در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 35

متن درس





جلسات دورهمی: کارآیی عملی در علوم دینی

جلسات دورهمی: کارآیی عملی در علوم دینی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه سی و پنجم)

دیباچه

این نوشتار به بازخوانی و تحلیل درس‌گفتار سی و پنجم از سلسله جلسات دورهمی، ارائه‌شده در تاریخ ۱۹ دی ۱۳۸۹، می‌پردازد. محور این جلسه، تأمل در کاستی دانش نظری در میان قشر اهل علم و تأکید بر ضرورت کارآیی عملی در علوم دینی است. هدف این بازنویسی، ارائه محتوا در قالبی منظم و علمی است که ضمن حفظ تمامی جزئیات و معانی اصلی، با بیانی شیوا و وزین، مفاهیم را برای مخاطبان فرهیخته تبیین نماید. نوشتار حاضر با ساختاری منسجم، به گونه‌ای نگاشته شده که همچون چراغی راهنما، مسیر تعالی علوم دینی را در پرتو عمل و خدمت به جامعه روشن سازد.

بخش نخست: نقد کاستی دانش نظری در علوم دینی

طرح مسائل اجتماعی و علمی در جلسات دورهمی

جلسات دورهمی، بستری برای گفت‌وگو و تأمل در مسائل و چالش‌های جامعه و قشر اهل علم فراهم می‌آورند. هرچند این گفت‌وگوها گاه به‌صورت غیرمنسجم ارائه می‌شوند، اما فرصتی گران‌بها برای بازاندیشی در کارکرد علوم دینی و نقش آن در رفع نیازهای اجتماعی به شمار می‌روند. این جلسات، همچون آینه‌ای، کاستی‌های موجود در نظام‌های آموزشی و علمی را بازتاب می‌دهند و به تقویت آگاهی جمعی و نقد سازنده یاری می‌رسانند.

کاستی دانش نظری و شکاف میان نظریه و عمل

یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های قشر اهل علم، کاستی دانش نظری در مواجهه با مسائل عملی است. فردی که سال‌ها به فراگیری علوم گوناگون پرداخته، گاه در انجام ساده‌ترین امور روزمره، مانند تقسیم غذا یا مدیریت کارهای ابتدایی، ناتوان است. این کاستی، چونان انباری پر از دانش است که بدون کاربرد، خاک می‌خورد و ارزش خود را از دست می‌دهد. از منظر فلسفه علم، دانشی که به عمل منجر نشود، فاقد تأثیر اجتماعی است و نمی‌تواند به حل مسائل واقعی یاری رساند. علم دینی، که باید چونان چشمه‌ای زلال، حیات‌بخش جامعه باشد، نیازمند پرورش مهارت‌های عملی است تا بتواند پاسخگوی نیازهای روزمره و اجتماعی گردد.

درنگ: دانش نظری بدون کاربرد عملی، مانند گنجی مدفون است که جز حسرت، ثمری ندارد. علم دینی باید پلی میان نظریه و عمل بزند تا به خدمت جامعه درآید.

فقدان آموزش و ارزیابی عملی در نظام آموزشی علوم دینی

نظام آموزشی علوم دینی، اغلب بر آموزش‌های نظری و حفظ محفوظات متمرکز است و از آموزش مهارت‌های عملی غفلت می‌ورزد. این نظام، فاقد امتحانات و ارزیابی‌های عملی است که دانش‌آموختگان را به ارائه کارآیی عملی ملزم کند. از منظر آموزش‌شناسی، فقدان تمرین عملی، مانع پرورش مهارت‌های لازم برای خدمت به جامعه می‌شود. علم دینی باید نظام ارزیابی عملی را توسعه دهد تا دانش‌آموختگان نه‌تنها در حوزه نظری، بلکه در میدان عمل نیز توانمند شوند.

انباشت دانش بدون انتشار و کاربرد

برخی از دانش‌آموختگان علوم دینی، دانش خود را در قالب نوشته‌ها و آثار انباشت می‌کنند، اما به دلیل عدم انتشار یا ناتوانی در عرضه، این دانش بی‌ثمر می‌ماند. دانش، چونان نهالی است که اگر در خاک جامعه کاشته نشود، میوه‌ای به بار نخواهد آورد. از منظر فلسفه علم، دانش بدون انتشار و کاربرد اجتماعی، ارزش محدودی دارد. علم دینی باید به ترویج و نشر دانش برای خدمت به جامعه اهتمام ورزد، تا همچون چراغی، تاریکی‌های جهل را از میان ببرد.

بخش دوم: ضرورت هدف‌مندی و کارآیی عملی در علوم دینی

هدف‌مندی در تحصیل علوم

تحصیل علوم باید با هدفی مشخص و کاربردی انجام شود، نه صرفاً به‌عنوان وظیفه‌ای بدون نتیجه. پرسش از هدف و نتیجه تحصیل، چونان قطب‌نمایی است که مسیر دانش‌آموخته را روشن می‌سازد. از منظر فلسفه اخلاق، هدف‌مندی در تحصیل علوم، به معنای توجه به نتایج اجتماعی و اخلاقی آن است. علم دینی، که ریشه در خدمت به خلق دارد، باید با نیت تأثیرگذاری اجتماعی و معنوی دنبال شود.

تعادل میان وظیفه و نتیجه

برخی معتقدند که تنها به وظیفه عمل می‌کنند و به نتیجه کاری ندارند، اما این دیدگاه به بی‌هدفی می‌انجامد. وظیفه و نتیجه، چونان دو بال پرنده‌ای هستند که در تعادل، پرواز را ممکن می‌سازند. از منظر فلسفه عمل، تعادل میان این دو به کارآیی و مسئولیت‌پذیری منجر می‌شود. علم دینی بر ضرورت توجه به نتایج اعمال در کنار انجام وظیفه تأکید دارد.

نقش اراده الهی و تلاش انسانی

تلاش انسانی (تدبیر) و اراده الهی (تقدیر) در کنار یکدیگر عمل می‌کنند. انسان باید به وظیفه خود عمل کند و نتیجه را به خداوند واگذار نماید. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: وَاللَّهُ يَقْضِي بِالْحَقِّ (و خدا به حق داوری می‌کند، سوره غافر، آیه ۲۰). این اصل، به مفهوم توکل در علم دینی اشاره دارد، که انسان را به تلاش مسئولانه و سپردن نتیجه به اراده الهی دعوت می‌کند.

درنگ: توکل، نه انفعال است و نه بی‌هدفی، بلکه تلاشی است آگاهانه که با اعتماد به اراده الهی، به سوی خیر جامعه هدایت می‌شود.

کاستی ناشی از زمان طولانی تحصیل

در برخی نظام‌های آموزشی علوم دینی، افراد سال‌های طولانی به تحصیل مشغول‌اند، اما نتایج عملی قابل‌توجهی به دست نمی‌آورند. این امر، چونان سفری طولانی است که بدون مقصد، تنها خستگی و حسرت به بار می‌آورد. از منظر جامعه‌شناسی آموزش، زمان طولانی تحصیل بدون خروجی عملی، به هدررفت منابع و کاهش کارآیی منجر می‌شود. علم دینی باید با بهینه‌سازی زمان تحصیل، به پرورش افراد کارآمد و تأثیرگذار اهتمام ورزد.

بخش سوم: مقایسه نظام‌های آموزشی سنتی و مدرن

کارآیی نظام‌های آموزشی مدرن

نظام‌های آموزشی مدرن، بر اصل «کمترین هزینه، بیشترین سود» و «کمترین زمان، بیشترین بازدهی» استوارند. این نظام‌ها، مانند دستگاهی دقیق و کارآمد، با بهره‌گیری از روش‌های نوین، به پرورش افراد توانمند در کوتاه‌ترین زمان می‌پردازند. علم دینی می‌تواند از این الگوها الهام گیرد تا با بهینه‌سازی منابع و زمان، به تأثیرگذاری بیشتری در جامعه دست یابد.

مثال ابزارهای مدرن و کارآیی

ابزارهای مدرن، مانند دستگاه‌های آبمیوه‌گیری کوچک و کارآمد، با کمترین فضا و زمان، بیشترین کارآیی را ارائه می‌دهند. این مثال، چونان آیینه‌ای، پیشرفت فناوری و بهینه‌سازی منابع را نشان می‌دهد. علم دینی باید از روش‌های مدرن برای افزایش کارآیی و خدمت‌رسانی به جامعه بهره جوید، تا مانند چشمه‌ای جوشان، خیر و برکت را به ارمغان آورد.

کاستی در مهارت‌های عملی

برخی دانش‌آموختگان علوم دینی، حتی در مهارت‌های ساده‌ای مانند رانندگی یا تعمیرات ابتدایی ناتوان‌اند. این کاستی، چونان درختی بی‌ثمر است که شاخ و برگ بسیار دارد، اما میوه‌ای به بار نمی‌آورد. از منظر روان‌شناسی تربیتی، فقدان مهارت‌های عملی به کاهش اعتمادبه‌نفس و کارآیی اجتماعی منجر می‌شود. علم دینی باید آموزش مهارت‌های عملی را در برنامه‌های خود بگنجاند تا دانش‌آموختگان، چونان ستارگانی درخشان، در جامعه بدرخشند.

بخش چهارم: ضرورت مهارت‌های عملی و چندمهارتی بودن

اجبار به یادگیری مهارت‌ها در شرایط اضطرار

برخی افراد، به دلیل فقر یا شرایط اضطراری، مهارت‌های عملی مانند برق‌کاری یا تعمیرات را می‌آموزند. اما این یادگیری، در نظام آموزشی علوم دینی نهادینه نشده است. علم دینی باید این مهارت‌ها را به‌صورت نظام‌مند در آموزش‌ها ادغام کند، تا دانش‌آموختگان، مانند کیمیاگرانی ماهر، توانایی تبدیل دانش به عمل را داشته باشند.

چندمهارتی بودن دانش‌آموختگان

دانش‌آموختگان علوم دینی باید مهارت‌های متنوعی مانند نگارش، سخنرانی، مدیریت، و حتی دفاع شخصی را بیاموزند تا در جامعه کارآمد باشند. چندمهارتی بودن، مانند کلیدی است که درهای گوناگون را می‌گشاید و به انعطاف‌پذیری و تأثیرگذاری اجتماعی یاری می‌رساند. علم دینی باید به پرورش افراد چندمهارتی توجه کند تا بتوانند در میدان‌های گوناگون خدمت‌رسانی کنند.

درنگ: دانش‌آموخته علوم دینی، چونان هنرمندی است که با ابزارهای گوناگون، نقشی ماندگار بر بوم جامعه می‌نگارد.

ناتوانی در نگارش و ویرایش متون

برخی دانش‌آموختگان علوم دینی، حتی در ویرایش ساده متون یا نگارش علمی ناتوان‌اند. این ناتوانی، مانند قلمی شکسته است که نمی‌تواند اندیشه را بر صفحه کاغذ نقش کند. از منظر زبان‌شناسی کاربردی، ناتوانی در نگارش و ویرایش، به کاهش کیفیت علمی منجر می‌شود. علم دینی باید به آموزش مهارت‌های نگارشی و ویرایشی اهتمام ورزد.

ناتوانی در برقراری ارتباط بین‌المللی

برخی دانش‌آموختگان علوم دینی، در برقراری ارتباط با دیگران، به‌ویژه در محیط‌های بین‌المللی، ناتوان‌اند و به مترجم وابسته می‌مانند. این ناتوانی، چونان دیواری است که گفت‌وگو را مختل می‌سازد. از منظر ارتباطات بین‌فرهنگی، علم دینی باید به آموزش مهارت‌های ارتباطی توجه کند تا دانش‌آموختگان بتوانند پیام دین را در گستره جهانی منتقل سازند.

بخش پنجم: سلامت روان و مدیریت زمان

برنامه‌ریزی برای اوقات فراغت و تفریح

برنامه‌ریزی برای اوقات فراغت و تفریح، به سلامت روان و افزایش کارآیی یاری می‌رساند. تفریح، مانند نسیمی است که روح را تازه می‌کند و ذهن را برای پذیرش دانش و عمل آماده می‌سازد. از منظر روان‌شناسی مثبت، علم دینی باید به اهمیت تفریح و تمدد اعصاب توجه کند.

تأثیر خستگی بر کارآیی

خستگی مفرط، مانند سایه‌ای سنگین، کارآیی و سلامت روان را کاهش می‌دهد. تجربه راوی از خستگی شدید در کودکی، که حتی به افکار ناگوار منجر شد، نشان‌دهنده اهمیت توجه به سلامت روان است. علم دینی باید با تأکید بر پیشگیری از خستگی و حمایت روانی، به پرورش افرادی سالم و کارآمد اهتمام ورزد.

مدیریت زمان و خودآزمایی

مدیریت زمان و ثبت عملکرد روزانه، مانند نقشه‌ای است که مسیر زندگی را روشن می‌سازد. خودآزمایی، به شناسایی نقاط قوت و ضعف کمک می‌کند و از بی‌هدفی جلوگیری می‌نماید. علم دینی باید به آموزش مدیریت زمان و خودآگاهی اهتمام ورزد تا دانش‌آموختگان بتوانند عمر خود را به بهترین شکل به کار گیرند.

درنگ: مدیریت زمان و خودآزمایی، مانند آینه‌ای است که حقیقت وجود انسان را بازتاب می‌دهد و او را به سوی تعالی هدایت می‌کند.

بخش ششم: اصلاح محتوای فرهنگی و تبیین دین

نقد محتوای فرهنگی گمراه‌کننده

برخی اشعار، مانند «حافظ، وظیفه تو دعا کردن است و بس»، با ترویج انفعال و بی‌هدفی، به گمراهی می‌انجامند. این اشعار، چونان علف‌های هرزی هستند که در باغ فرهنگ رشد می‌کنند و باید ریشه‌کن شوند. از منظر نقد ادبی، علم دینی باید محتوای فرهنگی را با معیارهای اخلاقی و اجتماعی ارزیابی کرده و اصلاح نماید.

نقد مطلق‌گرایی در قضاوت‌ها

مطلق‌گرایی در قضاوت‌ها، مانند دیواری است که عدالت و انصاف را محصور می‌کند. علم دینی باید با تأکید بر نسبی‌گرایی در قضاوت‌ها، به پرورش افرادی منصف و عادل یاری رساند.

تبیین شیرین و جذاب دین

دین باید به‌گونه‌ای تبیین شود که مانند عسلی شیرین، دل‌ها را مجذوب کند. تبیین خشن و بدمزه دین، مخاطبان را از آن دور می‌سازد. از منظر ارتباطات دینی، علم دینی باید به تبیین جذاب و دلنشین دین اهتمام ورزد تا ایمان و محبت را در دل‌ها برانگیزد.

بخش هفتم: پرورش ویژگی‌های اخلاقی و تواضع

پرورش ویژگی‌های مثبت شخصیتی

هدف از آموزش علوم دینی، پرورش افرادی متواضع، خوش‌اخلاق و مردم‌دار است. این ویژگی‌ها، مانند گوهرهایی هستند که ارزش انسان را دوچندان می‌کنند. از منظر روان‌شناسی تربیتی، علم دینی باید به پرورش ویژگی‌های مثبت شخصیتی اهتمام ورزد.

خوش‌اخلاقی با خانواده

دانش‌آموختگان علوم دینی باید با خانواده خود مهربان و خوش‌اخلاق باشند، تا مانند چشمه‌ای، محبت و آرامش را به خانه جاری سازند. از منظر روان‌شناسی خانواده، خوش‌اخلاقی به انسجام و سلامت عاطفی یاری می‌رساند.

حفظ تواضع و روحیه طلبگی

تجربه راوی در کربلا، از مواجهه با طلبه‌ای که با وجود مقام علمی بالا، تواضع و روحیه طلبگی خود را حفظ کرده بود، نشان‌دهنده ارزش والای تواضع است. تواضع، مانند ستاره‌ای است که در آسمان علم دینی می‌درخشد. از منظر اخلاق اسلامی، علم دینی باید به پرورش افرادی متواضع و فروتن اهتمام ورزد.

درنگ: تواضع، گوهر گران‌بهایی است که دانش‌آموخته علوم دینی را از تکبر و خودبرتربینی مصون می‌دارد و او را به خدمت خلق هدایت می‌کند.

جمع‌بندی

این درس‌گفتار، چونان چراغی روشنگر، بر ضرورت کارآیی عملی در علوم دینی تأکید دارد و از انباشت دانش نظری بدون کاربرد انتقاد می‌کند. دانش‌آموختگان علوم دینی باید مهارت‌های عملی، مانند نگارش، مدیریت، و ارتباطات را بیاموزند تا چونان سربازانی توانمند، در میدان خدمت به جامعه گام بردارند. علم دینی، با الهام از روایات، مانند «مؤمن از کعبه برتر است»، بر ارزش انسان و اولویت مسائل اجتماعی تأکید دارد. نظام‌های آموزشی مدرن، با تمرکز بر کارآیی و بهینه‌سازی، الگویی برای بهبود نظام‌های سنتی ارائه می‌دهند. علم دینی باید با پرورش افراد متواضع، خوش‌اخلاق و چندمهارتی، و تبیین شیرین و جذاب دین، به انسجام اجتماعی و معنوی یاری رساند. مدیریت زمان، خودآزمایی، و توجه به سلامت روان، از دیگر اصول کلیدی است که علم دینی را به سوی تعالی هدایت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی