در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 1

متن درس





جلسات دورهمی: تأملاتی در احیای علوم دینی و سلوک معنوی

جلسات دورهمی: تأملاتی در احیای علوم دینی و سلوک معنوی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه اول)

دیباچه

این نوشتار، با هدف بازخوانی و بازنویسی درس‌گفتارهای ارزشمند استاد فرزانه قدس‌سره، به بازآفرینی محتوای دو جلسه علمی و معنوی پرداخته است که با محوریت چالش‌های پیش روی حوزه‌های علمیه و سلوک معنوی در جهان معاصر تدوین شده‌اند. هدف این اثر، ارائه دیدگاهی منسجم و عمیق به مسائل معاصر علوم دینی و عرفانی است که با زبانی روشن و متین، به تبیین راهکارهایی برای احیای جایگاه عالمان دینی و سالکان معنوی در جامعه امروز می‌پردازد. این مجموعه، با ساختاری منظم و با بهره‌گیری از پیوندهای معنایی، تلاش دارد تا مفاهیم را به گونه‌ای پرورانده و عرضه کند که پاسخگوی نیازهای فکری و معنوی جامعه باشد.

بخش نخست: چالش‌های معاصر حوزه‌های علمیه و راهکارهای احیای علوم دینی

چالش‌های بنیادین در تربیت علمی و معنوی

حوزه‌های علمیه، به مثابه کانون‌های معرفت دینی، در روزگار کنونی با موانع متعددی مواجه‌اند که پیشرفت علمی و معنوی طلاب را با دشواری روبه‌رو ساخته است. این چالش‌ها را می‌توان در دو محور اصلی تبیین کرد: نخست، فقدان مقتضیات لازم برای پرورش عالمان برجسته، مانند زیرساخت‌های فکری و فرهنگی مناسب، و دوم، وجود موانع گوناگون اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی که مانع از تحقق اهداف علمی حوزه‌ها می‌شوند. در گذشته، زمینه‌های رشد علمی در حوزه‌ها فراهم بود، اما در عصر حاضر، پیچیدگی‌های زندگی مدرن، این مسیر را ناهموار کرده است.

درنگ: ضرورت بازنگری در نظام آموزشی حوزه‌های علمیه برای تقویت زیرساخت‌های علمی و رفع موانع اجتماعی و اقتصادی، گامی اساسی در احیای جایگاه عالمان دینی است.

برای رفع این چالش‌ها، حوزه‌های علمیه نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و نظام‌مندی هستند که با شناسایی موانع، مانند ضعف در زیرساخت‌های آموزشی یا انحراف از اولویت‌های علمی، و تقویت مقتضیات، نظیر حمایت مالی و معنوی از طلاب، به سوی جایگاه مطلوب حرکت کنند. این بازنگری، همچون بازسازی بنایی کهن، باید با حفظ اصالت‌های دینی، به نوسازی ساختارهای آموزشی بپردازد.

کاهش اقبال عمومی به علوم دینی

پیشرفت‌های اجتماعی و فناوری، به‌ویژه گسترش رسانه‌های نوین، نگرش عمومی به علوم دینی و عالمان آن را دگرگون کرده است. دسترسی گسترده به اطلاعات، از طریق ابزارهایی چون ماهواره و اینترنت، نسل‌های جوان‌تر را به سوی نگرش‌هایی سوق داده که گاه با اقتدار سنتی عالمان دینی همخوانی ندارد. این تحول، به کاهش نفوذ معنوی و علمی عالمان در جامعه انجامیده است.

برای بازسازی این جایگاه، عالمان دینی باید با بهره‌گیری از ابزارهای نوین و تقویت مهارت‌های ارتباطی، توانایی تعامل مؤثر با نسل جدید را کسب کنند. این امر، همانند پلی است که باید میان سنت و مدرنیته ساخته شود تا علوم دینی در قالب گفتمان‌های منطقی و جذاب به جامعه عرضه گردد.

چالش‌های معیشتی و اجتماعی طلاب

طلاب جوان، به‌ویژه در سنینی که نیاز به تشکیل خانواده و تأمین معاش برجسته‌تر است، با فشارهای اقتصادی و اجتماعی متعددی مواجه‌اند. این چالش‌ها، تمرکز آن‌ها را بر تحصیل و تحقیق علمی کاهش داده و گاه به پراکندگی توان فکری و معنوی‌شان منجر می‌شود. حوزه‌های علمیه، برای پرورش عالمانی متعهد و کارآمد، باید نظام حمایتی جامعی ایجاد کنند که طلاب را از دغدغه‌های معیشتی آزاد سازد.

این حمایت، مانند خاک حاصلخیزی است که بذر استعدادهای علمی را به بار می‌نشاند. با رفع نیازهای اولیه زندگی، طلاب می‌توانند با فراغ بال به کسب دانش و معرفت بپردازند و از هدررفت توان علمی جلوگیری شود.

جذب طلاب توسط نهادهای غیرحوزوی

یکی از معضلات کنونی، جذب طلاب مستعد و باانگیزه توسط نهادهای غیرحوزوی، نظیر نهادهای نظامی، آموزشی یا تبلیغی است. این پراکندگی، ظرفیت حوزه‌ها برای پرورش عالمان برجسته را کاهش داده و به تضعیف جایگاه علمی آن‌ها انجامیده است. برای پیشگیری از این روند، حوزه‌ها باید با ایجاد فرصت‌های شغلی و تحقیقاتی در درون خود، استعدادهای حوزوی را حفظ کنند.

این اقدام، مانند نگاهبانی از گنجینه‌ای گران‌بهاست که نباید به دست دیگران سپرده شود. حوزه‌ها باید با برنامه‌ریزی منسجم، طلاب را به سوی فعالیت‌های علمی و دینی در داخل نظام حوزوی هدایت کنند.

خطر تهی شدن حوزه‌ها از عالمان برجسته

فقدان برنامه‌ریزی دقیق برای پرورش طلاب مستعد، به پراکندگی آن‌ها در مراحل میانی تحصیل منجر شده و در درازمدت، حوزه‌ها را از وجود عالمان برجسته محروم می‌کند. این وضعیت، مانند خالی شدن چشمه‌ای است که زمانی سرچشمه معرفت و حکمت بود.

درنگ: طراحی نظام تربیتی مدون و مستمر برای همراهی طلاب تا مراحل عالیه علمی، ضرورتی برای حفظ ظرفیت علمی حوزه‌هاست.

حوزه‌ها باید با ایجاد برنامه‌های آموزشی هدفمند، طلاب را تا رسیدن به قله‌های علمی و معنوی همراهی کنند تا از هدررفت توان فکری و معنوی آن‌ها جلوگیری شود.

ناتوانی در دستیابی به مقام قداست و اجتهاد توأمان

شرایط کنونی حوزه‌ها، امکان تربیت عالمانی که هم‌زمان از مقامات معنوی (قداست) و علمی (اجتهاد) برخوردار باشند را محدود کرده است. این امر، به تولید دانشی سطحی و غیرعمیق منجر شده که توانایی پاسخگویی به نیازهای عمیق جامعه را ندارد. تربیت عالمانی که در فقه و اصول مهارت داشته و از نظر اخلاقی و معنوی الگو باشند، مانند ساختن بنایی است که هم استوار است و هم زیبا.

برای دستیابی به این هدف، حوزه‌ها باید تعادل میان آموزش‌های علمی و معنوی را حفظ کنند و برنامه‌های تربیتی را به گونه‌ای طراحی کنند که هر دو بُعد را تقویت نماید.

اهمیت تربیت طلاب سالم و مستقل

تربیت طلابی که از نظر فکری خلاق، از نظر اعتقادی مؤمن و از نظر اخلاقی سالم باشند، از اولویت‌های اساسی حوزه‌هاست. این طلاب باید از وابستگی به جریان‌های سیاسی یا حکومتی پرهیز کنند و استقلال فکری و مالی خود را حفظ کنند.

وَ لِلْغُرَبَاءِ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ (سوره بقره، آیه ۳: «و برای بیگانگانی که به غیب ایمان می‌آورند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه به آن‌ها روزی داده‌ایم انفاق می‌کنند.»)

این آیه، مانند چراغی روشنگر، بر اهمیت ایمان، عمل صالح و استقلال فکری و مالی تأکید دارد. طلاب باید با الهام از این معنا، از وابستگی‌های سیاسی و مالی که استقلال آن‌ها را تهدید می‌کند، دوری گزینند.

نیاز به طلاب نوآور و تلاشگر

حوزه‌های علمیه نیازمند طلابی هستند که ضمن برخورداری از استعداد و فضیلت علمی، روحیه نوآوری و تلاش مستمر داشته باشند. این طلاب باید از نظر معیشتی نیز در سطحی باشند که بتوانند نیازهای اولیه زندگی خود را تأمین کنند تا تمرکز لازم برای فعالیت‌های علمی و پژوهشی داشته باشند.

این نیاز، مانند آبیاری درختی است که برای به بار نشستن، به خاک حاصلخیز و آب کافی نیاز دارد. نوآوری علمی و تلاش مستمر، تنها در صورتی محقق می‌شود که طلاب از دغدغه‌های معیشتی آزاد باشند.

نقش طلاب در خدمت به جامعه و نظام دینی

طلاب فاضل و متعهد، به مثابه ستون‌های استوار حوزه‌های علمیه، می‌توانند نقش محوری در خدمت به جامعه و نظام دینی ایفا کنند. این نقش‌آفرینی، مانند نسیمی است که زندگی را در کالبد جامعه می‌دمد، اما نیازمند تربیت هدفمند و برنامه‌ریزی‌شده است.

حوزه‌ها باید با پرورش طلابی که هم در حوزه علمی فعال باشند و هم در خدمت به جامعه نقش مؤثری ایفا کنند، به تقویت جایگاه خود در جامعه بپردازند.

نیاز به روش‌های نوین در آموزش و تحقیق

با برنامه‌ریزی دقیق و بلندمدت برای تحقیق و پژوهش، همراه با روش‌های آموزشی نوین، طلاب می‌توانند به عالمانی تبدیل شوند که توانایی ارائه گفتمان علمی در سطح جهانی را دارند. این امر، مانند نوسازی ابزارهای کهن برای پاسخگویی به نیازهای نوین است.

روش‌های سنتی آموزش دیگر پاسخگوی نیازهای جهان امروز نیست و باید با رویکردهای نوین جایگزین شود تا طلاب بتوانند با گفتمان‌های علمی و منطقی، جایگاه علوم دینی را در جهان معاصر تثبیت کنند.

غنای علوم دینی و ضرورت ارائه نوین

علوم دینی، به‌ویژه در مکتب شیعه، مانند دریایی ژرف و بی‌کران است که سرشار از دانش، فنون، فلسفه و حقایق است. این ظرفیت عظیم، نیازمند استخراج و ارائه به شیوه‌های نوین است تا پاسخگوی نیازهای معاصر باشد.

درنگ: بازخوانی و ارائه علوم دینی در قالب‌های مدرن و قابل‌فهم، ضرورتی برای پاسخگویی به نیازهای فکری و معنوی جامعه امروز است.

این بازخوانی، مانند تراش الماسی است که باید با ظرافت و مهارت، زیبایی‌های نهان آن را به نمایش گذاشت.

هم‌افزایی طلاب فاضل

همکاری گروه‌های کوچک طلاب فاضل در محیط‌های علمی، مانند مدرسه معصومیه، با تمرکز بر دروس به‌روز و کاربردی، می‌تواند به پیشرفت علمی و عملی حوزه‌ها منجر شود. این هم‌افزایی، مانند گردهمایی ستارگان در آسمانی است که نورشان یکدیگر را تقویت می‌کند.

تشکیل گروه‌های علمی کوچک و منسجم، می‌تواند نوآوری و تولید دانش را در حوزه‌ها تقویت کند و از پراکندگی توان علمی جلوگیری نماید.

ضعف در آموزش ادبیات و ضرورت تقویت آن

یکی از کاستی‌های مهم در آموزش حوزه‌ها، ضعف در آموزش ادبیات، به‌ویژه ادبیات عربی و فارسی، است که برای فهم دقیق متون دینی و روایات ضروری است. فقدان این مهارت‌ها، مانند نداشتن کلیدی برای گشودن گنجینه‌های معرفتی است.

تقویت آموزش ادبیات، به مثابه پایه‌ای برای فهم عمیق متون دینی و ارائه آن‌ها به جامعه، باید در اولویت برنامه‌های آموزشی حوزه‌ها قرار گیرد.

نیاز به آموزش جهشی و هدفمند

آموزش در حوزه‌ها باید به‌صورت جهشی و هدفمند طراحی شود تا از اتلاف وقت طلاب جلوگیری کند. روش‌های سنتی که به تکرار غیرضروری دروس منجر می‌شوند، مانند چرخ‌هایی هستند که در گل فرو رفته‌اند و حرکت را کند می‌کنند.

بازطراحی برنامه‌های آموزشی با استفاده از روش‌های مدرن، می‌تواند سرعت و کیفیت یادگیری را افزایش دهد و طلاب را به سوی قله‌های علمی هدایت کند.

اهمیت آموزش کاربردی و منطقی

آموزش‌های حوزوی باید کاربردی و منطقی باشند تا تأثیرگذاری لازم را داشته باشند. تکرار غیرضروری دروس، ارزش آموزشی را کاهش می‌دهد، در حالی که گفتمان منطقی و علمی، مانند کلیدی است که قلب و ذهن مخاطبان را می‌گشاید.

ارائه محتوای علمی به‌صورت منطقی و جذاب، می‌تواند جایگاه علوم دینی را در جامعه ارتقا دهد و حتی مخاطبان غیرمؤمن را نیز به سوی حقیقت رهنمون سازد.

جمع‌بندی بخش نخست

این بخش، با نگاهی نقادانه به چالش‌های حوزه‌های علمیه، بر ضرورت اصلاح نظام آموزشی، تقویت مهارت‌های علمی و ادبی، و تربیت طلاب مستقل و نوآور تأکید کرد. حوزه‌ها باید با تمرکز بر آموزش‌های کاربردی و منطقی، و ایجاد نظام حمایتی برای طلاب، به تربیت عالمانی بپردازند که توانایی پاسخگویی به نیازهای علمی و معنوی جامعه را داشته باشند.

بخش دوم: تأملاتی در سلوک معنوی و چالش‌های عرفانی

چالش‌های سلوک معنوی در جامعه معاصر

سلوک معنوی، به مثابه سفری درونی به سوی معرفت الهی، در جامعه امروز با دو چالش اصلی مواجه است: نخست، فقدان تخصص شرعی در میان برخی از سالکان عرفانی، و دوم، کمبود آگاهی عملی در میان عالمان دینی نسبت به سلوک معنوی. این دوگانگی، مانند دو بال شکسته پرنده‌ای است که مانع از پروازش به سوی آسمان معرفت می‌شود.

درنگ: پیوند میان شریعت و عرفان، ضرورتی برای تربیت سالکان و عالمانی است که هم در علم و هم در عمل، الگویی برای جامعه باشند.

برای رفع این چالش، باید میان شریعت و عرفان پیوندی عمیق ایجاد شود تا سالکان از تخصص شرعی برخوردار شوند و عالمان دینی نیز با آگاهی از سلوک، به هدایت معنوی جامعه بپردازند.

انحرافات در سلوک و تأثیرات تاریخی

فقدان تخصص شرعی در میان برخی از سالکان، به انحرافاتی در مسیر عرفان انجامیده است. این انحرافات، که گاه ریشه در وابستگی‌های غیرمشروع یا تأثیرات خارجی دارد، مانند خاری است که در پای سالک فرو می‌رود و او را از مسیر حقیقت دور می‌کند.

در تاریخ، برخی از گروه‌های عرفانی به دلیل وابستگی به جریان‌های خارجی یا سوءاستفاده‌های سیاسی، مورد سوءتفاهم قرار گرفته‌اند. این امر، مانند سایه‌ای است که بر چهره پاک عرفان افتاده و نیاز به تبیین و تصحیح دارد.

نیاز به سلوک فنی و مهندسی‌شده

سلوک معنوی، مانند هر علم دیگر، نیازمند روش‌های فنی و دقیق است. این مسیر، مانند مهندسی بنایی است که باید با دقت و مهارت ساخته شود. بدون رعایت اصول شرعی و علمی، سلوک به توهم یا انحراف می‌انجامد.

سالکان باید با بهره‌گیری از روش‌های منظم و مبتنی بر شریعت، به سلوک بپردازند تا از نتایج نامناسب یا تأثیرات منفی، مانند وسوسه‌های شیطانی، در امان بمانند.

اهمیت صفا و خلوت در سلوک

صفا و خلوت باطنی، مانند آبی زلال است که قلب سالک را پاکیزه می‌کند. بدون این صفا، هیچ ذکری پاسخ نمی‌دهد و سلوک به نتیجه نمی‌رسد. سالکان باید ذهن خود را از شلوغی‌ها و کثرت‌های فکری خالی کنند تا به خلسه معنوی دست یابند.

این خلوت، مانند باغی آرام است که سالک در آن به تأمل و مراقبه می‌پردازد و از شلوغی‌های بیرونی و درونی رهایی می‌یابد.

نقش مراقبه و تنفس در سلوک

مراقبه، به‌ویژه از طریق تنفس آگاهانه، کلیدی برای ورود به خلسه معنوی است. این روش، مانند دری است که سالک را به سوی آرامش باطنی هدایت می‌کند. ذکری که با مراقبه همراه نباشد، مانند بذری است که در خاک نامناسب کاشته شده و به بار نمی‌نشیند.

سالکان باید با تمرین مراقبه و تنفس آگاهانه، ذهن خود را سبک کنند تا به مراحل بالاتر سلوک دست یابند.

پیوند عرفان و شریعت

عرفان، مانند عروسی زیبا در میان علوم دینی است که با شریعت پیوندی ناگسستنی دارد. این پیوند، مانند دو بال است که سالک را به سوی کمال پرواز می‌دهد. بدون شریعت، عرفان به انحراف می‌رود، و بدون عرفان، شریعت به ظاهری خشک و بی‌روح تبدیل می‌شود.

برای تحقق این پیوند، باید عالمان دینی و سالکان عرفانی با یکدیگر همکاری کنند تا گفتمانی واحد و منسجم برای هدایت جامعه ارائه دهند.

رفع سوءتفاهمات میان عرفان و شریعت

در تاریخ، سوءتفاهماتی میان عرفان و شریعت به وجود آمده که گاه به دلیل تندروی‌های ظاهری یا دخالت‌های سیاسی بوده است. این سوءتفاهمات، مانند غباری است که بر آینه حقیقت نشسته و باید با گفت‌وگوی علمی و منطقی زدوده شود.

عرفان و شریعت، مانند دو دوست همدل‌اند که هیچ دعوایی با یکدیگر ندارند. این دولت‌ها و گروه‌های تندرو هستند که با ایجاد اختلاف، به این پیوند آسیب زده‌اند.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با تأمل در چالش‌های سلوک معنوی، بر ضرورت پیوند میان شریعت و عرفان تأکید کرد. سالکان باید با روش‌های فنی و منظم، به سلوک بپردازند و از صفا و خلوت باطنی بهره گیرند تا به مراحل بالاتر معرفت دست یابند. رفع سوءتفاهمات میان عرفان و شریعت، گامی اساسی برای هدایت معنوی جامعه است.

نتیجه‌گیری

این مجموعه، با بازخوانی درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به تبیین چالش‌های حوزه‌های علمیه و سلوک معنوی در جهان معاصر پرداخت. حوزه‌ها باید با اصلاح نظام آموزشی، تقویت مهارت‌های علمی و ادبی، و تربیت طلاب مستقل و نوآور، به تربیت عالمانی بپردازند که توانایی پاسخگویی به نیازهای جامعه را داشته باشند. در عین حال، سلوک معنوی نیازمند پیوندی عمیق با شریعت است تا سالکان را از انحرافات حفظ کند و به سوی کمال رهنمون سازد. این اثر، مانند چراغی است که مسیر معرفت و عمل را برای جامعه دینی روشن می‌کند.

با نظارت صادق خادمی