متن درس
جلسات دورهمی: عوامل خروج عالمان از حوزههای علمیه و پیامدهای آن
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۳۸)
دیباچه
این نوشتار، بازنویسی درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره در جلسهای است که در تاریخ ۱۰ بهمن ۱۳۸۹ برگزار شده و به بررسی عوامل خروج عالمان دینی از حوزههای علمیه و پیامدهای آن پرداخته است. با نگاهی جامعهشناختی و تاریخی، این گفتار به تحلیل ضعفهای ساختاری حوزهها، فشارهای اجتماعی، و نقش ضعفهای شخصیتی در این پدیده میپردازد. متن حاضر، با زبانی روان و وزین، تمامی جزئیات و معانی اصلی را حفظ کرده و با تحلیلهای تفصیلی و پیوندهای معنایی غنی شده است. هدف این نوشتار، ارائه دیدگاهی جامع از چالشهای حوزههای علمیه و راهکارهای تقویت آنهاست که با بهرهگیری از تمثیلات و اشارات، مفاهیم را به گونهای روشن و جذاب منتقل میکند.
بخش نخست: ارادت و نقد عالمان گذشته
ارادت عمیق به عالمان و نقد عملکردشان
استاد فرزانه قدسسره، با ابراز ارادت عمیق به عالمان گذشته، که گاه بهعنوان افرادی شایسته مقامات والا توصیف شدهاند، از خروج آنها از حوزههای علمیه انتقاد میکنند. این عالمان، چونان ستارگانی در آسمان علم و معنویت، درخشش داشتند، اما ترک حوزهها، آنها را از ایفای نقش تربیتی محروم ساخت. این نقد، نه از سر انکار مقام آنها، بلکه از سر دغدغه برای حفظ میراث علمی و معنوی حوزههاست.
این دیدگاه، با آیه شریفه قرآن کریم همراستاست:
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَٰئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ
(بیگمان کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند، آنان بهترین آفریدگاناند) (بینة: ۷). این آیه، بر ارزش عالمان صالح تأکید دارد، اما استاد، بر ضرورت پایداری آنها در حوزهها تأکید میکنند.
تشبیه حوزههای علمیه به باشگاه کشتی
استاد، حوزههای علمیه را به باشگاهی برای تمرین علمی و معنوی تشبیه میکنند که عالمان باید در آن به تربیت شاگردان بپردازند. خروج از این محیط، مانند ورزشکاری است که از باشگاه میگریزد و تواناییهایش را در کوچه و خیابان به هدر میدهد. این تشبیه، چونان آیینهای، نقش حوزهها در پرورش استعدادهای علمی و معنوی را نشان میدهد.
این اصل، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:
وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ
(و برای آنان هر چه در توان دارید از نیرو آماده کنید) (انفال: ۶۰). این آیه، بر ضرورت تقویت توان علمی و معنوی تأکید دارد که حوزهها مصداق آناند.
بخش دوم: پیامدهای خروج عالمان
فقر علمی و معنوی حوزهها
خروج عالمان از حوزهها، به دلیل فشارهای اجتماعی یا ضعف شخصیتی، به فقر علمی و معنوی حوزهها منجر شده است. این عالمان، چونان ستونهای بنای علم، با ترک حوزهها فرصت تربیت شاگردان را از دست دادند و حوزهها را به افرادی واگذار کردند که یا مانع رشد معنویات بودند یا به ظواهر و عناوین مادی وابسته بودند.
این دیدگاه، با آیه شریفه قرآن کریم همراستاست:
وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ
(و به سوی کسانی که ستم کردند متمایل نشوید که آتش شما را فرو میگیرد) (هود: ۱۱۳). این آیه، بر پرهیز از وابستگی به ظواهر مادی تأکید دارد.
نقد رفتار برخی عالمان باقیمانده
استاد، رفتار برخی عالمان باقیمانده در حوزهها را نقد میکنند که به جای تدریس متون پیشرفته مانند اسفار اربعه، به آموزش متون ابتدایی مانند سیوطی پرداخته و به نقد غیرمستدل عالمان دیگر مشغول بودند. این رفتار، چونان پراکندن بذر در خاک نامناسب، به حاشیهسازی و تضعیف گفتمان علمی منجر شد.
این اصل، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:
يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ
(به معروف فرمان میدهند و از منکر باز میدارند) (آلعمران: ۱۰۴). این آیه، بر ضرورت ترویج علم و پرهیز از حاشیهسازی تأکید دارد.
بخش سوم: عوامل خروج عالمان
فشارهای اجتماعی و آزارها
استاد، فشارهای اجتماعی مانند آزار، تهمت، و محدودیتهای مالی را از عوامل اصلی خروج عالمان از حوزهها میدانند. این فشارها، چونان طوفانی سهمگین، عالمان را از حوزهها به حاشیه راند و از ایفای رسالت علمی بازداشت.
به نقل از یکی از عالمان گذشته، برخی طلاب به دلیل فقر و محرومیت از شهریه، مجبور به ترک درس و حوزهها شدند. این امر، نشاندهنده ضعف نظامهای مالی و مدیریتی حوزههاست که به جای حمایت، عالمان را به انزوا کشاند.
ضعف شخصیتی و ترس از قضاوت
استاد، ضعف شخصیتی برخی عالمان، مانند ترس از آبروریزی یا ناتوانی در برابر فشارها، را عامل دیگری برای ترک حوزهها میدانند. این ضعف، چونان سایهای بر آفتاب علم، عالمان را از پایداری بازداشت و به انفعال کشاند.
این دیدگاه، با آیه شریفه قرآن کریم همراستاست:
إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ
(کسانی که در روز برخورد دو گروه از شما روی گرداندند، شیطان آنان را به لغزش کشاند) (آلعمران: ۱۵۵). این آیه، بر تأثیر ضعفهای درونی در گریز از مسئولیت تأکید دارد.
بخش چهارم: ضرورت ایستادگی و شجاعت
اهمیت پایداری در حوزهها
استاد، بر ضرورت ایستادگی عالمان در حوزهها تأکید دارند. این پایداری، چونان ریشهای استوار، به تربیت شاگردان و تقویت بنیانهای علمی و معنوی منجر میشود. عالمانی که در برابر فشارها مقاومت کردند، مانند برخی عالمان انقلابی، به تحولات بزرگ در جامعه کمک کردند.
این اصل، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:
وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ
(و شکیبایی کن که خدا پاداش نیکوکاران را تباه نمیکند) (هود: ۱۱۵). این آیه، بر ارزش صبر و پایداری در برابر چالشها تأکید دارد.
نقد فرهنگ ترس از قضاوت اجتماعی
استاد، فرهنگ ترس از قضاوت اجتماعی را نقد میکنند که برخی عالمان را از انجام رسالت علمی بازداشت. این ترس، چونان بندی بر پای، عالمان را به انفعال کشاند و از ایفای نقش تربیتی محروم ساخت.
این دیدگاه، با آیه شریفه قرآن کریم همراستاست:
وَلَا تَخَفْ خَوْفَهُمْ وَاخْشَوْنِ
(و از ترس آنان نترسید و از من بترسید) (بقره: ۱۵۰). این آیه، بر پرهیز از ترسهای اجتماعی و تعهد به وظیفه الهی تأکید دارد.
بخش پنجم: مدیریت انرژی و منابع
مدیریت بهینه منابع محدود
استاد، به اهمیت مدیریت منابع محدود اشاره میکنند و معتقدند که با استفاده از امکانات اندک، مانند تجهیزات قدیمی، میتوان به دستاوردهای بزرگ رسید. این مدیریت، چونان جادویی در دستان عالم، امکانات محدود را به فرصتهای عظیم تبدیل میکند.
استاد، به نمونههایی از عالمان گذشته اشاره میکنند که با وجود فقر و امکانات کم، به موفقیتهای بزرگ دست یافتند. این امر، نشاندهنده قدرت مدیریت و عقل در تحقق اهداف متعالی است.
اهمیت انگیزههای معنوی
استاد، انگیزههای معنوی مانند خدمت به دین را سوختی برای تلاشهای بیوقفه میدانند. این انگیزهها، چونان آتشی در دل، عالمان را از خستگی مصون داشته و به موفقیتهای بزرگ هدایت میکند.
این اصل، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ
(کسانی که ایمان آوردند و هجرت کردند و با اموال و جانهایشان در راه خدا جهاد کردند) (انفال: ۷۲). این آیه، بر نقش انگیزههای معنوی در تلاشهای متعالی تأکید دارد.
بخش ششم: نقد نظامهای سنتی و آموزشی
نقد نظامهای سنتی مرجعیت
استاد، نظامهای سنتی مرجعیت را که گاه به ابزار قدرت و منافع مادی تبدیل شدند، نقد میکنند. این نظامها، چونان بنایی بدون پی استوار، از کارآمدی لازم برخوردار نبودند و به تضعیف جایگاه علمی حوزهها منجر شدند.
این دیدگاه، با آیه شریفه قرآن کریم همراستاست:
وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا
(و آیات مرا به بهای اندک نفروشید) (بقره: ۴۱). این آیه، بر پرهیز از وابستگی به منافع مادی تأکید دارد.
نقد نظامهای آموزشی حوزهها
استاد، نظامهای آموزشی حوزهها را که گاه به تدریس متون ابتدایی محدود شدند، نقد میکنند. این محدودیت، چونان قفسی بر ذهن عالمان، از رشد علمی و معنوی بازماند و به سطحینگری منجر شد.
این اصل، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:
كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ
(کتابی است که آن را بهسوی تو نازل کردیم، مبارک است تا در آیاتش تدبر کنند) (ص: ۲۹). این آیه، بر ضرورت تدبر و عمق در آموزش تأکید دارد.
بخش هفتم: کار خالصانه و مدیریت عقلانی
اهمیت کار خالصانه برای دین
استاد، کار خالصانه برای دین را عاملی برای تقویت جایگاه عالمان و حوزهها میدانند. این نیت خالص، چونان جریانی زلال، عالمان را از وابستگی به نتایج مادی آزاد کرده و به تأثیرگذاری عمیق آنها کمک میکند.
این دیدگاه، با آیه شریفه قرآن کریم همراستاست:
قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
(بگو: همانا نمازم و قربانیام و زندگی و مرگم برای خدای جهانیان است) (انعام: ۱۶۲). این آیه، بر اهمیت نیت خالص در اعمال تأکید دارد.
مدیریت عقلانی و تلاش بیوقفه
استاد، مدیریت عقلانی و تلاش بیوقفه را کلید موفقیت در حوزهها میدانند. این تلاش، مانند ورزشکاری که با عرق و خستگی به حیات میرسد، عالمان را زنده و پویا نگه میدارد.
استاد، به مثالهایی از عالمان گذشته اشاره میکنند که با وجود فقر و سختی، با تلاش بیوقفه به موفقیت رسیدند. این امر، نشاندهنده نقش عقل و مدیریت در تحقق اهداف متعالی است.
بخش هشتم: نقد فرهنگ تقلید و سطحینگری
نقد فرهنگ تقلید سنتی
استاد، فرهنگ تقلید سنتی را که گاه به ابزار قدرت تبدیل شد، نقد میکنند. این فرهنگ، چونان غباری بر آینه علم، از کارآمدی حوزهها کاست و به حاشیهسازی منجر شد.
این دیدگاه، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:
إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ
(ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم تا میان مردم به آنچه خدا به تو نشان داده داوری کنی) (نساء: ۱۰۵). این آیه، بر ضرورت داوری عادلانه و پرهیز از تقلید کورکورانه تأکید دارد.
نقد سطحینگری در آموزش
استاد، سطحینگری در آموزش حوزهها را نقد میکنند که به جای تمرکز بر متون عمیق، به آموزش ابتدایی محدود شد. این سطحینگری، چونان قفسی بر ذهن، از رشد علمی و معنوی بازماند.
این اصل، با آیه شریفه قرآن کریم همراستاست:
يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا
(حکمت را به هر که بخواهد میدهد و هر که حکمت یابد، خیری فراوان یافته است) (بقره: ۲۶۹). این آیه، بر اهمیت حکمت و عمق در آموزش تأکید دارد.
جمعبندی
این درسگفتار، چونان نقشهای جامع، عوامل خروج عالمان از حوزههای علمیه و پیامدهای آن را تبیین میکند. استاد فرزانه قدسسره، با نگاهی جامعهشناختی و تاریخی، فشارهای اجتماعی، ضعفهای شخصیتی، و کاستی نظامهای آموزشی و مالی را از عوامل اصلی این پدیده میدانند. تشبیه حوزهها به باشگاه کشتی، بر اهمیت حضور و پایداری عالمان تأکید دارد. مدیریت عقلانی، انگیزههای معنوی، و کار خالصانه، چونان کلیدهایی طلایی، به تقویت جایگاه حوزهها و تربیت شاگردان کمک میکنند. نقد فرهنگ تقلید و سطحینگری، دعوت به بازنگری در نظامهای آموزشی و مرجعیت است تا حوزهها به کانونی برای تولید علم و معنویت تبدیل شوند. این گفتار، با تحلیلهای عمیق و پیوند با آیات قرآن کریم، راهنمایی ارزشمند برای پژوهشگرانی است که به دنبال فهم چالشهای حوزههای علمیه و راهکارهای آن هستند.