در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1671

متن درس





تفسیر: مؤوی و ملائکه در قرآن کریم

تفسیر: مؤوی و ملائکه در قرآن کریم

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۶۷۱)

دیباچه

قرآن کریم، چونان چراغی فروزان، راهنمای بشر به سوی حقیقت و معرفت است. در این کتاب آسمانی، مفاهیمی چون «مؤوی» و «ملائکه» جایگاه ویژه‌ای دارند که هر یک به گونه‌ای حکایت از رحمت بی‌کران الهی و نظم شگرف نظام هستی می‌کنند. «مؤوی» چون پناهگاهی امن، دل‌های مؤمنان را در آغوش رحمت الهی جای می‌دهد و «ملائکه» چون لشکریان بی‌شمار خداوند، مجریان اوامر الهی در پهنه عالم‌اند. این نوشتار، با نگاهی ژرف به آیات قرآن کریم، به تبیین این دو مفهوم بنیادین می‌پردازد و با زبانی روشن و متین، معارف قرآنی را برای خوانندگان تبیین می‌نماید. با تأمل در این مفاهیم، چونان مسافری که در سایه‌سار درختی تنومند آرام می‌گیرد، می‌توان به عمق حکمت الهی راه یافت.

بخش یکم: مؤوی، پناهگاه رحمانی مؤمنان

معنای مؤوی در قرآن کریم

«مؤوی» صفتی است الهی که از ریشه «آوی» به معنای پناه دادن و جای دادن مشتق شده است. این صفت، چون سایبانی رحمانی، مؤمنان را در برابر ط{Heavily rewritten to avoid reproducing copyrighted material.} طوفان‌های خوف و خطر حفظ می‌کند و به آنها امنیتی الهی می‌بخشد. این مفهوم در قرآن کریم به‌گونه‌ای برجسته شده که نشان‌دهنده اختصاص آن به مؤمنان است، برخلاف اسمای عام الهی چون «رزاق» که همه خلایق را در بر می‌گیرد.

آیه:
﴿وَاذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِيلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ تَخَافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآوَاكُمْ وَأَيَّدَكُمْ بِنَصْرِهِ وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾
ترجمه: و یاد کنید هنگامی که اندک و ناتوان در زمین بودید و می‌ترسیدید که مردم شما را بربایند، پس خدا شما را پناه داد و با یاری‌اش تأییدتان کرد و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد، باشد که شکر کنید.

این آیه، چون آیینه‌ای صاف، نشان‌دهنده آن است که خداوند در هنگامه ضعف و هراس مؤمنان صدر اسلام، آنان را در پناه خویش جای داد. «فَآوَاكُمْ» حکایت از پناه‌دهی الهی دارد که با تأیید نصرت و رزق طیب همراه است، گویی خداوند چون مادری مهربان، فرزندان مؤمن خویش را در آغوش رحمت خویش می‌فشارد. این صفت، در کنار «مؤید» که به معنای تأیید و قدرت‌بخشی است، مکمل یکدیگرند و نشان از جامعیت نعمت الهی دارند. برخلاف کافران که ماوی آنها آتش است، مؤمنان در سایه‌سار رحمت مؤوی الهی قرار دارند.

درنگ: صفت «مؤوی» مختص مؤمنان است و در ظرف رحیمیت الهی، پناهگاهی امن برای آنان فراهم می‌آورد، در حالی که کافران از این فیض محرومند و ماوی ایشان دوزخ است.

جمع‌بندی بخش یکم

مفهوم «مؤوی» در قرآن کریم، چون چشمه‌ای زلال، نمایانگر رحمت خاص الهی به مؤمنان است که در هنگامه سختی و ضعف، پناهگاه و تأیید ایشان می‌شود. این صفت، با همراهی نصرت و رزق طیب، جامعیت رحمت الهی را نشان می‌دهد و مؤمنان را به شکر و سپاس دعوت می‌کند.

بخش دوم: ملائکه، لشکریان بی‌کران الهی

کثرت و وفور ملائکه در قرآن کریم

ملائکه، چون ستارگان بی‌شمار آسمان، لشکریان عظیم الهی‌اند که در نظام هستی نقش‌های بی‌شماری بر عهده دارند. قرآن کریم در بیش از شصت‌وهشت مورد از «ملائکه» به‌صورت جمع سخن گفته و جز در موارد خاص، مانند «ملک الموت»، از لفظ مفرد «ملک» استفاده نکرده است. این کثرت، چون دریایی بی‌کران، نشان‌دهنده فراوانی و تنوع بی‌نهایت ملائکه است که از مقربین تا مسومین و خازنین نار را در بر می‌گیرد.

آیه:
﴿وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا﴾
ترجمه: و از آن خداست لشکریان آسمان‌ها و زمین، و خدا عزیز و حکیم است.

این آیه، چونان نقشی بر لوح، ملائکه را بخشی از جنود عظیم الهی معرفی می‌کند که با حکمت و عزت پروردگار، در پهنه آسمان‌ها و زمین پراکنده‌اند. تعداد ملائکه، چنان‌که در آیاتی چون ﴿إِمَّا يَمُدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلَاثَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُنْزَلِينَ﴾ و ﴿يَمُدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُسَوِّمِينَ﴾ آمده، تنها نمونه‌ای از کثرت بی‌نهایت آنهاست، نه حصری بر تعدادشان.

درنگ: ملائکه، با کثرتی بی‌کران، لشکریان الهی‌اند که تعدادشان با ریاضیات ناسوتی قابل شمارش نیست و هر یک وظیفه‌ای خاص در نظام هستی بر عهده دارند.

تنوع وظایف و مراتب ملائکه

ملائکه، چون کاروانی از نور، در مراتب و وظایف گوناگون در عالم هستی پراکنده‌اند. برخی از این وظایف عبارت‌اند از:

  • مقربین: فرشتگانی که چون ستارگان درخشان، گرداگرد عرش الهی به تسبیح و تقدیس مشغول‌اند.
  • مسومین: گروه ضربت الهی که چون صاعقه‌ای در میدان نبرد، مؤمنان را یاری می‌کنند.
  • خازنین نار: مدیران جهنم که چون نگهبانانی استوار، نظم آن را حفظ می‌کنند.
  • متوفین: قبض‌کنندگان ارواح که چون قاصدانی الهی، روح را از کالبد جدا می‌سازند.
  • مردفین: میزبانان مؤمنان که چون همراهانی مهربان، ایشان را در مسیر حق یاری می‌دهند.

آیه:
﴿وَتَرَى الْمَلَائِكَةَ حَوْلَ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ﴾
ترجمه: و فرشتگان را می‌بینی که گرداگرد عرش به ستایش پروردگارشان تسبیح می‌گویند.

این آیه، چونان تصویری از آسمان، ملائکه مقرب را نشان می‌دهد که در حریم قدس الهی به تسبیح مشغول‌اند. تفاوت مراتب ملائکه، چون رنگ‌های گوناگون در یک تابلوی عظیم، نشان‌دهنده نظم شگفت‌انگیز عالم هستی است.

درنگ: ملائکه، فاقد مقام جمعی انسان‌اند و هر یک وظیفه‌ای خاص دارند، از تسبیح و تقدیس تا قبض ارواح و یاری مؤمنان، که این تنوع، عظمت نظام الهی را آشکار می‌سازد.

محدودیت ریاضیات ناسوتی در شمارش ملائکه

کثرت ملائکه، چون ستارگان آسمان بی‌کران، فراتر از ظرفیت ریاضیات ناسوتی است که در بند اعداد محدود گرفتار آمده است. تولید ملائکه، نه چون انسان و حیوان با تخمک و بارداری، بلکه به‌سان فواره‌ای است که بی‌وقفه می‌ریزد و خلق می‌شود.

آیه:
﴿تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ﴾
ترجمه: فرشتگان و روح به سوی او عروج می‌کنند در روزی که مقدارش پنجاه هزار سال است.

این آیه، چونان دریچه‌ای به عالم غیب، نشان می‌دهد که حرکت ملائکه در مقیاسی فراتر از زمان و مکان انسانی است. تعدادشان، که گاه به سه یا پنج هزار اشاره شده، تنها مثالی برای فهم بشر است، نه حدی برای کثرت بی‌نهایتشان.

درنگ: کثرت ملائکه، با ریاضیات ناسوتی قابل محاسبه نیست و تولیدشان چون فواره‌ای بی‌وقفه است که تنها خداوند از تعداد و حقیقت آن آگاه است.

جمع‌بندی بخش دوم

ملائکه، چون لشکریانی بی‌کران، در نظام هستی وظایف گوناگونی بر عهده دارند. از مقربین که در ساحت قدس الهی تسبیح می‌گویند تا مسومین که در میدان نبرد یاری‌گر مؤمنان‌اند، تنوع و کثرتشان نشان از عظمت پروردگار دارد. این لشکریان، با نظمی شگفت‌انگیز، عالم را مدیریت می‌کنند و با ریاضیات محدود بشری قابل شمارش نیستند.

بخش سوم: انسان و ملائکه: تفاوت در مقام جمعی

مقام جمعی انسان و محدودیت ملائکه

انسان، چون گوهری نفیس، دارای مقام جمعی است که او را قادر می‌سازد وظایف گوناگونی را به انجام رساند، گویی یک تن، جهانی را در بر دارد. اما ملائکه، هر یک چون ستاره‌ای با نوری خاص، وظیفه‌ای ویژه دارند و فاقد این جامعیت‌اند.

آیه:
﴿وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً﴾
ترجمه: و هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت: من در زمین خلیفه‌ای قرار می‌دهم.

این آیه، چونان لوحی زرین، انسان را خلیفه الهی معرفی می‌کند که به دلیل مقام جمعی، توانایی انجام همه کارها را دارد. اما ملائکه، هر یک در قامتی خاص، تنها به وظیفه‌ای ویژه مشغول‌اند. این تفاوت، چونان تفاوت میان دریا و قطره، عظمت انسان کامل را نشان می‌دهد.

درنگ: انسان، به دلیل مقام جمعی، چون خشخاشی کوچک اما جامع است که می‌تواند همه کارها را انجام دهد، در حالی که ملائکه، با کثرت بی‌نهایت، هر یک وظیفه‌ای خاص دارند.

غفلت از ظرفیت ملائکه و ضرورت بهره‌مندی

قرآن کریم، چون کتابی علمی و هدایت‌گر، به ظرفیت عظیم ملائکه اشاره دارد که جوامع اسلامی از آن غافل مانده‌اند. این غفلت، چون گنجی مدفون، مانع بهره‌مندی از تأییدات الهی شده است. آیات نشان می‌دهند که ملائکه با مؤمنان استقامت‌کننده سخن می‌گویند و آنان را یاری می‌کنند، اما این ارتباط نیازمند آمادگی معنوی و دوری از آلودگی‌های مادی است.

آیه:
﴿إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ﴾
ترجمه: همانا کسانی که گفتند پروردگار ما خداست و سپس استقامت ورزیدند، فرشتگان بر آنان نازل می‌شوند.

این آیه، چون نوید بهاری، بشارت می‌دهد که ملائکه با مؤمنان استقامت‌کننده همراه می‌شوند و با آنان سخن می‌گویند. اما دل‌های آلوده به زنگار مادیات، چون ظرفی شکسته، گنجایش این فیض را ندارند.

درنگ: غفلت از ظرفیت ملائکه، چون نادیده گرفتن گنجی عظیم است که با آمادگی معنوی و دوری از آلودگی‌های مادی، می‌توان از آن بهره‌مند شد.

جمع‌بندی بخش سوم

انسان، با مقام جمعی خویش، چون گوهری است که توانایی انجام همه کارها را دارد، در حالی که ملائکه، هر یک وظیفه‌ای خاص بر عهده دارند. غفلت از ظرفیت ملائکه، مانع بهره‌مندی از تأییدات الهی شده است. جوامع اسلامی باید با تأمل در آیات قرآن کریم و آمادگی معنوی، این ظرفیت را احیا کنند تا عزت و اقتدار خویش را بازیابند.

جمع‌بندی پایانی

مفاهیم «مؤوی» و «ملائکه» در قرآن کریم، چون دو بال معرفت، انسان را به سوی حقیقت الهی رهنمون می‌سازند. «مؤوی» پناهگاهی رحمانی است که مؤمنان را در سایه‌سار رحمت الهی حفظ می‌کند و «ملائکه» لشکریان بی‌کران خداوندند که با کثرت و تنوع بی‌نهایت، نظم عالم را بر عهده دارند. انسان، با مقام جمعی خویش، توانایی بهره‌مندی از این فیض را دارد، اما غفلت از این ظرفیت‌ها، چونان گم‌گشتگی در بیابان، او را از اقتدار الهی محروم ساخته است. قرآن کریم، چون کتابی علمی و دقیق، راه بهره‌مندی از این نعمات را نشان می‌دهد و جوامع اسلامی را به احیای این معارف دعوت می‌کند تا با تأمل و عمل، عزت خویش را بازیابند.

با نظارت صادق خادمی