متن درس
تفسیر: عظمت متعالی خلقت و دعوت به تسلیم در برابر حق
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۵۳۷)
دیباچه
آیات آغازین سوره یونس، چونان دریایی ژرف، انسان را به تأمل در عظمت بیکران الهی و محدودیتهای معرفتی خویش فرا میخوانند. این آیات، که در پاسخ به انکار وحی و نسبت دادن آن به سحر و جادو نازل شدهاند، با زبانی متعالی، خداوند را به عنوان خالق آسمانها و زمین، مدبر امور و مقصد بازگشت خلایق معرفی میکنند. در این نوشتار، با نگاهی به این آیات و تأملات عالمان دینی، به بررسی مفاهیم متشابه قرآنی، ناتوانی بشر در فهم کامل آنها و دعوت به تسلیم و عبادت در برابر حق پرداخته میشود. ساختار این اثر، با هدف تبیین دقیق و جامع، به گونهای سامان یافته که مفاهیم عمیق قرآنی را با بیانی روشن و وزین به خواننده عرضه کند.
بخش نخست: عظمت خلقت و ناشناختگی مفاهیم متشابه
آیات مورد بحث و زمینه نزول
آیات سوم تا هفتم سوره یونس، در بستری نازل شدهاند که گروهی از مخاطبان پیامبر اکرم (ص) وحی الهی را انکار کرده و آن را به سحر و جادو نسبت میدادند. این آیات، با معرفی خداوند به عنوان آفریننده آسمانها و زمین و مدبر امور هستی، بر عظمت الهی و ضرورت ایمان و تسلیم تأکید دارند. در ادامه، متن و ترجمه آیات ارائه میشود:
إِنَّ رَبَّكُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ ٱسْتَوَىٰ عَلَى ٱلْعَرْشِ يُدَبِّرُ ٱلْأَمْرَ ۖ مَا مِن شَفِيعٍ إِلَّا مِنۢ بَعْدِ إِذْنِهِ ۚ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمْ فَٱعْبُدُوهُ ۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ
پروردگار شما خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید، سپس بر عرش استیلا یافت و کار جهان را تدبیر میکند. هیچ شفیعی جز به اذن او نیست. این است خداوند، پروردگار شما؛ پس او را بپرستید. آیا پند نمیگیرید؟
این آیه، با تأکید بر آفرینش آسمانها و زمین در شش روز، تسلط الهی بر عرش و تدبیر امور هستی، انسان را به عبادت و تأمل در عظمت الهی دعوت میکند. مفاهیمی چون «سماوات»، «ارض»، «سته ایام» و «عرش» در این آیه، به دلیل ماهیت متشابه خود، از فهم کامل بشر خارجاند و تنها عظمت و گستردگی خلقت را به ذهن متبادر میسازند.
ناتوانی معرفتی بشر در برابر مفاهیم متشابه
قرآن کریم، چونان آینهای که حقیقت متعالی را بازمیتاباند، مفاهیمی را عرضه میکند که فراتر از ظرفیت ادراک بشریاند. این ناتوانی، نه نشانه نقص کلام الهی، بلکه دعوتی است به تواضع و تسلیم در برابر حق. همانگونه که کودکی در برابر دیگ سیاه، تنها عظمت و ناشناختگی را حس میکند، انسان نیز در برابر آیات متشابه، جز عظمت الهی درکی ندارد. این تشبیه، که در فرهنگ عامه ریشه دارد، به زیبایی محدودیتهای معرفتی بشر را به تصویر میکشد.
درنگ: ناتوانی بشر در فهم مفاهیم متشابه قرآنی، دعوتی است به تواضع و تسلیم در برابر عظمت الهی. این آیات، نه برای توضیح جزئیات خلقت، بلکه برای برانگیختن حس تسلیم و عبادت نازل شدهاند.
تشبیه آیات به دیگ سیاه: استعارهای از ناشناختگی
در فرهنگ عامه، دیگ سیاه به عنوان نمادی از ترس و ناشناختگی برای کودکان به کار میرفت. این استعاره، به زیبایی نشان میدهد که آیات قرآنی، هرچند عظیم و متعالیاند، برای ذهن بشری جز حس شگفتی و عظمت چیزی به ارمغان نمیآورند. همانگونه که کودکی در برابر دیگ سیاه تنها ترس و عظمت را درک میکند، انسان نیز در برابر مفاهیم قرآنی چون «سماوات» و «عرش» تنها به عظمت الهی پی میبرد.
بخش دوم: گستردگی خلقت و دعوت به عبادت
آفرینش آسمانها و زمین: نشانهای از عظمت الهی
آیه سوم سوره یونس، با اشاره به خلقت آسمانها و زمین در شش روز، بر عظمت و گستردگی خلقت تأکید دارد. مفهوم «سماوات» و «ارض» در این آیه، نه تنها به تعدد آسمانها و زمینها اشاره دارد، بلکه از پیچیدگی و نظم بینظیر خلقت سخن میگوید. پرسش از تعداد آسمانها یا زمینها، که آیا هر آسمان زمینی خاص دارد یا خیر، خود دعوتی است به تأمل در عظمت الهی، نه تلاش برای فهم جزئیات عقلی.
إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا ۖ وَعْدَ ٱللَّهِ حَقًّا ۚ إِنَّهُۥ يَبْدَؤُا۟ ٱلْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُۥ لِيَجْزِيَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ ٱلصَّٰلِحَٰتِ بِٱلْقِسْطِ ۚ وَٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌۢ بِمَا كَانُوا۟ يَكْفُرُونَ
به سوی اوست بازگشت همه شما، وعده خدا حق است. اوست که خلق را آغاز میکند، سپس آن را بازمیگرداند تا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، به عدالت پاداش دهد. و کسانی که کفر ورزیدند، برایشان شرابی از آب جوشان و عذابی دردناک است، به سبب آنکه کفر میورزیدند.
این آیه، با اشاره به آغاز و اعاده خلقت، بر نظام عادلانه الهی در پاداش و کیفر تأکید دارد. مفاهیم «شراب حمیم» و «عذاب الیم»، به دلیل ماهیت متشابه خود، از درک کامل بشر خارجاند و تنها عظمت و شدت عذاب آخرتی را به تصویر میکشند.
مفهوم «سته ایام» و ناشناختگی مراحل خلقت
واژه «سته ایام» در قرآن کریم، به مراحل تکوینی خلقت اشاره دارد، نه لزوماً روزهای زمینی. این مفهوم، که با نظریههای کیهانشناسی مدرن همخوانی دارد، از فهم دقیق بشر فراتر است. همانگونه که ساختن یک آلاچیق ساده در شش روز دشوار است، خلقت آسمانها و زمین در شش مرحله، نشانهای از قدرت بیکران الهی است.
درنگ: «سته ایام» نه به معنای روزهای زمینی، بلکه به مراحل تکوینی خلقت اشاره دارد. این مفهوم، بشر را به تأمل در قدرت و حکمت الهی دعوت میکند، نه تلاش برای فهم جزئیات عقلی.
استواء بر عرش و تدبیر امور
مفهوم «استواء بر عرش» به تسلط کامل الهی بر هستی و «یدبر الامر» به مدیریت انحصاری خداوند بر عالم اشاره دارد. این مفاهیم، که در آیه سوم ذکر شدهاند، فراتر از درک بشریاند و انسان را به تسلیم در برابر حاکمیت مطلق الهی فرا میخوانند. تشبیه این مفاهیم به ته دیگ سیاه، که در فرهنگ عامه نمادی از ناشناختگی است، به زیبایی این محدودیت معرفتی را نشان میدهد.
بخش سوم: نظام کیهانی و نشانههای الهی
خورشید و ماه: نشانههای نظم الهی
آیه پنجم سوره یونس، با اشاره به خلقت خورشید و ماه و تعیین منزلگاههای ماه برای محاسبه زمان، بر نظم کیهانی تأکید دارد:
هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ ٱلشَّمْسَ ضِيَآءً وَٱلْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُۥ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا۟ عَدَدَ ٱلسِّنِينَ وَٱلْحِسَابَ ۚ مَا خَلَقَ ٱللَّهُ ذَٰلِكَ إِلَّا بِٱلْحَقِّ ۚ يُفَصِّلُ ٱلْءَايَٰتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ
اوست که خورشید را تابان و ماه را نورانی قرار داد و برای آن منزلگاههایی مقدر کرد تا شماره سالها و حساب را بدانید. خدا اینها را جز به حق نیافرید. او آیات را برای قومی که میدانند، به روشنی بیان میکند.
این آیه، با معرفی خورشید به عنوان «ضیاء» (نورافشان) و ماه به عنوان «نور»، بر نظم الهی در خلقت تأکید دارد. با این حال، بشر تنها ظاهر این نظام، مانند شمارهگذاری روزها و ماهها، را درک میکند و از ماهیت عمیق آن بیخبر است.
درنگ: خلقت خورشید و ماه و تعیین منزلگاههای آنها، نشانهای از نظم و حکمت الهی است. این نظم، بشر را به تأمل در هدفمندی خلقت و تسلیم در برابر حق دعوت میکند.
اختلاف شب و روز: آیاتی برای متقین
آیه ششم، با اشاره به اختلاف شب و روز و خلقت آسمانها و زمین، این پدیدهها را نشانههایی برای متقین معرفی میکند:
إِنَّ فِي ٱخْتِلَٰفِ ٱلَّيْلِ وَٱلنَّهَارِ وَمَا خَلَقَ ٱللَّهُ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ لَءَايَٰتٍ لِّقَوْمٍ يَتَّقُونَ
به راستی که در آمد و شد شب و روز و آنچه خدا در آسمانها و زمین آفریده، نشانههایی است برای قومی که پروا میکنند.
این نشانهها، تنها برای کسانی که تقوا پیشه کردهاند، قابل درک است. تقوا، به معنای آگاهی و پروا از خداوند، کلید فهم نشانههای الهی است.
بخش چهارم: غفلت کافران و عاقبت ایشان
غفلت از آیات الهی و دلبستگی به دنیا
آیه هفتم، به کسانی اشاره دارد که به لقای الهی باور ندارند و به دنیا دل بستهاند:
إِنَّ ٱلَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَآءَنَا وَرَضُوا۟ بِٱلْحَيَوٰةِ ٱلدُّنْيَا وَٱطْمَأَنُّوا۟ بِهَا وَٱلَّذِينَ هُمْ عَنْ ءَايَٰتِنَا غَٰفِلُونَ
به راستی کسانی که به لقای ما امید ندارند و به زندگی دنیا خشنود شده و بدان دل آرامیدهاند و کسانی که از آیات ما غافلاند…
غفلت از آیات الهی، نتیجه دلبستگی به دنیا و انکار معاد است. این غفلت، انسان را از فهم عظمت الهی محروم کرده و به عذاب آخرتی منجر میشود.
درنگ: غفلت از آیات الهی، نتیجه دلبستگی به دنیا و انکار لقای الهی است. این غفلت، انسان را از معرفت الهی محروم کرده و به عذاب آخرتی میانجامد.
خلقت به حق و تفصیل آیات
قرآن کریم تأکید دارد که خلقت به حق انجام شده و آیات برای قومی که میدانند، تفصیل داده شده است. مفهوم «حق» به هدفمندی و حکمت در خلقت اشاره دارد، اما بشر از درک کامل آن عاجز است. این ناتوانی، دعوتی است به تأمل در حکمت الهی و دوری از غفلت.
بخش پنجم: فرهنگ عامه و تجربههای زیسته در تبیین مفاهیم
تشبیهات عامه و محدودیتهای معرفتی
در فرهنگ عامه، تشبیهاتی چون دیگ سیاه یا مالیدن زغال بر سینه برای از شیر گرفتن کودکان، به ناشناختگی و ترس از ناشناختهها اشاره دارند. این تشبیهات، به زیبایی محدودیتهای معرفتی بشر را در برابر مفاهیم متشابه قرآنی نشان میدهند. همانگونه که این روشهای سنتی در کودکی ترسناک اما ناشناخته بودند، آیات قرآنی نیز با عظمت و ابهام خود، انسان را به سوی ایمان هدایت میکنند.
در فرهنگ عامه، مادران برای از شیر گرفتن کودکان، گاه با روشهایی مانند مالیدن زغال یا مو بر سینه، حس ترس و بیگانگی را در کودک برمیانگیختند. این تجربه، به زیبایی ناتوانی بشر در فهم مفاهیم متعالی قرآنی را نشان میدهد. همانگونه که کودک تنها حس ترس و ناشناختگی را درک میکرد، انسان نیز در برابر آیات متشابه، جز عظمت الهی چیزی درنمییابد.
زندگی روزمره و تأثیر آن بر فهم آیات
در فرهنگ عامه، زندگی ساده و غذاهایی چون اشکنه، که از پیاز، سیبزمینی و تخممرغ تهیه میشد، بخشی از تجربه زیسته مردم بود. این غذاها، که به قول عامه «بادش درخت میشکند»، نشانهای از سادگی و قوت زندگی گذشته بود. این تجربههای زیسته، در تبیین مفاهیم قرآنی به کار میروند تا ناتوانی بشر در فهم عظمت الهی را به زبانی ملموس بیان کنند.
جمعبندی
آیات آغازین سوره یونس، چونان چراغی در شب تار، انسان را به تأمل در عظمت الهی و محدودیتهای معرفتی خویش فرا میخوانند. این آیات، با معرفی خداوند به عنوان خالق آسمانها و زمین، مدبر امور و مقصد بازگشت خلایق، بر ضرورت ایمان، تقوا و عبادت تأکید دارند. مفاهیم متشابه چون «سماوات»، «عرش»، «شراب حمیم» و «عذاب الیم»، فراتر از درک بشریاند و تنها حس عظمت و شگفتی را برمیانگیزند. تشبیهات عامه، مانند دیگ سیاه یا روشهای سنتی از شیر گرفتن کودکان، به زیبایی این ناتوانی معرفتی را به تصویر میکشند. این نوشتار، با تبیین دقیق و جامع این آیات، نشان داد که قرآن کریم، نه برای توضیح جزئیات خلقت، بلکه برای دعوت به تسلیم و عبادت در برابر حق نازل شده است. انسان، در سایه تقوا و ایمان، میتواند به فهم نشانههای الهی نزدیک شود، هرچند فهم کامل آنها تنها در پرتو معرفت الهی ممکن است.
با نظارت صادق خادمی