی بی‌کران، عوالم گسترده و ناشناخته کیهانی را در خود جای داده است. «ارض» نیز، به زمین یا زمین‌هایی اشاره دارد که در کنار هر آسمان، هویتی مستقل می‌یابد. این آیه، برخلاف تصورات ساده‌انگارانه که آسمان‌ها را به صورت طبقاتی بر فراز یک زمین واحد فرض می‌کنند، به تعدد عوالم و پیچیدگی خلقت اشاره دارد. این مفهوم، همانند گوهری است که در ژرفای اقیانوس معرفت پنهان است و تنها با تأمل عمیق می‌توان به بخشی از آن دست یافت.

درنگ: سماوات و ارض در قرآن کریم، نه تنها به عظمت خلقت اشاره دارند، بلکه با ابهام آگاهانه خود، انسان را به تواضع در برابر ناشناختگی هستی دعوت می‌کنند.

معنای «سته ایام»

واژه «ایام» در این آیه، به معنای دوره‌های زمانی است، نه صرفاً روزهای 24 ساعته زمینی. این دوره‌ها، چون مراحل تکوین یک بنای عظیم، به فرآیند تدریجی خلقت اشاره دارند. برخی مفسران، «سته ایام» را به مراحل تکوینی خلقت تفسیر کرده‌اند که هر مرحله، بخشی از آفرینش را در بر می‌گیرد. این مفهوم، با یافته‌های کیهان‌شناسی مدرن که از مراحل مختلف تشکیل عالم سخن می‌گویند، هم‌خوانی دارد، هرچند قرآن کریم با زبانی متعالی و فراتر از جزئیات علمی سخن می‌گوید.

پرس‌وجو درباره معنای «یوم» و ارتباط آن با «لیله» در متن اصلی، نشان‌دهنده تلاش برای فهم این مفاهیم در چارچوب تجربه انسانی است. اما آیه، از «ایام» به عنوان برهه‌های زمانی غیرقابل تعریف برای بشر سخن می‌گوید. این که خداوند در غروب «تعطیل» نمی‌کرده، به استمرار و پیوستگی فرآیند خلقت اشاره دارد، گویی که آفرینش چون رودی جاری است که در هیچ لحظه‌ای از حرکت باز نمی‌ایستد.

ابهام در خلقت و دعوت به تواضع

متن اصلی به کرات بر ناتوانی بشر در درک کامل مفاهیمی چون سماوات، ارض و ایام تأکید دارد. این ناتوانی، نه نشانه نقص، بلکه چون آینه‌ای است که محدودیت معرفت بشری را بازمی‌تاباند و انسان را به تواضع در برابر عظمت الهی دعوت می‌کند. همانند کودکی که در برابر آسمان پرستاره سر به سوی بالا می‌برد و در شگفتی فرو می‌رود، انسان در برابر خلقت الهی به حیرت و تسلیم فراخوانده می‌شود.

درنگ: ابهام در مفاهیم سماوات، ارض و ایام، دعوتی است به تواضع و پذیرش محدودیت‌های معرفتی بشر در برابر عظمت پروردگار.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش از آیه، با تأکید بر خلقت آسمان‌ها و زمین در شش دوره، عظمت و نظم الهی را به نمایش می‌گذارد. مفاهیم سماوات و ارض، با ابهام متعالی خود، انسان را به تأمل در ناشناختگی خلقت و تسلیم در برابر آفریدگار دعوت می‌کنند. این آیه، چون چراغی است که راه معرفت را روشن می‌سازد، اما در عین حال، ژرفای حقیقت الهی را فراتر از دسترس بشر نشان می‌دهد.

بخش سوم: استواء بر عرش و تدبیر امور

مفهوم استواء و عرش

«استواء» و «عرش» در قرآن کریم، از جمله مفاهیم متشابه‌اند که فهم دقیق آن‌ها از توانایی بشر خارج است. «استواء» به معنای استیلا و تسلط کامل بر امور خلقت تفسیر می‌شود، و «عرش» چون تاجی باشکوه، نمادی از حاکمیت و اقتدار الهی است. برخلاف تصورات ابتدایی که عرش را به فلک الافلاک یا آسمان هفتم مرتبط می‌دانستند، تفاسیر متأخر، عرش را مفهومی متعالی و غیرمادی می‌دانند که سیطره الهی بر کل هستی را نشان می‌دهد.

درنگ: عرش، نمادی از اقتدار و سیطره الهی است که فراتر از تصورات مادی و مکانی، حاکمیت مطلق پروردگار را به تصویر می‌کشد.

تدبیر امور به دست خداوند

آیه با تأکید بر «يُدَبِّرُ ٱلْأَمْرَ»، خداوند را به عنوان تنها مدبر امور عالم معرفی می‌کند. این تدبیر، چون رشته‌هایی نامرئی که تمام اجزای هستی را به هم پیوند می‌دهد، نشان‌دهنده اقتدار مطلق و خودبسندگی الهی است. واسطه‌هایی نظیر ملائکه یا انسان‌ها، تنها با اذن الهی عمل می‌کنند، و این امر هرگونه شریک‌انگاری در تدبیر عالم را نفی می‌کند.

شفاعت با اذن الهی

آیه با بیان «مَا مِن شَفِيعٍ إِلَّا مِنۢ بَعْدِ إِذْنِهِ»، هرگونه میانجی‌گری در امور خلقت یا قیامت را تنها با اجازه خداوند ممکن می‌داند. این مفهوم، چون سپری است که توحید در ربوبیت را حفظ می‌کند و باورهای مشرکانه‌ای را که برای موجودات دیگر نقشی مستقل قائل بودند، رد می‌نماید.

درنگ: شفاعت، تنها با اذن الهی ممکن است و این امر، انحصار اقتدار و تدبیر را به خداوند نسبت می‌دهد.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش از آیه، با معرفی خداوند به عنوان مدبر امور و صاحب عرش، بر اقتدار و سیطره الهی تأکید دارد. مفاهیم استواء، عرش و تدبیر، چون ستارگانی در آسمان معرفت می‌درخشند و انسان را به سوی تسلیم در برابر پروردگار هدایت می‌کنند. تأکید بر شفاعت با اذن الهی، توحید در ربوبیت را استوار می‌سازد و هرگونه شریک‌انگاری را نفی می‌کند.

بخش چهارم: دعوت به عبادت و تأمل

دعوت به عبادت پروردگار

آیه با بیان «ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمْ فَٱعْبُدُوهُ»، پس از معرفی خداوند به عنوان خالق و مدبر، مخاطب را به عبادت دعوت می‌کند. عبادت، چون پلی است که انسان را از خاک معرفت به سوی آسمان قرب الهی می‌رساند. این دعوت، نتیجه منطقی شناخت ربوبیت و الوهیت الهی است و پاسخی است به انکار وحی و نسبت دادن آن به سحر.

دعوت به تفکر و تذکر

آیه با پرسش «أَفَلَا تَذَكَّرُونَ»، مخاطب را به تأمل در نشانه‌های الهی و پذیرش حقیقت دعوت می‌کند. این پرسش، چون نسیمی است که فطرت خفته انسان را بیدار می‌سازد و او را به سوی بازگشت به حقیقت رهنمون می‌کند. تذکر در قرآن کریم، به معنای بیداری فطرت و حرکت به سوی معرفت الهی است.

درنگ: دعوت به تذکر، انسان را به بیداری فطرت و تأمل در عظمت الهی فرا می‌خواند تا از انکار حقیقت به سوی تسلیم و عبادت حرکت کند.

ناتوانی بشر و ضرورت تسلیم

متن اصلی به کرات بر ناتوانی بشر در فهم کامل خلقت تأکید دارد. این ناتوانی، چون سایه‌ای است که محدودیت‌های معرفتی انسان را نشان می‌دهد و او را به سوی تسلیم در برابر خداوند هدایت می‌کند. انسان، همانند مسافری در بیابان بی‌کران هستی، تنها با توکل و عبادت می‌تواند به مقصد قرب الهی برسد.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش از آیه، با دعوت به عبادت و تذکر، انسان را به سوی انس با پروردگار و پذیرش حقیقت الهی هدایت می‌کند. تأکید بر ناتوانی بشر در فهم کامل خلقت، راه را برای تسلیم و عبادت هموار می‌سازد. این آیه، چون چراغی است که مسیر معرفت و قرب الهی را روشن می‌کند.

بخش پنجم: نظم عالم و چالش اثبات وجود خدا

نظم ذاتی عالم و ربوبیت الهی

متن اصلی به وجود نظم ذاتی در عالم اشاره دارد، اما این نظم را به ربوبیت الهی نسبت می‌دهد. این دیدگاه، چون نوری است که در برابر نظریه‌های مادی‌گرایانه می‌درخشد و عالم را تحت تدبیر الهی معرفی می‌کند. نظم عالم، از منظر قرآن کریم، نشانه‌ای از وجود خالقی حکیم و مدبر است که هر ذره از هستی را با دقت و حکمت در جای خود قرار داده است.

درنگ: نظم عالم، نشانه‌ای از ربوبیت الهی است و هرگونه تصور خودبسندگی عالم را نفی می‌کند.

چالش اثبات وجود خدا

متن اصلی به گفت‌وگویی اشاره دارد که در آن، اثبات وجود خدا در برابر دیدگاه‌های مادی‌گرایانه دشوار توصیف شده است. برخی دانشمندان، عالم را دارای نظمی ذاتی می‌دانند که نیازی به خالق ندارد، اما قرآن کریم این نظم را به ربوبیت الهی نسبت می‌دهد. این چالش، چون جدالی است میان نور ایمان و تاریکی انکار، که انسان را به سوی ایمان و عمل صالح دعوت می‌کند.

در این راستا، برخی عالمان دینی در گذشته به مباحثاتی چون قدیم یا حادث بودن عالم پرداخته‌اند، اما این مباحث، همانند شاخه‌های خشکیده‌ای هستند که به جای هدایت، ذهن را در پیچ و خم جدل گرفتار می‌کنند. آنچه اهمیت دارد، شناخت نظم عالم به عنوان نشانه‌ای از ربوبیت الهی و حرکت به سوی عبادت و تسلیم است.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، با تأکید بر نظم عالم و نسبت دادن آن به ربوبیت الهی، انسان را به سوی ایمان و تسلیم هدایت می‌کند. چالش اثبات وجود خدا، نه در جدل‌های فلسفی، بلکه در تجربه معنوی و عبادت پروردگار حل می‌شود. این آیه، چون کلیدی است که درهای معرفت الهی را می‌گشاید و انسان را به سوی حقیقت رهنمون می‌سازد.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

آیه سوم سوره آل عمران، چون گوهری درخشان در گنجینه قرآن کریم، خداوند را به عنوان خالق آسمان‌ها و زمین، مدبر امور و صاحب اقتدار مطلق معرفی می‌کند. این آیه، با بیانی متعالی و ژرف، انسان را به تأمل در عظمت خلقت، تواضع در برابر ناشناختگی آن و تسلیم در برابر پروردگار دعوت می‌کند. مفاهیم سماوات، ارض، ایام و عرش، با ابهام آگاهانه خود، ذهن بشر را به سوی حیرت و شگفتی در برابر آفرینش رهنمون می‌سازند. دعوت به عبادت و تذکر، چون نسیمی است که فطرت خفته انسان را بیدار می‌کند و او را به سوی انس با پروردگار هدایت می‌نماید. نظم عالم، نشانه‌ای از ربوبیت الهی است و هرگونه انکار حقیقت را به چالش می‌کشد. این آیه، راهی است به سوی معرفت و قرب الهی، که تنها با ایمان، عبادت و تسلیم می‌توان در آن گام نهاد.

با نظارت صادق خادمی