متن درس
تفسیر: رضایت و رضوان در قرآن کریم
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۶۶۲)
دیباچه
مفاهیم رضایت و رضوان در قرآن کریم، چونان گوهری درخشان در میان آیات الهی، جلوهای از ارتباط عمیق میان بنده و پروردگار را به تصویر میکشند. این مفاهیم، که ریشه در صفات الهی و رفتار مؤمنان دارند، نهتنها به ساحت اخلاق و معنویت اشاره دارند، بلکه دریچهای به سوی فهم عمیقتر حکمت الهی و مراتب کمال انسانی میگشایند. این نوشتار، با تکیه بر آیات نورانی قرآن کریم و تأمل در معانی و ظرایف آنها، به کاوش در این دو مفهوم میپردازد. هدف، ارائه تحلیلی جامع و نظاممند است که همچون پلی میان معرفت قرآنی و حکمت عملی، خواننده را به سوی فهم ژرفتر این مفاهیم رهنمون سازد. در این مسیر، آیات مرتبط با رضایت و رضوان، بهویژه در سورههای توبه و فتح، با دقت بررسی شده و با بیانی روشن و متین، همراه با شرح و تفصیل، ارائه میگردند.
بخش نخست: مفهوم رضایت در قرآن کریم
رضایت الهی و پیوند آن با خیر مطلق
رضایت در قرآن کریم، چونان آینهای که نور الهی را بازمیتاباند، در دو ساحت متجلی میشود: رضایت الهی از بندگان و رضایت بندگان از پروردگار. این رضایت دوسویه، پیوندی ناگسستنی با خیر و کمال دارد. هنگامی که قرآن کریم از رضایت الهی سخن میگوید، این رضایت همواره به خیر مطلق و صلاح مؤمنان معطوف است و نمیتواند به شر یا کاستی گره خورده باشد. این مفهوم، چونان شاخهای از درخت حکمت الهی، تنها در خاک خیر و نیکی ریشه میدواند.
﴿رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ۚ ذَٰلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ﴾ (سوره بینه، آیه ۸)
ترجمه: خداوند از آنها راضی است و آنها نیز از او راضیاند. این برای کسی است که از پروردگارش بترسد.
این آیه، چونان چراغی روشن در مسیر معرفت، نشان میدهد که رضایت الهی تنها به مؤمنانی تعلق میگیرد که در سایه خشیت و تقوای الهی گام برمیدارند. رضایت الهی، که چون نسیمی روحنواز بر دلهای پاک میوزد، نمیتواند به غیر خیر و صلاح متعلق باشد. مؤمنان نیز، در پاسخ به این رضایت، دل به پروردگار میسپارند و رضایتشان تنها به کمال و خیر الهی معطوف است. این پیوند دوسویه، چونان رقص نور و سایه در سپیدهدم، جلوهای از هماهنگی میان بنده و پروردگار است.
درنگ: رضایت الهی، برخلاف رضایت انسانی که ممکن است به شر یا امور نازل گرایش یابد، تنها به خیر و کمال معطوف است. این تمایز، نشاندهنده تفاوت بنیادین میان ساحت الهی و خلقی است و مؤمنان را به سوی تربیت نفس در جهت خیر و دوری از کاستیها دعوت میکند.
تمایز رضایت فعلی و وصفی
رضایت در قرآن کریم، به دو گونه متمایز ظاهر میشود: رضایت فعلی و رضایت وصفی. رضایت فعلی، چونان میوهای است که به شاخهای خاص از درخت عمل وابسته است و ممکن است با تغییر شرایط نقض گردد. اما رضایت وصفی، چونان ریشهای استوار در خاک وجود مؤمن، به ذات و نفس او پیوند خورده و از نقض و زوال مصون است.
﴿رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ۚ ذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴾ (سوره توبه، آیه ۱۰۰)
ترجمه: خداوند از آنها راضی است و آنها نیز از او راضیاند. این است پیروزی بزرگ.
این آیه، چونان نقشی بر سنگ، از رضایت وصفی سخن میگوید که به سابقون الاولون از مهاجرین و انصار و کسانی که با احسان از ایشان پیروی کردند، اختصاص دارد. این رضایت، به هیچ عمل خاصی مقید نیست، بلکه به مقام ذاتی و پایدار این گروه از مؤمنان اشاره دارد. در مقابل، رضایت فعلی، که در آیهای دیگر تجلی یافته، به عملی خاص وابسته است:
﴿لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ﴾ (سوره فتح، آیه ۱۸)
ترجمه: خداوند از مؤمنانی که زیر درخت با تو بیعت کردند راضی شد.
این رضایت، که به بیعت مؤمنان در زمان و مکانی خاص (تحت الشجره) مقید است، از جنس رضایت فعلی است. این نوع رضایت، چونان گلی است که در بهار عمل شکوفا میشود، اما ممکن است با تغییر شرایط، چون برگ پاییزی فرو ریزد. در مقابل، رضایت وصفی، چونان ستارهای ثابت در آسمان ایمان، از نقض و زوال مصون است و به مقام نفس مطمئنه اشاره دارد.
درنگ: رضایت فعلی، به اعمال خاص و شرایط زمانی مقید است و قابل نقض است، اما رضایت وصفی، به ذات و نفس مؤمن پیوند خورده و غیرقابل نقض است. این تمایز، مؤمنان را به سوی کمال ذاتی و پایدار هدایت میکند.
رضایت خلقی و گرایش به کاستیها
در حالی که رضایت الهی و رضایت مؤمنان به خیر و کمال معطوف است، رضایت خلقی ممکن است به امور نازل و کاستیها گرایش یابد. این نوع رضایت، چونان سایهای تاریک بر نور ایمان، نشانهای از ضعف و دوری از مسیر کمال است.
﴿أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ﴾ (سوره توبه، آیه ۳۸)
ترجمه: آیا به زندگی دنیا به جای آخرت رضایت دادهاید؟
این آیه، چونان آینهای که حقیقت درون انسان را بازمینمایاند، از رضایت خلقی سخن میگوید که به زندگی دنیا، در برابر آخرت، گرایش یافته است. این رضایت، که ممکن است به معصیت، شرک یا هواهای نفسانی متعلق باشد، نشانهای از ضعف ایمان است. مؤمن واقعی، چونان درختی که ریشه در خاک خیر دارد، نمیتواند به کاستیها و شرور راضی باشد. این آیه، انسان را به خودآزمایی دعوت میکند تا از گرایش به امور نازل دوری جسته و دل به خیر و کمال الهی بسپارد.
درنگ: رضایت خلقی به امور نازل، مانند معصیت یا هواهای نفسانی، نشانه ضعف ایمان است. مؤمنان باید رضایت خود را تنها به خیر و کمال معطوف سازند و از گرایش به کاستیها بپرهیزند.
جمعبندی بخش نخست
رضایت در قرآن کریم، چونان جویباری زلال، در دو ساحت الهی و خلقی جاری است. رضایت الهی، که تنها به خیر و کمال متعلق است، با رضایت مؤمنان از پروردگار پیوندی ناگسستنی دارد. این رضایت، در دو گونه فعلی و وصفی متجلی میشود: رضایت فعلی، مقید به اعمال خاص و قابل نقض، و رضایت وصفی، پیوسته به ذات مؤمن و مصون از زوال. در مقابل، رضایت خلقی ممکن است به کاستیها گرایش یابد که نشانهای از دوری از مسیر ایمان است. این مفاهیم، چونان چراغی در مسیر هدایت، انسان را به سوی کمال و خیر رهنمون میسازند.
بخش دوم: رضوان، صفت خاص اولیای خدا
رضوان و تمایز آن از رضایت
رضوان، چونان قلهای رفیع در سلسلهمراتب کمال، از رضایت متمایز است. این صفت، که در قرآن کریم دوازده بار به کار رفته، همواره به حق تعالی منسوب است و به اولیای خدا، مانند سابقون الاولون و نفس مطمئنه، اختصاص دارد. رضوان، نهتنها در آخرت، بلکه در دنیا نیز در وجود اولیای خدا متجلی میشود و نشانهای از لقاء الهی است.
﴿وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴾ (سوره توبه، آیه ۷۲)
ترجمه: و رضوان از سوی خدا بزرگتر است. این است پیروزی بزرگ.
این آیه، چونان ستارهای درخشان در آسمان معرفت، رضوان را بهعنوان مقامی بالاتر از جنات تجرى و جنات عدن معرفی میکند. رضوان، که چون گوهری نایاب در ساحت الهی میدرخشد، صفتی خاص است که به اولیای خدا اختصاص دارد و از دسترس عموم مؤمنان خارج است.
درنگ: رضوان، صفتی خاص و منحصر به حق تعالی است که به اولیای خدا، مانند سابقون الاولون و نفس مطمئنه، تعلق میگیرد. این صفت، نشانه کمال وصفی و ذاتی است که فراتر از اعمال مقید قرار دارد.
رضوان و سلسلهمراتب بهشتی
رضوان در قرآن کریم، چونان قلهای در میان مراتب بهشتی، از جنات تجرى و جنات عدن فراتر میرود. این مقام، که به لقاء الهی اشاره دارد، بالاترین مرتبه کمال است که به اولیای خدا اختصاص یافته است.
﴿وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ۚ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ﴾ (سوره توبه، آیه ۷۲)
ترجمه: خداوند به مردان و زنان مؤمن باغهایی وعده داده که از زیر آنها نهرها جاری است، در آن جاودانهاند، و مسکنهایی پاکیزه در بهشتهای عدن، و رضوانی از خدا که بزرگتر است.
این آیه، چونان نقشهای از مراتب بهشتی، سلسلهمراتبی را ترسیم میکند که از جنات تجرى (نهرهای جاری) به جنات عدن (مسکنهای پاکیزه) و نهایتاً به رضوان (لقاء الهی) میرسد. رضوان، که چون خورشیدی در اوج آسمان کمال میدرخشد، نهتنها در آخرت، بلکه در دنیا نیز در اولیای خدا تجلی مییابد.
رضوان در برابر سخط الهی
رضوان، در تقابل با سخط الهی، چونان نوری در برابر تاریکی قرار دارد. این تقابل، شدت و اهمیت رضوان را بهعنوان صفتی متعالی نشان میدهد.
﴿أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللَّهِ كَمَنْ بَاءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ﴾ (سوره آل عمران، آیه ۱۶۲)
ترجمه: آیا کسی که رضوان خدا را دنبال کرده با کسی که به خشم خدا گرفتار شده و جایگاهش جهنم است، یکسان است؟
این آیه، چونان خطکشی که خیر و شر را از هم جدا میکند، رضوان را در برابر سخط قرار میدهد. سخط، که نشانه خشم شدید الهی است، در برابر رضوان، که نشانه کمال و قرب الهی است، قرار دارد. این تقابل، انسان را به پیگیری رضوان و دوری از سخط دعوت میکند.
درنگ: رضوان، در برابر سخط الهی قرار دارد و نشانهای از کمال و قرب الهی است. این تقابل، انسان را به سوی انتخاب مسیر خیر و دوری از کاستیها هدایت میکند.
جمعبندی بخش دوم
رضوان، چونان گوهری درخشان در تاج کمال، صفتی خاص و منحصر به اولیای خداست. این صفت، که همواره به حق تعالی منسوب است، از رضایت متمایز بوده و به مقام نفس مطمئنه و سابقون الاولون اختصاص دارد. رضوان، که در سلسلهمراتب بهشتی از جنات تجرى و عدن فراتر میرود، نشانه لقاء الهی است و در دنیا و آخرت در اولیای خدا متجلی میشود. این صفت، در تقابل با سخط الهی، انسان را به سوی خیر و کمال رهنمون میسازد.
جمعبندی نهایی
مفاهیم رضایت و رضوان در قرآن کریم، چونان دو بال پرواز به سوی کمال، انسان را به سوی فهم عمیقتر ارتباط با پروردگار هدایت میکنند. رضایت، در دو ساحت فعلی و وصفی، پیوندی ناگسستنی با خیر و کمال دارد. رضایت فعلی، که به اعمال خاص مقید است، ممکن است با تغییر شرایط نقض شود، اما رضایت وصفی، که به ذات مؤمن پیوند خورده، از زوال مصون است. رضوان، بهعنوان بالاترین مرتبه رضایت، صفتی خاص است که به اولیای خدا اختصاص دارد و نشانه لقاء الهی است. این صفت، که در دنیا و آخرت در وجود اولیای خدا متجلی میشود، از جنات تجرى و عدن فراتر میرود و در برابر سخط الهی قرار دارد. این مفاهیم، چونان چراغی در مسیر هدایت، انسان را به سوی دوری از کاستیها و پیگیری خیر و کمال دعوت میکنند. در این مسیر، قرآن کریم، چونان کتابی حکیمانه، راهنمای مؤمنان به سوی مقصد نهایی، یعنی رضوان الهی، است.
با نظارت صادق خادمی