در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1582

متن درس

 

تفسیر: حکم، عدل، قسط و فقه در نظام اقتصاد اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۵۸۲)

دیباچه

قرآن کریم، چونان چشمه‌ای زلال و بی‌کران، معارف الهی را در گستره احکام، اخلاق و نظام‌سازی اجتماعی به بشریت ارزانی داشته است. در این میان، مفاهیم بنیادین حکم، عدل، قسط و فقه، چون ستون‌هایی استوار، شالوده نظام اقتصاد اسلامی را شکل می‌دهند. این مفاهیم، نه‌تنها در حوزه نظر، بلکه در ساحت عمل و اجرا، راهگشای جامعه‌ای هستند که به سوی عدالت و تعادل گام برمی‌دارد. در این نوشتار، با نگاهی ژرف به آیات قرآن کریم و تحلیل‌های برآمده از آن، به بررسی این مفاهیم پرداخته‌ایم تا نقش آن‌ها در نظام‌سازی اسلامی و تحقق جامعه‌ای پویا و عادلانه روشن گردد. این اثر، با بهره‌گیری از آیات الهی و تأمل در معانی آن‌ها، در پی آن است که راهی نو به سوی فهم عمیق‌تر و کاربردی‌تر از احکام اسلامی بگشاید.

بخش یکم: حکم الهی و استحکام آن

ماهیت حکم و جایگاه آن در قرآن کریم

حکم الهی، چونان بن‌سنگی استوار، پایه و اساس نظام احکام اسلامی را تشکیل می‌دهد. این حکم، به دلیل اتصال به ذات اقدس الهی، از استحکامی بی‌مانند برخوردار است و هیچ‌گونه تعقیب، تأخیر یا نقضی در آن راه ندارد. قرآن کریم این ویژگی را به زیبایی بیان می‌دارد:

وَاللَّهُ يَحْكُمُ لَا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ
«و خداوند حکم می‌کند و هیچ تعقیب‌کننده‌ای برای حکمش نیست» (رعد: ۴۱).

این آیه، حکایت از استواری و قطعیت حکم الهی دارد که نه‌تنها در امور ظاهری، بلکه در باطن و روز قیامت نیز جاری است. چنان‌که در سوره یونس آمده است:

لِيَحْكُمَ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ
«تا در روز قیامت میان شما داوری کند» (یونس: ۹۳).

حکم الهی، چونان درختی ریشه‌دار، از هرگونه خلل و سستی به دور است. اما این استحکام، تنها در صورتی به کمال می‌رسد که با حقانیت همراه گردد. احکام جاهلی، هرچند ممکن است ظاهری محکم داشته باشند، به دلیل فقدان حقانیت، باطل‌اند. قرآن کریم این نکته را با صراحت بیان می‌کند:

أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ
«آیا حکم جاهلیت را می‌جویند؟» (مائده: ۵۰).

این آیه، هشداری است به کسانی که احکام را بدون پشتوانه حقانیت دنبال می‌کنند. حکم الهی، زمانی کارگشاست که با عدل و قسط همراه شود، وگرنه به جهل مرکب می‌انجامد.

درنگ: حکم الهی، به دلیل اتصال به ذات اقدس الهی، از استحکامی بی‌مانند برخوردار است و تنها با همراهی حقانیت، به کمال کارآمدی می‌رسد.

جمع‌بندی بخش یکم

حکم الهی، چونان پایه‌ای استوار، شالوده نظام احکام اسلامی را تشکیل می‌دهد. این حکم، با استحکام و قطعیت خود، از هرگونه نقض و تعقیب مصون است. با این حال، برای آنکه حکم به کارآمدی کامل برسد، باید با حقانیت و عدل همراه گردد، تا از افتادن به دام جهل مرکب و احکام باطل جاهلی مصون ماند.

بخش دوم: عدل و قسط، مکمل‌های حکم الهی

عدل: بالانس و توازن در احکام

عدل، چونان ترازویی دقیق، احکام را به تعادل می‌رساند. قرآن کریم، عدل را به‌عنوان فرمانی الهی و نزدیک‌ترین راه به تقوا معرفی می‌کند:

أَعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى
«عدالت ورزید که آن به تقوا نزدیک‌تر است» (مائده: ۸).

عدل، نه‌تنها در قضاوت میان مردم، بلکه در تمامی شئون زندگی، از جمله نگارش قراردادها و معاملات، نقشی اساسی دارد:

وَلْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ
«و باید نویسنده‌ای میان شما به عدالت بنویسد» (بقره: ۲۸۲).

عدل، چونان جریانی زلال، احکام را از هرگونه کژی و انحراف مصون می‌دارد و آن‌ها را به سوی اجرا هدایت می‌کند.

قسط: اجرایی شدن احکام

قسط، چونان میوه‌ای رسیده بر شاخسار حکم و عدل، نمایانگر اجرای عملی احکام در جامعه است. قرآن کریم، قسط را به‌عنوان هدف نهایی احکام الهی معرفی می‌کند:

ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ
«این نزد خداوند عادلانه‌تر است» (بقره: ۲۸۲).

قسط، اجرایی شدن احکام را تضمین می‌کند و جامعه را به سوی عدالت عملی سوق می‌دهد. چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید:

فَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ
«به قسط عمل کنید که خداوند مقسطان را دوست دارد» (حجرات: ۹).

قسط، چونان پلی است که احکام را از ساحت نظر به میدان عمل می‌رساند و جامعه را از خیال‌پردازی به سوی واقعیت‌های عینی هدایت می‌کند.

درنگ: عدل و قسط، چونان دو بال، حکم الهی را به سوی تعادل و اجرا می‌برند و بدون آن‌ها، احکام به خیال‌پردازی و کاستی منجر می‌شوند.

جمع‌بندی بخش دوم

عدل و قسط، مکمل‌های ضروری حکم الهی‌اند. عدل، با ایجاد توازن، احکام را از کژی مصون می‌دارد، و قسط، با اجرایی کردن آن‌ها، جامعه را به سوی عدالت عملی هدایت می‌کند. بدون این دو، احکام اسلامی از کارآمدی بازمی‌مانند و به خیال‌پردازی فرو می‌افتند.

بخش سوم: فقه، فهم غرض مولا

تمایز فقه از فهم لفظی

فقه، چونان دری گران‌بها در صدف کلام الهی، نه‌تنها فهم لفظ و معنا، بلکه درک غرض مولا (خدا، پیامبر و معصومین) است. قرآن کریم این تمایز را به روشنی بیان می‌کند:

لَا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا
«آنان به‌سختی سخن را می‌فهمند» (اعراف: ۱۷۹).

این آیه نشان می‌دهد که کافران، هرچند زبان عربی را می‌فهمیدند، از درک غرض کلام الهی عاجز بودند. فقه، ادراک این غرض است، نه صرف فهم لفظی یا معنایی. متأسفانه، علم دینی در برخی ادوار تاریخی، به دلیل تمرکز بر الفاظ، از غرض مولا دور افتاده و به خشکی و سطحی‌نگری گرفتار شده است.

غرض فقه: تطهیر باطن و سلامت جامعه

فقه اسلامی، چونان باغبانی دانا، در پی تطهیر باطن، صیانت از سلامت معنوی و جلوگیری از قساوت قلب است. این هدف، فراتر از کسب مال یا مصرف ظاهری است. قرآن کریم، حکمت و علم را در کنار یکدیگر قرار داده و بر نقش آن‌ها در آماده‌سازی انسان تأکید می‌کند:

يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ
«به آنان کتاب و حکمت می‌آموزد» (بقره: ۱۲۹).

فقه، با تأکید بر مصرف حلال و پرهیز از حرام، از هاری و قساوت قلب جلوگیری می‌کند. این دیدگاه، در تقابل با نگاه مادی‌گرایانه‌ای است که صرف کسب مال را هدف می‌داند، بدون توجه به آثار معنوی آن.

درنگ: فقه، فهم غرض مولاست که با هدف تطهیر باطن و سلامت معنوی جامعه، از فهم لفظی و ظاهری فراتر می‌رود.

جمع‌بندی بخش سوم

فقه، چونان چراغی روشنگر، راه به سوی فهم غرض مولا می‌گشاید. این فهم، فراتر از لفظ و معنا، به تطهیر باطن و سلامت جامعه می‌انجامد. علم دینی، اگر از این غرض دور افتد، به خشکی و کاستی گرفتار می‌شود.

بخش چهارم: دین اجرایی و عملیاتی

لزوم اجرای احکام در جامعه

دین اسلام، چونان رودی جاری، باید در ساحت عمل و اجرا به جریان افتد. قرآن کریم، هدف نزول کتاب و میزان را قیام به قسط معرفی می‌کند:

لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ
«ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آن‌ها کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به قسط قیام کنند» (حدید: ۲۵).

این آیه، بر ضرورت عملیاتی شدن احکام تأکید دارد. احکامی که در ساحت نظر باقی بمانند، به خیال‌پردازی فرو می‌افتند و از حل مشکلات جامعه بازمی‌مانند.

نقد علم دینی غیراجرایی

علم دینی، اگر از اجرا دور افتد، چونان درختی بی‌بار، ناکارآمد می‌گردد. احکام باید به گونه‌ای طراحی شوند که قابلیت اجرا داشته باشند. قرآن کریم بر این نکته تأکید می‌ورزد:

وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ
«و با ترازوی راستین وزن کنید» (شعراء: ۱۸۲).

این تأکید بر اجرایی بودن، نشان‌دهنده ضرورت پیوند میان نظر و عمل در نظام دینی است.

درنگ: دین اسلام، دینی اجرایی و عملیاتی است که احکام آن باید در جامعه پیاده شوند تا از خیال‌پردازی مصون بمانند.

جمع‌بندی بخش چهارم

دین اسلام، با تأکید بر قیام به قسط، احکام را به سوی اجرا سوق می‌دهد. علم دینی، اگر از اجرا بازماند، به خیال‌پردازی فرو می‌افتد و از حل مسائل جامعه ناتوان می‌گردد.

بخش پنجم: نقش علم دینی در نظام‌سازی فقهی

وظایف علم دینی در طراحی احکام

علم دینی، چونان مهندسی دانا، باید احکام را در سه مرحله طراحی کند: حکم (زمینه‌سازی)، عدل (توازن) و قسط (اجرا). قرآن کریم این وظیفه را به روشنی بیان می‌کند:

إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ
«خداوند به عدالت و احسان فرمان می‌دهد» (نحل: ۹۰).

علم دینی باید با روزآمدی و توجه به نیازهای جامعه، احکام را به گونه‌ای طراحی کند که اجرایی و کارگشا باشند.

اولویت‌بندی احکام

احکام اسلامی باید بر اساس قابلیت اجرا اولویت‌بندی شوند. قرآن کریم این اصل را تأیید می‌کند:

وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا
«آنچه رسول به شما داد بگیرید و از آنچه نهی کرد دست بکشید» (حشر: ۷).

این اولویت‌بندی، با اصل تکلیف منوط به قدرت همخوانی دارد. احکام باید به سه دسته تقسیم شوند: قابل اجرا، نیازمند زمینه‌سازی، و غیرقابل اجرا در حال حاضر.

درنگ: علم دینی باید احکام را در سه مرحله حکم، عدل و قسط طراحی کرده و بر اساس قابلیت اجرا اولویت‌بندی کند.

جمع‌بندی بخش پنجم

علم دینی، با طراحی احکام در سه مرحله حکم، عدل و قسط، و اولویت‌بندی آن‌ها بر اساس قابلیت اجرا، می‌تواند به نظام‌سازی اسلامی کمک کند. روزآمدی و توجه به نیازهای جامعه، از وظایف اصلی علم دینی است.

نتیجه‌گیری

قرآن کریم، چونان مشعلی فروزان، راه را به سوی نظام‌سازی اسلامی روشن می‌سازد. حکم الهی، با استحکام بی‌مانند خود، پایه احکام را تشکیل می‌دهد، اما بدون عدل و قسط، به کارآمدی نمی‌رسد. فقه، به‌عنوان فهم غرض مولا، از فهم لفظی فراتر رفته و به تطهیر باطن و سلامت جامعه می‌انجامد. دین اسلام، دینی اجرایی است که احکام آن باید در جامعه به جریان افتند. علم دینی، با طراحی و اولویت‌بندی احکام، می‌تواند نظام اسلامی را به سوی عدالت و تعادل هدایت کند. این اثر، با تأمل در آیات قرآن کریم، در پی آن است که راهی نو به سوی فقهی پویا و کارآمد بگشاید.

با نظارت صادق خادمی