در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1682

متن درس





تفسیر: منش دینی در سوره اعراف

تفسیر: منش دینی در سوره اعراف

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۶۸۲)

دیباچه

سوره اعراف، یکی از سوره‌های مکی قرآن کریم، چونان آیینه‌ای زلال، منش دینی و وظایف الهی انسان را در برابر خالق و پیامبرانش بازتاب می‌دهد. این سوره با آیاتی ژرف و پرمعنا، از رسالت جهانی پیامبر امی تا مسئولیت امت‌ها و انبیا، راهی روشن به سوی هدایت می‌گشاید. در این نوشتار، با تکیه بر آیات ۲۹، ۳۲، ۳۳، ۱۵۷، ۱۵۸ و ۱۹۵ سوره اعراف، و نیز با بهره‌گیری از سیره نبوی در اعزام معاذ بن جبل، تلاش شده است تا ابعاد گوناگون منش دینی، از دعوت به سوی حق تا نظارت الهی بر اعمال، به زبانی روشن و وزین تبیین گردد. این اثر، با ساختاری منظم و پیوندی معنایی میان آیات و روایات، درصدد است تا نوری بر مفاهیم والای قرآنی بتاباند و راه را برای تأمل در کلام الهی هموار سازد.

بخش یکم: رسالت پیامبر امی و وظایف امت

آیات ۱۵۷ و ۱۵۸: پیامبر امی و دعوت جهانی

آیات ۱۵۷ و ۱۵۸ سوره اعراف، چونان دو گوهر درخشان، رسالت پیامبر امی را به‌عنوان فرستاده‌ای برای همه بشریت معرفی می‌کنند. این آیات، نه‌تنها بر جهانی بودن دعوت پیامبر تأکید دارند، بلکه وظایف او را در هدایت جامعه و رفع موانع معنوی و اجتماعی تبیین می‌کنند.

الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

آنان که از این پیامبر امی که نام او را نزد خود در تورات و انجیل نوشته می‌یابند، پیروی می‌کنند؛ او که آنان را به نیکی فرمان می‌دهد و از زشتی بازمی‌دارد و پاکیزه‌ها را بر ایشان حلال می‌کند و ناپاکی‌ها را بر آنان حرام می‌نماید و بار گران و زنجیرهایی را که بر دوششان بود، از آنان برمی‌دارد. پس کسانی که به او ایمان آوردند و او را گرامی داشتند و یاری‌اش کردند و نوری را که با او نازل شده است پیروی نمودند، آنان رستگارانند.

آیه ۱۵۷، پیامبر امی را به‌عنوان فرستاده‌ای معرفی می‌کند که ویژگی‌هایش در کتب آسمانی پیشین، تورات و انجیل، ثبت شده است. صفت «امی» نه به معنای بی‌سوادی، بلکه نشانه خلوص و اصالت پیامبری است که از هرگونه تعلقات فرهنگی بشری آزاد است. این پیامبر، با چهار وظیفه بنیادین—امر به معروف، نهی از منکر، حلال کردن طیبات، و حرام کردن خبائث—نظام اخلاقی و اجتماعی دین را پایه‌ریزی می‌کند. امر به معروف و نهی از منکر، چون دو بال پرواز، جامعه را به سوی اصلاح و تعالی هدایت می‌کنند، در حالی که حلال کردن پاکیزه‌ها و حرام کردن ناپاکی‌ها، زندگی مادی و معنوی انسان را سامان می‌بخشد.

نتیجه متابعت از این پیامبر، رفع «إِصْر» (بار گران) و «أَغْلَال» (زنجیرها) است که به مشکلات اعتقادی، اجتماعی، و روانی اشاره دارند. این رفع موانع، چونان کلیدی است که قفل‌های اسارت را می‌گشاید و انسان را به سوی رهایی و رستگاری رهنمون می‌شود. رستگاران، کسانی‌اند که به پیامبر ایمان می‌آورند، او را گرامی می‌دارند، یاری‌اش می‌کنند، و از نور وحی که با او نازل شده، پیروی می‌نمایند.

قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَكَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ

بگو: ای مردم، من فرستاده خدا به سوی همه شما هستم، خدایی که فرمانروایی آسمان‌ها و زمین از آن اوست، هیچ معبودی جز او نیست، زنده می‌کند و می‌میراند. پس به خدا و فرستاده او، پیامبر امی که به خدا و کلمات او ایمان دارد، ایمان بیاورید و از او پیروی کنید تا شاید هدایت یابید.

آیه ۱۵۸ بر جهانی بودن رسالت پیامبر تأکید دارد: «إِلَيْكُمْ جَمِيعًا» نشان‌دهنده دعوتی است که همه بشریت را در بر می‌گیرد. این شمول، اسلام را به‌عنوان دینی کامل و نهایی معرفی می‌کند که برای همه زمان‌ها و مکان‌ها نازل شده است. دعوت به ایمان به خدا و رسول، ترکیبی از باور نظری و عمل عملی است که با متابعت از پیامبر به هدایت می‌انجامد. عبارت «لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ» با ظرافت، به آزادی اراده انسان اشاره دارد، که هدایت را مشروط به انتخاب آگاهانه او می‌داند.

درنگ: رسالت پیامبر امی، جهانی و فراگیر است و وظایف او در امر به معروف، نهی از منکر، حلال کردن طیبات، و حرام کردن خبائث، شالوده‌ای برای اصلاح جامعه و رفع موانع معنوی و اجتماعی فراهم می‌آورد.

جمع‌بندی بخش یکم

آیات ۱۵۷ و ۱۵۸ سوره اعراف، با تبیین رسالت پیامبر امی، دعوتی جهانی را ترسیم می‌کنند که نه‌تنها یهود و نصارا، بلکه همه بشریت را مخاطب قرار می‌دهد. این آیات، با تأکید بر وظایف پیامبر در هدایت جامعه و رفع موانع، راه رستگاری را در ایمان، تکریم، یاری، و متابعت از نور وحی می‌دانند. این دعوت، چونان نوری است که تاریکی‌های جهل و اسارت را می‌زداید و انسان را به سوی هدایت رهنمون می‌شود.

بخش دوم: نقد بت‌پرستی و عجز شریکان خیالی

آیه ۱۹۵: چالش الهی به مشرکان

آیه ۱۹۵ سوره اعراف، با لحنی استفهامی و انکارآمیز، ناتوانی بت‌ها را در برابر قدرت الهی به چالش می‌کشد و مشرکان را به تأمل در عجز شریکان خیالی‌شان دعوت می‌کند.

أَلَهُمْ أَرْجُلٌ يَمْشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَعْيُنٌ يُبْصِرُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا قُلِ ادْعُوا شُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ كِيدُونِي فَلَا تُنْظِرُونِ

آیا آنها (بت‌ها) پاهایی دارند که با آن راه بروند؟ یا دست‌هایی دارند که با آن بگیرند؟ یا چشم‌هایی دارند که با آن ببینند؟ یا گوش‌هایی دارند که با آن بشنوند؟ بگو: شریکان خود را بخوانید، سپس علیه من نیرنگ کنید و مهلتم ندهید.

این آیه، با پرسش‌هایی پی‌درپی، ناتوانی بت‌ها را در انجام ساده‌ترین اعمال انسانی—مانند راه رفتن، گرفتن، دیدن، و شنیدن—به تصویر می‌کشد. واژه «يَبْطِشُونَ» به معنای گرفتن با قدرت است، که بر فقدان هرگونه اقتدار در بت‌ها تأکید دارد. خداوند مشرکان را به دعوت از بت‌هایشان و تلاش برای نیرنگ علیه پیامبر فرا می‌خواند، چالشی که با اطمینان به ناتوانی شریکان خیالی مطرح می‌شود. این دعوت، چونان آیینه‌ای است که پوچی بت‌پرستی را عیان می‌سازد و برتری خدای یگانه را به نمایش می‌گذارد.

درنگ: آیه ۱۹۵ با لحنی استفهامی، عجز بت‌ها را در برابر قدرت الهی به چالش می‌کشد و مشرکان را به تأمل در ناتوانی شریکان خیالی و برتری خدای یگانه دعوت می‌کند.

جمع‌بندی بخش دوم

آیه ۱۹۵ سوره اعراف، با زبانی قاطع و استدلالی، پوچی بت‌پرستی را آشکار می‌سازد. این آیه، با به چالش کشیدن توانایی‌های بت‌ها و دعوت مشرکان به آزمودن شریکانشان، حقانیت پیام الهی را اثبات می‌کند و راه را برای ایمان به خدای یگانه هموار می‌سازد.

بخش سوم: پرسش الهی از امت‌ها و انبیا

آیات ۳۲ و ۳۳: مسئولیت در برابر رسالت

آیات ۳۲ و ۳۳ سوره اعراف، با بیانی ژرف، مسئولیت امت‌ها و پیامبران را در برابر رسالت الهی تبیین می‌کنند و بر نظارت کامل خداوند بر اعمال انسان‌ها تأکید دارند.

فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ

پس قطعاً از کسانی که (پیامبران) به سویشان فرستاده شدند، سؤال خواهیم کرد و قطعاً از پیامبران نیز سؤال خواهیم کرد.

فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِمْ بِعِلْمٍ وَمَا كُنَّا غَائِبِينَ

پس حتماً (اعمالشان را) با علم (خود) بر آنان بازگو خواهیم کرد و ما غایب نبودیم.

آیه ۳۲ با تأکید بر «فَلَنَسْأَلَنَّ»، پرسش قطعی خداوند از امت‌ها و پیامبران را بیان می‌کند. از امت‌ها پرسیده می‌شود که با پیامبران چه کرده‌اند: آیا آنها را پذیرفته‌اند، حرمتشان را نگه داشته‌اند، یا به استهزاء و تکذیبشان پرداخته‌اند؟ این پرسش، مسئولیت امت‌ها را در قبال دعوت الهی برجسته می‌سازد. اما پرسش از پیامبران، که به‌عنوان حاملان وحی و معصومان الهی شناخته می‌شوند، سنگین‌تر است. این پرسش، شامل بررسی تلاش، صبر، و موفقیت آنها در هدایت امت‌هاست.

آیه ۳۳، با عبارت «فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِمْ بِعِلْمٍ»، بر بازگویی اعمال همه انسان‌ها با علم کامل الهی تأکید دارد. این علم، چونان نوری فراگیر، هیچ عملی را از دید خداوند پنهان نمی‌گذارد. عبارت «وَمَا كُنَّا غَائِبِينَ» با صیغه جمع، حضور دائمی خداوند و موجودات الهی، از ملائکه تا انبیا و اولیا، را در نظارت بر اعمال انسان‌ها نشان می‌دهد. این حضور، چونان نگهبانی است که هیچ لحظه‌ای از انسان غافل نمی‌ماند.

برخی از عالمان دینی، به‌اشتباه، پرسش از امت‌ها و پیامبران را هم‌سطح دانسته‌اند، حال آنکه پرسش از پیامبران، به دلیل عصمت و مسئولیت سنگینشان، از عمق و اهمیت بیشتری برخوردار است. امت‌ها ممکن است به نادانی یا غفلت خود استناد کنند، اما پیامبران، به‌عنوان معصومان الهی، نمی‌توانند چنین بهانه‌ای آورند. این تفاوت، چونان ترازویی است که وزن مسئولیت را در برابر خدا نشان می‌دهد.

درنگ: پرسش الهی از امت‌ها و پیامبران، مسئولیت هر دو را در برابر رسالت الهی تبیین می‌کند، اما پرسش از پیامبران، به دلیل عصمت و وظیفه سنگینشان، از عمق بیشتری برخوردار است.

جمع‌بندی بخش سوم

آیات ۳۲ و ۳۳ سوره اعراف، با بیانی قاطع، مسئولیت امت‌ها و پیامبران را در برابر دعوت الهی روشن می‌سازند. پرسش از امت‌ها، رفتارشان با پیامبران را می‌کاود، و پرسش از پیامبران، تلاش و صبرشان را در هدایت امت‌ها می‌سنجد. علم الهی و حضور دائمی او، چونان شاهدی عادل، همه اعمال را ثبت و بازگو می‌کند، تا عدالت در قضاوت الهی آشکار شود.

بخش چهارم: دعوت به سوی خدا با حکمت و موعظه

آیه ۲۹: روش‌های دعوت الهی

آیه ۲۹ سوره اعراف، روش‌های دعوت به سوی خدا را چونان نقشه‌ای راهنما ترسیم می‌کند، که با حکمت، موعظه حسنه، و جدال احسن، انسان‌ها را به سوی حق رهنمون می‌شود.

قُلْ أَدْعُو إِلَى سَبِيلِ رَبِّكُمْ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ

بگو: به راه پروردگارتان با حکمت و پند نیکو و جدال به نیکوترین شیوه دعوت می‌کنم. همانا پروردگارتان به کسانی که از راه او گمراه شده‌اند و به هدایت‌یافتگان داناتر است.

این آیه، سه روش دعوت را معرفی می‌کند: حکمت برای خردمندان، موعظه حسنه برای جویندگان هدایت، و جدال احسن برای مخالفان سرسخت. این روش‌ها، چونان سه شاخه از درختی تنومند، هر یک برای گروهی از مخاطبان مناسب است. حکمت، با استدلال و منطق، ذهن‌های جستجوگر را اقناع می‌کند؛ موعظه حسنه، با نصیحتی دلنشین، قلب‌های آماده را به سوی حق می‌کشاند؛ و جدال احسن، حتی در مواجهه با مخالفان، از درگیری و تشنج پرهیز می‌کند و به نیکوترین شیوه هدایت را می‌جوید.

انبیا، برخلاف سیاستمداران دنیوی که گاه با ایجاد بحران به اهداف خود می‌رسند، از تشنج و شوک اجتماعی دوری می‌گزینند. دعوت آنها، فطرتی و موزون است، چونان جویباری که آرام و پیوسته به سوی دریا روان است. این دعوت، فاقد ریا و تظاهر است، زیرا انبیا از مبدأ کائنات قدرت می‌گیرند و نیازی به التقاط یا خودنمایی ندارند.

درنگ: دعوت انبیا به سوی خدا، با حکمت، موعظه حسنه، و جدال احسن، فاقد تشنج و ریا است و بر اساس فطرت و خلوص، انسان را به سوی هدایت رهنمون می‌سازد.

جمع‌بندی بخش چهارم

آیه ۲۹ سوره اعراف، با تبیین روش‌های دعوت الهی، راهنمایی جامع برای هدایت انسان‌ها ارائه می‌دهد. این روش‌ها، با حکمت، موعظه، و جدال نیکو، هر یک برای گروهی از مخاطبان طراحی شده‌اند و از هرگونه تشنج و ریا به دورند. این دعوت، چونان نسیمی روح‌نواز، قلب و ذهن انسان را به سوی حق می‌خواند.

بخش پنجم: سیره نبوی در اعزام معاذ بن جبل

منش دینی در اداره جامعه

سیره پیامبر در اعزام معاذ بن جبل به‌عنوان حاکم منطقه‌ای، چونان مشعلی فروزان، منش دینی را در اداره جامعه روشن می‌سازد. پیامبر به معاذ دستور می‌دهد: «يَسِّرْ وَلَا تُعَسِّرْ، بَشِّرْ وَلَا تُنَفِّرْ» (آسان گیر و سخت مگیر، بشارت ده و نفرت میفزا). این دستورات، چونان کلیدی برای گشودن گره‌های اجتماعی، بر آسان‌گیری و جلب محبت تأکید دارند.

این منش، دین را به‌عنوان عاملی برای رفع استضعاف و ایجاد راحتی معرفی می‌کند. پیامبر به معاذ می‌آموزد که در اداره منطقه، از ایجاد تنفر و مشکلات برای مردم پرهیز کند و با بشارت و سهولت، دل‌های آنان را به سوی دین جلب نماید. این رویکرد، چونان بارانی است که زمین خشکیده جامعه را سیراب می‌کند و نهال محبت و ایمان را می‌رویاند.

پیامبر همچنین به معاذ تأکید می‌کند که پس از بازگشت از مسئولیت، باید همانند حالت اولیه خود باشد: متواضع، مومن، و به‌دور از تکبر و انحراف. این دستور، چونان آیینه‌ای است که مسئول دینی را به حفظ خلوص و فروتنی فرا می‌خواند. مسئول باید چونان درختی باشد که با وجود بلندای مقام، ریشه‌هایش در خاک تواضع و ایمان استوار بماند.

درنگ: سیره پیامبر در اعزام معاذ بن جبل، منش دینی را در اداره جامعه با آسان‌گیری، بشارت، و حفظ تواضع و خلوص تبیین می‌کند.

جمع‌بندی بخش پنجم

سیره پیامبر در اعزام معاذ بن جبل، الگویی والا از منش دینی در اداره جامعه ارائه می‌دهد. این سیره، با تأکید بر آسان‌گیری، جلب محبت، و حفظ خلوص، دین را به‌عنوان عاملی برای رفع استضعاف و ایجاد آرامش معرفی می‌کند. مسئول دینی، چونان چوپانی است که با مهر و حکمت، گله را به سوی سرای امن هدایت می‌کند.

بخش ششم: عصمت و مراتب آن

مفهوم عصمت در نگاه قرآنی

مفهوم عصمت، چونان گوهری درخشان در منظومه معارف قرآنی، مراتب گوناگونی دارد. قرآن کریم، عصمت را نه تنها به انبیا و اولیا، بلکه به درجاتی به همه انسان‌ها نسبت می‌دهد. هر کس به میزان معرفت و آگاهی‌اش، از عصمتی نسبی برخوردار است. انبیا و اولیا، به دلیل ارتباط با مبدأ کائنات و آگاهی از مغیبات، در مراتب بالاتری از عصمت قرار دارند.

این مراتب، چونان نردبانی است که هر پله‌اش به میزان معرفت و بصیرت انسان ارتفاع می‌یابد. امت‌ها، در برابر نگاه دیگران، گاه به عصمتی نسبی دست می‌یابند، اما انبیا و اولیا، حتی در خلوت، با آگاهی از حضور الهی و ملائکه، از هرگونه خطا مصون می‌مانند. این عصمت، نه امری انحصاری، بلکه درختی است که شاخه‌هایش به سوی همه انسان‌ها گسترده است، اما میوه‌هایش به قدر معرفت هر کس نصیب او می‌شود.

درنگ: عصمت، مراتبی دارد که به میزان معرفت و آگاهی انسان وابسته است؛ انبیا و اولیا، به دلیل ارتباط با مبدأ کائنات، در مراتب والای عصمت قرار دارند.

جمع‌بندی بخش ششم

مفهوم عصمت در قرآن کریم، چونان دریایی ژرف، مراتب گوناگونی را در بر می‌گیرد. این مراتب، از انسان عادی تا انبیا و اولیا، به میزان معرفت و ارتباط با حق تعالی گسترش می‌یابد. عصمت، نه امری محدود به معصومان، بلکه هدیه‌ای الهی است که به قدر ظرفیت هر انسان به او عطا می‌شود.

نتیجه‌گیری

این نوشتار، با تکیه بر آیات ۲۹، ۳۲، ۳۳، ۱۵۷، ۱۵۸، و ۱۹۵ سوره اعراف و سیره نبوی در اعزام معاذ بن جبل، منش دینی را در ابعاد گوناگون آن کاوش کرد. رسالت جهانی پیامبر امی، با وظایفی چون امر به معروف، نهی از منکر، حلال کردن طیبات، و حرام کردن خبائث، راه رستگاری را هموار می‌سازد. نقد بت‌پرستی در آیه ۱۹۵، پوچی شریکان خیالی را آشکار می‌کند، و آیات ۳۲ و ۳۳، با تبیین پرسش الهی از امت‌ها و پیامبران، مسئولیت سنگین هر دو را در برابر دعوت الهی نشان می‌دهند. آیه ۲۹، با معرفی روش‌های حکمت، موعظه، و جدال احسن، دعوتی فطرتی و موزون را ترسیم می‌کند که از تشنج و ریا به دور است. سیره پیامبر در اعزام معاذ، منش دینی را در اداره جامعه با آسان‌گیری و بشارت به تصویر می‌کشد، و مفهوم عصمت، مراتب گوناگون معرفت و بصیرت را روشن می‌سازد. این اثر، چونان چراغی است که راه هدایت را در پرتو کلام الهی روشن می‌کند و خواننده را به تأمل در معارف قرآنی دعوت می‌نماید.

با نظارت صادق خادمی