متن درس
تفسیر: انفاق، زکات، خمس و سعي در اقتصاد اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۵۷۷)
دیباچه
قرآن کریم، چونان چراغی فروزان، راهنمای بشر در تمامی شئون حیات است. آیات این کتاب الهی، در موضوعاتی چون انفاق، زکات، خمس و مفهوم سعي، رهنمودهایی ژرف و دقیق ارائه میدهد که نهتنها در بستر جوامع بدوی عصر نزول، بلکه در جهان مدرن نیز قابلیت انطباق و اجرا دارند. این نوشتار، با نگاهی عمیق به آیات قرآنی و تحلیلهای تفسیری، به بررسی این مفاهیم در چارچوب اقتصاد اسلامی میپردازد. هدف آن است که با تبیین دقیق این احکام و مفاهیم، نوری بر مسیر نظامسازی مالی اسلامی افکنده شود تا ضمن حفظ روح و پیام آیات، راهکارهایی برای انطباق آنها با نیازهای جامعه امروزی ارائه گردد. همانند درختی که ریشه در خاک سنت دارد و شاخسار آن به سوی آسمان نوگرایی گسترده است، این اثر میکوشد تا پیوندی میان گذشته و حال برقرار سازد.
بخش نخست: انفاق در قرآن کریم؛ رویکردی فردمحور با تأثیرات اجتماعی
تمرکز آیات انفاق بر افراد
انفاق در قرآن کریم، چونان جویباری زلال، بیش از همه به سوی نیازهای فردی جاری است. آیات متعدد این کتاب آسمانی، از جمله در سورههای انفال، توبه و بقره، بر مصارف فردی انفاق تأکید دارند. فقرا، یتیمان، ابنالسبیل و مساکین، بهعنوان دریافتکنندگان اصلی این فریضه معرفی شدهاند. این تمرکز، بازتابدهنده ساختار جوامع بدوی در صدر اسلام است که فاقد نظامهای حکومتی پیچیده و زیرساختهای مدرن بودند. با این حال، این آیات با نیازهای جوامع امروزی تعارضی ندارند، بلکه نیازمند بازتعریف و نظامسازی برای انطباق با شرایط کنونیاند.
وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ
و بدانید هر چیزی که به غنیمت گرفتید، یکپنجم آن برای خدا، پیامبر، خویشاوندان او، یتیمان، مساکین و در راهماندگان است، اگر به خدا ایمان آوردهاید.
این آیه، از سوره انفال (آیه ۴۱)، به روشنی مصارف خمس را بر افراد متمرکز میسازد. تأکید بر فقرا، یتیمان و ابنالسبیل، نشاندهنده آن است که انفاق در صدر اسلام، بیش از آنکه به ساختارهای اجتماعی نظر داشته باشد، به رفع نیازهای فردی معطوف بوده است. همانند مادری که با دستان پرمهر خود، ابتدا فرزندان خویش را سیر میکند، انفاق قرآنی نیز ابتدا به نیازمندان نزدیک میپردازد.
درنگ:
انفاق در قرآن کریم، بیش از آنکه به ساختارهای اجتماعی مدرن نظر داشته باشد، بر رفع نیازهای فردی تمرکز دارد. این رویکرد، با جوامع بدوی صدر اسلام همخوانی داشته و در عین حال، قابلیت انطباق با نیازهای جامعه مدرن را داراست، مشروط بر آنکه نظامسازی مناسبی صورت گیرد.
انفاق در شب و روز؛ نشانهای از نیازهای فوری
یکی از ویژگیهای برجسته انفاق در قرآن کریم، تأکید بر انجام آن در شب و روز، بهصورت پنهان و آشکار است. این ویژگی، چونان آینهای، نیازهای فوری و عاجل افراد در جوامع بدوی را بازتاب میدهد. در آن دوران، شبها به دلیل سرما، گرسنگی و بیپناهی، نیازها شدیدتر بود. انفاق در چنین شرایطی، گویی نوری در تاریکی شب برای در راهماندگان و نیازمندان بوده است.
الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ
کسانی که اموالشان را در شب و روز، پنهان و آشکار انفاق میکنند، پاداششان نزد پروردگارشان است.
این آیه از سوره بقره (آیه ۲۷۴)، انفاق را عملی بیوقفه و فارغ از زمان و مکان معرفی میکند. ذکر «سرًّا و علانیة» نشاندهنده آن است که انفاق باید خالصانه و بدون منت یا اذیت انجام شود، برخلاف مالیاتهای اجباری که گاه با اکراه پرداخت میگردد. این خلوص، چونان عطری است که فضا را معطر میسازد، بیآنکه دیده شود.
جمعبندی بخش نخست
انفاق در قرآن کریم، با تمرکز بر افراد و رفع نیازهای فوری آنها، رویکردی انسانمحور دارد. این ویژگی، ریشه در شرایط اجتماعی صدر اسلام دارد، اما با بازتعریف و نظامسازی، میتواند در جوامع مدرن نیز کارآمد باشد. آیات قرآنی، با تأکید بر خلوص و بیمنتی در انفاق، راه را برای ایجاد نظامی مالی مبتنی بر خیرخواهی هموار میسازند.
بخش دوم: خمس و زکات؛ مالیات دینی در برابر مالیات شهروندی
ماهیت خمس و زکات بهعنوان مالیات دینی
خمس و زکات، چونان دو بال پرندهای الهی، از احکام مالی اسلاماند که با نیت قربت و برای مصارف خاص وضع شدهاند. این دو فریضه، برخلاف مالیات شهروندی که برای امور عمومی چون زیرساختها صرف میشود، به رفع نیازهای معنوی و مادی افراد اختصاص دارند.
إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ
صدقات تنها برای فقرا، مساکین، عاملان بر آن، مؤلفة قلوبهم، آزادسازی بردگان، بدهکاران، در راه خدا، و ابنالسبیل است، بهعنوان فریضهای از جانب خدا.
این آیه از سوره توبه (آیه ۶۰)، مصارف زکات را به روشنی بیان میکند. خمس و زکات، با هدف تطهیر روح و جسم پرداختکننده و دریافتکننده، فرایندی معنوی و اجتماعی را رقم میزنند. برخلاف مالیات شهروندی که اجباری و گاه با نارضایتی پرداخت میشود، این دو فریضه، چونان عبادتی قلبی، با نیت تقرب به خدا انجام میگیرند.
درنگ:
خمس و زکات، بهعنوان مالیات دینی، با نیت قربت و برای مصارف خاص چون فقرا و یتیمان وضع شدهاند و با مالیات شهروندی که برای امور عمومی است، تفاوت بنیادین دارند.
وجوب خمس و زکات و نقد فرهنگ کنونی
خمس و زکات، چونان ستونهای استوار دین، واجباند و عدم پرداخت آنها، بدهی دینی ایجاد میکند که مقدم بر ارث است. این وجوب، در آیات متعدد قرآن کریم مورد تأکید قرار گرفته است.
وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ
و کسانی که طلا و نقره را انباشت میکنند و آن را در راه خدا انفاق نمیکنند، به عذابی دردناک بشارتشان ده.
این آیه از سوره توبه (آیه ۳۴)، با لحنی قاطع، بر وجوب انفاق در راه خدا تأکید دارد و کسانی را که از پرداخت زکات سر باز میزنند، به عذابی دردناک هشدار میدهد. این بدهی دینی، مانند نماز، قابل بخشودگی نیست و باید توسط وارث یا وصی پرداخت شود. با این حال، در فرهنگ کنونی، گاه این فریضه اختیاری تلقی میشود که این دیدگاه، با روح آیات قرآنی ناسازگار است. همانند کشاورزی که بذر خود را به خاک نسپارد و انتظار برداشت نداشته باشد، عدم پرداخت خمس و زکات، اقتصاد اسلامی را از پویایی بازمیدارد.
جمعبندی بخش دوم
خمس و زکات، بهعنوان مالیاتهای دینی، با هدف تطهیر و خیرخواهی وضع شدهاند و از مالیات شهروندی متمایزند. وجوب این دو فریضه، چونان حکمی الهی، غیرقابل انکار است و عدم پرداخت آنها، بدهی دینی ایجاد میکند. نقد فرهنگ کنونی، ضرورت بازنگری در رویکردهای اجتماعی به این احکام را آشکار میسازد.
بخش سوم: سعي؛ بنیاد اقتصاد اسلامی
سعي بهعنوان مبنای مالکیت
مفهوم سعي (کوشش) در قرآن کریم، چونان کلیدی زرین، درهای مالکیت و اقتصاد اسلامی را میگشاید. این مفهوم، نهتنها مالکیت فردی را تأیید میکند، بلکه با نفی استثمار و انباشت غیرعادلانه، نظامی خیرمحور را ترسیم میکند.
وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى
و اینکه برای انسان جز آنچه کوشیده نیست.
این آیه از سوره نجم (آیه ۳۹)، مالکیت را به سعي وابسته میسازد. سعي، در معنای عام خود، شامل کوششهای مباشری (مستقیم)، سببی (غیرمستقیم)، ایجابی (فعل مثبت) و سلبی (پرهیز از فعل مضر) است. این مفهوم، کاپیتالیسم را به دلیل استثمار و سوسیالیسم را به دلیل نفی مالکیت فردی نفی میکند. اقتصاد اسلامی، چونان باغی پربار، مالکیت فردی را ارج مینهد، اما از آن میخواهد که در مسیر خیر و عدالت گام بردارد.
درنگ:
سعي، مبنای مالکیت در اقتصاد اسلامی است که با تأیید کوشش فردی، کاپیتالیسم (به دلیل استثمار) و سوسیالیسم (به دلیل نفی مالکیت فردی) را نفی میکند. این مفهوم، نظامی خیرمحور و عدالتمحور را ترسیم میکند.
انواع سعي و انطباق با اقتصاد مدرن
سعي در قرآن کریم، بهگونهای گسترده تعریف شده که شامل ارث، هدیه و مصالحه نیز میشود، زیرا اینها نتیجه کوشش دیگراناند. این دیدگاه، چونان پلی است که گذشته و حال را به هم متصل میکند. آیه «إِنْ سَعْيُكُمْ لَشَتَّى» (لیل: ۶) بر تنوع سعي تأکید دارد و نشان میدهد که هر فرد، بر سفره کوشش خویش نشسته است. این تنوع، امکان انطباق اقتصاد اسلامی با نیازهای مدرن، از جمله رقابتهای علمی و فناوری، را فراهم میسازد.
جمعبندی بخش سوم
سعي، بهعنوان بنیاد اقتصاد اسلامی، مالکیت فردی را تأیید میکند، اما آن را در چارچوب خیر و عدالت قرار میدهد. این مفهوم، با نفی استثمار و انباشت غیرعادلانه، راه را برای ایجاد نظامی اقتصادی هموار میسازد که هم با فطرت انسانی سازگار است و هم با نیازهای جامعه مدرن همخوانی دارد.
بخش چهارم: ضرورت نظامسازی برای خمس و زکات
چالشهای کنونی در اجرای خمس و زکات
یکی از چالشهای اصلی اقتصاد اسلامی، نبود نظامی مشخص برای جمعآوری و توزیع خمس و زکات است. این فقدان، چونان سایهای سنگین، بر پویایی این احکام سایه افکنده است. عالمان دینی، در تبیین این احکام، گاه با دشواریهایی مواجه شدهاند، زیرا نظام جامعی برای مدیریت این وجوه وجود ندارد.
خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ
از اموالشان صدقهای بگیر که آنها را پاک و تزکیه میکند و بر آنها درود فرست.
این آیه از سوره توبه (آیه ۱۰۳)، بر لزوم مدیریت متمرکز زکات تأکید دارد. بدون نظامسازی، این وجوه ممکن است به انبارهای شخصی سرازیر شوند یا در مسیرهای غیرمشروع مصرف گردند. نظامسازی، چونان نقشهای دقیق، باید شامل نظارت، حفاظت و توزیع عادلانه باشد تا خمس و زکات به اهداف والای خود دست یابند.
پیشنهادهایی برای نظامسازی
نظامسازی برای خمس و زکات، نیازمند ساختاری است که هم نظارت دقیق داشته باشد و هم از سوءاستفاده جلوگیری کند. این نظام، میتواند توسط نهادهای دینی یا حکومتی مدیریت شود، اما باید از شفافیت و عدالت برخوردار باشد. همانند رودخانهای که با کانالکشی به مزارع میرسد، خمس و زکات نیز باید به دست نیازمندان واقعی برسد.
درنگ:
اقتصاد اسلامی نیازمند نظامسازی برای جمعآوری و توزیع خمس و زکات است که باید شامل نظارت، حفاظت و توزیع عادلانه باشد تا این وجوه به اهداف والای خود دست یابند.
جمعبندی بخش چهارم
نبود نظام مشخص برای مدیریت خمس و زکات، چالشی بزرگ در مسیر اقتصاد اسلامی است. ایجاد ساختاری شفاف و عادلانه، میتواند این احکام را به ابزاری برای خیر اجتماعی و تطهیر معنوی تبدیل کند. عالمان دینی و نهادهای حکومتی، در این مسیر، وظیفهای خطیر بر دوش دارند.
بخش پنجم: جامعه مدرن و بازتعریف مصارف خمس و زکات
جایگزینی جنگ با رقابتهای علمی و ورزشی
جامعه مدرن، چونان جهانی نو، به دنبال حذف جنگ و جایگزینی آن با رقابتهای علمی، ورزشی و فناوری است. در صدر اسلام، «في سبیل الله» اغلب به جهاد نظامی اشاره داشت، اما در جهان امروز، این مفهوم میتواند شامل زیرساختها، آموزش و فرهنگسازی باشد.
وَأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ
و در راه خدا انفاق کنید و خود را با دست خود به هلاکت نیندازید.
این آیه از سوره بقره (آیه ۱۹۵)، با نهی از هلاکت، به ضرورت انفاق در مسیرهای خیر و سازنده اشاره دارد. در جامعه مدرن، مصارف خمس و زکات میتوانند به دانشگاهها، مراکز فرهنگی و حتی حمایت از کفار در جامعه اسلامی اختصاص یابند، تا نظامی خیرمحور و فراگیر ایجاد شود.
جمعبندی بخش پنجم
جامعه مدرن، با جایگزینی جنگ با رقابتهای علمی و فناوری، بستری نو برای انفاق فراهم کرده است. بازتعریف مصارف خمس و زکات، میتواند این احکام را به ابزاری برای توسعه فرهنگی و اجتماعی تبدیل کند، مشروط بر آنکه با نظامسازی دقیق همراه شود.
جمعبندی نهایی
قرآن کریم، چونان گنجینهای بیپایان، در آیات مربوط به انفاق، خمس، زکات و سعي، راهنماییهای عمیقی برای اقتصاد اسلامی ارائه میدهد. این آیات، با تمرکز بر افراد و نیازهای فوری آنها، در جوامع بدوی صدر اسلام ریشه دارند، اما با نظامسازی مناسب، قابلیت انطباق با جهان مدرن را دارا هستند. خمس و زکات، بهعنوان مالیاتهای دینی، با نیت قربت و برای تطهیر معنوی و اجتماعی وضع شدهاند و از مالیات شهروندی متمایزند. سعي، بهعنوان بنیاد مالکیت، نظامی خیرمحور را ترسیم میکند که کاپیتالیسم و سوسیالیسم را نفی میکند. چالش اصلی، نبود نظام مشخص برای جمعآوری و توزیع این وجوه است که عالمان دینی و نهادهای حکومتی را به تلاش برای نظامسازی فرا میخواند. همانند ستارگانی که در آسمان شب میدرخشند، این احکام میتوانند راه را برای جامعهای عادلانه و خیرمحور روشن سازند.
با نظارت صادق خادمی